کد خبر: 416221
|
۱۳۹۹/۰۴/۱۱ ۱۶:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

کی‌ریل سربرنیکوف کارگردان روس: من دزد نیستم

سه سال پیش، کی‌ریل سربرنیکوف، شناخته‌شده‌ترین کارگردان تئاتر روسیه و همچنین کارگردان چند فیلم سینمایی، از خواب بیدار شد و خود را در کابوسی که به نظر می‌رسید مستقیم از یکی از رمان‌های فرانتس کافکا بیرون آمده باشد، پیدا کرد.

کی‌ریل سربرنیکوف کارگردان روس: من دزد نیستم
کد خبر: 416221
|
۱۳۹۹/۰۴/۱۱ ۱۶:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| رویا دیانت- سه سال پیش، کی‌ریل سربرنیکوف، شناخته‌شده‌ترین کارگردان تئاتر روسیه و همچنین کارگردان چند فیلم سینمایی که جدیدترین آن‌ها «لتو» محصول سال 2018 یکی از رقبای دریافت جایزه نخل طلای کن بود، از خواب بیدار شد و خود را در کابوسی که به نظر می‌رسید مستقیم از یکی از رمان‌های فرانتس کافکا بیرون آمده باشد پیدا کرد.

آپارتمان او و دفترش در مرکز گوگول که یک تئاتر دولتی است، توسط بازرسان و افسرانی مورد حمله واقع شده بود که می‌گفتند او چند میلیون دلار پول دولتی را بالا کشیده است.


هزاران حامی از روسیه و سراسر دنیا از او پشتیبانی کردند و گفتند دولت روسیه و کلیسای اورتودکس برای او پاپوش دوخته‌اند. هواداران گفتند این دو نهاد قدرتمند از نمایش‌های بحث‌برانگیز تئاتر او که آشکارا به انتقاد از سیاست‌های ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه می‌پرداختند، خوشحال نبودند.


دادگاه باعث شد سربرنیکوف 50 ساله مجبور شود دو سال در حصر خانگی باقی بماند. این در حالی است که همان موقع یعنی در سال 2017 یکی از متفاوت‌ترین نمایش‌های او با عنوان «نوریف» روی صحنه بود و توانست تحسین بین‌المللی جذب کند.


بیست‌‌وششم ژوئن و سه سال بعد از آغاز این ماجرا، دادگاه بالاخره سربرنیکوف را گناهکار شناخت. دلیل این امر شهادت نینا ماسلیایاوا، یکی از حسابداران سابق او بود که گفت سرمایه‌های عمومی را به جای دیگری منتقل کرده است. سازمان دیده‌بان حقوق بشر این رای دادگاه را که همراه یک حکم تعلیق سه ساله و جریمه 800 هزار روبلی (11400 دلاری) از راه رسی، زیر سوال برد.


سربرنیکوف از خانه ییلاقی خود خارج از مسکو در نخستین مصاحبه خود پس از دریافت حکم، با هالیوود ریپورتر صحبت کرد.

***

*سلام کی‌ریل. اول از همه می‌خواستم بگویم خیلی متشکرم که این مصاحبه را انجام و به ما اجازه می‌دهی داستانت را به مخاطبان منتقل کنیم.


من هیچ برنامه‌ای برای تعریف کردن داستان کامل ندارم چون در حال حاضر به نظرم هنوز زمانش نیست. بیایید درباره سینما، فیلم یا چیز دیگری صحبت کنیم.

*نمی‌خواهی درباره دادگاه صحبت کنی؟


چیزی برای گفتن ندارم. می‌توانم فقط این را بگویم که چیز خیلی وحشتناکی است و البته با آنچه درباره من می‌گویند موافق نیستم. آن‌ها من را دزد و کلمات زشت دیگری از جمله کلاهبردار خواندند. من دزد نیستم، من کلاهبردار نیستم. البته که با این ادعاها مخالف هستم. مطمئنم یک روز وقتی که شرایط تغییر کند، دادگاه تصمیم به تبرئه من می‌گیرد. فقط مسئله زمان است.


*باید این سوال را بپرسم که دادستان خواستار شش سال زندانی شدن در کمپ کار اجباری شده بود و تو در نهایت حکم تعلیق سه ساله گرفتی. حتما ترسیده بودی. وقتی حکم را اعلام کردند چه حسی داشتی؟


برای من فرقی ندارد. البته که زندان خیلی خوب نیست اما کاملا آماده هر چیزی بودم چون مسلما می‌دانستم که آن‌ها خون می‌خواهند. می‌خواستند من را گناهکار همه چیز بکنند. هیچ شواهدی نداشتند. پرونده مسخره است.

پول معمولا آخرین چیزی است که من درباره‌اش سوال می‌کنم. سه سال دروغ و ماجراجویی و تجربه‌های جدید بوده و راستی سه سال آشنایی با دوستان جدید هم بوده است. خیلی خوشحالم که افراد زیادی که با من کار کردند از همان روز اول تا روز آخر این پروسه گفتند که کی‌ریل ما با تو هستیم، همه چیز را درباره تو می‌دانیم، ما شاهد پلتفرم پروژه‌های تو هستیم و در هر صورت از تو حمایت می‌کنیم.


*کیت بلانشت و لارس فون تریه از جمله حامیان زیاد شما بودند که یک نامه سرگشاده امضا کردند و خواستار تبرئه شما شدند.

این خیلی مهم است و خیلی خوشحالم که آن‌ها از من حمایت کردند. من هم بسیار از آن‌ها تشکر می‌کنم؛ اما مطمئن نیستم که جزییات پرونده را بدانند. خوشحال هستم که افرادی که جزییات را می‌دانند و از من حمایت می‌کنند همه چیز را چک کرده‌اند.


*زندگی شما در سه سال اخیر چطور بوده است؟


تقریبا دو سال در حصر خانگی بودم. اما پارسال آزاد بودم. دو دادگاه داشتم: اولی با بسته شدن پرونده توسط قاضی تمام شد که گفت هیچ شواهدی وجود ندارد و مزخرف است. اما بعد ناگهان آن‌ها دوباره پرونده را آغاز کردند و یک دادگاه دیگر راه انداختند. دادگاه دوم بسیار وحشی‌تر و عجیب‌تر بود و مشخص بود که می‌خواهند همه چیز منجر به رای گناهکاری بشود.

*وقتی می‌گویید «آن‌ها» منظورتان فرد خاص یا افرادی در دولت است که این پرونده را هدایت می‌کنند؟


نه، نه، نه، نه. نمی‌خواهم از این منظر صحبت کنم. وقتی می‌گویم «آن‌ها» منظورم این است که «من نه». ما که داریم برای حقیقت و گناهکار نبودن می‌جنگیم، نه. کار برگزاری 340 رخداد تئاتری که ما در سه سال انجام دادیم خیلی زیاد بود. به ما گفتند تئاتر نیست و «جمعیت خلافکاری» است. هر گونه مدارکی که به آن‌ها نشان دادیم را بررسی نکردند. تمام این پروژه‌ها با ویدیو ضبط شده بودند و همه چیز فیلمبرداری شده بود. خیلی راحت می‌شد دید پول کجا رفته است. اما آن‌ها نمی‌خواستند ببینند.


*بنابراین الان می‌توانید راحت حرکت کنید و تئاتر بسازید؟


در مسکو زندگی می‌کنم. می‌توانم مسکو را ترک کنم و به هر جایی در روسیه بروم اما تا وقتی پول زیادی به وزارت فرهنگ پرداخت نکنم - که مسلما این پول را ندارم ـ نمی‌توانم کشور را ترک کنم. افراد مختلفی از سراسر جهان، از آلمان، اتریش، فرانسه و افراد تئاتری بسیاری، برایم نامه نوشته‌اند و می‌گویند می‌خواهند پول جمع کنند تا بدهی‌ام را بخرند. رقم دقیقش یادم نیست اما به من گفته‌اند حدود دو میلیون دلار است.


*پس الان وقتی در خیابان راه می‌روید معروف هستید؟


مطمئن نیستم همه در روسیه علاقه چندانی به تئاتر داشته باشند. در میان افرادی که در مسکو به تئاتر علاقه دارند شناخته شده هستم. اما برای کسانی که در تلویزیون پروپاگاندا تماشا می‌کنند من یک شخصیت عجیب و بحث‌برانگیز هستم که پول می‌دزدد و با هنر معاصر نمایش‌های وحشتناکی درست می‌کند.


*وضعیت برای گروه‌های اقلیتی در روسیه چطور است؟


مرگز گوگول که من برای تقریبا هشت سال مدیر آن بوده‌ام، یک تئاتر دولتی است و دولت سرمایه آن را می‌دهد. شما این را در ایالات متحده ندارید. حتی وزیر فرهنگ هم ندارید اما ما داریم. بنابراین بله، ما با سرمایه وزارت فرهنگ روسیه کار می‌کنیم. این‌ها افرادی نیستند که از من شکایت کردند، آن‌ها آدم‌های دیگری هستند. اما به هر حال، ما خودمان را به عنوان یک جزیره آزادی می‌بینیم. کارکنان بسیار جوان و خیلی با استعداد هستند.


*چه حسی داشت که زمان نمایش «نوریف» در سال 2017 در خانه زندانی باشید؟


در همان لحظه‌ای که وزیر فرهنگ و خیلی از مسئولان داشتند برای این باله در بولشوا تئاتر دست می‌زدند من در حصر خانگی بودم. خانه نشسته بودم و آن‌ها داشتند برای کارم دست می‌زدند. لحظه خیلی عجیبی برایم بود.

گفتند هیچ مخالفتی با او به عنوان یک هنرمند نداریم و فقط با حقه‌های مالی‌اش مشکل داریم. اما هیچ حقه مالی وجود ندارد و من هرگز با بخش مالی کاری نداشته‌ام. هیچ چیز درباره پول سرم نمی‌شود. تمام طول مسیر کاری‌ام سعی کرده‌ام با پول کاری نداشته باشم و حالا به خاطر پول دادگاهی شده‌ام. چه جهنمی.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها