یادداشتهایی در نقد ممیزی کتاب/۵
خطوط قرمز ممیزی؛ از تقدیس فلسفه هگل تا تطهیر استعمار فرانسه!
اکنون لازم است تا از کلیگویی به سوی مصداقها برویم و موردی از ممیزی را برشماریم. تجربیاتی از ممیزی مجموعهی آثار پیتر کروپتکین، فیلسوف آنارشیست روس، و نیز رمانی ضداستعماری از دنی لافریر، نویسندهی هائیتیتبار عضو آکادمی فرانسه، که شکلگرایی و ظاهربینی ممیزان ارشاد به ساختار و محتوای آن آثار آسیب بسیار زده است.
اعتمادآنلاین| رضا نساجی، نویسنده و فعال نشر- در چهار یادداشت پیشین ، به سازوکارهای اداری و اقتصادی مقوم «ممیزی کتاب» در وزارت ارشاد پرداخته شد. یادداشت نخست اما، کتابی خاص را موضوع آغاز این نقدها ساخته بود؛ مزامیر (زوبور) داود نبی، که البته بعد از انتشار آن یادداشت و بازتاب مجازی آن به شخص وزیر محترم ارشاد - که به واسطهی تخصص علمی ایشان در ادیان، ماجرا شگفتتر مینمود - مجوز نشر کتاب بدون هیچ قید و شرطی در اولین ساعات اداری نخستین روز کاری پس از انتشار یادداشت صادر شد. هر چند واکنشهای گسترده مخاطبان و برخی نخبگان به آن یادداشت، سبب شد روابط عمومی ادارهی کتاب ارشاد چند روز بعد اطلاعیهای صادر کند - البته نه در پاسخ به یادداشت مفصل و مودبانهی نویسنده، که به یکی از توییتهای بسیار دیده شدهی روزنامهنگاری محترم - و موارد ممیزی را به اشتباه مترجم نسبت دهد. حال آنکه کتاب «مزامیر» در نشر افکار نه ترجمهای جدید، که «تصحیح» ترجمهای قدیمی بود؛ بدون دست بردن در ترجمه.
در ادامهی آن یادداشت آغازین، اکنون لازم است تا از کلیگویی به سوی مصداقها برویم و موردی از ممیزی را که تجربهی شخصی این قلم در دوران مسئولیت در «نشر افکار» است، برشماریم. تجربیاتی از ممیزی مجموعهی آثار پیتر کروپتکین - جغرافیدان، زیستشناس، انسانشناس و فیلسوف آنارشیست روس که به جهت نقد رادیکال آرای چارلز داروین و کارل مارکس در قرن نوزدهم شهرت دارد - و نیز رمانی ضداستعماری از دنی لافریر - نویسندهی هائیتیتبار عضو آکادمی فرانسه - که شکلگرایی و ظاهربینی ممیزان ارشاد به ساختار و محتوای آن آثار آسیب بسیار زده است.
تقدیس فلسفه هگل
کتاب پیتر کروپتکین، فیلسوف روس، را در نظر بگیرید که در نقد مبانی مارکس و هگل نوشته است: «به همان طریق که برداشتهای متافیزیکی از «روح جهانی» یا نیروی خلاق در طبیعت، تجسم ایده، هدف طبیعت، غایت وجود، امر نشناختنی، بشریت (که دارای وجود روحانی جداگانهای تصور میشود) و...؛ به همان طریق که تمام اینها را فلسفه ماتریالیستی امروز به دور ریخته است، در حالی که نطفه تعمیمهای پنهان در زیر این واژگان مهآلود به زبان انضمامی علوم طبیعی ترجمه میشوند، در پرداختن به امور واقع زندگی اجتماعی نیز به پیش میرویم. در اینجا نیز سعی میکنیم تار عنکبوتهای متافیزیکی را کنار بزنیم و ببینیم که نطفه چه تعمیمهایی- چه بسا- ممکن است در زیر انواع و اقسام واژگان مهآلود پنهان شده باشد.»
البته نویسنده از ایدئالیسم و هگل نام نبرده، ولی هر عقل سلیمی که بهرهای از فلسفه برده باشد میفهمد که منظور او «روح جهانی» (Weltgeist) در فلسفه هگل و کتاب «پدیدارشناسی روح» است که ماتریالیسم فویرباخ بنیان آن را آماج نقد قرار داد.
اما مساله اینجاست که ممیز وزارت ارشاد که کتابی در باب فلسفه سیاسی و اجتماعی را برای بررسی به او سپردهاند، به کلی بیاطلاع است. او که خیال میکند هر جا از «روح» گفته شود باید جواب داد «قل الروح من امر ربی»؛ و لابد چون امری دینی را مورد حمله قرار دادهاند باید با آن برخورد شود، دستور حذف کامل پاراگراف را میدهد. لابد ممیز ارشاد از فرط بیاطلاعی- نه اعتقاد دینی- طرفدار فلسفه هگل بوده و شاید هگل به خطوط قرمز بدل شده است!
بنویس نویسنده غلط کرده!
ممیز مذکور بسیار دقیق است. او چون از فلسفه اخلاق هم چیزی نمیداند، در کتاب پیتر کروپتکین فصلی در باب «فلسفه اخلاق» را به کلی زیر و رو کرده و هر جا در باب «اخلاق فضیلتگرا» و مبانی فلسفی اخلاق در ادیان بوده، دستور به حذف داده است. او متوجه نیست که در دین منشاء «عمل خیر» در وحی است و پاداش انجام عمل خیر در آخرت وعده داده شده است (برخلاف اخلاق قاعدهگرا-وظیفهگرا که قانون اخلاقی را درون فرد میجوید یا اخلاق فایدهگرا که بیشترین فایده برای بیشترین فرد را ملاک قرار میدهد) و لذا دستور به حذف این جمله (و نه حتی تصحیح) میدهد: «هر اخلاقیات مذهبی، تجویزهای خود را با تظاهر به نشأت گرفتن آنها از وحی تقدیس میکند و تلاش دارد تا با وعده پاداش یا مجازات، در این دنیا یا در آخرت، تعالیم خود را بر ذهن باقی گذارد.»
ممیز مزبور از آنجا که خودش اهل تمییز نیست و خیال میکند هر کسی هر کتابی را خواند بلافاصله تحت تاثیر قرار میگیرد و لابد گمراه میشود، در نهایت دستور میدهد برای همه مجلدات کتابهای مولف (که یکصد سال از مرگ او میگذرد!)، مترجم مقدمهای جداگانه بنویسد و ضمن ابطال آرای او، از وی اعلام برائت کند!
تطهیر استعمار فرانسه
شاید مخاطبان این متن گمان کنند کتاب فیلسوف روس به واسطه پیچیدگی محتوا مورد تهاجم ممیز بیاطلاع قرار گرفته است. ولی ذهن ممیزها چندان درگیر مطالب پیچیده نیست. کتاب داستانی با محتوای ضداستعماری در یک کشور آمریکای مرکزی را در نظر بگیرید که نویسنده - دنی لافریر - در جایی در اشاره به جنایات اخلاقی استعمار فرانسه، به موضوع تجاوز اربابان به نوعروسان اشاره میکند. مترجم در پانوشتی برای توضیح آورده است: «Droit de cuissage، که به آن «حق ران» نیز گفته میشود، قانونی است که طبق آن ارباب حق دارد با زن بردهاش درست شب زفاف رابطه جنسی برقرار کند.»
اینجاست که ممیز وارد میشود و در دفاع از استعمار فرانسه دستور به حذف پانوشت میدهد!
البته ناشر میکوشد ممیز را آگاه کند و طی نامهای رسمی به او شرح داده میشود که «توضیح ضروری مترجم درباره یک واقعیت تاریخی از جنایات استعمارگران همچون بردگی جنسی است که علاوه بر منابع تاریخی، در فیلمهای سینمایی رسانه ملی همچون «شجاعدل» نمایش داده شده است.» اما ممیز که بر کفایت فهم خود (و در واقع بر ندانستن خود) اصرار دارد، توضیح را نمیپذیرد و مجدداً دستور حذف میدهد.
اینجاست که باید پرسید، خط قرمزهای اخلاقی و سیاسی وزارت ارشاد در ممیزی کتاب چیستاند؟ آیا نقد فلسفه هگل و استعمار فرانسه هم ممنوع است؟ مثالها بسیارند. در یادداشتهای پسین به برخی از آنها خواهم پرداخت.
دیدگاه تان را بنویسید