روایت احمد نادعلیان از کارگردان «جزیره رنگین» در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
خسرو سینایی میگفت که خیلی دیر متوجه فیلمهایم میشوند
احمد نادعلیان در گفتوگو با اعتمادآنلاین از روزهایی میگوید که خسرو سینایی به جزیره هرمز رفته بود تا فیلم «جزیره رنگین» را بر اساس اقتباسی آزاد از فعالیتهای او در این جزیره روایت کند. او در این گفتوگو از نگاه سینایی نه تنها به سینما بلکه به جامعه و شرایط اجتماعی نیز صحبت کرد.
اعتمادآنلاین| سحر آزاد- خسرو سینایی به احمد نادعلیان گفته بود که خیلی دیر متوجه فیلمهایش میشوند و سالها بعد به سراغش میآیند، با این حال چنانکه نادعلیان میگوید، خسرو سینایی معتقد بود نباید چشممان به دولت باشد و به کار با نهادهای کوچک در بدنه اجتماع و در مناطق دوردست باور داشت، شاید برای همین هم بود که خسرو سینایی در یکی از آخرین ساختههایش اقتباسی آزاد از زندگی یک هنرمند محیطی در جزیره هرمز را به تصویر کشید.
یکی از آخرین ساختههای خسرو سینایی فیلم «جزیره رنگین» بود که در سال 1393 با اقتباس آزادی از زندگی احمد نادعلیان نوشته و در کنار آن گوشهای از جذابیتهای جزیره هرمز نیز نشان داده شد.
احمد نادعلیان که بیشتر به خاطر فعالیتهایش در زمینه هنرهای محیطی شناخته شده، از سال 85 فعالیتهایش را در جزیره هرمز به ویژه با آموزش نقاشی به زنان بومی و استفاده از خاکهای رنگی هرمز آغاز کرد و طی این سالها موزه و نگارخانه دائمیاش هم در هرمز راهاندازی شد.
به بهانه درگذشت خسرو سینایی، کارگردان، فیلمنامهنویس، آهنگساز، نوازنده و شاعر شناختهشده ایرانی که عصر شنبه 11 مرداد درگذشت، با نادعلیان درباره «جزیره رنگین» صحبت کردیم.
او در ابتدای این گفتوگو آشنایی خود با سینایی را به زمانی نسبت داد که فیلم «کوچه پاییز» دیگر اثر سینایی قرار بود در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته شود: آشنایی من با آقای سینایی به سالهایی برمیگردد که از انگلستان برگشته بودم. او دبیر یک همایش بود و آن زمان رئیس وقت موزه هنرهای معاصر گفت که میخواهند فیلم «کوچه پاییز» را در آنجا نمایش دهند. همان موقع بود که با شخصیت ایشان آشنا شدم.
نادعلیان با گفتن اینکه «کوچه پاییز» درباره ژازه تباتبایی، مجسمهساز و نقاش، است و مهدی احمدی در آن نقش یک دانشجوی کنجکاو را بازی میکند افزود: با دیدن این فیلم متوجه شدم ایشان علاوه بر ژازه با جامعه نقاشان پیوند عمیقی دارد و بعدها به واسطه گیزلا وارگا سینایی (همسر خسرو سینایی) بیشتر با او آشنا شدم.
او سپس به این موضوع اشاره کرد که در سالهای 85 و 86 به دعوت انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان به جزیره هرمز سفر میکرد که در یکی از این سفرها گیزلا سینایی و سمیرا سینایی، و فرزند خسرو و گیزلا سینایی نیز دعوت شده بودند. به خاطر نامساعد بودن هوا هواپیما نتوانست در بندرعباس فرود بیاید و چند ساعتی در شیراز توقف کرد. آنها طی این سفر بیشتر با هم آشنا شدند که همین زمینهای میشود برای اینکه خانواده سینایی بیشتر با فعالیتهای نادعلیان در جزیره هرمز آشنا شوند و حتی از نمایشگاههای نقاشی زنان هرمزی او در سالهای بعد دیدن کنند.
مانند سلبریتیهایی نبود که فقط از دور سایهشان را میبینید
نادعلیان در خلال این یادآوری به روحیه صمیمی سینایی نیز اشاره کرد: هر زمان که نمایشگاهی از زنان هرمز در خانه هنرمندان تهران برگزار میکردیم آقای سینایی از جمله هنرمندانی بود که به دیدن نمایشگاه میآمد. او مانند سلبریتیها نبود که فقط از دور بتوانی سایهش را ببینی. معمولاً هر وقت به برنامههای هنری دعوت میشد، میرفت و در مجامع هنری حضور داشت.
او توضیح داد در سفری که گیزلا سینایی به همراه توران زندیه، همسر غلامحسین نامی، به جزیره هرمز داشتند، بعد از گذشت پنج 6 سال از سفر قبلی، متوجه تغییرات جزیره از جمله نقاشی کشیدن زنان و رفت و آمد گردشگرانی که برای دیدن موزه نادعلیان آمده بودند شدند.
نادعلیان در ادامه گمان کرد که این مسائل باعث کنجکاوی گیزلا سینایی شده و به دلیل ارتباط و تاثیر عمیقی که بر همسرش داشته پیشنهاد ساخت این فیلم را به خسرو سینایی داده است. به هر حال دلیل اصلی هرچه باشد، در دنباله این روند خسرو سینایی از نادعلیان میخواهد تا با یکدیگر ملاقاتی داشته باشند.
او درباره جزئیات این دیدار گفت: آقای سینمایی گفت که دوست داشته فیلمی درباره مهاجران لهستانی بسازد اما به نتیجه نرسیده و به همین دلیل دوست دارد به جزیره بیاید و آنجا کار کند. گویا دوستانی در بندرعباس هم از ایشان برای برگزاری ورکشاپهای سینمای جوان و... دعوت کرده بودند. آنچه ایشان برای «جزیره رنگین» در نظر داشت این بود که یکسری داستانهای کوچک را به هم وصل کند و یک موزه و یک دکتر هم داشته باشد، و چون یک فیلم سینمایی بود مهدی احمدی را انتخاب کرده بود و میگفت او از نظر سنی به شما نزدیک است، نقاش هم هست.
به گفته او، خسرو سینایی برای کارهای میدانی و پژوهشی به جزیره هرمز رفت، با افراد زیادی مصاحبه کرد و بخشی از اطلاعات را نیز از او و بخشی را هم از طریق گفتوگو با خانوادهاش به دست آورد که در نهایت از فاصله زمستان تا اردیبهشت داستان فیلمنامه رقم خورد.
نادعلیان سپس به تطابق شخصیت واقعی خود با آنچه در فیلم نشان داده شده است پرداخت: زمانی که فیلم ساخته میشد متوجه شدم 50، 60 درصد آن با شخصیت کاری و رفتاری من همخوانی دارد. نقش همسر این پزشک را که در 2 سه سکانس حضور دارد همسر خودم بازی میکند، هرچند بخشی از کنشگریهای همسرم را ندارد.
این استاد دانشگاه در مرور جزئیات مربوط به ساخت «جزیره رنگین» توضیح داد: زمانی که خسرو سینایی به جزیره آمد زیرساختی نبود، البته هنوز هم زیرساختهای زیادی وجود ندارد و پارسال یک هتل سه ستاره ساخته شده است. به همین دلیل آقای سینایی ترجیح داد در موزه زندگی کند. یکی از اتاقها را مرتب کردیم و در اختیار ایشان قرار دادیم، ما هم در اتاق دیگری میماندیم و این افتخار را داشتیم که بیشتر او را بشناسیم.
او بازگو کرد، وقتی فیلم ساخته شد روایتها و برداشتها بسیار متمایز و متناقض بود؛ از این لحاظ که جامعه روشنفکری منتقد جوان همواره گذشته در ذهنشان است و هنوز هم چشمشان دنبال «عروس آتش» بود؛ یعنی میگفتند کسی که «عروس آتش» را ساخته این چه فیلمی است که ساخته؟
نادعلیان در ادامه از خود سینایی درباره «جزیره رنگین» نقل قول کرد: یک بار در حیاط موزه، زمانی که فیلم را میساخت، گفت میدانم فیلم متفاوتی خواهد بود ولی لزوماً به معنی خوب یا بد نیست. وقتی فیلمی میسازم، آن موقع به درد نمیخورد. بعد از سالها سال به سراغم میآیند و میگویند بیا فیلم را در فلان شهرستان نمایش بدهیم و نقد کنیم. سینایی میگفت که خیلی دیر متوجه فیلمهایم میشوند.
چشممان به دولت نباشد
او همچنین از نگاه سینایی به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گفت: یک بار گفت که میگویند من در این فیلم از تو حمایت کردهام، گفتم، چرا این کار را میکنی؟ این کار موجب نقد میشود. او پاسخ داد، وقتی چیزی را باور کنم انجامش میدهم و باور من بر این است که در جامعه نباید چشممان به دولت باشد و افراد باید با نهادهای کوچک در بدنه اجتماع و در مناطق دوردست کار کنند.
نادعلیان در این میان بار دیگر به سراغ «کوچه پاییز» رفت و گفت: وقتی به این فیلم نگاه کنید متوجه میشوید بیشتر دوستان سینایی جزو نقاشان هستند. نقاشان کمتر به سمت صنعت هنر میروند و یک مقدار دلی کار میکنند که همین ارتباط با نقاشان میتواند نشاندهنده نوع نگرش او به فیلمسازی هم باشد.
او درباره فضای سینما و تفاوت نگاه سینایی با جریانهای موجود، به گفتههای گیزلا سینایی نیز رجوع کرد: بعد از ساخت فیلم وقتی با خانم سینایی صحبت میکردم، گفت که سینایی منتقد این نوع فضا است، اما آخر سر هم کار دل خودش را میکند.
این هنرمند محیطی اما این دیدگاه سینایی را نکته متفاوت شدن نگاه او به جزیره هرمز نسبت به برخی دیگر از چنین آثاری دانست: سینایی در ساخت «جزیره رنگین» به غیر از آقای احمدی که بازیگر حرفهای است و همسرم که نابازیگر است و در چند سکانس بازی کرد، از افراد بومی جزیره استفاده کرد. فردی با آن تجربه حرفش این بود که افراد معروف تهران نمیتوانند معرف شخصیت جامعه هرمز شوند. او چنین نگاهی داشت.
او همچنین تعریف کرد که برخی از بازدیدکنندگان خارجی یا ایرانیان خارج از کشور که به دیدن موزه نادعلیان میروند میگویند از طریق دیدن فیلم که در خطوط هواپیمایی «ترکیش ایرلاین» و «امارات ایرلاین» نمایش داده شده است با هرمز آشنا شدهاند.
در همین حال به واسطه نمایش این فیلم در شبکههای یک و چهار عده بسیاری متوجه ساخت این اثر شدهاند و حتی این موضوع باعث شده است در ماههای اخیر تماسها برای ساخت مستندی از زندگی نادعلیان بیشتر شود.
البته از آنجا که پیش از «جزیره رنگین» مجتبی میرطهماسب هم با ساخت «رودخانه هنوز ماهی دارد» از فعالیتهای او مستندی ساخته، پاسخ نادعلیان برای ساخت مستندهای دیگر از او منفی بوده است.
او در بخش دیگری از این گفتوگو در تحلیل نگاه سینایی در این فیلم نسبت به مسائل جامعه چنین گفت: در صحنهای از فیلم کسی که سیلی زده و کسی که بومی و میانجی است روبهروی قلعه پرتغالیها نشستهاند. انگار سینایی میخواهد بگوید تجدد و سنت یک جا باید همدیگر را ملاقات کنند و سنگهایشان را وا بکنند. این نسخهای است که سینایی برای جزیره هرمز، ایران یا برای ترامپ و سایرین پیچیده است. به اعتقاد او ما در طنابکشی میان سنت و تجدد، چپ و راست و... رفتار حذفی داریم.
نادعلیان در پایان صحبتهایش درباره سینایی را چنین خاتمه داد: او طبع شعر داشت. موسیقی را هم خوب میشناخت، اما به دلیل دیسک کمر و سنگینی ساز کمتر به سمت ساز زدن میرفت. به نظرم همه اینها ابزاری بود برای اینکه دغدغههایش را بگوید، چون قلمروهایی در صنعت سینما هست که شاید اجازه نمیدهد بتوان به همه آن دغدغهها پرداخت.
دیدگاه تان را بنویسید