کد خبر: 425011
|
۱۳۹۹/۰۵/۱۹ ۱۲:۱۵:۳۴
| |

چون پرده برافتد...

پرویز نوری گفت: تا آن زمان که خسرو سینایی فیلم «زنده‌باد» را به جشنواره فیلم کارلووی واری (چک) نفرستاده بود آن‌قدرها با او آشنایی نداشتم. سال 1358 بود و آغاز سالی پرشور و هیاهو و پیچیده که همه‌چیز به نظر غریب و غیرمنتظره می‌رسید.

چون پرده برافتد...
کد خبر: 425011
|
۱۳۹۹/۰۵/۱۹ ۱۲:۱۵:۳۴

اعتمادآنلاین| پرویز نوری- تا آن زمان که فیلم «زنده‌باد» را به جشنواره فیلم کارلووی واری (چک) نفرستاده بود آن‌قدرها با او آشنایی نداشتم. سال 1358 بود و آغاز سالی پرشور و هیاهو و پیچیده که همه‌چیز به نظر غریب و غیرمنتظره می‌رسید.

من فیلم «طلوع انفجار» را آماده می‌کردم که به جشنواره کارلووی واری برسانم اما با تاسف به تاریخ معین در آن سال نرسید و شنیدم که «زنده‌باد» خسرو سینایی را جایگزین کرده‌اند. همین مساله موجب دیدار ما با یکدیگر شد.

از دوران قدیم درباره‌اش خوانده بودم. آن‌موقع که در وزارت فرهنگ و هنر شاغل بودم. می‌دانستم که فیلم‌های مستند قابل‌توجهی ساخته است.

بعضی‌هایش مثل «آن سوی هیاهو» (1343) و «مرثیه گمشده» (1349) -که گویا برای این مستند درباره زندگی مهاجران لهستانی زمان جنگ در ایران- توانسته بود، نشان «هنرمند افتخارآمیز» را از وزارت فرهنگ جمهوری لهستان و نشان ویژه «صلیب شوالیه جمهوری لهستان» را از جانب رییس‌جمهور لهستان، دریافت کند.

سینایی همچنین فیلم‌های کوتاه جالبی هم در کارنامه‌اش داشت مانند «ماهیگیری» (1345) و «پسر، پدر و مادر»‌ (1349) و «فرار» (1353).

در سال 1362 فیلم «هیولای درون» را ساخت که در حقیقت به نوعی اثری ذهنی و روانی بود که این فیلم جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره دوم فیلم فجر نصیب او کرد.

سینایی سپس در دهه 1360 دو فیلم دیگر ساخت، «یار در خانه» (1366) و «در کوچه‌های عشق» (1369) و در دوره‌ای که پی بردم گذشته از کار نویسندگی و کارگردانی در رشته موسیقی هم بسیار متبحر است. در سال 1376 فیلمی به اسم «کوچه پاییز» به وجود آورد که همچنان نشانه‌های ادیبانه و شاعرانه‌اش را در خود داشت و تا اینکه دو سال بعد -در سال 1378- موفق شد بهترین و معروف‌ترین اثرش را خلق کند، «عروس آتش» که هم در ایران و هم در ممالک دیگر جهان با تحسین مواجه شد.

سینایی سناریو را همراه با حمید فرخ‌نژاد نوشته بود و روایت فیلم برمبنای قوانین عشیریه‌ای جنوب به ازدواج اجباری دختری خوزستانی با پسرعموی خود -که جوانی بی‌سواد در کار قاچاق بود- می‌پرداخت. سرانجام این ازدواج به شب عروسی بین آن دو می‌رسید درحالی که دختر در آتشی که خود برافروخته بود، می‌سوخت. بازی دو بازیگر فیلم، غزل صارمی (در نقش دختر) و حمید فرخ‌نژاد (در نقش پسرعمو) شخصیت‌ها را به درستی و روان به اجرا درآورده بودند.


سینایی در سال 1385 دو فیلم، یکی «مثل یک قصه» و دیگری «کویر خون» را ساخت. در سال 1393 «جزیره رنگین» را به عنوان آخرین فیلم خود برجا نهاد. او هنرمندی به غایت فرهیخته و بادانش بود. گذشته از خلق آثار مستند و کوتاه، فیلم‌های بلند، موسیقی‌های گوش‌نواز و تالیفات زیادی هم درباره هنر سینما داشت.


با فقدان خسرو سینایی، سینمای ایران یکی از فیلمسازهای فهیم و شاعر و نویسنده و موسیقیدان برجسته خود را از دست داد.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    خواندنی ها