جملههای کلیشهای شکایتهای کلیشهای
جملههای کلیشهای و تکراری بدترین گزینه برای شروع یک نوشته هستند. اما وقتی گریزی از کلیشهها نباشد، چاره چیست؟ جمله کلیشهای این مطلب هم «خبرنگار یا رسانه؛ مرغ عزا و عروسی» است.
اعتمادآنلاین| صدرا محقق- جملههای کلیشهای و تکراری بدترین گزینه برای شروع یک نوشته هستند. اما وقتی گریزی از کلیشهها نباشد، چاره چیست؟ جمله کلیشهای این مطلب هم «خبرنگار یا رسانه؛ مرغ عزا و عروسی» است.
همین جمله کلیشهای اما با خودش تا دلتان بخواهد مثال و نمونه عینی دارد، مثلا این سالها بارها و بارها دیده و شنیدهایم که یک مقام مسوول یا شخص صاحبمنصبی جایی حرفی زده و اظهارنظری کرده، بعد که حرف و نظرش اعتراض و واکنش و حاشیهای برایش درپی داشته، خیال خودش و منتقدان و مخالفانش را یکجا راحت کرده و گفته: «خبرنگار/رسانه حرف و منظور من را تغییر دادند» و به همین راحتی خود را از سیبل بودن رهانیده و پیکان حملات و تهدیدات را کشانده سمت خبرنگار و رسانه.
این تاکتیک تکراری و ساده هم به تجربه پرتعداد این سالها نشان داده که معمولا جواب میدهد. حتی اگر خبرنگار مستندات کافی داشته باشد اما دستکم برای مدتی بار و فشار را از روی مصاحبهشونده برمیدارد. یا در نمونهای دیگر، همان مقام، صاحبمنصب یا چهره را تصور کنید که جایی حرفی زده یا کاری کرده و رسانه هم حسب وظیفه و ذات شغلش آن را منتشر و انتشار آن بازتاب و حاشیه فراوانی درست کرده. با او که گوینده حرف و کننده کار است، کاری ندارند، اما رسانه و خبرنگاری که آن را منتشر کرده، تنبیه کردهاند. نمونه اخیر و آخرش همین توقیف روزنامه «جهان صنعت» بود.
یکی با عنوان کارشناس با روزنامه مصاحبه کرده و آمار و ادعایی درباره تعداد قربانیان کرونا و جزییات دیگر داده و روزنامه هم آن را منتشر کرده. فردای آن، روزنامهای توقیف و کلی خبرنگار و نیروی فنی نانشان بریده شد.
مصاحبهشونده اما باز اینسو و آنسو هنوز و همچنان مشغول مصاحبه و اظهارنظر است. در فقره شکایت شهردار سابق و رییس کنونی مجلس از دو خبرنگار که یکیشان من هستم هم اتفاقی که رخ داده چیزی از موارد بالا کم ندارد، هر چند سبکی متفاوت دارد اما کاملا منطبق بر همان جمله کلیشهای است.
قضیه از این قرار است که یک نماینده شناخته شده مجلس - مصطفی میرسلیم - که سابقه مدیریتی کلان و طولانیمدت در کشور دارد و طبیعتا فرد کمتجربه و خامی هم نیست، در اظهارنظری صریح شهرداری دوران مدیریت رییس فعلی مجلس را در مقام سابقش متهم به پرداخت رشوه کرده و خبر این اظهارنظر هم در رسانههای رسمی و داخلی کشور، از خبرگزاری و سایت تا روزنامه و ... منتشر شده و بازتاب فراوانی هم داشته.
خبرنگارانی هم حسب کارشان آن را با نقلقول مستقیم از نماینده گوینده خبر در توییتر و شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند، اما حالا شهردار سابق غیر از آقای میرسلیم از ما هم شکایت کرده و قرار است آنطور که گفتهاند «برای جلوگیری از مخدوش شدن جایگاه حقوقی ریاست مجلس شورای اسلامی، در دادگاه پاسخگو باشیم.»
نکته اینکه وظیفه ابتدایی خبرنگار چیزی نیست جز انتشار همین نقل قولها و اظهارنظرها، اینکه مصطفی میرسلیم چه گفت یا قالیباف چه پاسخ داد. اما وقتی قرار این میشود که به عنوان خبرنگار به خاطر انجام همین بخش از کار معمولی، سر و کارت به تهدید شکایت و پایت به دادگاه کشانده میشود، یعنی تایید و تاکیدی دوباره بر همان جمله کلیشهای ابتدای این نوشته!
روزنامهنگار
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید