معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
حمایت ما از رسانهها محتوایی است؛ نه کمی
مجموعه عملکرد بازیگران اجتماعی (ازجمله رسانه) میتواند وضعیت بحرانی در جامعه را به وضعیت ثبات، صلح و آرامش برساند. حالا فرقی نمیکند آن بحران سیل باشد، زلزله باشد یا همین ویروس کرونا که مدتی است توجه افکار عمومی و البته رسانه ها را به خود جلب کرده است.
اعتمادآنلاین| مجموعه عملکرد بازیگران اجتماعی (ازجمله رسانه) میتواند وضعیت بحرانی در جامعه را به وضعیت ثبات، صلح و آرامش برساند. حالا فرقی نمیکند آن بحران سیل باشد، زلزله باشد یا همین ویروس کرونا که مدتی است توجه افکار عمومی و البته رسانهها را به خود جلب کرده است.
با این حال تاریخ مطبوعات میگوید که رسانهها در شرایط حساس نه تنها میدان را ترک نکردهاند بلکه به دامنه اطلاعرسانی خود نیز افزودهاند. آنطور که حتی ارزیابی محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از کارکرد رسانهها در شرایط بحرانی، مثبت بوده و معتقد است که رسانهها در این شرایط خوش درخشیدند.
با او در زمینه کارکرد کمی و کیفی مطبوعات و چگونگی حمایتهای این معاونت از رسانهها گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
*در طول 7 سال گذشته ارزیابی شما از رشد کمی و کیفی مطبوعات چه بوده و چه تغییراتی در این زمینه بهوجود آمده؟
ببینید به هر حال رشد کمی و کیفی مطبوعات دو لایه داشت که یکی از این لایهها به واسطه تحولات و جریان توسعه اطلاعات و فعال شدن شبکههای اجتماعی شکل گرفت که این خود بر بستر سیاستها و اقدامات و فعالیتها تأثیرگذار بود.
خب زمانی رسانه در کشور انحصار داشت حتی اگر یک فرد هم میخواست روزنامهای منتشر کند یا باید ثروت زیادی میداشت یا قدرت. در غیر اینصورت امکانش وجود نداشت. بنابراین ما نباید فراموش کنیم که بستر توسعه جریانات اطلاعات، انقلابی بود که در فناوری اطلاعات صورت گرفت.
خود این اتفاق هم دو لایه داشت؛ یکی لایه تقابلی برای استفاده حداقلی و دیگری برای استفاده حداکثری. به نظرم سعی دولت تدبیر و امید بر مبنای استفاده حداکثری بود چون اگر دنبال استفاده حداقلی بود، مسیر دریافت مجوز را اینگونه تسهیل نمیکرد و به این تعداد از رسانهها مجوز داده نمیشد. در حال حاضر بیش از 12 هزار مجوز رسانه صادر شده است که البته کمتر از 50 درصد این عدد، فعالیت رسانهای دارد. شاید امروز سادهترین کار در هر شغلی ورود به رسانه است به گونهای که هر فردی در کنار هر شغلی که دارد میتواند کار رسانه نیز انجام دهد. اما توسعه کیفی وظیفه ذاتی خود رسانههاست زیرا بستر فعالیت را دولت فراهم میکند و محتوای فعالیت را خود رسانهها؛ به همین دلیل دولت حمایت و اقدام حداکثری برای توسعه کمی کرد اما در توسعه کیفی خود رسانهها درمسیر تکامل قرار دارند؛ به اعتقاد من بین آنچه که باید باشند و هستند، فاصله بسیار است.
*یعنی داشتن تخصص مهم نیست؟
چرا، ولی تخصص برمیگردد به خود رسانه. به نظرم ما به لحاظ کمی بالاترین توسعه را در تعداد و کثرت رسانهها داشتیم و محدودیتی در این مورد وجود نداشت و ندارد. از طرفی محدودیتی برای شغل خبرنگاری نداشتیم و به همین دلیل مانعی هم جلوی آن قرار ندادیم. واقعیت این است که فضای عمومی جامعه فضایی است که هر کس بخواهد وارد این شغل شود نه هزینه سنگینی بر او تحمیل میشود نه تجهیزات آنچنانی لازم دارد. از نظر حمایت از جریان رسانه هم باز به نسبت زمان و مکان حداقل در یک سال گذشته میتوان گفت که کاغذ جزو کالای اساسی یعنی کنار مایحتاج اساسی مردم قرار گرفت و این نشاندهنده این بود که دولت نسبت به این موضوع دغدغه داشت. یا یارانهای که هر سال به نشریات اختصاص پیدا کرده نشان از حمایتهایی است که از فعالیت رسانهها شده است. از طرفی توسعه مراکز آموزش عالی در زمینه روزنامه نگاری هم یکی از حمایتها و اقدامات دولت بود. در حال حاضر در زمینه اخذ مجوز رسانه هم، هر متقاضی توانسته در کمترین مدت مجوز را بگیرد.
حتی در نقد دولت هم ما رسانهای نداشتیم که بهخاطر نقد دولت توقیف شده باشد واین یعنی خطوط قرمز ما بسیار کم و محدود است و اگر هم باشد عمدتاً در مسائل مربوط به منافع و امنیت ملی دیده میشود که در همه کشورهای جهان جاری و ساری است. ولی خب باید گفت که در جهت محتوا گرفتار هستیم یعنی توانستیم از جهت کمی مطبوعات را توسعه دهیم ولی از نظر کیفی متأسفانه نه.
یعنی اینکه دانش رسانهای ما توسعه پیدا کرده ولی مهارت آن نه، چون گرفتار کمیت شدهایم. ببینید سبک روزنامهنگاری ما دچار یک اختلال اساسی شده آنهم به خاطر اینکه بیشتر دنبال پوشش اخبار است نه سوژه. در حالیکه بیشترین کار خبرنگاری سوژه است نه پوشش. میخواهم بگویم رسانه پایه میکروفون نیست بلکه انتخابگر موضوعاتی است مبتنی بر نیاز مردم که دیگران نمیبینند یا نمیخواهند ببینند و این امکان دارد فرصت واکاوی تبادل نظرات و راه و طریق توجه به موضوع و بخشی از راهحل کمک به حل نیاز مردم باشد.
از طرفی امروز روابط عمومی دستگاهها تبدیل به یک رسانه شدهاند که این اشکال دارد. روابط عمومی دستگاهها محل ارتباط رسانه با اجزای دستگاه است نه اینکه خودش رقیب رسانه باشد و جای آن بنشیند؛ این هم نقدی است که به دستگاهها وارد است. دریک کلام امروز مخاطب و محتوا حرف اول را برای کارکرد رسانه میزند و رسانههای ماباید اولویتهای خود را به این دو محور تعیینکننده معطوف کنند تا به اثر و ورود به فرآیند عرضه و تقاضا در جامعه برسند.
*یکی از بحثهایی که مطرح است تخصصی شدن مطبوعات و حمایت از نشریات محلی و استانی است، در این مدت چه کردید؟
به واسطه این فرصتی که ایجاد شد ما توسعه غیرقابل باور در فضای نشریات محلی و استانی داشتیم. به هرحال در گذشته چون انحصار بود کسی نمیتوانست در یک شهر، رسانه داشته باشد ولی در مدل توسعه کمی، دسترسی آزاد برای فراهم کردن فرصت نقشآفرینی برای علاقهمندان ایجاد شد. الان در هر استان و شهرستان تعداد بسیاری بهعنوان مدیر مسئول و خبرنگار و... مشغول فعالیت هستند.
خانواده رسانه امروز خانواده بزرگی شده است و دولت از این قضیه نیز استقبال و بستر این حضور را فراهم کرده و از آنها حمایت میکند و هرجا که لازم بوده هدایت و در عین حال در جهت رشد، بستر آموزش را نیز مهیا کرده است. به موازات این امر انجمنهای صنفی و مطبوعاتی نیز راهاندازی و تقویت شد الان ما فقط 28 انجمن صنفی رسانه و سی و یک خانه مطبوعات در سراسر کشور داریم ولی باز همه اینها دچار مشکل کمی هستند و از لحاظ کیفیت گاهی دچار تناقض میشوند.
در همین دولت تدبیر و امید «خانههای مطبوعات» در یک فرآیند دموکراتیک و انتخاباتی الکترونیکی دوباره احیا و فعال شدند. بسیاری از امور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در استانها به خانههای مطبوعات واگذار شد؛ این امر مبارکی بود که با انتخابات دورهای و منظم دائم در حال ترمیم و اصلاح است. با این حال معتقدم ما در کشور یک بحران رسانهای داریم و آن اینکه با وجود توسعه کمی رسانه، در محتوا نتوانستیم متناسب با این سرعت، نیاز جامعه را برآورده کنیم به همین دلیل اقتصاد رسانه دچار مشکل شد چون نظام حمایت مالی از رسانه جایگزین نظام عرضه و تقاضا شد.
*شاید یکی از دلایلی که این مشکلات را بهوجود آورده، حمایت نکردن از خبرنگار باشد. چه حمایتهای معنوی و مادیای از خبرنگاران شده است؟
از نظر مادی خب ما تاکنون 6 هزار و 500 خبرنگار را که توسط رسانهها بیمه نشدند، از طریق اعتبارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صندوق هنر، بیمه کردیم. مگر از سایر مشاغل در کشور چه حمایتهایی میشود؟ ولی چرا فکر میکنیم حمایت کافی نیست؟ چون تعداد خبرنگار معلوم نیست. همین سال گذشته برای دریافت اینترنت رایگان در همان ساعات اولیه 16 هزار نفر بهعنوان خبرنگار ثبتنام کردند و تعدادی هم از سوی معاونت مطبوعاتی معرفی شدند!
خب از چند نفر باید حمایت کنیم؟ چند نفر بهعنوان خبرنگار واقعی هستند؟ حمایت را ما نفی نمیکنیم و بر آن مصر هم هستیم هرچه هم بتوانیم حمایت را بیشتر و بهتر میکنیم ولی واقعاً بقای یک شغل ورود به عرضه و تقاضاست نه دریافت مُسکن و وصل کردن سرم. این برای دوره کوتاه ضروری است اما درمان یک درد نیازمند ورود به راهحلهای منطقی و حرفهای است آن هم فقط و فقط با ورود به عرضه و تقاضا ممکن میشود مانند همه کشورهای جهان.
*شاید به خاطر این است که آمار دقیقی از تعداد خبرنگاران نداریم؟
احسنت، متأسفانه تا هستیم همزمان با توسعه جریان رسانه، زیرساخت سازمان نظام رسانه و نظام خبرنگاری را تصویب نکردیم و الان دنبال همین موضوع هستیم. صادقانه بگویم دولت با تمام وجود آماده حمایت از جریان رسانه است خب حداقل در این یک سال گذشته هم کاغذ جزو کالای اساسی شد، در بحران کرونا رسانه جزو لیست 10 شغل اصلی آسیب دیده قرار گرفت، برای همه رسانهها استمهال بیمه و مالیات در نظر گرفتیم و وام مستقل 12 درصد هم برای همه رسانهها در نظر گرفتیم. از طرفی در بحرانهایی که شرایط کشور داشته محدودیتی برای فعالیت رسانهها ایجاد نکردیم. درخصوص حمایت معنوی هم خب هدایت رسانه را انجام دادیم.
مرکز مطالعات رسانه بهطور مستمر دورههای آموزشی و مهارتی برگزار میکند. از طرفی نشستهایی با مدیران مسئول برای پاسخ به سؤالات آنها و برطرف کردن موانع موجود داریم؛ در واقع این ارتباط با مراکز مختلف درکشور برای دسترسی مستقیم به اطلاعات منطبق با واقعیت است. تاکنون به خاطر ندارم جواب رسانه و خبرنگاری را نداده باشم و بر همین اساس هم درخواستی نبوده که برای دریافت اطلاعات از مرجع اصلی بوده باشد و مسیر را هموار نکرده باشم.
*به نظر میرسد هدایت یارانهها از سمت کمی و تیراژ به سمت محتوایی و تولیدی رفته، آیا این اتفاق افتاده و از چه زمانی؟
ببینید سال گذشته شیوهنامه جدید حمایت از رسانهها به خواست و همراهی و مشورت اصحاب رسانه تهیه و در دسترس همه برای نظرسنجی قرار گرفت تا حمایت از رسانه را به سمت حمایت از محتوا و تفاوت قائل شدن بین نام خالی رسانه و محتوای آن ببریم و در مسیر تقویت فعالیت رسانه سوق دهیم. یعنی برای حمایت از رسانه، دوره و ضریب انتشار، حجم تولید و کارکرد و محل انتشار رسانه را در اولویت قرار دادیم. بعد از جمعبندی خروجی این شد که ما هدایت جریان یارانه را به سمت محتوا و نوع فعالیت رسانه و ضریب نفوذ آن سوق دادیم ولی تأکید میکنم که وضعیت موجود هنوز مطلوب ما نیست و فاصله داریم. البته قبول دادیم که در شرایط بحرانی سرعت جریان اصلاحی کُند میشود، اما ما کار را متوقف نکردهایم.
*درخصوص ساماندهی و نظارت فضای مجازی چه اقداماتی انجام دادید؟
مسئولیت ساماندهی فضای مجازی با شورای عالی فضای مجازی است، با ما نیست. ما در حقیقت باید بخش رسانههای خبری را در فضای مجازی فعالیت میکنند رصد و نظارت کنیم هرچند مسئولیت رسانههای بدون شناسنامه هم با ما نیست. در این مسیر، اولاً ما همه رسانهها را ترغیب کردیم تا در فضای مجازی فعالیت کنند حتی یارانه هم به آنها دادیم. علاوه برآن در جهت افزایش مهارت کار در فضای مجازی هم مرتب دورههای آموزشی و مهارتی برای آنها برگزار کردیم. البته از این اقدامات بهرهبرداری هم شد طوریکه در ایام عید امسال مطبوعات تعطیل نبودند یعنی نسخه کاغذی نداشتند درحالیکه فعالیت برخط و حضور در فضای مجازی آنها تقویت شد مانند سایر رسانههای فعال و سختکوش در مقابله با کرونا.
*در بحران کرونا با توجه به بحث دورکاری عملاً تحریریه رسانهها به سمت دورکاری رفتند و اطلاعرسانی نه تنها کاهش نیافت بلکه بیشتر از گذشته هم شد، ارزیابی شما بهعنوان معاون مطبوعاتی از عملکرد رسانهها در این مدت چیست؟
ببینید به هر حال رسانههای ما یک لایهای از کارکرد ماهیت ایرانی و فداکاری ماست که ممکن است در شرایط عادی سراغ ما نیاید ولی در شرایط بحرانی به کمک میآید. واقعیت این است که جریان رسانهای ما جریانی است که در خط مقدم هر بحران فارغ از مشکلات متعدد قرار دارد. خود من به خاطر ندارم که در هیچ بحرانی، رسانهای به خاطر منافع خود از میدان عقبنشینی کرده باشد. خروجی آن را هم در همین بحران کرونا شاهد بودیم.
شک نکنید که رسانههای ما در این دوران خوش درخشیدند. میدانید که کرونا دو جنبه اصلی داشت؛ جسمی و ذهنی که جنبه ذهنی دست خبرنگاران بود چون جریان اطلاعرسانی همانند اکسیژن همراه مردم است. همین رسانهها مردم را همراه کادر بهداشت و درمان کردند؛ در حمایت، اطلاعرسانی، هشدارها و توصیهها، در فراگیری آموزشهای پیشگیرانه از ابتلای به کرونا، در کمپینهای مختلف مانند ماندن در خانه، غربالگری عمومی، استفاده از ماسک، سیزده بدر و... در همه این موارد، افکار عمومی به دلیل فعالیت همه جانبه رسانهها، همراه نظام درمان و بهداشت کشور شد که جا دارد ازهمه سربازان گمنام عرصه اطلاعرسانی در مقابله با کرونا تشکر کنم که با توان خود موفق شدند کاهش تلفات و صدمات و بحران را در کشور شاهد باشیم؛ افرادی که برای دیدن دیگران تلاش میکنند اما خود دیده نمیشوند .
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید