درنگی بر پوسترهای سینمایی «مرتضی ممیز» به مناسبت زادروزش
درخشش ابدی یک ذهن خلاق
مرتضی ممیز بزرگمرد گرافیک ایران، انسانی پرتلاش که پس از تحصیل در رشته نقاشی دانشگاه تهران از اوایل دهه چهل با تکیه به علاقه و گرایشش به تبلیغات و بهره جستن از تجارب هنرمندان خارجی (از طریق مجلات لهستانی) به مرور از نقاشی به گرافیک (که در ایران رشتهای ناشناخته و جدید به حساب میآمد) تغییر مسیر داد.
اعتمادآنلاین| مرتضی ممیز بزرگمرد گرافیک ایران، انسانی پرتلاش که پس از تحصیل در رشته نقاشی دانشگاه تهران از اوایل دهه چهل با تکیه به علاقه و گرایشش به تبلیغات و بهره جستن از تجارب هنرمندان خارجی (از طریق مجلات لهستانی) به مرور از نقاشی به گرافیک (که در ایران رشتهای ناشناخته و جدید به حساب میآمد) تغییر مسیر داد.
حضور در آتلیه «محمد بهرامی» به مدت چند سال زمینهای را فراهم کرد که وی در زمینههای طراحی جلد، نشانه و اگهی و... ذوقآزمایی کند.
در اوایل دهه چهل به فعالیت تصویرگری مجلات روی میآورد که مهمترینشان «کتاب هفته» با هدایت زندهیاد «احمد شاملو» است.
از اواخر دهه چهل و با ظهور فیلمسازان جوان و خوشفکری چون «کیمیایی»، «مهرجویی»، «تقوایی»، «بیضایی»، «حاتمی» و... ایجاد فضایی متفاوت و جدید (موسوم به موج نو) در سینمای ایران، تبلیغات سینمایی که در دهههای سی و چهل عمدتا توسط طراحانی چون «هایک اجاقیان»، «میشا» و «محسن دولو» غالبا نقاشیهایی تجاری و عامهپسند بودند نیز نیاز به رنگ و بویی جدیتر داشت.
از اوایل دهه پنجاه طراحی پوستر فیلمهای متفاوت به یکی دیگر از فعالیتهای متنوع ممیز اضافه شد. پوستر فیلمهای «بلوچ -کیمیایی»، «آرامش در حضور دیگران-تقوایی»و «ستارخان- حاتمی» در سال 51 از اولین آثار ممیز در این عرصه بودند که تفاوتهای چشمگیری با سایر پوسترهای آن زمان داشتند، «مغولها-کیمیایی»، «تجربه- کیارستمی» و «خاک-کیمیایی» در سال 52، «درغربت- شهید ثالث»، «غریبه و مه- بیضایی»، «طبیعت بیجان- شهید ثالث»، «گوزنها- کیمیایی» و «دایره مینا-مهرجویی» در سال54 ، «غزل-کیمیایی» و «ملکوت-هریتاش» در سال 55 و «بنبست- صیاد» در سال 57 کارنامه پر بار و ارزشمند ممیز در سینمای متفاوت دهه پنجاه را شکل میدهد.
استفاده از چهرهها به صورت گرافیکی و نه نقاشی صرف، ترکیببندی متناسب با حال و هوای فیلم، طراحی نام فیلم متناسب با حال و هوای اثر، استفاده حساب شده از رنگها و... را میتوان از ویژگیهای این آثار دانست. البته در این دهه به موازات این تجربیات میتوان به آثار متفاوت «فرشید مثقالی» برای فیلمهای «گاو و پستچی- مهرجویی» و «شازده احتجاب-فرمانآرا» یا پوسترخوب «قباد شیوا» برای «گزارش-کیارستمی» پوسترهای متفاوت «کیارستمی» برای فیلمهای کوتاهش و پوسترهای ارزشمند «ابراهیم حقیقی» برای فیلمهای کوتاه متفاوتی چون «انتظار» و «گردش» نیز اشاره کرد.
تفاوت در پوستر نیز به تدریج به یکی المان فیلمهای موج نو تبدیل شد. در این دهه «محمدعلی حدت» نیز با طراحی پوستر فیلمهای متفاوتی چون «رضا موتوری- کیمیایی»، «سه قاپ- هاشمی»، «فرار از تله- مقدم»، «خروس- قریب» و «کندو-مقدم» شروع به فعالیت کرد که بهرغم تبحر وی در نقاشی، پوسترها به لحاظ گرافیکی چندان رنگ و بوی متفاوتی با دیگر پوسترهای رایج نداشتند و عموما دارای مولفههای عامهپسند بودند.
پس از انقلاب و با شروع جنگ و تغییر مسیر سیاستهای سینما در دهه شصت، موضوعاتی مرتبط با انقلاب و جنگ در فیلمها اولویت یافت، اما پوسترها کماکان با دو رویکرد هنری و عامهپسند به راه خود ادامه دادند.
پوسترهای عامهپسند هرچند وجه غالب این آثار بود اما ممیز به عنوان پرکارترین طراح پوسترهای متفاوت در این دهه نیز همچنان رکورددار است. وی با پوسترهای «خانه عنکبوت- داوودنژاد،62»، «کمالالملک- حاتمی، 63»، «تنوره دیو-عیاری، 64» و «شبح کژدم-عیاری، 65» دوباره کارش را از سرگرفت که البته سفارش این نوع آثار متفاوت برای اکران داخلی یا جشنوارههای جهانی در آن سالها بیشتر به فارابی (و آثاری که در آنجا یا با حمایت آنها ساخته میشد) مربوط میشد تا تهیهکنندگان مستقل که البته حضور این نوع پوسترهای جدی در کنار شاخه قطور پوسترسازی تجاری بسیار ارزشمند بود.
در ادامه ممیز در سال 66 با طراحی پوسترهای «ناخداخورشید-تقوایی»، «شیرسنگی- جوزانی (خارجی)»، «اجارهنشینها-مهرجویی»، «روزهای انتظار-هاشمی» و«خانه دوست کجاست-کیارستمی» آثاری متفاوت و تاثیرگذار به جا گذاشت، هر چند که اغلب این فیلمها دارای پوسترهای تجاری نیز بودند.
جالب اینکه فیلمی چون «شیر سنگی» در کنار پوستر خارجی ممیز دارای یک پوستر جشنوارهای دیگر و سه پوستر داخلی بود که از این پنج پوستر فقط یکی (پوستر محمدعلی باطنی) جنبه تجاری داشت. در آن سالها ممیز با طراحی پوسترهای «شاید وقتی دیگر- بیضایی،67»، «در مسیر تندباد-جوزانی، 68»، «ای ایران- تقوایی،69»، «مادر-حاتمی،69»،«مهاجر-حاتمیکیا،69» و «جستوجوگر- متوسلانی،69» همچنان حضوری پررنگ و موثر در تبلیغات سینمایی داخلی داشت. این حضور تا سالهای میانی دهه هفتاد نیز با آثاری چون «دلشدگان- حاتمی،71»، «نیاز-داوودنژاد،72»، «هنرپیشه-مخملباف،72»و «زیر درختان زیتون-کیارستمی،74» ادامه یافت و با تغییر و تحولات فارابی و ارشاد از یکسو و رواج اجراهای کامپیوتری (که در کنار ایجاد قابلیتهای فوقالعاده، نوعی از سهلانگاری را نیز متاسفانه به همراه داشت) از سوی دیگر به مرور از میانه دهه هفتاد فقط محدود به طراحی برخی پوسترهای خارجی شد.
در آن سالها به دلیل محدودیتها، نقش پوستر و عکسهای فیلم در جهت هدایت تماشاگر به دنیای درون فیلم بسیار اثرگذار بود و محل مواجهه با آنها فقط یا در تابلوهای تبلیغی سینماها بود یا به صورت محدود در برخی مجلات فرهنگی و سینمایی (فیلم، آدینه، دنیای سخن) و به همین خاطر پوسترها تا سالها در یاد میماندند.
در دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد گرافیستهای خوش ذوق دیگری نیز همراه این قافله شدند تا پروندهای قابل اعتنا در حوزه پوسترسازی جدی سینمایی شکل گیرد. «قباد شیوا» با پوسترهای ارزشمند «یار در خانه- سینایی،67»، «کشتی آنجلیکا- بزرگنیا،67» و «آنسوی آتش-عیاری،67»، «آیدین آغداشلو» با نقاشی خاص پوستر فیلمهای «حاجیواشنگتن- حاتمی،62»، «تیغ و ابریشم-کیمیایی،65» و «سرب- کیمیایی،67»، «ابراهیم حقیقی» با آثار ماندگاری چون «طلسم-فرهنگ،64»، «گزارش یک قتل- نجفی،65»، «هامون-مهرجویی،68»، «خارج از محدوده- بنیاعتماد،66» و «عاشقانه- داوودنژاد،75»، «پرویز محلاتی» با پوسترهای پرکار و درخشان «دونده-نادری،64»، «بیبیچلچله-پوراحمد،65»، «بایسیکلران-مخملباف،67» و «نار و نی-ابراهیمیفر،67»، «مسعود دشتبان» با پوسترهایی چون «جادههای سرد-جوزانی،63»، «مادیان-ژکان،64»، «شیرسنگی-جوزانی،66»، «ویزا-ریپور،67» و «هی جو-عسگرینسب،67» همچنین «مجید اخوان» با پوستر فیلمهایی چون «نرگس»، «ترنج»، «بایسیکلران»، «ایستگاه»، «عروسی خوبان»، «کیمیا» و «منوچهر عبداللهزاده» با طراحی پوستر فیلمهایی نظیر «گلهای داودی»، «سامان»، «تا غروب»، «دلنمک» و
«علی خسروی» با نقاشی خاص پوسترهای «افسانه آه»، «طلسم»، «سراب»، «لنگرگاه»، «نان و شعر» و «مسافران» از فعالان پوسترهای متفاوت سینمایی بودند. در این سالها (پس از انقلاب تا میانه دهه هفتاد) دو طراح نیز بار اصلی پوسترهای تجاری و عامهپسند فیلمها را به دوش میکشیدند؛ «محمدعلی حدت» و «محمدعلی باطنی» که آثارشان عموما به لحاظ هنری خیلی کارهای موفقی نبودند، اما با نقاشی چهره بازیگران اصلی با اندازهای بزرگ و رنگهایی تند که عموما همه در حال فریاد زدن یا تیراندازی و حرکات اکشن بودند، تاثیر زیادی در جذب مخاطب عام به سینما داشتند. البته در پدید آمدن این نوع ترکیببندیها، نقش و تاثیر سفارشدهندگان را نمیتوان نادیده گرفت.
«ممیز» را میتوان مطرحترین و موثرترین پرچمدار طراحی پوسترهای هنری سینمایی در طول نزدیک به سه دهه متوالی در قبل و بعد از انقلاب دانست که در عین تعدد کارهایش نسبت به سایرین، هیچگاه کار بیکیفیت و ضعیفی به لحاظ استانداردهای گرافیکی ارایه نکرد و به مدد پشتکار و نبوغی که در این عرصه داشت، خط پررنگی به جا گذاشت. البته پوسترهای سینمایی یکی از شاخههای فعالیت وی بود که در کنار روی جلدها، نشانهها، پوسترهای غیر سینمایی، تصویرسازی، صفحهبندی و... مجموعهای ارزشمند را شکل میدهد.
آثار وی در ارتقای سلیقه بصری چند نسل تاثیرگذار بود؛ از مخاطبان تا شاگردان. درگذشت ممیز در سال 84 و در 69 سالگی دریغی بزرگ بود هر چند آثار پر و پیمان و پرتعداد او، شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش و نقش قابل ملاحظهاش در زمینهسازی گرافیک جدی ایران، میراث گرانبهایی است که از او به جامانده است.
پینوشت: این نوشتار به ایجاز با تمرکز به پارهایاز آثار ممیز در زمینه پوستر نوشته شده و بدیهی است تحلیل بیشتر این آثار و همچنین آثار طراحان دیگر چه پیش و چه پس از انقلاب و نیز پوسترسازی تجاری و وضعیت پوسترهای دهههای هشتاد و نود مقالی مشروحتر میطلبد.
با تغییر و تحولات فارابی و ارشاد از یکسو و رواج اجراهای کامپیوتری از سوی دیگر به مرور از میانه دهه هفتاد فقط محدود به طراحی برخی پوسترهای خارجی شد. در آن سالها به دلیل محدودیتها، نقش پوستر و عکسهای فیلم در جهت هدایت تماشاگر به دنیای درون فیلم بسیار اثرگذار بود و محل مواجهه با آنها فقط یا در تابلوهای تبلیغی سینماها بود یا به صورت محدود در برخی مجلات فرهنگی و سینمایی (فیلم، آدینه، دنیای سخن) و به همین خاطر پوسترها تا سالها در یاد میماندند.
منع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید