چند هفته متوالی با «سرخپوست»:
از کمپین «اعدام نکنید» تا جشن حافظ و جایزه جهانی بازیگری مرد
در بحبوحه این روزهای کرونایی و تعطیلی محافل سینمایی و به ویژه جشنوارهها، سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم اورنبورگ در کشور روسیه جایزه بهترین بازیگر مرد خود را به «نوید محمدزاده» برای بازی در فیلم «سرخپوست» داد.
اعتمادآنلاین| مرجان یگانهپرست- در بحبوحه این روزهای کرونایی و تعطیلی محافل سینمایی و به ویژه جشنوارهها، سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم اورنبورگ در کشور روسیه جایزه بهترین بازیگر مرد خود را به «نوید محمدزاده» برای بازی در فیلم «سرخپوست» داد.
یه گزارش اعتمادآنلاین، این در شرایطی است که کمی پیش هم این فیلم در جشن «حافظ» جایزه بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را از آن خود کرد و اندکی پیشتر هم در راستای کمپین «اعدام نکنید»، سکانسهایی از این فیلم از سوی کاربران شبکههای مجازی به اشتراک گذاشته شد و به خوبی مفهومی را که آن کمپین دنبال میکرد عینیت بخشید.
ناگفته پیداست که در طول چندین هفته اخیر، این فیلم در صدر خبرها بوده است و طی کمپین و حتی در روزهای قرنطینهای بهار امسال که با سکانسهای پخش موسیقی فیلم شوخی شد، روشن شد که در متن جامعه و مردم هم جا باز کرده است. و این برای یک فیلم البته که نشانه خوبی است.
مدتهاست میخواهم درباره فیلم «سرخپوست» نیما جاویدی بنویسم؛ فیلمی که از سینمایی که دوستش داشتیم و میشناختیم میآید. با قصهای سرراست، کاراکترهای باورپذیر و بازیهایی آنقدر روان و پذیرفتنی که همه تصورات قبلی از بازیگرانش را از ذهن دور میکند. فیلمی که به ظاهر ساده و سرراست مینماید، اما نه در ساخت و نه در مفهومی که سعی دارد در ذهن تماشاگر بسازد ساده نیست. «سرخپوست» فیلمی است که هم فرایند دیدنش به دلیل روایتی معمایی با چاشنی عشق و وظیفه لذتبخش است و هم وقتی تمام میشود و ذهن را درگیر میکند.
1. در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر، در حالی که بسیاری چشمانتظار آثاری چون «شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار، «متری شیش و نیم» سعید روستایی، «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان و «غلامرضا تختی» بهرام توکلی بودند، یک فیلم با درخششی غافلگیرانه و بیسروصدا توجهها را به خود جلب کرد و آن دومین فیلم نیما جاویدی بود با نام «سرخپوست». شاید سوژه فیلم آبیار تکاندهنده و بازی 2 شخصیت اصلی آن چشمگیر بود، یا سکانسهایی از فیلم روستایی با جماعتی از مردانی تکیده و گرفتار اعتیاد بازتاب شوکهکنندهای به دنبال داشت. و از سوی دیگر فیلم مهدویان و توکلی هم جذابیتهای بصری ویژهای داشتند، اما این فیلم نیما جاویدی بود که از تکنیک و اجرا تا قصه و روایت، فرایندی منسجم و کامل داشت. فیلمی که در روایت سرراست و قصهگو، در اجرا دقیق و در هدایت بازیگران بجا و متناسب با مؤلفههای دورانی است که داستان به آن تعلق دارد.
2. نکته قابل توجه فیلم «سرخپوست» روایتی است داستانگو از انتقال یک زندان قدیمی به ساختمان و مکانی نو. در همان ابتدای قصه، کنش قصه آغاز میشود؛ یکی از زندانیان که از اجرای عدالت قانون ناامید شده در این جابهجایی درصدد فرار است و از سوی دیگر رئیس زندان فردی است سختگیر که این اتفاق را مانع ارتقای شغلی و تعهدات نظامیاش میداند. 2 سوی پرقدرت و پرکشش از یک اتفاق که زندانبان و زندانی را در مقابل هم قرار میدهد. صحنهآرایی، روایت داستان و طراحی کاراکترها به گونهای است که مخاطب با هر 2 عنصر به ظاهر خیر و شر قصه همدلی میکند.
3. «سرخپوست» فیلم ساده و بیادعایی به نظر میرسد، اما در کلیت، فیلم خوبی است و به غایت غافلگیرکننده. قصه از زاویه دید سرگردی روایت میشود که رئیس یک زندان قدیمی است و گم شدن یکی از زندانیان درست در میانه انتقال به ساختمانی جدید و ترفیع شغلی او، مخاطب را در کشمکشی بین تمایل به موفق شدن زندانی فراری و همدلی با سرگرد گیر میاندازد. این غافلگیری وقتی بیشتر میشود که نوید محمدزاده را در ظاهری آراسته، مسلط به شرایط و منشی آرام و جدی میبینیم. یک آشناییزدایی متبحرانه که به مدد بازی درخشان محمدزاده، هدایت کارگردان و گریمی که تشخصی متفاوت به چهره و تصویری که از این بازیگر در ذهن داریم، به خوبی حاصل میشود. و در نهایت غافلگیری نهایی، در سایه ماندن و ندیدن شخصیت اصلی است که ذهن مخاطب را با دغدغه فرارش از زندان و همسو کردنش با خود درگیر کرده است. تمهیدی کلاسیک، اما جذاب و درست در این فیلم.
4. نوید محمدزاده در کارنامه چند سالهاش، آنقدر فیلمهای موفق و بازیهای چشمگیر داشته که از خود چهرهای مصمم و مسلط در بازیگری تصویر کرده است. شاید این روزها فعالیت تبلیغاتی محمدزاده انتقاداتی را به دنبال داشته اما پیشتر او ثابت کرده بود، چهره مسلم و موفق هر پروژهای است که به آن میپیوندد. ترسیم و نمایش یک کاراکتر بیپروا، کلهخراب و بیاعصاب، شاخص بازیگری او شده بود. با این همه کاراکترهایی که او در «لانتوری»، «ابد و یک روز»، «بدون تاریخ، بدون امضا» و «سرخپوست» به آنها جان میدهد، خیرهکننده و متفاوت از هم هستند. و بیراه نیست اگر بگوییم نقش سرگرد نعمت جاهد در دورترین نقطهای است که از شخصیت و بازیهای او سراغ داریم و به زیبایی و تسلطی غافلگیرکننده بازی کرده. شخصیت سرگرد که گرد زمان و تجربه را پشت سر گذاشته و موقعیت خاص شغلی و دوران تاریخی که قصه راویاش است، ملزم به وجنات خاصی است که اجرای آن میتواند برای بازیگری با شر و شوری نوید محمدزاده چالشی جدی باشد اما تصویری که او از این شخصیت ارائه میدهد، به طور غافلگیرانه موثری به اندازه، آرام و هموزن شخصیت است. نقش سرگرد جاهد که محمدزاده آن را بازآفرینی کرده، با اختلاف زیاد از دیگر نقشهایی که تاکنون بازی کرده، فراتر قرار گرفته است.
5. «سرخپوست» فیلم اثرگذاری است، قصه خوب و بازیهای دلنشینی دارد و موسیقی اندک اما دلچسبتری. از مولفههای موفقیت اما میتوان به دو مفهوم عمیق انسانی اشاره کرد: عشق و رافت انسانی. عشقی که مابین کاراکتر رئیس زندان و مددکار شکل میگیرد، عنصری است که در ابتدا جذبکننده و اعتمادآور و بعد به عنوان عنصری گمراهکننده برای سرگرد و از سویی ایجاد فرصت فرار برای زندانی فراری، دروغین مینماید اما در نهایت در جدال وظیفه کاری و عشق، این رافت انسانی است که پیروز میشود. عاملی که سرنوشت زندانی و خانوادهاش و وجدان رئیس زندان و مرد روستایی که شهادت دروغ داده است را روشن میکند.
6. در آخر بیراه نیست اگر بگوییم فیلم «سرخپوست» یکی از معدود فیلمهایی است که به واقع سینماست. در قاببندی و کمپوزیسیون، در روایت و قصهپردازی، و در نهایت در کارگردانی و بازی. صحنههایی از تعقیب و گریزش، تعلیقآفرین و نفسگیر است. صحنهآراییاش، برشی از تاریخ را به درستی جلوه میدهد و اتمسفری میسازد که تماشاگر را با خود به عمق فضا میکشاند. نماهایی که داستان را روایت میکنند، زیباشناسی ظریفی است از شناخت رنگ و فضا، گاهی برای القای ترس، گاهی برای ایجاد عشق و گاهی برای درخود شکستن و روبرو شدن با واقعیت. «سرخپوست» هم دیدنی است و هم به یاد ماندنی. نیما جاویدی بعد از ساخت «ملبورن» و موفقیت نسبی آن، به سراغ «سرخپوست» رفت و با دومین اثرش، خود را به عنوان یک کارگردان کاربلد و توانمند به اثبات رسانده است و مخاطبان جدی و بسیاری هستند که منتظر دیگر آثار او در آیندهاند. وقتی میگوییم لذتی که از سینما حرفش بود، چیست؟ میتوان به تماشای فیلمی چون «سرخپوست» نشست و آن را هم در لیستی از سینمایی که دوستش داریم، قرار دهیم.
دیدگاه تان را بنویسید