گفتوگو با سعید بشیری و احمد بهرامی به بهانه درخشش «دشت خاموش» در جشنواره فیلم ونیز
جایزه مهمی برای سینمای ایران که در سایه ماند
«دشت خاموش» یکی از سه فیلم راهیافته به هفتادوهفتمین جشنواره فیلم ونیز بود؛ فیلمی که یادداشتهای مثبت اکثر منتقدان، نشان داد که دومین ساخته بهرامی در جشنواره فیلم ونیز خوش درخشید و درنهایت جایزه بهترین فیلم بخش افقهای جشنواره و جایزه فیپرشی را برای سازندگانش به همراه داشت.
اعتمادآنلاین| «دشت خاموش» یکی از سه فیلم راهیافته به هفتادوهفتمین جشنواره فیلم ونیز بود؛ فیلمی که یادداشتهای مثبت اکثر منتقدان، نشان داد که دومین ساخته بهرامی در جشنواره فیلم ونیز خوش درخشید و درنهایت جایزه بهترین فیلم بخش افقهای جشنواره و جایزه فیپرشی را برای سازندگانش به همراه داشت.
احمد بهرامی، کارگردان و نویسنده «دشت خاموش»، ساخت فیلمهای کوتاه و مستند بسیاری را در کارنامه دارد و «پناه» نخستین فیلم بلند او بود.
سعید بشیری، تهیهکننده «دشت خاموش»، فارغالتحصیل دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران است و در این فیلم سینمایی در کنار بهرامی تجربه تازهای را رقم زدند. در ادامه گفتوگوی ما با سعید بشیری و احمد بهرامی را میخوانید.
*فیلم سینمایی «دشت خاموش» تولید بیسروصدایی داشت و بعد از دیدهشدن در جشنواره فیلم ونیز یادداشتها و نقدهای این فیلم منتشر شد. کمی درباره چگونگی ایدهپردازی و ساخت فیلم صحبت کنید.
سعید بشیری (تهیهکننده): واقعیت این است که احمد بهرامی حدود دو سال برای تحقیق و نگارش فیلمنامه این فیلم وقت گذاشت. من از نزدیک شاهد بودم که روزهای بسیار زیادی به کورهپزخانهها میرفت .با کارگران همنشین میشد. به قول خودش: «من برای ساخت این فیلم اکثر کورهپزخانههای ایران را دیدم». علاوه بر اینکه او ورکشاپ یکسالهای هم با آقای کیارستمی طی کرده بود.
همزمان و در چند سال گذشته با تمرکز کتاب و فیلمهای را که به سلیقه سینماییاش نزدیک بود، مطالعه میکرد و بارها درباره نگاه خاص و سینماییای که دوست داشت، حرف میزدیم و من متوجه نوع نگاه و سلیقهاش در کارگردانی شده بودم.
بعد از نگارش فیلمنامه، احمد به من پیشنهاد خواندن آن را داد. فیلمنامه از همان ابتدا برایم عجیب و جذاب بود. فرم روایی خوبی داشت و مطابق سلیقهام بود. تمرکز بر شخصیتی که در میان بحرانهای مختلف و شکستهای زندگیاش، بهشدت تنهاست، برایم جذاب بود و رنجی که این آدم و آدمهای دیگر کوره در زندگی تحمل میکنند، تأثیرگذار بود و دوست داشتم در ساخت چنین فیلمی سهیم باشم. سعی کردم تمام انرژی و توانم را بگذارم تا احمد بهرامی تمرکز کافی روی ساخت فیلم داشته باشد.
احمد بهرامی (کارگردان): در مورد اینکه چرا فیلم در سکوت خبری ساخته شد، باید بگویم در مشورتی که با سعید بشیری، تهیهکننده و ناهید عزیزیصدیق، مشاور کارگردان شد ترجیح دادیم که تا پایان مراحل ساخت، موضوع را رسانهای نکنیم. پس از اتمام کار، فیلم که پروانه ساخت ویدئویی داشت، به جشنواره فجر ارائه شد، همانجا با ما شرط کردند که این فیلم در صورتی به دست هیئت انتخاب میرسد که پروانه ساخت تغییر کند. پس از پیگیریهای ما، شورایی که باید فیلم را میدید و پروانه را تغییر میداد، تشکیل نشد و ما عملا به جشنواره فجر نرسیدیم. درواقع فیلم ازسوی هیئت انتخاب دیده نشد. لازم است دراینجا این نکته مهم را یادآور شوم که تفکیک فیلمها براساس پروانه ساخت ویدئو و 35 میلیمتری، در دورانی که سینما تماما دیجیتال است، معنایی ندارد. امیدوارم با بازنگری و تغییر در قوانین و مقررات جشنواره فجر این نوع محدودیتها برای فیلمسازان برداشته شود.
در مورد ایده و موضوع فیلم میتوانم بگویم از سالها پیش چنین موضوعی را در ذهن داشتم. در دوران کودکی و نوجوانی چند بار از نزدیک کورههای آجرپزی را دیده بودم و همیشه دوست داشتم درباره این محیط کارگری فیلمی بسازم. تا اینکه از دو سال پیش شروع به نگارش فیلمنامهای کردم که در آن بستر رویدادها یک کوره آجرپزی است و به زندگی و شرایط سخت و طاقتفرسای کارگران و روابطشان با کارفرما میپردازد.
*«دشت خاموش» از جمله فیلمهایی است که میتوان آن را در دسته فیلمهای مستقل محسوب کرد، ساخت چنین فیلمهایی در سینمای ایران بهسادگی ممکن نیست،چه مسیر و هدفی از ساخت فیلم مد نظرتان بود و اساسا نگاه شما از ابتدا به مخاطب جهانی و حضور جشنوارهای فیلم بود؟
بشیری: از قبل به این فکر نکرده بودم؛ یعنی به این تقسیمبندیها. خب، بعد که مرحله تولید تمام شد و متوجه شدیم در تأمین منابع مالی خودمان دو نفر هستیم فهمیدیم (با خنده) ما داریم فیلم مستقل میسازیم. بله، فیلم در دستهبندی فیلمهای مستقل جا میگیرد، اما از ابتدا و وقتی فیلمنامه را خواندم حس کردم همان فرم و مضمونی را دارد که با نگاه و سلیقه من جور است.
برایم جذاب بود و بعد چون میدانستم احمد تکلیفش با فرم و احوال فیلم روشن است، حدس زدم که حاصل کار رضایتبخش خواهد بود. با شما موافقم که اصولا ساخت چنین فیلمهایی در سینمای ایران سخت است و البته فکر میکنم چنین شرایط مشابهی در تمام دنیا وجود دارد. همیشه فیلمسازانی که سعی کردند فیلمهایی بسازند که متعلق به جریان معمول و رایج سینما نیست با دشواری کار کردند، چراکه اصولا سینما ملزوماتی دارد و غیر از بخش خلاقه که شامل ایده، فکر، خلاقیت و تجربه و توانایی کارگردان و تهیهکننده است به پول و سرمایه هم نیاز دارد. بخشی از این سینما به صنعت متصل است و صنعت یعنی پول و در مرحله پخش و نمایش و اکران هم این موضوع جدیتر است.
چراکه نمایش و اکران هم نیاز به امکانات مالی دارد. طبیعی است که هر گروه فیلمسازی دوست دارند اثرشان بیشتر دیده شود و جشنوارههای فیلم یکی از اصلیترین مکانها برای معرفی فیلم است. البته ما یک خوششانسی داشتیم که پخشکننده بینالملل فیلم، علی قاسمی، با وجود جوانی اما با پختگی و تلاش زیاد و شناخت خوبش از سینما و فضای جهانی جشنوارهها باعث اتفاقهای خوبی مثل همین جشنواره ونیز شد و اضافه کنم که به لطف خداوند و حتی قبل از اعلام و دریافت این سه جایزه از جشنواره ونیز، حداقل چهار جشنواره جهانی معتبر فیلم را پذیرفتهاند. به هر حال فیلم «دشت خاموش» هم با سختیهایی در تولید همراه بود و البته با تمام دشواریها، حضور آدمهایی که همدل بودند و با علاقه برای ساخت این فیلم دور هم جمع شدند، ساخته شد و اینجا باید از مسعود امینیتیرانی نام ببرم که فیلمبرداری این فیلم را بر عهده داشت و بسیار انرژی گذاشت.
حدود هشت ماه تدوین این فیلم طول کشید. تدوینگر فیلم، سارا یاوری صبورانه و با علاقه تلاش کرد همه آن وسواسها و دقت کارگردان در جزئیات را انجام دهد. باید از فرخ نعمتی عزیز هم تشکر کنم که وقتی فیلمنامه را خواند اعلام آمادگی کرد و با بزرگواری و صبوری از فیلم حمایت کرد.
به هر حال، جشنوارههای فیلم در جهان و ایران جایی است که فیلمسازان دور هم جمع میشوند و تجربههایشان را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. ما «دشت خاموش» را صرفا برای جشنوارها نساختیم. اما خوشحالیم که فیلم در اولین قدمهایش در نمایش جهانی دیده شد.
بهرامی: بله. فیلم کاملا در فضای مستقل سینمای ایران ساخته شده. محدودیتهای بسیاری برای ساخت فیلم وجود داشت. به هر حال سینما هنر-صنعت پرخرجی است. ما از هیچ نهاد و ارگانی حمایت دریافت نکردیم و این موضوع بهمراتب تولید را سختتر میکرد. بهطورکلی فیلمساختن در فضای سینمای مستقل بسیار سخت است و جذب سرمایه بسیار سختتر و تقریبا ناممکن است. کمتر کسی حاضر است ریسک کند و وارد مشارکت برای ساخت چنین فیلمهایی شود. به دلیل سالها همکاری با آقای بشیری و شناختی که از یکدیگر و دغدغهها و سلایق هم داشتیم، توانستم نظر و اعتماد ایشان را جلب کنم و این فیلم را با همراهی ایشان بسازم.
اما در رابطه با مخاطب از ابتدا به مخاطب جشنوارهای فکر نمیکردم. البته به مخاطب جهانی فکر کرده بودم، اما نه لزوما جشنوارههای جهانی. اتفاقا دوست داشتم اولینبار فیلم در ایران نمایش داده شود و مخاطب ایرانی آن را ببیند. داستان فیلم در یک محیط کارگری ایرانی میگذرد اما موضوع و مسئله فیلم منطقهای و بومی و محدود به یک جغرافیای خاص نیست و به همین دلیل به نظرم فیلم میتواند مخاطب بیشتر و گستردهتری را درگیر موضوع خود کند. در جشنواره ونیز هم به ما ثابت شد کسانی که فیلم را دیدند، چه مخاطبان ایتالیایی و چه مخاطبانی از دیگر کشورها که فیلم را دیدند، همه با فیلم و دنیای آن ارتباط برقرار کردند.
*بیشترین نظراتی که در جشنواره فیلم ونیز درباره فرم و محتوای فیلم دریافت کردید، چه بود؟
بشیری: اول باید خوشحالیام را بابت این موضوع بیان کنم که برگزارکنندگان جشنواره ونیز واقعا شهامت به خرج دادند که بعد از ماهها تعطیلی جشنوارهها، این رویداد هنری را برگزار کردند و نشان دادند که سینما همچنان با قدرت در شرایط بحران کرونا از زندگی و آدمها حرف میزند و علاقهمندان آن دوباره دور هم جمع شدند و از سینما و تصویر گفتند. خدا را شکر فیلم ما در نمایشهایی که داشت، مورد استقبال قرار گرفت.
روزنامههای ایتالیایی یادداشتهای مثبتی درباره فیلم نوشتند. منتقدان ایتالیایی به فیلم ما چهار ستاره دادند. چندین نقد مثبت در مطبوعات ایتالیا چاپ و نشر پیدا کرد. دو روزنامه معتبر فرانسوی لیبراسیون و پوزیتیو درباره فیلم مطلب نوشتند. فیلم در ارزیابیهای آدمهای حرفهای و منتقدان فیلم جایگاه خوبی دارد. بههرحال دریافت جایزه فیپرشی (جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان) به «دشت خاموش» خوشایند و دلگرمکننده بود و جایزه بهترین فیلم بخش افقها که برای نخستینبار به یک فیلم ایرانی تعلق میگرفت تأیید حرفهای من خواهد بود. البته این جایزه مهم در رسانههای کشور به اندازه اهمیتش خبری نشد. جایزه مهمی برای سینمای ایران که در سایه ماند و امیدوارم موفقیتهای فیلم ادامه داشته باشد.
*انتخاب بازیگران فیلم هم کمی غیرمتعارف است، از این انتخابها هم صحبت میکنید؟
بشیری: شاید در ابتدای مرحله پیشتولید و انتخاب بازیگر فکر میکردیم بهدنبال یکی، دو بازیگر چهره باشیم؛ اما همینطورکه در پیشتولید جلو میرفتیم، انگار که تصور روشنتری از احوال و فرم فیلم برای ما روشن میشد. از این ایده فاصله گرفتیم و سعی شد براساس دیدگاه کلی احمد و تصور ذهنی روشنی که از بخشهای مختلف فیلم داشت، فیزیک و چهره بازیگران همخوان با فضای کارگری کورهپزخانه باشد و احمد با دقت و سختگیرانه البته به قول خودش با خرد جمعی انتخاب کرد. اینجا باید از آقایان پویان درزی و بیژن حجازی، دستیار کارگردان و برنامهریز فیلم تشکر کنیم که با همراهی آنها، مسیر درستی را برای انتخاب بازیگران طی کردیم و بازیهایی که به نظر میآید یکدست هستند و امیدوارم مخاطب هم همنظر با ما باشد، نتیجه تلاش و همراهی همه بازیگران و هدایت درست کارگردان است، مثلا بازیای که از علی باقری در فیلم میبینید بسیار قابل توجه است. او شخصیتی را بازی میکند که در موقعیتهای دشوار و رنجآوری قرار میگیرد، اما قرار کارگردان با او برونریزی احساس و واکنشهای فیزیکی دست و چشم و از این دست نبود، بههمیندلیل بازیکردن چنین نقشی که
مدام باید سکوت کند و برونگرایی ندارد، بهشدت دشوار است. علی باقری فشارهای روحی زیادی در برخی صحنهها تحمل کرد و نقش در عین اینکه ساده بهنظر میآید، بسیار پیچیده است. به نظرم تمام بازیگران در این فیلم نمره قابل قبولی میگیرند، بهویژه فرخ نعمتی عزیز با آن تجربه بسیار و توان بازیگریاش. خوشبختانه میتوان گفت همه بازیگران کارشان را خوب انجام دادند و امیدوارم تماشاگران هم با ما همنظر باشند.
بهرامی: با توجه به فضا و حالوهوای فیلمنامه و شرایط دشواری که برای روزهای فیلمبرداری پیشبینی میکردیم، به سمت انتخاب بازیگرانی رفتیم که توانمندی بالایی داشته باشند. برای ما در انتخاب بازیگران، چهره یا غیرچهرهبودن ملاک انتخاب نبود و تلاش شد تا بازیگرانی را انتخاب کنیم که تا حد ممکن با شخصیتهای فیلمنامه و آنچه من در ذهن داشتم، نزدیکی و همخوانی بیشتری داشته باشد.
*جشنواره فیلم ونیز اتفاق خوبی برای معرفی بهتر فیلم بود، مسیر «دشت خاموش» در ادامه چه خواهد بود؟ به اکران فیلم در داخل فکر میکنید یا نمایش در کشورهای دیگر؟
بشیری: جشنواره فیلم ونیز یکی از سه جشنواره معتبر و قدیمی جهان است و مهمتر اینکه در سالی «دشت خاموش» در جشنواره فیلم ونیز انتخاب شد که سینمای ایران با حضور سه فیلم «خورشید»، «جنایت بیدقت» و «دشت خاموش» موفقیتهای خوبی به دست آورد.
جشنواره فیلم ونیز بعد از هفت، هشت ماه تعطیلی کامل جشنوارههای جهانی، نخستین جشنوارهای بود که به شکل فیزیکی برگزار شد و انبوهی از فیلمهای خوب پشت درِ جشنوارهها جمع شده بودند و درخشش در این جشنواره اتفاق خوبی است. خوشبختانه همانطورکه قبلا عرض کردم تابهحال جشنوارههای زیادی فیلم را خواستند که باید براساس شرایط جشنوارهها و زمانبندی و مشورت با آقای قاسمی، پخشکننده فیلم، هماهنگی لازم برای ادامه نمایش در جشنواره صورت بگیرد؛ اما همچنان دوست داریم فیلم در ایران اکران شود و مخاطب ایرانی این فیلم را ببیند و البته در کشورهای دیگر هم نمایش
داشته باشد. شرکتهایی در خارج از کشور فیلم را درخواست کردند و در حال مذاکره با شرکتی فرانسوی برای حق واگذاری پخش فیلم هستیم. جوایزی که «دشت خاموش» در ونیز کسب کرد، توجه بسیاری از شرکتهای فیلمسازی و پخش فیلم را به خود جلب کرده است.
بهرامی: در جشنواره فیلم ونیز انتظار مورد توجه قرارگرفتن و دیدهشدن فیلم را داشتیم اما نه در این حد. دریافت سه جایزه و نظرات مثبت منتقدان ما را هم غافلگیر کرد. خوشبختانه جشنواره فیلم ونیز شروع خوبی برای این فیلم بود و امیدوارم فیلم همچنان مسیر خوب و درستی را طی کند و به هدف اصلی ما که نمایش در سالنهای بیشتر و ارتباط با مخاطبان بیشتری است، برسد.
*فکر میکنید این فیلم تا چه حد در برقراری ارتباط با مخاطب عام موفق خواهد بود؟
بهرامی: به نظرم فیلم این قابلیت را دارد تا در ارتباط با مخاطب عام هم موفق باشد. با اینکه فیلم فرم و ساختاری خاص و ریتمی نامتعارف دارد، حالوهوای فیلم و موقعیت خاص شخصیتها در دل داستانی ساده و همدلیبرانگیز، میتواند موجب جذب و ارتباط مخاطبان بیشتری با فیلم شود.
بشیری: ما تلاش کردیم که فیلم با توجه به فرم و ساختارهای این نوع سینما، داستان و روایت خودش را به شکلی تعریف کند که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. با همه اینها «دشت خاموش» در دسته فیلمهایی نیست که سودآوری عجیبی داشته باشد و متکی به گیشه باشد. فیلمی است که کاملا با نگاه به سینمایی که شاید لحنی خیلی سرخوشانه نداشته باشد، ساخته شده اما تلاش کردیم داستان و نقاط عطف آن برای مخاطب حس تعلیق و ادامه پیگیری قصه را ایجاد کند. در پایان دوست دارم بگویم به نظرم بیش از هر چیز این فیلم درباره عشق، تنهایی و رنج زیستن است؛ درباره سکوت و خاموشی است.
این فیلم نکتههای دیگری را هم یادآوری میکند، مثل اینکه ما در گذشته صنعتی داشتیم با نام صنعت پخت آجر دستی که سابقه چندین هزار ساله در کشورمان داشته اما بهمرور این شکل تولید آن از بین رفته و این فیلم بهنوعی یادآور این نکته هم هست.
خوشحالم که امسال سه فیلم به نمایندگی از سینمای ایران در جشنواره فیلم ونیز شرکت کردند و افتخار و اعتبار خوبی برای سینمای ایران کسب کردند.
منبع: روزنامه شرق
دیدگاه تان را بنویسید