هیربد همتآزاد، دبیر یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
بخش هنر کاربردی از یازدهمین دوسالانه سرامیک جدا شد / بدنه هنرمندان تجسمی در ضعیفترین قشر جامعه به امرار معاش میپردازند
یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران این بار بدون نام «سفال» و تنها زیر عنوان «سرامیک» برگزار میشود که به گفته هیربد همتآزاد، دبیر این دوسالانه، رویکرد رویداد تغییر کرده و بخش هنر کاربردی در این دوره جدا شده است.
اعتمادآنلاین| یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران هنوز آغاز به کار نکرده است، اما از نامگذاری آن میتوان از همین حالا به یک تفاوت عمده پی برد و آن تغییر عنوان دوسالانه از «سفال و سرامیک» به «سرامیک» است. نهمین دوره این دوسالانه سال 90 برگزار شد و اکنون با وقفهای 9ساله قرار است در آبان امسال در فرهنگسرای نیاوران برگزار شود.
هیربد همتآزاد، دبیر این دوره، میگوید بخش هنر کاربردی در این دوسالانه وجود ندارد و این دوره نمود سرامیک در اتمسفر هنرهای تجسمی است. هرچند از او خواستیم تا مصداقیتر در اینباره صحبت کند، اما صحبتهایش بیشتر کلیات ماجرا را در بر میگرفت. با این حال زمانی که بحث به جنبه مالی و اقتصادی هنرهای تجسمی رسید، او موضع خود را به صراحت اعلام کرد. با همتآزاد درباره یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران گفتوگو کردیم:
***
*10 دوره پیش از این، دوسالانه با عنوان سفال و سرامیک برگزار شد و یازدهمین دوره آن قرار است زیر عنوان دوسالانه سرامیک برگزار شود. این تغییر در عنوان است یا تغییری در هویت دوسالانه هم به وجود میآید؟
تا تعبیر ما از هویت چه باشد. هویت رسانه سرامیک تغییری نمیکند بلکه رویکردهای دوسالانه تغییر میکند. ما تا دوسالانه دهم، بخش هنرهای کاربردی را هم در هنر سرامیک داشتیم. در این دوره رویکرد دوسالانه فقط تجسمی با انتخاب درونمایه خودکاوی است. در واقع بخش هنر کاربردی در این دوسالانه جدا شده و وجود ندارد. این دوسالانه نمود سرامیک در اتمسفر هنرهای تجسمی است حالا ممکن است با رویکرد مدرنیستی، معاصر یا ساختارگرای رسانه سرامیک باشد. دوسالانه تمام این حوزهها را در بر میگیرد. حوزه تجسمی رسانه سرامیک در این دوسالانه مد نظرمان است.
*میتوانید به صورت مصداقیتر اشاره کنید که جدا شدن بخش کاربردی و تمرکز بر بخش تجسمی سرامیک چگونه خواهد بود؟ یعنی بخشی که ناشی از نگاه هنرهای سنتی و پیشینه سفال و سرامیک بوده از دوسالانه جدا شده است؟
درباره این تعاریف باید خیلی دقیقتر صحبت کنیم. ما درباره هنر سنتی صحبت نمیکنیم. هنر سنتی یک بازه بسیار گسترده است. ممکن است در حوزه تجسمی یک هنرمند، یک رویکرد سنتی هم ظهور کند و اتفاق بیفتد. بحث ما درباره هنر کاربردی و هنر تجسمی است. اگر به این 2 طبقهبندی دقت کنیم، یعنی هنر را به صورت تجسمی و کاربردی در نظر بگیریم، در این دوسالانه هنر کاربردی نداریم. رویکرد ما نمود سرامیک در هنرهای تجسمی است.
*آخرین دوسالانهای که در این حوزه برگزار شد در سال 90 بود و حالا دوسالانه تقریباً با یک فاصله 10ساله برگزار میشود. در این مدت سفال و به طور مشخصتر- چنانکه در این دوسالانه تمرکز معطوف به آن است- سرامیک چه تغییری کرده و دوسالانه چه خلئی را میتواند در این زمینه پر کند؟
برای برگزار نشدن دوسالانه میتوان آسیبهای متعددی را ارزیابی کرد. دوسالانه به صورت کلی نمایش آخرین دستاوردهای ساختاری در رسانه مورد نظر و از سوی دیگر گسترش مرزهای زبان رسانه است.
در این 10 سالی که دوسالانه برگزار نشد نمایشگاههایی از سوی هنرمندان سفالگر و نهادهای خصوصی برپا شد. هنر سرامیک امروزه بیشتر نمود دغدغههای هنرمند است. از سوی دیگر سرامیک، رسانهای قائم به ساختارهای خودش است؛ یعنی ما هنر سرامیک را میتوانیم در 2 بخش پیگیری کنیم: سرامیک در فضای ساختاری خودش و سرامیک به عنوان زبانی برای بیان ایده و دغدغههای هنرمند.
در این دوسالانه سعی کردهایم هر 2 رویکرد را لحاظ کنیم. شاید در این 10 سال که دوسالانه برگزار نشد، منهای آسیبهایی که بر کسی پوشیده نیست، فضایی نیز برای رشد هنرمندان در حوزه ساختار، تکنیک، زبان و بیان این رسانه مهیا شد تا بتوانیم امسال دوسالانه پربارتر و پویاتری نسبت به 10 سال قبل داشته باشیم.
مسلماً هم ذهن و تکنیک هنرمندان این رشته رشد کرده است. امیدواریم بتوانیم این دوسالانه را به چرخه بیندازیم تا در زمان مقرر برگزار شود و به صورت زیرساختی به جامعه خودش کمک کند. برگزاری مداوم دوسالانهها در زمان مقرر کار زیربنایی و زیرساختی است.
*وضعیت سفال و سرامیک چطور است؟ آیا توجهی که باید به آن میشود؟
سرامیک هم مانند دیگر هنرها آنچنان که باید مورد توجه نیست. هنرمندان سرامیک تلاش میکنند در این اتمسفر زنده بمانند، پویا باشند و قابلیتها و پتانسیلها و رسانهشان را نمایش دهند.
*هنرهای تجسمی در 2 دهه اخیر بیشتر مورد توجه واقع شده، به خصوص جنبه اقتصادی آن. این اتفاق درباره سرامیک هم روی داده است؟
من اصلاً اعتقاد ندارم که در 2 دهه اخیر هنرهای تجسمی مورد توجه قرار گرفته است. کجا؟ در حراجی که مربوط به نهادها و عده خاصی است؟
*یعنی میگویید نمیتوان این رویدادها را به کل جامعه تعمیم داد؟
چند نهاد قدرتمند در یک حوزه مشخص که محیط خودشان است عمل میکنند. این حراجها نمونهای از بدنه هنرهای تجسمی نیست. هنرهای تجسمی کجا مورد توجه قرار گرفته است؟ یک الی 2 حراج با آثاری از مرحوم سهراب سپهری تا تعداد بسیار قلیل، اندک و مشخصی از هنرمندان سرشناس و چهره برگزار میشود. در حالی که بدنه جامعه هنرهای تجسمی ما مهجور است. اصلاً معتقد نیستم که هنرهای تجسمی مورد توجه قرار گرفته است. بدنه هنرمندان تجسمی در ضعیفترین قشر جامعه به امرار معاش میپردازند. چهرهها و سلبریتیها نمادی از بدنه جامعه تجسمی نیستند...
*افزایش تعداد گالریها را هم نمودی از این توجه به هنرهای تجسمی نمیدانید؟
بسیار اقلیت هستند. چند گالری فروش دارند؟ این تعداد گالری که فروش دارند در سال چند هنرمند را پوشش میدهند؟ یک هنرمند یکی 2 سال باید تلاش کند و با صرف کلی هزینه مجموعهای را جمع کند. اگر بتواند در یک گالری که فروش دارد، بعد از چند سال وقت بگیرد و آثاری را بفروشد. این فروش منهای هزینههایی که بابت همان مجموعه پرداخته، حاصل چند سال کار است؟ ضمن اینکه مگر چند درصد به این فضا راه پیدا میکنند؟
*در دهه 80 اکسپویی برای سفال برگزار شد. آیا در این دوسالانه برنامهای برای ایجاد زمینه بحث اقتصادی سرامیک ترتیب داده شده است؟
در این دوره بعید میدانم. در این دوسالانه ما وضعیت بسیار سختی برای نمایش آثار داریم؛ از جمله شیوع کرونا، محدودیتها و فاصلهگذاری اجتماعی که شرایط را برای برگزاری اکسپو دشوار میکند. باید از این بحران گذر کنیم و بعد از آن در تدارک یک اکسپو برآییم آن هم نه فقط برای چهرهها بلکه اکسپو وقتی موفق است که بهرهمندی آن برای توده جامعه مخاطب خود باشد. اینکه آثار چند چهره فروخته شود خوب است، اما قطعاً اگر توده اعضا بهرهای نبرند فایده ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید