کد خبر: 439139
|
۱۳۹۹/۰۷/۲۴ ۱۳:۱۴:۰۰
| |

معلم سینمایی که در راه رسیدن به اهدافش جان باخت

سال 99، سال چندان خوشایندی، مخصوصا برای اهالی فرهنگ و هنر نبود. از درگذشت محمدعلی کشاورز و ماه‌چهره خلیلی و بهمن مفید گرفته تا سیروس گرجستانی و محمدرضا شجریان و اکبرعالمی.

معلم سینمایی که در راه رسیدن به اهدافش جان باخت
کد خبر: 439139
|
۱۳۹۹/۰۷/۲۴ ۱۳:۱۴:۰۰

اعتمادآنلاین| گیتی خامنه، رضا مقصودی و ساعد نیک‌ذات هر سه باور دارند، که اکبر عالمی خدمت‌رسانی‌های زیادی را در حق عرصه هنر انجام داده است و اخلاق فوق‌العاده و قانونمندی ایشان از مهمترین ویژگی این هنرمند بوده است.


سال 99، سال چندان خوشایندی، مخصوصا برای اهالی فرهنگ و هنر نبود. از درگذشت محمدعلی کشاورز و ماه‌چهره خلیلی و بهمن مفید گرفته تا سیروس گرجستانی و محمدرضا شجریان و اکبرعالمی. سالی که هم تلویزیون را به عزا نشاند، هم موسیقی، هم سینما و هم سینمای مستند. همه داغدار شدند و جای خالی هنرمندان یکی پس از دیگری به چشم آمد.

اکبر عالمی، کارگردان و پژوهشگر سینما و استاد دانشگاه، مستندساز و عکاس که تازه‌ترین داغ به جا مانده بر دل اهالی هنر است، در روز سه شنبه (22 مهر)، در 75 سالگی، به سبب ابتلا به کرونا، دارفانی را وداع گفت.

او که تا لحظه آخر در حال آفرینش و خلق اثر بود، در راه رسیدن به اهدافش جان باخت. عالمی در پی ساختن یک مستند در بیمارستان‌ها مشغول تحقیق بود که در همین میان به کرونا مبتلا شد.

او متولد اهواز بود و به گفته خودش، نخستین فیلم زندگی‌اش با نام «بر باد رفته» را در کودکی و در سینما تاج آبادان دیده بود و از آنجایی که به بازیگری علاقه داشت، در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران بازیگری خواند و بعد از آن در انگلستان نیز در مقطع دکتری جامعه‌شناسی سینما خواند. از بزرگ‌ترین افتخاراتش نیز 45 سال تدریس و ساخت 35 اثر مستند بود.

اولین مستند عالمی در سال 1346، در سن 19سالگی و با نام «آتش بار» بود و آخرین فیلم مستند او نیز «مروارید خلیج فارس» بود که در سال 1387 ساخته شد.

جدای از تمام این موارد او را معلم سینما می‌دانند معلمی که هنرمندان زیادی در تمام زمینه‌ها پرورش داد. عالمی با مهارتی که در تدریس داشت و نوآوری‌ها و اخلاق خوش خود نه تنها آثار زیادی را به یادگار گذاشت، بلکه به طور موثری در پرورش هنرمندان جامعه نقش داشت.

مجری محبوبی که شاگرد اکبر عالمی بود


گیتی خامنه، مجری محبوب دهه شصتی‌ها نیز یکی از همین افراد بود. او که یکی از شاگردان اکبر عالمی است، درباره اولین برخوردش با این مستندساز به خبرآنلاین گفت: «اولین برخورد من با استاد اکبر عالمی در محوطه جام جم شکل گرفت؛ یک خاطره شیرین برای ابتدای فعالیت کاری‌ام. حدود چند ماه بود که وارد جام جم شده بودم. آن زمان یک دوربین زِنیت قدیمی داشتم که نورپردازی‌ آن دستی بود و از آنجایی که من بسیار به عکاسی علاقه مند بودم با این دوربین کار می‌کردم و انصافا عکس‌های خوبی هم می‌گرفتم!»

خامنه در ادامه گفت: «معمولا گاهی اوقات زودتر به آنجا می‌رفتم و یا زمانی که کار به اتمام می‌رسید کمی بیشتر در جام جم می‌ماندم تا از باغچه‌ها و محوطه‌ زیبای جام جم عکسبرداری کنم. یک‌بار مشغول عکس گرفتن بود که یک نفر از پشت سر به من گفت اینجا عکسبرداری ممنوع است. من پشت سر را نگاه کردم و آقای جدی و متشخصی را دیدم که گوینده این جمله بودند. در پاسخ به ایشان گفتم: «ممنوم من قوانین اینجا را نمی‌دانستم.» بعد دوربین را داخل وسایلم گذاشتم. اولین برخورد من با استاد اکبر عالمی یک خاطره ماندگار از انسانی قانونمند را در ذهنم ثبت کرد. بعدها زمانی که دانشجوی ایشان شدم، بیشتر متوجه پای بندی ایشان به قوانین شدم و این قانونمداری در کنار تخصص و مجرب بودن‌شان در حیطه کاریشان، حس احترام من را نسبت به ایشان بیشتر برانگیخت.»

این مجری تلویزیون درباره تدریس عالمی در دانشگاه گفت: «ما در دانشکده سینما و تلویزیون دانشگاه هنر با استاد عالمی کلاس‌های عکاسی رنگی و لابراتوار داشتیم و شاید باورتان نشود، اما زمانی که من با استاد کلاس داشتم، به کودکی بدل می‌شدم که دلشوره آن را داشت که معلم دلسوز سخت گیرش کارش را نپسندد و از آنجایی که استاد بسیار دقیق و حساس بودند و به کارشان سخت بها می‌دادند، امکان نداشت که شما بتوانید در ارائه تکالیف واحدهای درسی ایشان سهل انگاری کنید. این سخت‌گیری از من و دیگر دانشجویان افرادی ساخت که در زمینه کارشان اطلاعات خوبی داشتند و اهل تسامح و تساهل نبودند.»

خامنه درباره توصیه‌نامه‌ای که استاد دانشگاهش برایش نوشته بود گفت: «زمانی که تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کنم بر طبق روال معمول تحصیلی، از استادها و افراد شاخص و تأثیرگذار در زمینه تحصیل و حرفه‌ام خواستم تا برای من توصیه‌نامه بنویسند، در کنار استاد عباس کیارستمی و استاد شیرین بزرگمهر، استاد عالمی نیز برای من توصیه‌نامه‌ای نوشتند که آنچنان باظرافت و هوشمندانه و سخاوتمندانه در مورد پیشینه و علاقمندی‌ها و وضعیت تحصیلی من مرقوم شده بود که اسباب شرمندگی و حیرتم شد.»

او ادامه داد: «هرگز ملحوظ داشتن این میزان دقت و بزرگواری و ترغیب به یاری یک دانشجو را از یک توصیه‌نامه رسمی متوقع نبودم. زمانی که توصیه‌نامه را به دانشگاه‌های خارج از کشور ارائه می‌کردم؛ این توصیف و توصیه‌های مهربانانه احساس اعتماد به نفس‌ام را به زیبایی تقویت می‌کرد و به سهولت شناختی اجمالی از وضعیت‌ام را به دریافت کنندگان ارائه می‌داد. در خارج از کشور کسی از من شناختی نداشت و به یقین چنین پشتیبانی همراه با رزومه کاری سال‌ها که استاد به آن اشاره کرده بودند در کسب شناخت نسبت به من بی تأثیر نبود. من توانستم در دپارتمان تئاتر دانشگاه سی‌سان (Cal State Northridge) پذیرفته شوم و با ممتازترین رتبه فارغ التحصیل شوم؛ به گونه‌ای که بعد از اتمام مقطع تحصیلی دانشگاه درخواست پیوستن به جمع استادان آنجا را برای تدریس به من داد.»

این مجری در پاسخ به سوال نظر شما درباره مجری‌گری اکبر عالمی چیست، گفت: «در زمینه اجرای جناب عالمی، خودم را در جایگاهی نمی‌یابم که در این زمینه اظهارنظر کنم. اما یک نکته مشخص و ثابت شده وجود دارد و آن هم این است که کسانی که قصد دارند در زمینه اجرا فعالیت کنند، اگر نسبت به موضوعی که می‌خواهند اجرا کنند، مسلط و آگاه باشند و دارای تخصص لازم باشند، قاعدتا بخشی از موفقیت کار تضمین خواهد شد. استاد عالمی با این رشته مأنوس بودند و من شخصا تماشای هیچکدام از برنامه‌های «هنر هفتم» را از دست ندادم. هرچند زمانی که من ایشان را در قاب تلویزیون می‌دیدم، ایشان برای من تنها یک مجری نبودند، بلکه استاد من بودند که این بار به جای کلاس در قاب جادو درکسوت یک مجری ایفاء نقش می‌کردند.»

او درباره آخرین دیدار خود با عالمی گفت: «در تمام این سال‌ها هرگز پشتیبانی این حامیان معنوی را از یاد نبردم. تا آن جا که چندسال پیش بزرگداشتی برای استاد عالمی برگزار شد که توسط دوستان خوبم در جریان آن قرار گرفتم. با کپی توصیه‌نامه‌ای که سالیان سال با حس قدردانی حفظ شده بود در مراسم حضور پیدا کردم. استاد خبر نداشتند که من در جمع دوستان هستم و در واقع یقینا آنقدر در طی ایام خدمت‌شان با ارائه توصیه نامه‌های گوناگون به دانشجویانشان کمک کرده بودند که قاعدتا مقوله معرفی نامه یکی از آن دانشجویان‌برای شان در یاد ماندنی نبود.»

او در این رابطه ادامه داد: «آنجا افراد زیادی روی صحنه رفتند و درباره ایشان صحبت کردند و زمانی که روی صحنه حاضر شدم استاد را مخاطب قرار دادم و گفتم: «استاد نمی‌دانم دانشجویتان را به خاطر می‌آورید یا خیر، اما من تا ابد شاگرد شما هستم.» توصیه‌نامه را با افتخار به جمع و ایشان نشان دادم و با همه وجود از ایشان قدردانی کردم. از پرواز استاد غمگینم اما یک آرامش تؤامان کام تلخم را کمی شیرین می‌کند؛ خدا را شاکرم که قبل از این که دیر شود توانستم، حس قدردانی‌ام را نسبت به کسی که به من محبت کرده است ابراز کنم. بسیاری از اوقات آنقدر تعلل می‌کنیم که خیلی زود دیر می‌شود. همیشه این نکته را به یاد خودم می‌آورم که تا ابد فرصت نداریم تا از افرادی که هر یک به نوعی در زندگی‌مان نقش داشته‌اند یاد و قدردانی کنیم.»

او در آخر افزود: «در انتها حیفم می‌آید به لحظه به یاد ماندنی در جلسه بزرگداشت استاد اکبر عالمی؛ ایشان با بغض و دنیایی احساس به نکته بسیار درخوری پرداختند اشاره نکنم.

ایشان در پاسخ به همه آنچه دانشجویان و همکاران‌شان در مقام قدردانی از ایشان به زبان آوردند جمله‌ای با چنین مضمونی عنوان کردند:«خوشحالم که در وطن ماندم و حالا اینگونه پاداش می گیرم.»


سفر آسمانی شان به خیر.»

«هنر هفتم» و خدمت رسانی به سینما


تاثیرگذاری اکبر عالمی در برنامه «هنر هفتم» در دهه 70 و برنامه «آن روی سکه» در دهه 60، انکارنشدنی است. تاثیری که علی‌رغم محدودیت‌های آن زمان، افراد بسیاری را به سینما علاقه‌مند کرد و دسترسی آنها به سینمای جهان را آزاد کرد. رضا مقصودی، یکی از افرادی که خود، حالا کارگردان است و شاگرد استاد اکبر عالمی نیز بوده، معتقد است که برنامه «هنر هفتم» و «آن روی سکه» یکی از کاربردی‌ترین و کمک رسان‌ترین برنامه‌های تلویزون در آن زمان بوده است.

مقصودی درباره اولین روبه رویی‌اش با اکبر عالمی گفت: «در سال 1358 بود که یک آموزشگاه فیلمسازی، دوره آموزش فشرده در زمینه نویسندگی و کارگردانی گذاشته بود و من حدودا 18 سالم بود و خیلی از سینما چیزی نمی‌دانستم. در کلاس فیلمبرداری و عکاسی حضور پیدا کردم و استادم آقای اکبر عالمی بود. تنها استادی که در طول عمرم داشتم، استاد عالمی بود، چرا که همه چیز را به من آموختند، به گونه‌ای که من هیچ‌گاه هیچ استاد دیگری نداشتم و بعدها نیز برای مطالب مختلف در این زمینه از ایشان راهنمایی می‌گرفتم.»

این کارگردان درباره رفتار عالمی گفت: «در همان چند ماهی که من شاگرد ایشان بودم، شخصیت و منش ایشان را دیدم که بسیار برای من قابل احترام بود، تا جایی شخصیت ایشان محترم و والا بود که بعدها همواره به دانشجویانشان کمک می‌کردند و من نیز از این قاعده مستثنی نبودم. این موضوع همیشه در خاطرم هست و هنوز هم ایشان برای من بسیار ارزشمند است.»

مقصودی درباره تاثیر برنامه«هنر هفتم» و «آن روی سکه» گفت: «در سال‌هایی که مردم مانند امروز به فیلم‌های خوب دسترسی نداشتند، ایشان خدمت بزرگی به جوانان کردند. استاد عالمی با ساخت برنامه‌های تلویزونی مانند «هنر هفتم» و «آن روی سکه» بسیار به ما کمک می‌کردند که فیلم‌های مختلف سینمای جهان را ببینیم و با نقد درباره آن فیلم، افراد زیادی از جمله خود من را به این حرفه علاقه مند کرد. ایشان برای من و بسیاری از هم نسلان من که مشغول فیلمسازی هستند، استاد راهنما بود و این امکاناتی بود که ایشان در اختیار سینما گذاشت و خدماتی بود که به سینما ارائه کرد. من فکر می‌کنم کمتر کسی پیدا شود که بتواند جای ایشان را پر کند. چرا که جای خالی این مهارت و توانایی به این راحتی پر نمی‌شود.»

عکاسی که از عدسی دوربین پول درمی‌آورد


توانایی اکبر عالمی تنها در اجرا و کارگردانی و تدریس نبود، هنر او در عکاسی نیز مثال‌زدنی است، هنری که به گفته خودش با استفاده از آن توانسته بود از عدسی دوربین هم پول دربیاورد. ساعد نیک‌ذات، که خود یکی از فیلمبرداران اهل بوشهر است و از اعضای انجمن فیلم‌برداران سینمای ایران و عضو هیات موسس انجمن عکاسان ایران است باور دارد که حمل کردن لقب استاد بسیار سنگین است و عالمی یک استاد به تمام معنا در تمام زمینه‌ها بود. او درباره اکبر عالمی و هنر عکاسی‌اش صحبت می‌کند.

ساعد نیک‌ذات درباره اولین تجربه آشنایی خود با اکبر عالمی گفت: «من اولین بار با آقای عالمی از پشت صفحه تلویزیون آشنا شدم، زمانی که ایشان جوان بودند و من هم تازه از نوجوانی به جوانی رسیده بودم، آن زمان برنامه تلویزیونی «آن روی سکه» با موضوع سینما از تلویزیون پخش می‌شد. آن زمان در برنامه، مسابقه‌ای برگزار می‌شد و سوال هم این بود که برای فیلم سینمایی«جیسن و آرگونات‌ها» از چه تکنیکی استفاده شده است؟ از آن جایی که من بسیار به سینما علاقه‌مند بودم، تکنیک فیلم را نوشتم و ارسال کردم. هفته بعد ساعد نیک‌ذات به عنوان برنده مسابقه معرفی شد و چند روز بعد هم یک بسته پستی به عنوان جایزه برای من ارسال شد که تعدادی کتاب داخل آن بود و این اتفاق آغاز آشنایی من با استاد عالمی بود.»

این فیلمبردار سینما در ادامه گفت: «بعدها نیز پس از بازگشت از سربازی در زمان جنگ در سینما جوان مشغول به تدریس شدم. در سال65 و در زمان جنگ که چهره‌ها بسیار تغییر پیدا کرده بود، یک انسان بسیار خوش‌تیپ و خوش‌پوشی به جمع ما پیوست که در ابتدا او را نشناختم اما دیدم همه به او احترام می‌گذارند و بعد از یک زمان کوتاهی متوجه شدم ایشان آقای عالمی هستند و آن جا بود که متوجه شدم که ایشان چه شخصیت مستقلی دارد و جدای از سیاست، ایدئولوژی و حزب، همه برای او احترام قائل هستند.»

عضو هیات موسس انجمن عکاسان ایران درباره تاسیس انجمن عکاسان و آشنایی بیشتر با عالمی گفت: «ارتباط با کما بیش ادامه داشت تا سال 1384 که قرار شد انجمن عکاسان تاسیس شود و 13نفر انتخاب شدند و من هم آخرین نفری بودم که به این جمع پیوستم و درکنار آقای عالمی قرار گرفتم و ایشان همواره همراه ما بودند و هر زمانی که مسئولیتی را قبول می‌کردند آن را به بهترین حالت ممکن انجام می‌دادند و درکنار تمام این موضوعات به معنای واقعی یک انسان شریف بودند.»

نیک‌ذات درباره تاریخ شفاهی به جا مانده از اکبر عالمی گفت: «بسیار حیف که ایشان دیگر در میان ما نیست، اما موضوعی که وجود دارد این است که از ایشان تاریخ شفاهی زیادی به شکل تفسیری ثبت شده و زمانی که این اسناد را در کنار هم قرار می‌دهیم مشخص می‌شود که این انسان گوهر حقیقت است.»

این عکاس در پاسخ به سوال منظور آقای عالمی از جمله من از عدسی دوربین پول در می‌آورم چه بود؟ گفت: «منظور آقای عالمی این بود که در وهله اول کارتان را دست کم نگیرید، دوم اینکه یک نفر با استفاده از هنرش هم می‌تواند پول دربیاورد، یک هنرمند باید بتواند زیبا زندگی کند و آسایش و آرامشش فراهم باشد، نه اینکه در فقر و گمنامی بمیرد، بسیار از هنرمندان، نه تنها در کشور ما، بلکه در تمام دنیا برخی از هنرمندان در اواخر عمرشان در گمنامی و یا فقر از دنیا می‌روند.»

او درباره کسب درآمد از طریق عکاسی ادامه داد: «ممکن است بسیاری از عکاسان باشند که عاشق عکاسی هستند به طور حرفه‌ای عکاسی می‌کنند، اما از این طریق امرار معاش نمی‌کنند. روی صحبت آقای عالمی از این جمله که من از عدسی دوربین پول درمی‌آورم، عکاسانی بودند که همه زندگیشان را پای عکاسی گذاشتند و شغل دیگری را دنبال نکردند.»

نیک‌ذات در آخر درباره جایگاه عالمی در میان مردم گفت: «عامه مردم آقای عالمی را بیشتر به عنوان یک مجری سینمایی در تلویزیون می‌شناسند ولی افرادی که ایشان را می‌شناسند، می‌دانند که ایشان چند وجهی بود آثاری که نوشته بودند را باید خواند، عکس‌ها و فیلم‌هایی را که به ثبت رساندن نیز باید دید. البته پس از فوت ایشان بسیاری از مردم او را بیشتر شناختند. من همیشه یک مثال می‌زنم شما اگر یک تیز پیکان را در نظر بگیرید، یک نوک تیز دارد و یک پر در انتهای آن که تیر را هدایت می‌کند، هنرمند مانند نوک پیکان می‌ماند، حرکت می‌کند به سمت هدف می‌رود و راه را برای بقیه مردم باز می‌کند. و پَر که مردم هستند، آن را هدایت می‌کنند. استاد عالمی هم راه را مخصوصا در زمینه عشق ورزیدن به هنر، برای جامعه باز کرد. روحش شاد.»


اکبر عالمی، علاوه بر تدریس و ساخت مستند خدمت‌رسانی‌های دیگری نیز در ترویج علاقه به سینما انجام داده است. ترمیم و احیای نخستین فیلم‌های سینمای ایران در لابراتوار صدا و سیما از همان خدمت‌رسانی‌ها بود.

او روز چهارشنبه (23 مهر) در کنار خسرو سینایی و محمد علی کشاورز، در قطعه هنرمندان تهران به خاک سپرده شد.

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها