مروری بر شرایط زندگی در زمانه کرونا و حذف ناممکن تئاتر از آن؛
ققنوسی که باز سر از آتش برمیآورد
افشین هاشمی، بازیگر تئاتر و سینما گفت: عدهای نخواستند تئاتر وجود داشته باشد اما این اتفاق نیفتاد و حالا نیز یک بیماری و ویروس مرگآور و جهانشمول کمر به این کار بسته اما من معتقدم باز هم همیشه مثل ققنوس، تئاتر از دل این بلایا و آتشها سر بر میآورد و این دوران هم با تمام زیانها و آسیبهایش به پایان میرسد.
اعتمادآنلاین| حالا تقریباً 9ماه از آغاز شیوع ویروس کرونا میگذرد و تقریباً در تمامی این ماهها، آمارهای ابتلا و قربانی، دستخوش تغییر و افولی امیدوارکننده نبوده و طبیعتاً در این ترسها و مراقبتها، نرفتن به سالنهای تئاتر و در برهههای مختلف تعطیلی آنها، مزید بر علت رنج تئاتریها شده و میشود.
این روزها برای اهل تئاتر، روزهایی به مراتب تلختر است؛ روزهایی که برای بسیاری از تئاترها، روزهای بلاتکلیفی نام گرفته پایانی نامشخص دارد و آنها نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان با شیوع این ویروس روی دور بدشانسی افتاده اند و دوری از صحنه و تماشاگر و خلق و حتی وقتی پلهپله و آرامآرام مشاغل دیگر باز شدند و مردم به بخشی از زندگی روزمره خود برگشتند باز هم این صحنهها و سالنهای تئاتر بودند که هرگز به روال گذشته برنگشتند و هر چه تلاش شد که تئاتر هم جزو آن بخش از زندگی همراه با کرونا شود؛ این اتفاق تا حدود زیادی عملی نشد و تلاشهای کسانی مثل محمد رحمانیان، سعید چنگیزیان و امیررضا کوهستانی (که از کارکشتهها و چهرههای مطرح تئاتر محسوب میشوند) هم نتوانست آن جمعیت نسبی و سابق را به تئاتر برگرداند.
دخلوخرجهای نامتوازن
افشین هاشمی بازیگر تئاتر که همین چندوقت پیش به همراه محمدرحمانیان و گروهی از بازیگرانی عمدتاً چهره و شناختهشده، در «عشق روزهای کرونا» ایفای نقش کرد آنچنان به آیندهای که تئاتر با آن دستوپنجه نرم خواهد کرد امیدوار نیست.
این ترس را طبیعی میداند و بلاتکلیفی از روزهای پیشرو را هم متضمن به نتیجه رسیدن یا نرسیدن درمانی قطعی برای این ویروس عنوان میکند.
هاشمی معتقد است: «درست است که باید به زندگی توأمان و همراه با کرونا عادت کرد اما این عادت را باید در تمامی مناسبات زندگی جاری کنیم و از طرفی هم نباید از حق گذشت و ترس مردم را نادیده گرفت؛ نکتهای که وجود دارد اینجاست که چرا ما در رستورانها و کافهها و... با کرونا زندگی میکنیم و آنها را به چرخه و زندگی طبیعی برگرداندهایم اما تئاتر را نه.»
هاشمی صحبتهای خود را با این جمله که «بهنظر آنچنان دغدغه و خواستی برای اعتمادسازی مردم برای ورود به سالنهای تئاتر وجود ندارد» ادامه میدهد و میگوید: «بهنظر برای بسیاری اصلاً مهم نیست که تا اسم تعطیلی میآید اول سالنهای تئاتر بسته میشوند و مسأله را با پاک کردن صورت مسأله جواب میدهند. البته خود من هم واقعاً اهل چنین کاری نیستم که مسئولیت تمرین دادن (ونه اجرا) را قبول کنم و بیستنفر را بیاورم تا دور هم تمرین کنیم و بههمین دلیل هم در شرایط فعلی تمرینی شروع نمیکنم. دوستان با تجربه و شناخته شده من مثل سعید چنگیزیان تلاش کرد این کار را در فضای باز و با همکاری جوانها انجام دهد اما واقعاً استقبالی از آن نشد.»
افشین هاشمی بازیگر تئاتر و سینما معتقد است یکی از راهها شاید ورود چهرههای سرشناس تئاتر به حوزه اجرا باشد اما این نکته را هم مطرح میکند که برای آنها نیز مسأله ساده نیست و باید هزینههایشان را در نظر بگیرند و سایر مسائل و مصایبی که اجرا در چنین شرایطی به همراه خواهد داشت. او درباره تجربه اخیرش یعنی بازی برای نمایش محمد رحمانیان در فضای باز میگوید: «با اینکه تمامی چهرههای این نمایش شناخته شده بودند اما هر شب حدوداً دویست بلیت فروخته شد که نسبت به تهیه و تولید اثر، آنچنان رضایت بخش نبود و کفاف مخارج را نمیداد.»
او در پایان صحبتهای خود تئاتر را ققنوسی میداند که همیشه در تاریخ، از دل آتشها سربرآورده و حیات خود را از سر گرفته است.
هاشمی میگوید: «این اولین باری نیست که تئاتر مورد هجوم قرار میگیرد و طی ادوار و سالیان دور و نزدیک گذشته هر بار بهدلیل سیاستهای اشتباه و سلیقهای و مسائل اجتماعی، اقتصادی و... عدهای نخواستند تئاتر وجود داشته باشد اما این اتفاق نیفتاد و حالا نیز یک بیماری و ویروس مرگآور و جهانشمول کمر به این کار بسته اما من معتقدم باز هم همیشه مثل ققنوس، تئاتر از دل این بلایا و آتشها سر بر میآورد و این دوران هم با تمام زیانها و آسیبهایش به پایان میرسد. اینکه چقدر طول میکشد تا این ضررهای اقتصادی و انسانی جبران شود کاملاً بستگی به مدتی دارد که این بلا از سر ایران و جهان کامل دور یا تکلیفاش روشن شود.»
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید