بررسی موارد قانونی مبارزه با قاچاق فیلم در گفتوگوی «اعتمادآنلاین» با وحید آگاه:
کنترل و نظارت جای حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار هنری را گرفته است / اگر به کنوانسیونهای حقوق مالکیت آثار هنری و ادبی بپیوندیم، شبکههای ماهوارهای نمیتوانند آثارمان را پخش کنند
وحید آگاه، عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و وکیل پایهیک دادگستری، ضمن بررسی موارد قانونی مربوط به قاچاق فیلم و نحوه حمایت از آثار فرهنگی و هنری به این نکته اشاره کرد که تمرکز ما بر کنترل و نظارت است؛ یعنی دادسرای فرهنگ و رسانه به جای اینکه به سراغ دانلود و پخش غیرقانونی برود به سمت نظارت و کنترل رفته است.
اعتمادآنلاین| سحر آزاد- قاچاق فیلم با وجود اینکه سالهاست یک معضل در سینمای ایران به شمار میرود اما این روزها با اکران آنلاین فیلمها تشدید شده و در آخرین نمونه آن فیلم « سازهای ناکوک » به کارگردانی علی حضرتی چند ساعت پس از اکران آنلاین قاچاق شد. این در حالی است که در ماههای اخیر نمونههای دیگری از فیلمهایی که همزمان با اکران آنلاین مورد قاچاق قرار گرفتهاند کم نبودهاند همچنان که عباس رافعی کارگردان فیلم «بهت» در گفتوگویی که در این زمینه با اعتمادآنلاین داشت از اینکه جلوی عاملان قاچاق فیلمها گرفته نمیشود انتقاد کرد.
البته در همین مدت کارگروه مبارزه با سرقت و قاچاق فیلمهای سینمایی نیز سعی در بررسی بیشتر این موضوع داشته است. با این حال جدا از تلاش اصحاب فرهنگ و هنر و دستگاههای اجرایی و نیروی انتظامی برای جلوگیری از این جریان، بخشی از موضوع قاچاق فیلمها را باید در ابعاد حقوقی این مساله جستوجو کرد. به همین بهانه به سراغ وحید آگاه عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و وکیل پایهیک دادگستری رفتیم تا درباره ابعاد حقوقی قاچاق فیلم با او صحبت کنیم:
***
*آیا قوانین ما جوابگوی مبارزه با قاچاق فیلم هست؟
وضعیت کرونا و اکران آنلاین فیلمها در بستر فضای مجازی قاچاق را خیلی راحت کرده، تا جایی که در کمتر از چند ساعت دانلود یا اخذ غیرقانونی صورت میگیرد و از طریق شبکههای ماهوارهای و سایتها این فیلمها پخش شده و متاسفانه حقوق مادی صاحبان آثار نقض میشود. ابتدا از قوانین میگویم، بعد نگاه نظام حقوقی و نهایتاً مقوله صنف را بررسی میکنم.
قانون مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348. در ماده یک این قانون، اثر تعریف شده و میگوید که مولف، مصنف و هنرمند پدیدآورنده است و به آنچه که از راه دانش و هنر و ابتکار بدون در نظر گرفتن شیوه و طریقه به دست میآید اثر گفته میشود. در بند 3 ماده 2 نیز میگوید یکی از مصادیق اثر، آثار سمعی و بصری هستند که بر پرده سینما یا از طریق تلویزیون پخش میشوند. پس اثر سینماییای که از طریق تلویزیون پخش یا بر پرده سینما اکران میشود اثر محسوب میشود و تحت حمایت این قانون قرار میگیرد. این قانون به نحو غمانگیزی مهمترین قانون در این زمینه به حساب میآید. غمانگیز از این لحاظ که از سال 1348 تاکنون خیلی کار بیشتری در این زمینه انجام ندادهایم.
*یعنی بهروز نشده است؟
بله. بهروز، بهتر و موثرتر نشده است. در فصل چهارم آن نیز با عنوان تخلفها و مجازاتها در ماده 23 مجازات حبس 6 ماه تا سه سال در نظر گرفته شده، این بخش مورد نظر ماست که میگوید اگر کسی تمام یا قسمتی از اثر دیگری را به نام پدیدآورنده اما بدون اجازه، نشر و پخش و عرضه کند مثلاً فیلم دیگری را بدون اجازه پخش کند، حالا یا از این راه مستقیم پولی دربیاورد یا با انتشار آن آگهی و تبلیغاتی بگیرد که به صورت غیرمستقیم درآمدی کسب کرده باشد، مجرم است.
ماده 28 این قانون هم میگوید علاوه بر مجازات، بحث جبران خسارت را هم داریم و اگر شخص حقوقی، یک موسسه و یک شرکت این کار را انجام دهد، برای جبران خسارت ابتدا به سراغ اموال آن شخص حقوقی اعم از موسسه و شرکت میرویم، در غیر این صورت به سراغ نمایندگان شخص حقوقی میرویم و مشمول این قانون میشوند. در واقع طریقه جبران خسارت مادی در این زمینه مشخص شده است.
همچنین در ماده 29 گفته شده است مراجع قضایی که به این شکایت رسیدگی میکنند میتوانند قبل از صدور حکم نهایی دستور بدهند و از نشر، پخش و عرضه آن از طریق دستوری که برای ضابطان دادگستری میدهند جلوگیری کنند. از سوی دیگر در ماده 31 این قانون هم آمده که این جرائم قابل گذشت هستند، نیاز به شکایت شاکی خصوصی است و با گذشت او پرونده مختومه میشود.
البته در سال 72 قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیرمجاز میکنند تصویب شد. در ماده یک این قانون به افرادی اشاره شده که به هرگونه اعمالی مبادرت کنند که موجب تضییع صاحبان اثر شوند. البته کلیت این قانون در مورد افرادی است که آثار غیرمجاز تولید میکنند؛ یعنی در کار تولید و تکثیر غیرمجاز بودهاند. غیرمجاز میتواند با رعایت کردن موازین جمهوری اسلامی باشد یا شامل آثار مبتذل و مستهجن در تعریف قانونی باشد که در واقع میدانیم در ایران به چه معناست.
در یک گوشه ماده یک نیز میگوید اگر شما مبادرت به هرگونه اعمالی کنید که منجر به تضییع حقوق صاحبان اثر شود از جمله نشر و پخش غیرقانونی آثار سینمایی، مشمول مجازات و جریمه نقدی میشوید و البته جبران خسارت هم باید صورت بگیرد. مواردی هم در این ماده وجود دارد که در زمانه فعلی کارایی ندارد؛ مثلاً آن زمان به نوار کاست هم اشاره شده است.
در تبصره ماده یک و ماده 4 نیز به ترتیب آمده که نظر کارشناسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملاک عمل است و رسیدگی به این موارد در دادگاه انقلاب صورت میگیرد. البته این قانون در سال 86 بهروز و با اصلاحاتی دوباره تصویب شد و آنجا با صراحت بیشتری در ماده یک اصلاحی میگوید که شما با تکثیر بدون مجوز آثار مجاز موجب تضییع حقوق صاحبان اثر میشوید. در واقع این قانون تصریح میکند شما یک اثر مجازی را غیرمجاز تکثیر میکنید و نشر و پخش نیز شامل آن میشود.
همچنین با توجه به شرایط زمانه در کنار نوار کاست از لوح فشرده (سیدی) هم نام برده و به همراه آن جریمه نقدی را قید کرده. اما باز هم مانند قانون سال 72 این قضیه در حاشیه است چون قانونگذار افرادی را مد نظر داشته که در پارکها، حمامهای بانوان و... فیلمبرداری یا صوت و تصویر غیرمجاز و مستهجن تولید میکردند یا از این طریق اخاذی میکردند.
در حاشیه آن نیز مثل سال 72 در ماده یک میگوید اگر اثر مجاز را تکثیر غیرمجاز کردید، باید جزای نقدی خیلی پایینی پرداخت کنید. به هر حال اینها قوانین موجود است که این موضوع خیلی غمانگیز است.
*آیا این قوانین توانایی مبارزه با قاچاق فیلم را نداشتهاند و چرا منجر به نتیجه باثباتی در این حوزه نشده است؟
ستادهایی در وزارت فرهنگ یا نهادهای دیگر برای مبارزه با قاچاق فیلم و حمایت از این آثار تشکیل شده، اما چرا به نتیجهای نرسیدهاند؟ با اینکه دست تمام کسانی را که این کارها را کردهاند میبوسم، اما باید دید این کارها چرا در وزارت فرهنگ و خانه سینما و... به نتیجه نرسیده است؟
هنر را به عنوان یک کالا نمیبینیم
دلیل اول این است که ما در نظام حقوقی، اعتقادی به حمایت از هنر و حمایت از حقوق مادی و معنوی هنرمندان و یک پله بالاتر، اثر فرهنگی و هنری به عنوان یک کالا نداریم. ما هنر را در حاشیه میبینیم و زوایای دیگری از هنر برایمان مهم است. به رغم تمام فعالیتهایی که هنرمندان ایرانی در جمهوری اسلامی انجام دادهاند هنوز هنر جایگاه خود را در این مملکت به دست نیاورده است. به یاد دارم وقتی سینماگران خدمت مقام معظم رهبری رفتند، ایشان گفتند که سینما کلید توسعه است. این کلید توسعه چه شد؟ ما حمایتی را که باید، از آن نکردیم.
*چرا؟
اول از همه دلیل آن در همین دیدگاهی است که ذکر کردم. ما هنر را به عنوان کالایی که میتواند برای کشور ارزآوری و درآمد و چرخش مالی داشته باشد ندیدهایم. در حالی که در یک دهه اخیر شاهد بودهایم اگر کمی از فیلم حمایت شود، فروش میلیاردی دارد، اما از این چرخش اقتصادی حمایت نمیکنیم.
ضمن اینکه تمرکز ما بر کنترل و نظارت است؛ یعنی دادسرای فرهنگ و رسانه به جای اینکه تبدیل شود به جایی که به سراغ دانلود و پخش غیرقانونی برود، به سمت نظارت و کنترل رفته. به پروندههایی که در این زمینه وجود دارد نگاه کنید؛ مثلاً گفته میشود که چرا در این فیلم اینطور شد یا چرا به فلانی توهین کرد و... در واقع کنترل و نظارت جای حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار هنری را گرفته است.
به یک مورد دیگر هم باید اشاره کنم؛ ما قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز را داریم که سال 92 تصویب و سال 94 اصلاح شد. مگر آثار هنری نمیتواند کالا باشد؟ وقتی قانون سال 92 یا اصلاح آن در سال 94 را میبینید متوجه میشوید نگاه قانونگذار به سمت خودرو، قطعات، یخچال و... بوده و اصلاً نگاهش به تابلو، اثر هنری یا فیلم سینمایی نبوده است. در ماده یک همین قانون میگوید قاچاق کالا و ارز هر فعل یا ترک فعلی با نقض تشریفات قانونی میشود، چه برای ورود چه برای خروج. خب صاحبان این همه فیلمی که خارج شد نمیتوانستند مشمول این قانون شوند؟
در بند «ب» همین ماده نیز کالا را خیلی ساده تعریف میکند و میگوید هر شیئی که در عرف ارزش اقتصادی دارد. به این ترتیب فیلمهایی که در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان پخش میشوند نقض تشریفات قانونی نشدهاند؟ وقتی قانون را میخوانید این حس به شما دست میدهد که آثار فرهنگی و هنری هیچ کجای قانون دیده نشده و قانونگذار به آثار فرهنگی و هنری اعتنا نکرده است.
در فصل 2 این قانون هم درباره پیشگیری از قاچاق کالا صحبتهایی شده است که باز هم شما میبینید خیلی مکانیکی و خشک است و هنر را به عنوان آثار اموالی که بتواند قاچاق شود نگاه نکرده است.
ارزش ندادن به صنوف
نکته دیگر هم این است که ما به صنف ارزش ندادهایم. ما خانه تئاتر، خانه سینما، خانه موسیقی داریم و قرار است خانه هنرهای تجسمی هم تاسیس شود. اما چقدر به آنها اختیار دادهایم؟ -هرچند که اینها صنف به معنای واقعی نیستند- در بهترین حالت مدیری میآید که در مواردی میتواند صحبت کند اما از نظر مالی وابسته است.
در سند این صنوف نیز به آنها بال و پر ندادهایم و هرچه بوده در دستگاههای دولتی متمرکز کردهایم. این صنفها بزرگ و قدرتمند نشدهاند. بنابراین الان اگر برای بحث قاچاق فیلم به خانه سینما بروید، ممکن است بگویند چه ابزاری داریم که بتوانیم کاری انجام دهیم؟
نکته آخر اینکه در بند «چ» ماده 92 قانون ششم توسعه، در بخش فرهنگ میگوید حمایت از پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری و امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر، وظیفه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. بعد از آن به تمهیدات لازم قانونی و استقرار نظام صنفی بخش فرهنگ اشاره میکند. میخواهم بگویم این موضوع در قانون ما آمده است اما چه اختیاراتی به وزارت فرهنگ دادهایم؟
الان اگر به وزارت فرهنگ مراجعه کنید، میگوید لایحه حمایت از حقوق ادبی و هنری را پنج 6 سال قبل به مجلس دادهام. همین الان اگر به سراغ وزارت فرهنگ بروید، میبینید لایحهای در زمینه حقوق مالکیت ادبی هنری تدوین شده، اما در مجلس بررسی نمیشود چون این موضوع دغدغه ما نیست. در واقع حمایت از هنر مساله ما نیست.
مساله ما کنترل و نظارت است؛ مثلاً در فیلم «بارکد» آهنگی از یاس (خواننده رپ فارسیزبان) پخش شده بود. این موضوع را به وزیر فرهنگ گفتند و پس از آن بخشنامهای صادر شد که از این پس برای پخش هر موسیقی در یک فیلم باید از دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ مجوز بگیرند. سرعت پیگیری در این موارد بالاست. این همه سال است که گفته میشود به کنوانسیونهای حقوق مالکیت آثاری هنری و ادبی بپیوندید و قوانین مربوط به این حوزه را تصویب کنید، اما ترتیب اثری داده نمیشود.
بررسی نشدن چندساله یک لایحه
وقتی یک لایحه حدود 6 سال کنار گذاشته میشود یعنی دغدغه ما نیست. من نام این تلاشها را «مساعی جمیله نافرجام» گذاشتهام. یک زمان یکسری سیدی برای مبارزه با قاچاق فیلم توقیف میشد، اما الان در زمینه اکران آنلاین چه کاری میشود کرد؟ مگر ما در زمینه جرائم امنیتی مجرم را از آن سوی دنیا به ایران برنمیگردانیم؟ اما چرا به «فیلیمو»، «نماوا» یا «آپارات» نمیگوییم شما چه کمکی لازم دارید؟
اینها در حالی است که طی 2 سال میتوانیم کاری کنیم که هیچکدام از شبکههای ماهوارهای خارج از کشور نتوانند آثار هنری کشورمان را پخش کنند. اگر به کنوانسیونها بپیوندیم، بعد از چند سال شبکههای ماهوارهای نمیتوانند فیلمهای ما را پخش کنند چون این شبکهها میدانند در صورت پخش فیلم باید هزینه زیادی پرداخت کنند. بالندگی و ورود به عرصه بینالمللی هنر اتفاق نمیافتد مگراینکه چنین اقداماتی را انجام دهیم.
*چند روز پیش خبری از سوی غلامرضا موسوی رئیس اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران منتشر شد مبنی بر اینکه ماده واحدهای برای تشدید مجازات سارقان آثار سینمایی تدوین شده و این ماده واحده برای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و کمیسیون فرهنگی ارسال میشود تا با تصویب آن در صحن علنی مجلس، سرقت آثار سینمایی و فرهنگی برای سارقان هزینه سنگینی در پی داشته باشد. آیا تشدید مجازات میتواند یک راه اساسی برای حل مشکل سینمای ایران باشد؟
اصلاً. تشدید مجازات در سیاست جنایی صد سال اخیر در ایران وجود داشته است. من استاد حقوق کیفری نیستم اما باید دید تشدید مجازاتها چقدر موثر بوده است. مگر حکم اعدام مواد مخدر را کمی تخفیف ندادیم؟ برای چه این کار را کردیم؟ برای اینکه تشدید مجازات برای مواد مخدر نتیجه نداده است.
تشدید مجازات مانند مسکن است. آیا آدمها با مجازات این کارها را نمیکنند؟ من کاملاً مخالف تشدید مجازات درباره همه جرائم هستم. مجازات کردن آدمها باعث توقف آنها نمیشود. بخش بزرگ این مشکل فرهنگی است.
دیدگاه تان را بنویسید