در گزارش ویدئویی «اعتمادآنلاین» ببینید:
پرونده خبری هفته | قاچاق فیلم؛ از تولید چند میلیاردی به مصرف رایگان / آیا کسی به فکر سینما هست؟
فیلمها چطور از پلتفرمهای آنلاین قاچاق و دست به دست میشود؟ وجود نرمافزارهایی که صفحه نمایش را ضبط میکنند، کار را برای قاچاقچیان راحت کرده است. این عدم امنیت سایبری اما تنها مختص پلتفرمهای ایرانی نیست و در سایتهایی چون «نتفلیکس» هم قابل مشاهده است با این همه مجازات و قوانین سفت و سخت برای دانلود غیرقانونی فیلم در دنیا، به کاربران اجازه انجام این کار را نمیدهد.
اعتمادآنلاین| الهام نداف- «پلیس سایبری و امنیت ما ثابت کرد میتواند روحالله زم را که در فرانسه ساکن بود، در خارج از ایران دستگیر کند، پس چطور نمیتوان کسانی را که در ایران هستند و دست به قاچاق فیلم میزنند دستگیر کرد؟» این بخشی از صحبتهای عباس رافعی، کارگردان فیلم سینمایی «بهت» است، فیلمی که خردادماه به صورت آنلاین اکران شد و اندکی بعد نسخه قاچاق آن در دسترس عموم قرار گرفت.
ماجرای قاچاق فیلمها در ایران اما از اینجا شروع نشد. پیش از این فیلم «خرس» به کارگردانی خسرو معصومی که توانسته بود بعد از گذشت 9 سال راهی برای نمایش پیدا کند، در پلتفرمهای نمایش آنلاین اکران شد و در فاصله کوتاهی نسخه قاچاق آن در کانالهای تلگرامی و شبکههای ماهوارهای دست به دست چرخید.
علاوه بر آن «بیحسی موضعی» حسین مهکام، «روزهای نارنجی» آرش لاهوتی، «تیغ و ترمه» کیومرث پوراحمد و «کشتارگاه» عباس امینی از قاچاق در امان نماندند و در سایتها و کانالهای تلگرامی غیرمجاز منتشر شدند.
کیومرث پوراحمد همان روزها در اظهاراتی با ابراز تاسف برای کسانی که حاضر به پرداخت 15 هزار تومان نیستند انگشت اتهام خود را به سمت مدیران سینمایی گرفت و گفت: «از همان زمانی که فیلمهای سینمای ایران بلافاصله پس از اکران سینمایی به صورت دیویدی سر از بساط دستفروشهای کنار خیابانها در میآوردند، معتقد بودم مدیران سینمایی در این ماجرا نقش دارند و هنوز هم اعتقاد دارم نسخه قاچاق آثار سینمایی توسط آدمهایی انجام میشود که پشت میز نشستهاند.»
عباس امینی، کارگردان فیلم «کشتارگاه»، هم در صحبتهایی به هماهنگی عجیب ماجرای قاچاق فیلمها اشاره کرد. به گفته او «سایتی اولین بار نسخه قاچاق را عرضه میکند و مشخص است که این سایت از خارج کشور اداره میشود و در ایران فیلتر است و بعد از آن سایت در عرض چند ساعت، تمام شبکههای ماهوارهای که صاحبانشان مشخص نیست، نسخهای از فیلم را نمایش میدهند.»
در این میان ساترا سایتهایی را که اقدام به پخش فیلمهای «خروج» ابراهیم حاتمیکیا و «طلا»ی پرویز شهبازی کردهاند، فوراً شناسایی و مسدود کرد. این 2 فیلم نیز در سال جدید به صورت آنلاین به نمایش درآمدند.
همان روزها که نسخه قاچاق «خروج» در فضای مجازی دست به دست چرخید، کانون کارگردانان سینمای ایران ساکت نماند و با انتشار نامهای به این اتفاق واکنش نشان داد. این کانون خطاب به حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی، نوشت: «متأسفانه هنوز کپیرایت و حق مالکیت آثار فرهنگی-هنری به رسمیت شناخته نشده و با سارقان آثار و اموال صاحبان این آثار برخورد ضروری و سخت قانونی نمیشود. تا زمانی که ستاد صیانت از محصولات فرهنگی از حالت «فرمایشی» به «اجرایی» درنیاید، وضعیت همین خواهد بود و سرمایههای مادی و معنوی دستاندرکاران سینما به سادگی و به سرعت غارت خواهد شد.»
در ادامه واکنشهای جسته و گریخته سینماگران به این اتفاق سبب شد کارگروهی با عنوان مبارزه با سرقت و قاچاق فیلمهای سینمایی تشکیل شود.
یک ماه بعد محمد احمدی، تهیهکننده و دبیر کارگروه مبارزه با سرقت و قاچاق فیلمهای سینمایی درباره ماحصل جلساتی که در این کارگروه برگزار شد، گفت: «یک سری از سایتهای غیرقانونی را که در این زمینه فعالیت میکردند شناسایی کردیم و فهرستی از آنها را در اختیار پلیس قرار دادیم. همچنین فهرستی از کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی و حتی گوگل آماده کردیم و با حقوقدانان وارد مذاکره شدیم تا بدانیم حق و حقوق تهیهکنندگان در شرایط اینچنینی چگونه است.»
او تاکید کرد: «قدم اول را برای سایتهای داخلی برداشتیم و قدم بعدی یوتیوب است. ما در داخل مشکلات بسیاری داریم چراکه اغلب مدیران سایتها در شهرستانها هستند و در آنجا فعالیت میکنند و پیدا کردن آنها سخت است». این تهیهکننده همچنین به موضوع پایین بودن میزان جریمه فرد مجرم نیز پرداخت: «جریمه این دست اقدامات بسیار سبک است و اگر مدیر سایتی که غیرقانونی این کار را انجام میدهد دستگیر کنند، به دلیل جریمه بسیار پایینی که برایش در نظر گرفته شده و سودی که او از این کار به دست میآورد دوباره به سراغ همین کار رفته و آن را در جایی دیگر دنبال میکند.»
با همه تدابیر اتخاذشده پرونده قاچاق فیلمهای در حال اکران بسته نشد و در نهایت نوبت به فیلم سینمایی «سازهای ناکوک» به کارگردانی علی حضرتی رسید، فیلمی که در دومین روز اکرانش قاچاق شد.
این فیلم اکران آنلاین خود را از 30 مهر آغاز کرد و به گفته فرشته طائرپور، تهیهکننده فیلم، در همان 24 ساعتی که توانسته از غارت بازار قاچاق در امان بماند حدود سه هزار خریدار داشته است.
در پی این اتفاق علی حضرتی از همه تهیهکنندگان و صنوف تألیفی در سینمای ایران درخواست کرد با حمیّت و جدّیت از موجودیت این سینما و جریان تولید آن و حقوق همکاران خود حمایت کنند و اجازه ندهند هر راهی پیش روی سینمای ایران باز میشود، به بنبست کشانده شود.
طائرپور هم در متنی با عنوان «فیلمهایی که به تاراج میروند و سینمایی که میسوزد» نوشت: «فیلمهای جدید سینمایی که با محرومیت از نمایش در سالنهای سینما، قرار است از طریق اکران آنلاین به دست مخاطب برسند و صرفاً با خرید یک بلیط 20هزار تومانی تا هشت ساعت در اختیار وی و خانوادهاش باشند، به همت بازار قاچاق در کمتر از 24 ساعت وارد کانالهای اینستاگرامی و تلگرامی میشوند تا ظاهراً به رایگان- اما در عمل با هزینه اینترنت بیش از 20هزار تومان برای مشتری- دیده شوند و این تنها راه تنفس را هم بر سینمای آسیبدیده و فیلمهای آماده نمایش ایرانی ببندند... و سپس باز در کمتر از 24 ساعت سر از آنتن شبکههای فارسی زبانی دربیاورند که سالهاست با نمایش غیرقانونی آثار سینمای ایران، جلب مخاطب میکنند؛ همان شبکههایی که اگر چند ثانیه از تبلیغ همان فیلم را نشان بدهند، تهیهکنندهاش به دادگاه رسانه احضار میشود».
اما فیلمها چطور از پلتفرمهای آنلاین قاچاق و دست به دست میشود؟ وجود نرمافزارهایی که صفحه نمایش را ضبط میکنند، کار را برای قاچاقچیان راحت کرده است. این عدم امنیت سایبری اما تنها مختص پلتفرمهای ایرانی نیست و در سایتهایی چون «نتفلیکس» هم قابل مشاهده است با این همه مجازات و قوانین سفت و سخت برای دانلود غیرقانونی فیلم در دنیا، به کاربران اجازه انجام این کار را نمیدهد.
نخستین موارد قاچاق فیلمهای ایرانی در دهه 70 با توزیع غیرقانونی کپی ویاچاس فیلمهای «طعم گیلاس»، «مصائب شیرین»، «شوکران»، «دایره» و «شور عشق» آغاز شد و در دهه 80 با فیلمهای «طلای سرخ»، «مارمولک»، «مهمان مامان» و «کما» ادامه پیدا کرد. در این میان توزیع غیرقانونی «مارمولک» بیش از باقی آثار سر و صدا کرد. این فیلم نوروز سال 83 روی پرده رفت و پس از 20 روز و با فروش 700 میلیون تومان، به اجبار، به علت حساسیتهای به وجود آمده، از پردهها پایین آمد. کمی بعد اما سیدی آن در پیادهروهای شهر و لابهلای آثاری از سینمای جهان، به فروش رسید.
از همان روزها، یکی از دلایل گرایش افراد به خریدن نسخه قاچاق فیلمها، نرخ پایینتر آنها نسبت به نسخههای قانونی بود. این مشکل بعد از اکران آثار روی پرده سینما و با ورود به شبکه نمایش خانگی نمایان میشد و آنجا هم با قیمتگذاری معقول و به قاعده نسخههای قابل عرضه در شبکه نمایش خانگی تا اندازهای مرتفع شد.
در آخرین سال دهه 90 اما تنها راه عرضه آثار سینمایی با وجود فراگیری کرونا، اکران آنلاین است. درست در روزهایی که جدیدترین آثار سینمای ایران به صورت رایگان در کانالهای تلگرامی و شبکههای ماهوارهای دست به دست میشوند، جا دارد متولیان فرهنگی به این سوال پاسخ دهند که با استمرار چنین وضعیتی سینمای ایران چند روز دیگر میتواند روی پای خود بایستد؟
دیدگاه تان را بنویسید