ناصر پورکرم، ستاره نوظهور موسیقی پاپ، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
خواننده باید راهش را به قلب مردم پیدا کند / عمر موفقیت یکشبه، کوتاه است
ناصر پورکرم گفت: هیچوقت برای موفقیت در موسیقی عجله نکردم. هرچند حدود 20 سال است همدمی جز موسیقی ندارم و از کودکی هدفی به جز خوانندگی در سطوح حرفهای نداشتم، اما میدانستم باید پلهپله بالا بروم چراکه موفقیت یکشبه عمری طولانی نخواهد داشت.
اعتمادآنلاین| تبسم کشاورز - انتشار چند قطعه در نیمه نخست سال 99، نام او را بیش از پیش در ذهن علاقهمندان موسیقی پاپ ماندگار کرد.
در روزهایی که ویروس کرونا بر سر جهان سایه انداخته به ندرت کنسرتی برگزار میشود و بسیاری از خوانندگان انتشار آلبوم را به آینده موکول میکنند. با وجود این، در این فضا فرصتی فراهم شد تا صدای خوانندگان مستعدی که در بازار پرهیاهوی دیروز اقبال اندکی برای رسیدن به حق خود داشتند به گوش مخاطبان جدی موسیقی در ایران برسد.
ناصر پورکرم یکی از همین جوانان بااستعداد است که در این چند ماهه توانسته نام خودش را بر سر زبانها بیندازد. این خواننده جنوبی سالهاست به فعالیت جدی در عرصه موسیقی مشغول است و با ساز و آواز الفتی دیرینه دارد، اما با آثار اخیرش توانسته نظر مثبت طیف گستردهای از مخاطبان موسیقی را به سوی صدای خود جلب کند.
در ادامه گفتوگوی اعتمادآنلاین را با ناصر پورکرم در خصوص رموز ماندگاری یک هنرمند واقعی و اهداف بزرگی که در سر دارد میخوانید.
****
*مخاطبان موسیقی پاپ در روزهای اخیر قطعه جدیدی به نام «ساحل» را با صدای شما شنیدهاند؛ قطعهای که مورد توجه قرار گرفته و نظرات مثبتی از سوی مخاطبان دریافت کرده است. فکر میکردید «ساحل» با این حجم از استقبال روبهرو شود؟
راستش را بخواهید خیلی خوشحالم که مخاطبان و شنوندگان «ساحل» این اثر را دوست داشتند و از شنیدنش لذت بردند، اما من در زمان خلق اثر هیچگاه به بازخورد و نحوه مواجهه مخاطب با آن نمیاندیشیدم. طبیعتاً هر خوانندهای دوست دارد قطعاتی که میخواند با طیف وسیعی از مخاطبان ارتباط برقرار کند، اما از نگاه من، نباید صرفاً به واکنش مخاطبان فکر کرد چون معتقدم در این صورت خواننده و در مفهوم کلی هنرمند از مسیر اصلی خود خارج میشود. اگر خواننده با تمام وجود ترانه یا شعری را که میخواند بفهمد، یک ارتباط حسی قوی با ملودی برقرار و در نهایت، آنچه از توانایی و احساس دارد در صدای خود جمع کند، بدون هیچ تردیدی در دل مخاطبان جا باز خواهد کرد چون خروجی کارش بر جان شنونده مینشیند.
*در این صورت مفهوم هنر برای هنر پیش میآید. با این توضیح، خواننده نباید به مارکت موسیقی توجه کند؟
کسب درآمد از موسیقی به هیچ عنوان اتفاق بدی نیست. بسیاری از موزیسینها منبع درآمدی به جز موسیقی ندارند و شاید انجام هر نوع فعالیت اقتصادی خارج از حیطه موسیقی تمرکز آنان را برای ارائه آثاری باکیفیت از بین ببرد، اما اگر قرار باشد خواننده فقط و فقط به کسب درآمد بیشتر و ثروتاندوزی از طریق انتشار آلبوم یا برگزاری کنسرتهای متعدد بیندیشد، بعید است بتواند در مسیری که در پیش گرفته موفق شود چون موسیقی دقیقاً با قلب و روح انسان سروکار دارد. اگر مخاطب متوجه ذرهای ناخالصی در اثر شود، ناخودآگاه آن را پس خواهد زد. هرچند چهرههای زیادی توانستند با این تفکر در مارکت موسیقی موفق شوند، اما عمر هنری و ماندگاریشان در حافظه تاریخی مردم دراز نبوده و نیست.
خوانندگان بسیاری را چه در ایران و چه در خارج از کشور میتوان مثال زد که در مقطعی بسیار خوش درخشیدند و درآمد بسیار خوبی هم کسب کردند، اما همچون شهابسنگ بعد از مدتی کوتاه ناپدید شدند. خواننده باید راه خودش را به قلب مردم پیدا کند. تحقق این هدف تلاش و کوشش بسیاری میطلبد و به اعتقاد من پیش از هر چیز به صداقت و خلوص نیت وابسته است.
*چه پارامترهایی را برای موفقیت خواننده در بازار کنونی موسیقی ایران لازم و تاثیرگذار میدانید؟
همانطور که گفتم باید بسیار تلاش کرد و البته صبور بود. این نکته هم بسیار مهم است که معنا و مفهوم موفقیت در نظر هر خوانندهای دقیقاً چیست. ممکن است فردی موفقیت را در شکستن رکورد فروش آلبوم ببیند یا برگزاری کنسرتهای متعدد و پُر شدن سالنها را هدف غایی خود بداند. هرچند ممکن است در زبان، همه از تلاش برای ماندگاری صحبت کنند، اما این اتفاق به آسانی رخ نمیدهد. اگر به نامهایی مانند فریدون فروغی، فرهاد مهراد و کورش یغمایی و در میان نسلهای بعدی به اسمهایی مثل ناصر عبداللهی و رضا صادقی نگاه کنیم، میبینیم ماندگاری نه در فروش آلبوم و برگزاری کنسرت که در یافتن راه نفوذ به قلب مردم است.
آثار هنرمندانی که نام بردم راه خود را از میان صدها و هزاران صدا به گوش و جان مخاطب پیدا کرده و حالا با وجود اینکه سالها از مرگ فرهاد مهراد و فریدون فروغی میگذرد و کورش یغمایی نیز به ندرت آلبوم میدهد و دهههاست کنسرتی برگزار نکرده، آثار قدیمی آنها همچنان شنیده میشود و حتی نوجوان و جوانهایی که از نظر سنی همدوره آنها به حساب نمیآیند و برخی از آنان در زمان خلق آثار این چهرههای اثرگذار به دنیا هم نیامده بودند با قطعات این خوانندگان ارتباط برقرار میکنند.
*فکر میکنید راز ماندگاری خوانندگانی چون «فرهاد مهراد»، «فریدون فروغی» و «کورش یغمایی» چیست؟
من خلوص نیت و صداقت را مهمترین شاخصه آثار این خوانندگان بزرگ میدانم. البته تمام این بزرگان بر دانش موسیقی نیز در سطح بسیار بالایی اشراف داشتند؛ نکتهای که متاسفانه در سالهای اخیر از سوی بخش قابل توجهی از خوانندگان نادیده گرفته میشود. بسیاری فکر میکنند به صرف داشتن صدایی خوب میتوانند در دنیای موسیقی موفق شوند. صدای خوب شرطی لازم است، اما کافی نیست. چه بسیار خوانندگان خوشصدایی بودند و حتی هستند که آثارشان مورد توجه قرار نگرفته است، کمااینکه امروز با وجود دستگاههای پیشرفته موسیقی امکان «تیون» کردن صدا وجود دارد و میتوان فالشی صدای خواننده را هم گرفت، اما اگر خواننده از دانش موسیقی برخوردار و بر زوایای مختلف این عرصه مسلط باشد، میتواند قطعاتی ماندگار خلق کند.
اینجاست که بحث شناخت و درک عمیق شعر، آموزش و تمرین مداوم و انتخاب درست ملودی به میان میآید. نمونههای بسیاری در تاریخ موسیقی پاپ ایران با تشکیل مثلثها و مربعهایی طلایی، قطعاتی فراموشنشدنی خلق کردند که آثارشان بعد از گذشت دههها همچنان تازه و شنیدنی است. به باور من، ترکیب درست خواننده، ترانهسرا، آهنگساز و تنظیمکننده، کیفیت یک اثر را تضمین میکند.
*شما چه مسیری را طی کردید تا به امروز رسیدید؟
من این شانس را داشتم که در خانوادهای مأنوس با موسیقی متولد شوم. پدربزرگ و پدرم مؤذن بودند و مادربزرگم لالاییهای بسیار گوشنوازی میخواند که هنوز در خاطرم هست. برادرم «عبدالعزیز» هم که امروز یکی از خوانندگان شناختهشده موسیقی جنوب به شمار میرود تاثیر عمیقی بر من گذاشت و زمینهساز حضور و فعالیت حرفهایام در موسیقی شد. من از کودکی با موسیقی انس گرفتم و با حضور در کلاسهای استادان ساز و آواز و آموزشها و کمکهای برادرم روزبهروز به آموختههایم اضافه کردم. هیچوقت برای موفقیت در موسیقی عجله نکردم و هرچند حدود 20 سال است همدمی جز موسیقی ندارم و از کودکی هدفی به جز خوانندگی در سطوح حرفهای نداشتم، اما میدانستم باید پلهپله بالا بروم چراکه موفقیت یکشبه عمری طولانی نخواهد داشت.
*از ناصر عبداللهی و رضا صادقی نام بردید؛ 2 خوانندهای که مانند شما اهل هرمزگان هستند. آینده خود را به عنوان خوانندهای جنوبی چگونه تصور میکنید؟
انسان به صورت فطری و ذاتی بلندپرواز است و به هر نقطهای برسد رویای رسیدن به نقطهای بالاتر را در سر میپروراند. من هم درست مثل تمامی انسانها رویاهای بزرگی دارم. البته بر این باورم که هر رویایی با تلاش خستگیناپذیر و امیدواری در دسترس خواهد بود. اگر بیوقفه بکوشیم و ناامید نشویم، رویا در قالب هدف تعریف میشود و هدف هم با برنامهریزی و تلاش فاصلهای تا واقعیت نخواهد داشت. همانطور که پیشتر گفتم عجول نیستم، اما رسیدن به جایگاه خوانندگان محبوبی مثل مرحوم ناصر عبداللهی آرزوی هر خوانندهای است. خوشحالم و به خود میبالم که همچون بسیاری از چهرههای اثرگذار موسیقی در ایران زاده جنوب ایرانم. میبینیم و میشنویم مردم هنوز از «ناصریا» یاد میکنند و با «مشکی» به یاد رضا صادقی میافتند. من هم سعی کردهام خلوص نیت و صداقت را سرلوحه کارم قرار دهم و از مسیری که برای خود ترسیم کردهام خارج نشوم.
*از راهی که تاکنون در آن گام برداشتهاید راضی هستید؟
هر مسیری فراز و فرودهایی دارد، اما نکته مهم این است که انسان در لحظه بهترین تصمیم را بگیرد. قضاوت اتفاقات گذشته کار آسانی است، منتها باید دید آیا در لحظه اتخاذ تصمیم تمام جوانب را سنجیدهایم و بهترین تصمیم ممکن را گرفتهایم یا خیر. اگر این اتفاق رخ داده باشد، مهم نیست در آینده چه نگاهی به آن داشته باشیم و تصمیمی را که در گذشته گرفتهایم اشتباه بدانیم یا درست. من مسیر پرپیچوخم و دشواری را پیمودم تا به جایگاه امروز برسم. در شهر بندر خمیر استان هرمزگان به دنیا آمدم؛ شهری که بیش از هزار و 300 کیلومتر تا تهران فاصله دارد، اما هدفهایم به قدری برایم مهم بودند که رنج غربت و دوری از خانواده را به جان خریدم و دل به دریا زدم. شاید اگر هر آدم دیگری جای من بود، در برخورد با موانع بزرگ کم میآورد و به خانه برمیگشت، ولی من ناامید نشدم. طعم سختیها را چشیدم و بارها نه شنیدم، اما میدانستم سرانجام روزی نتیجه زحماتم را خواهم گرفت.
*در کارنامه هنریتان کدام اثر را دارای شاخصههای ماندگاری میدانید؟
راستش تا به امروز هیچگاه اثری سفارشی نخواندهام و تکتک قطعاتم را با تمام احساسم اجرا کردهام و خوشبختانه بازخوردهای مثبت و محبت مردم نشان میدهد مسیر درستی را طی میکنم. «ساحل»، «دل عاشق»، «دو تا دل» و «زمین دورت بگرده» قطعاتی بودند که در سال جدید با صدای من منتشر شدند و خدا را شکر با استقبال بخش مهمی از هموطنانم مواجه شدند. همیشه سعی کردهام به کمک دوستان توانمند و خوشذوق به خلق آثار هنری بپردازم.
از ترانهسراها، آهنگسازان و تنظیمکنندههای شناختهشده و امتحان پسدادهای کمک گرفتم و فکر میکنم نتیجه همکاری با آنان نیز خوشایند بوده است. همچنین حضور تهیهکننده و مشاوره هوشمند را بسیار ضروری میدانم. من این افتخار را پیدا کردم که با آقای محمد خردمند آشنا شوم؛ مردی که حضورش در مسیر زندگی من سبب شد کارهایی را در عالم موسیقی انجام دهم که روزگاری برایم آرزوهای دور و درازی به حساب میآمد.
دیدگاه تان را بنویسید