«حمزه یگانه» آهنگساز، نوازنده و مدرس موسیقی:
کرونا کارهای ناتمام ما را تمام کرد/ داستان مجوز در هیچجای دنیا معنا ندارد
«حمزه یگانه» آهنگساز و نوازنده موسیقی گفت: بابت خودم و دوستانم میتوانم بگویم که ما در ایام کرونا به صورت شخصی خیلی به خودمان فکر کردیم و کارهای ناتماممان را تمام کردیم.
اعتمادآنلاین| «حمزه یگانه» آهنگساز، نوازنده و مدرس موسیقی است. او از سن 11 سالگی یادگیری پیانو را زیر نظر «وحید یگانه» آغاز کرد، اما از آنجایی که علاقهاش بیشتر به درامز و گیتار بود بعد از چندماه این ساز را رها کرد و مجدداً در 17 سالگی به صورت جدی پیانوی کلاسیک را از استادانی چون «گاگیک بابائیان» و «رافائل میناسکانیان» آموخت.
او از سال 79 سبک پیانوی «جز» را شروع کرد و همزمان با آن وارد دنیای آهنگسازی شد.
یگانه یکی از جزیستهاییست که علاوه بر فعالیتهای مستقل به عنوان نوازنده و آهنگساز، با خوانندگان و گروههای مختلف همکاری داشته است.
این آهنگساز اواسط دهه هشتاد به اتفاق ماهان میرعرب، علی بیرنگ، امین طاهری و دارا دارایی گروه «آبرنگ» را تشکیل داد که نام این گروه بعدها به «نایما» تغییر کرد.
همچنین او در آنسامبل «پیتر سلیمانیپور»، پروژه آرین کشیشی و گروه آهیل به سرپرستی بابک صفرنژاد نوازندگی کرده است.
یگانه در حال حاضر یکی از اعضای گروه «داماهی» است. گروهی که سال 92 با تمرکز بر موسیقی فولک جنوب ایران فعالیت خودش را آغاز کرد و در بدو تأسیس این شانس را یافت تا همراه با پروژه سینمایی «دو-ر-می-فا-صلح» در جریان جام جهانی 2014 به برزیل سفر کند و قبل از بازی ایران و نیجریه در شهر کوریتیبا به روی استیج رسمی فیفا برود که در این شهر برپا بود.
پایاننامه یگانه درباره موسیقی بلوچستان است و به گفته خودش علاقهاش به این موسیقی و ساز بنجو دلیل انتخاب این موضوع بوده است.
یگانه تاکنون آلبومهایی به نامهای «کاهگل»، «آواره»، «هرروز» و «قالی ایرانی» را منتشر کرده است. آلبوم «قالی ایرانی» از جمله همکاریهای مشترک این آهنگساز با کاوه سروریان است.
این نوازنده که سال 95 برنده جایزه باربد برای آلبوم «کاهگل» شد در این مصاحبه از آلبوم جدیدش یعنی «فالها» گفت که تا دوماه آینده در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
در ادامه گفتوگوی ما را با «حمزه یگانه» در خصوص تاثیر کرونا بر دنیای موسیقی، آموزشهای آنلاین، کسب مجوز از ارشاد، موسیقی جز و فعالیتهای اخیرش میخوانید.
***
*نگاهتان به کرونا در مقایسه با روزهای ابتدایی شیوع این ویروس، چقدر تغییر کرده است. به طور کلی اقتصاد دنیا در چند ماه اخیر متاثر از کرونا بسیار آسیب دیده است. شما از منظر اقتصادی چقدر تحت تاثیر شیوع این ویروس قرار گرفتید؟
درآمد اصلی ما از راه کنسرت در گروه «داماهی» بود. جدا از آن در گروهها و آنسامبلهای دیگر اجراهایی داشتیم که از وقتی داستان کرونا پیش آمد تمام آنها قطع شد.
من فقط دو منبع درآمد دارم که یکی تدریس است و دیگری اجرای موسیقی، البته گاهی اوقات کارهای تنظیمی و آهنگسازی هم انجام میدهم، اما خیلی کم پیش میآید به این دلیل که این کار را سلیقهای انجام میدهم.
*بسیاری از اهالی هنر در این ایام به کلی فعالیت خودشان را متوقف کردهاند. آموزشگاهها تعطیل است، امکان برگزاری کنسرت با حضور مخاطبان از میان رفته و مدتی است کنسرتهای آنلاین هم برگزار نمیشود. به نظر شما هنرمندان به ویژه فعالان عرصه موسیقی راهی برای خروج از این وضعیت حداقل از نظر اقتصادی دارند؟
قرار بر این بود که با گروه «داماهی» اجرای آنلاینی داشته باشیم که گفتند مجوز نمیدهند. اما دو سه هفته پیش بخشنامهای آمد که گویا قرار است کنسرتهای آنلاین مجددا برگزار شوند اما متاسفانه فعلا خبری نیست.
در این شرایط یکی از راهها، برگزاری کلاسهای آنلاین است. من همیشه در آموزشگاهها تدریس حضوری داشتم و هرگز فکر نمیکردم برگزاری کلاسهای آنلاین امکانپذیر باشد، به این دلیل که معتقد بودم شاگرد باید سر کلاس باشد تا بتوانیم تکنیکها را به صورت حضوری به او نشان بدهیم، اما بعد از بحران کرونا دیدم که اتفاقا از جهاتی آموزش آنلاین در سبک ما (جز) میتواند دقیقتر هم باشد.
در این سبک چون بخشی از آن حالت آهنگسازی و هارمونی دارد میتوان به صورت آنلاین و آفلاین، ویدئو ضبط کرد و برای هنرجو فرستاد. یکی دیگر از نکات مثبت دیگر موضوع این است که هنرجویان میتوانند ویدئوها را ذخیره و بعداً برای خودشان بازپخش و تکرار کنند.
اکنون خودم کلاسهای آنلاین را بیشتر از کلاسهای حضوری دوست دارم. چون علاوه بر سازهایم یکسری نت در خانه کنارم موجود است که میتوانم برای شاگردانم بفرستم. خوشبختانه در این ایام بچههای ایرانی که خارج از کشور یا در شهرستانهای ایران زندگی میکنند به من پیام دادند و از کلاسهای آنلاین بسیار استقبال کردند.
*جنگ جهانی اول و دوم به طور کلی در هنر اثرگذار بود و باعث تغییرات اساسی و بنیادی بسیاری شد. به نظر شما آیا هنر بعد از کرونا دستخوش تغییراتی در حد و اندازههای تغییر هنر بعد از جنگ جهانی اول و دوم خواهد شد؟
خیلی کلی نمیتوان نظر داد، اما از بابت خودم و دوستانم میتوانم بگویم که ما در این ایام به صورت شخصی خیلی به خودمان فکر کردیم و کارهای ناتماممان را تمام کردیم. برای مثال خودم کارهای ناتمامم را به پایان رساندم. از سوی دیگر مدتی بود سبک کلاسیک کار نمیکردم که در این مدت مجددا قطعات کلاسیکم را تمرین کردم.
با وجود اینکه کارهای گروهی ضعیفتر شد، اما از لحاظ شخصی قویتر شدیم. طبیعتا تمام این تفکرات و تمرینها بعد از کرونا از لحاظ کیفیت نوازندگی، آهنگسازی و ضبط کارها میتواند تاثیرگذار باشد.
همچنین در این ایام دوستان ارتباطات و همکاریهایی با نوازندههای خارجی به صورت آنلاین داشتند و کارهایی را ضبط کردند؛ تمام اینها تغییراتی است که کرونا با خود به همراه داشته است.
اتفاقا یکی از ایدههای ما هم در گروه داماهی همین است که آلبومی با همکاری تعدادی از نوازندههای خارجی کار کنیم.
*آیا اتفاق یا اقدامی را برنامهریزی کرده بودید که اکنون با وجود طولانی شدن شیوع این ویروس از انجامش ناامید شده باشید؟ اصلا برای آینده چه برنامههایی دارید؟
با گروه «داماهی» در ایران و خارج از کشور کنسرتهایی داشتیم که همگی لغو شدند. از سوی دیگر آلبومی داشتم که بعد از کرونا پیگیریاش سخت شد. این آلبوم قرار بود آذرماه سال پیش منتشر شود که سر یکسری از مسائل میسر نشد.
بعد از شیوع کرونا هم پیگیری یکسری مسائل مثل چاپخانه و کارهای تکثیر سیدی و … خیلی اذیت کرد. در نهایت آلبوم «هرروز» را به صورت دیجیتالی و آنلاین منتشر کردم، چون به هر حال هر سیدی، رونمایی میخواهد که بعد از اتمام این وضعیت قطعا این کار را خواهیم کرد.
*آیا تکآهنگ یا آلبومی در دست انتشار دارید؟
بله. جدیدا آلبوم جدیدی به نام «فالها» دارم که تا دو ماه آینده منتشر میشود. تمام کارهایش انجام شده ولی برای اینکه فاصلهای با آلبوم «هرروز» داشته باشد زمان انتشارش را به ماه بعد موکول کردهام.
*کمی درخصوص آلبوم جدیدتان «هرروز» توضیح بدهید. گویا نوازندگی اکثر سازها در این آلبوم برعهده خودتان بوده است. چرا از نوازندگان دیگر استفاده نکردید؟ ترسی ندارید به دلیل کثرت سازهایی که میزنید از شما انتقاد شود؟
عید دو سال پیش بود که تصمیم گرفتم آلبوم «هرروز» را منتشر کنم. چند سالی بود که به خاطر اجراهای مختلف و فعالیتهای جانبی که داشتم اصلا فکر آهنگسازی را نمیکردم و از این فضا بیرون آمده بودم.
زمانی که شروع به ضبط کارها کردم دیدم که همینطور پشت سر هم تراکهای جدید میآید. این آلبوم نکتهای داشت؛ همان لحظه که آهنگ را میساختم، از آنجایی که خودم نوازنده هم بودم شروع به ضبط کارها میکردم.
چون معمولا پروسه ضبط آلبوم اینگونه است که شما در ذهنتان ایدهای دارید، بعد کمکم با نوازندههای دیگر این پروژه را تمرین میکنید و در نهایت کار در استودیو تمام میشود. در کل کارهای این آلبوم حدود دو یا سه ماه بیشتر طول نکشید.
در خصوص نوازندگی سازها هم باید بگویم که این آلبوم اینگونه پیش آمد. این موزیکها کمی شخصیتر، مدرنتر و تلفیقی از موسیقی الکترونیک و آکوستیک بودند، بنا بر این شد که تصمیم گرفتم خودم سازها را بزنم تا بتوانم آنچه در درونم هست را راحتتر پیاده کنم.
*تفاوت سبکی در پروژههای شخصی شما و کارهای گروهی چگونه است؟
بستگی دارد. کار گروهی میتواند آلبوم خودم باشد، پس من پیشنهادم را به نوازنده میدهم و جاهایی که راه دارد او را آزاد میگذارم تا اگر خواست بتواند در آن تغییری ایجاد کند، ولی اگر در گروه دیگری و با آهنگساز دیگری کار کنم، در خدمت آن آهنگساز هستم. مثلا اگر بگوید که شما باید دقیقا چنین چیزی را بگیرید، من همان کاری را که او بخواهد انجام میدهم، مگر اینکه مثلا آزادی بدهد و بگوید روی این هارمونیها آزادید و هرکاری دوست دارید بکنید، آنوقت داستان فرق میکند.
*دلیل اینکه «موسیقی بلوچستان» را برای پایاننامه دانشگاهتان انتخاب کردید چه بود؟
موسیقی بلوچستان، موسیقی تلفیقی و ترکیبی است. در این موسیقی ریتمهای هندی، آفریقایی و موسیقی ایرانی وجود دارد.
مثلا ساز بنجو که خودم هم آن را مینوازم؛ از سازهای بلوچستان است. البته این ساز در اصل، ریشهاش ژاپنی بوده که در بلوچستان به سبک خودشان، آن را تغییر میدهند و ساز تکنیکی که در خدمت موزیک است را میسازند.
من در آلبوم «هرروز» از این ساز استفاده کردم و لزومی ندارد که حتما در موسیقی بلوچی آن را به کار گرفت.
تفاوت سبکها را از لحاظ تئوری میدانم، اما در ذهن خودم محدودیت سبکی ندارم و هر موزیکی که گوش کنم و در ذهنم تاثیر بگذارد را ممکن است در آهنگهای خودم استفاده کنم.
در کل به دلیل تنوع و انواع ریتمهایی که در موسیقی بلوچستان وجود دارد به آن علاقهمند شدم و آن را انتخاب کردم.
*موسیقی «راک» و «جز» همیشه در کشور ما بحثبرانگیز بودهاند و مسئولان نیز نظر مثبتی درباره این دو سبک و زیرشاخههای آن ندارند. به نظرتان این سبک از دهه هفتاد تا کنون چه روندی را طی کرده و آیا در جایگاه خود قرار گرفته است؟
اصولا این مسئله به دلیل ناآگاهی از این سبک است. موزیک «جز» در همه جای دنیا شبیه موسیقی کلاسیک است و همان حالت را دارد. در تمام دانشگاههای دنیا هر کجا که سبک کلاسیک باشد در کنارش سبک «جز» هم وجود دارد و به عنوان سبکی جدی با قوانین خودش شناخته میشود، اما خیلیها فکر میکنند این سبک قواعدی ندارد و آزاد است و بسیاری آن را با سبک متال یکی میدانند. یکی از دلایل آن هم این است که شاید در صداوسیما توضیحی در این رابطه داده نشده و این موسیقی معرفی نشده است.
متاسفانه آگاهی در مورد این سبکها وجود ندارد وگرنه سبکی قدیمی است که به صورت استاندارد در همه جای دنیا در آمده و کار میشود.
*مشکلاتی که فعالان موسیقی «جز» و راک در کسب مجوز دارند، چیست؟
از بابت مجوز باید بگویم از آنجایی که موسیقی بیکلام کار میکنیم خیلی به مشکل نخوردهایم. اصولا بیشتر در کارهای باکلام و در بخش شعر با مشکل مواجه میشویم. ممکن است یکدفعه در کاری به کلمهای که اصلا مشکلی ندارد، گیر بدهند و بگویند حق ندارید از این کلمه استفاده کنید.
شما فرض کنید ما آهنگ را ساختهایم، همه چیز کار را ضبط و کلی هزینه کردهایم بعد یکدفعه میگویند این کلمه را عوض کنید. آنوقت تمام کار ما و معنای آن اثر از بین میرود.
در کل پروسه مجوز شعر است که کمی طول میکشد وگرنه مجوز آهنگ بیکلام از آنجایی که به صورت آنلاین در آمده راحتتر و سریعتر شده است.
قبلا برای مجوز آهنگ بیکلام باید به ارشاد، کتابخانه ملی و… میرفتیم، اما اکنون به صورت آنلاین درآمده و کار ما را راحتتر کرده است. وقتی موزیکها را آپلود کنیم، بعد از مدتی مجوز کار را میدهند. فقط مشکلی که وجود دارد این است که ما باید از طریق شرکتی، مجوز را بگیریم، یعنی من بعد از این همه سال به عنوان یک آهنگساز حق ندارم خودم برای کارم به صورت مستقیم مجوز بگیرم؟ این موضوع باعث میشود بعضی از شرکتها ما را معطل کنند و پولهای زیادی برای مجوز از ما بخواهند. من فکر میکنم این کار درستی نیست و دلیلش را نیز نمیدانم!
«سینگل تراک» را میتوانیم خودمان مجوز بگیریم، اما برای آلبوم نمیتوانیم اقدام کنیم. البته این را هم اضافه کنم خوشبختانه دوستم هاتف منتظری تمام این کارها را برای من انجام میدهد.
در کل داستان مجوز در هیچجای دنیا معنا ندارد. خیلی وقتها میگویند این موزیک بد یا خوب است. من اگر چیزی هم بلد نباشم میتوانم آن را ضبط و آپلود کنم. این مخاطب است که تصمیم میگیرد موسیقی من چگونه است. ممکن است در این بین ایدههای جدیدی هم ارائه شود و مخاطب خودش را پیدا کند.
متاسفانه در ایران این مسئله وجود ندارد و به عقیده من یکی از دلایلی که موسیقی ما رشد نمیکند همین موضوع است.
منبع: موسیقی کوک
دیدگاه تان را بنویسید