کد خبر: 454656
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۶ ۱۴:۳۰:۰۲
| |

اصغر رفیعی‌جم در یادداشتی نوشت:

عاشقانه با «بهرام بیضایی» کار کردم

اصغر رفیعی‌جم در یادداشتی نوشت: سال‌ها با تفکر و اندیشه او زندگی کردم. هر روز که سر صحنه می‌آمد، عاشقانه با او کار می‌کردم نه فقط کار که درکش می‌کردم و تمام تلاشم این بود به آنچه در ذهن دارد برسد و خودش هم می‌دانست که چقدر به او علاقه‌مندم.

عاشقانه با «بهرام بیضایی» کار کردم
کد خبر: 454656
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۶ ۱۴:۳۰:۰۲

اعتمادآنلاین| اصغر رفیعی‌جم در یادداشتی نوشت: معتقدم به هیچ روی نمی‌توانیم از اهمیت بیضایی بگوییم و این کارگردان در وصف و واژه‌های ما نمی‌گنجد، بارها گفته‌ام باز می‌گویم، دانش و آگاهی او حکم دانشگاهی را داشت که ما به سادگی آن را از دست دادیم.

متاثرم و متاسفم که ایشان از ایران رفتند و ‌ای کاش تلاش می‌کردند تا او در کنارمان بماند و سالیان سال برایمان فیلم بسازد و بنویسد و اثر خلق کند.

برای اینکه نوع و نحوه فیلم ساختن او با دیگر فیلم‌هایی که امروز در سینمای ایران ساخته می‌شود، فرق دارد و اصلا قابل قیاس نیست.

فیلم‌هایی که ما امروز در سینمای ایران می‌بینیم بسیار نازل و سطحی است که شعور مخاطب را هدف قرار داده‌‌اند و تعدادی افراد هم هستند که پشت سر هم فیلم و سریال می‌سازند و مدام از این پروژه به پروژه دیگر کار می‌کنند ولی متاسفانه انسان‌های بی‌نظیری همچون بهرام بیضایی که در راس و قله فیلمسازی و سینمای این کشور هستند، نمی‌توانند کار کنند.

دانشی که بهرام بیضایی از سینما دارد و آن شناختی که از ساختار فیلم دارد، شگفت‌انگیز و منحصر به‌فرد است. او نه تنها در بحث کارگردانی که تکنیک را خوب می‌شناسد.

از تدوین و مقوله نگارش فیلمنامه و نمایشنامه گرفته تا موسیقی، تصویر و میزانسن نه تنها به تمام اجزا و عناصر فیلم آشناست که آن را خوب تجزیه و تحلیل می‌کند. شخصیت‌های داستانش هنوز به فیلم تبدیل نشده، دنیای استثنایی دارند. واو به واو دیالوگ‌هایش در فیلم معنا و مفهوم خاصی دارد.

فیلمنامه‌های بیضایی را فقط خودش باید بسازد شاید دیگران تلاش کنند و بتوانند قصه‌های او را به تصویر نزدیک کنند اما تنها به 20 درصد از ذهنیت و اندیشه بیضایی نزدیک می‌شوند.

فقط خودش است که می‌تواند کاراکترهای فیلمنامه‌هایش را پردازش و تجزیه و تحلیل کند. واقعا می‌گویم با رفتن او ما از داشتن آدمی خردمند و آگاه محروم شدیم. ‌ای کاش در میان ما بود و فیلم می‌ساخت تا علاقه‌مندان سینما از اطلاعات و دانش او بهره ببرند.

نزدیک به 10 سناریو با او قرارداد بستم تا شروع فیلمبرداری پیش رفتیم اما به مرحله فیلمبرداری نرسیده متوقف شد(چه کسی رییس را کشت، لبه پرتگاه، مقصد، اشغال و...) فیلمنامه‌های ساخته نشده‌اش جهانی بود غیرقابل توصیف و متفاوت.

سال‌ها با تفکر و اندیشه او زندگی کردم. هر روز که سر صحنه می‌آمد، عاشقانه با او کار می‌کردم نه فقط کار که درکش می‌کردم و تمام تلاشم این بود به آنچه در ذهن دارد برسد و خودش هم می‌دانست که چقدر به او علاقه‌مندم.

مرد محترم و فرهیخته‌ای که هم با اخلاق بود و هم خوش قلب، هم فهمیده بود و هم به تمام معنا مودب. آرزو می‌کنم هر کجا هستند، سلامت باشند.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها