مجید اخشابی؛ خواننده موسیقی پاپ و آهنگساز:
رسانه ملی در تمامی ابعاد دچار نزول شده است
«مجید اخشابی» خواننده موسیقی پاپ و آهنگساز گفت: در یک جمله معتقدم کیفیت رسانه در تمامی پارامترهایش دچار نزول شده است.
اعتمادآنلاین| «مجید اخشابی» خواننده موسیقی پاپ، آهنگساز، تنظیمکننده و نوازنده سنتور است. او مدرک کارشناسی ارشد را در رشته موسیقی و دکترای پژوهش هنر را از دانشگاه هنر تهران دریافت کرده است.
این خواننده نامآشنا، از سال 1380 با خوانندگی در تیتراژ مجموعه تلویزیونی «گمگشته» به شهرت رسید و پسازآن با صدای خود به تیتراژ بسیاری از آثار مطرح تلویزیونی حال و هوای دیگری بخشید.
مجید اخشابی که از مهمترین خوانندگان نسل دومی موسیقی پاپ بعد از انقلاب به شمار میرود؛ خوانش تیتراژ مجموعههای پرمخاطبی ازجمله «همراز»، «عروج»، «مهتاب»، «محله بندهنواز»، «مسافری از هند»، «یک وجب خاک»، «خانهبهدوش»، «متهم گریخت» و… را بر عهده داشته است و آلبومهای «گمگشته»، «همراز» و «پریزاد» از معروفترین آثاری هستند که او روانه بازار موسیقی کشورمان کرده است.
اخشابی که توانسته ذائقه مخاطبان تلویزیونی را بشناسد و جای پای خود را در جریان پاپ کشور محکم کند؛ صاحبامتیاز و مدیرمسئول مرکز مهارتآموزی و آموزشگاه موسیقی «همراز» هم هست.
با این خواننده باسابقه به گفتوگو نشستهایم تا برایمان از حال و هوای موسیقی در روزهای عجیبوغریب کنونی بگوید.
او در این گفتوگو درباره اجرای کنسرتهای آنلاین گفت: «در این ایام بسیاری به کنسرتهای مجازی روی آوردند که ازنظر من جایی باز نکرد و نمیتوان نام کنسرت را روی آنها گذاشت. از همان ابتدا من از مخالفین این جریان بودم.» او این را هم گفت که پخش تصاویر از کنسرتی که همین حالا در حال برگزاری است یا چند دقیقه پیش یا چند سال پیش فرقی باهم ندارد و بهتر است این هزینهها را صرف موضوعات بهداشت و درمان کنند.
در ادامه گفتوگوی ما را با او را با محوریت تأثیر کرونا در دنیای موسیقی، اجرای کنسرتهای آنلاین، موسیقی نواحی و علت کمکاریاش میخوانید:
*این روزها گفتمان تمام دنیا در خصوص کروناست. این موضوع روی تمام مشاغل و حرف تأثیر گذاشته و دنیای موسیقی هم از آن بینصیب نمانده است. با توجه به اینکه شما مدیریت یک آموزشگاه موسیقی را هم بر عهده دارید، آیا میتوانید از تغییراتی که در این ایام در فعالیت فضاهای آموزشی موسیقی ایجاد شده، برایمان بگویید؟
شاید بشود گفت مهمترین نکتهای که در کرونا با آن مواجه شدیم این بود که این ویروس اجتماع را نشانه گرفت. همیشه به حضور در جامعه، میان مردم و خانواده تشویق میشدیم اما کرونا شرایطی را ایجاب کرد که همه به انزوا و فردیت کشیده شدند؛ از طرفی زندگی باید ادامه پیدا میکرد. بهتبع آن خیلی از مشاغل خودشان را با شرایط جدید و فاصلهگذاری اجتماعی آداپته کردند، موسیقی هم همینطور بود.
در بخش آموزش با تکیهبر فضای مجازی تا حدودی توانستیم تعطیلی کلاسها را جبران کنیم. روزهای ابتدایی شیوع این ویروس ما هم مانند همه مردم غافلگیر شدیم اما بعد کلاسهای آموزشگاه را بهصورت مجازی و آنلاین برگزار کردیم که خوشبختانه نتایج خوبی گرفتیم. با توجه به سهولتهایی که این روشها ایجاد کرد، پیشبینی من این است که مردم در آینده بازهم این روش را ادامه بدهند و بهصورت صددرصدی در اجتماع حضور نداشته باشند.
*بسیاری از اهالی هنر در این ایام بهکلی فعالیت خودشان را متوقف کردهاند. امکان برگزاری کنسرتها با حضور مخاطبان مدتهاست که ازمیانرفته، بااینوجود «کنسرتهای آنلاین» موردتوجه قرار گرفته است. نگاه شما به این اجراها چگونه است؟
کرونا در موسیقی رکود بسیاری را سبب شد. برنامههای لایو، صحنهای و کنسرتها لغو شدند و همانطور که شما گفتید بسیاری به کنسرتهای مجازی روی آوردند که البته ازنظر من جایی باز نکرد و نمیتوان نام کنسرت را روی آن گذاشت. از همان ابتدا من از مخالفین این جریان بودم. حتی به یاد دارم که در برنامه زنده رادیویی، گفتند فلان ارگان با برگزاری «کنسرتهای آنلاین» کار قشنگی انجام داده است. شاید انتظار داشتند که من حرفشان را تائید کنم اما چون مخالفت کردم و گفتم پخش تصاویر از کنسرتی که همین حالا در حال برگزاری است یا چند دقیقه پیش یا چند سال پیش چه فرقی باهم دارد و بهتر است این هزینهها را صرف موضوعات بهداشت و درمان کنید، برنامه را فوراً قطع کردند. این اتفاق خیلی برایم جالب بود.
درمجموع خیلی از مشاغل توانستند خودشان را با فضای نت و وب پیش ببرند، اما از نگاه من کنسرتها و اجراهای صحنهای نتوانستند پیوندی با این فضا برقرار کنند و از همین رو بسیاری از نوازندگان صحنههای لایو و زنده آسیبهای بسیاری دیدند و متأسفانه این شرایط همچنان ادامهدار است.
*شیوع کرونا و قرنطینه چه تأثیری درروند زندگی شخصی شما گذاشت؟ آیا خانهنشینی نکات مثبتی برای «مجید اخشابی» به همراه داشت؟
از جهاتی شاید برایم غنیمت بود چون در این فضای تنهایی و خلوت توانستم به مطالعاتم و تمام کارهایی که بارها نقشهاش را میکشیدم اما دغدغهها و مشغلهها نمیگذاشت، برسم. مثلا کارهای تحقیقاتی و علمیام را انجام دادم. خوشبختانه بخش نگارش چندین مقاله و کتاب آموزشی (آواز و سنتور) را که از قبل در دست انجام بود، در همین ایام تا حدودی پیش بردم.
نکته جالب دیگر این بود که در این ایام بیشتر به خودم و مراقبه برای سلامتی روی آوردم. حتی توجه به هنرهایی مانند آشپزی و علماندوزی در باب تغذیه سالم که همیشه برایمان مغفول بود و نادیده گرفته میشد، بیشتر مورد توجهم قرار گرفت.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که من و عدهای که همیشه مشغله دارند و از خانه فقط بهعنوان یک مکان برای استراحت استفاده میکنند در این ایام بیشتر به خانه و جایی که ساکنش هستیم، توجه میکنیم. اینها نکاتی است که بخش مهمی از زندگی روزمره ماست.
شاید یکی از نقایص زندگیهای شهری و صنعتی به این برگردد که انسانها اوقات فراغت، فکر کردن، انتخاب و با خود تنها بودن را ندارند. من فکر میکنم که کرونا اینها را برای جوامع شهری به ارمغان آورد و به ما یاد داد به ایمنی خودمان اتکا کنیم و مراقبههای بدنی و ذهنی بیشتری داشته باشیم. درنهایت باید بگویم که امیدوارم از این مشکل سریعتر عبور کنیم اما آموزههایی را که ناخودآگاه به آنها دست پیدا کردیم، حفظ کنیم.
*شما از سن کم وارد دنیای موسیقی شدید. سال 80 با خواندن تیتراژ سریال «گمگشته» توانستید قابلیت صدایتان را به شکل جدی نشان دهید و خودتان را به فضای هنری معرفی کنید. بسیار خواننده پرکاری بودید اما چندین سال است که «مجید اخشابی» کمکار شده است. دلیل این کمکاری چیست؟
به تعبیر نویسنده موردعلاقهام که میگوید: «تمام افراد به دنبال افسانهها و رؤیاهای شخصی خودشان هستند.» من هم به دنبال همان رؤیاهایم بودم. موسیقی بخشی از آن بود اما نه تمام آن. من باید در فرصت یکباره زندگیام تلاش میکردم تمام آنچه میخواستم را به دست بیاورم. همیشه علاقهمند بودم که در مرتبهها و زمینههای علمی و دانشگاهی تلاش خودم را به شکلی کامل انجام بدهم. تدریس در دانشگاه، به دست آوردن دستاوردهای علمی، مطالعات، تبیین روشها و راهکارهایی آموزشی، ارائه آثار موسیقایی و... جزو دستور کاری بود که باید انجام میدادم.
اینکه مثلاً بخواهم چندین ماه را فقط و فقط صرف خواندن یک تیتراژ بکنم فعلاً در برنامههایم نیست و در ایدهآلها و افسانههای شخصیام نمیگنجد. اما همچنان موسیقی را با جدیت هرچهتمامتر ادامه میدهم و هرچند ماه یکبار کاری جدید منتشر میکنم. بهعنوانمثال برای محرم امسال کار ویژهای خواندم یا قبلش برای عید نوروز، کادر درمان و حتی یک سریال شبانه طولانی. البته باید قبول کرد که تلویزیون و رسانه ملی ما هم دیگر آن برد سابق را ندارد. من کارهایم اگر بیشتر از قبل نشده باشد کمتر نشده اما متأسفانه تلویزیون فراگیری و نفوذش را از دست داده است.
*مجید اخشابی تیتراژهای بسیاری برای سریالهای خاطرهانگیزی خوانده است. نظر شما درباره موسیقی تیتراژ حال حاضر صداوسیما چیست؟ چه نمرهای به آن میدهید؟
به حمد پروردگار، فعالیتهای چندین ساله در رسانه تجربیات خیلی خوبی را برای من به ارمغان آورد که خوشبختانه همین موضوع باعث شد تا آثار ماندگاری در ذهن مردم شکل بگیرد. بدون شک کارهای جدید، ماندگاری سابق و آن تطبیق لازم را ندارند و بلافاصله همچون برق و باد فراموش میشوند. مثلا من همیشه در ایام ماه مبارک رمضان تلاش میکردم تا کارهایی را انتخاب کنم که جنبههای معرفتی و آیینی داشته باشند. اما حالا کارها بر اساس لایک و مخاطبان فضای مجازی انتخاب میشوند.
تهیهکنندهها صرفاً به طمع اینکه خوانندهای دنبال کنندههای بالا و یا لایک بیشتری دریافت میکند، دست به انتخاب میزنند و سریالها به این خاطر که دستاویز چنین مسائلی شدهاند هرگز ماندگاری نخواهند داشت. باید بپذیریم کار کردن در تلویزیون فضای مخصوص به خودش را دارد. الزاما اینطور نیست که شخصی اگر در فضای مجازی کارش گرفته است، حالا بتواند کاری در قالب تلویزیون هم انجام بدهد.
بههرحال اینها مشکلاتی است که تهیهکنندهها و مسئولین تلویزیون با آنها دستبهگریبان هستند. درنهایت درباره پرسش شما در یک جمله معتقدم کیفیت رسانه در تمامی پارامترهایش دچار نزول شده است.
*مجید اخشابی کیفیت سریالهای امروز را چطور میبیند؟
کیفیت سریالها هم پایین آمده و آنقدر شبیه به هم ساخته میشوند که دیدن با ندیدنشان هیچ فرقی نمیکند. انگار که همه آنها با یک یا چند مغز محدود ساختهوپرداخته شده و از فیلتر خاصی رد میشوند. به نظرم همهچیز دستبهدست هم داده تا ما افول هنر و جاذبه را در رسانه شاهد باشیم. متاسفانه این مقوله بر همگان روشن است.
*آقای مجید اخشابی همانطور که خودتان هم اشاره کردید این روزها با سرعت فراوان و به طرز غیر قابل باور خوانندگان جوان بسیاری در سبکهای مختلف به جریان حرفهای و مارکت موسیقی معرفی میشوند؛ از نگاه برخی از صاحب نظران با وجود تولیدات عمده، کارهای بیمحتوایی به گوش مردم میرسد که به پیشرفت موسیقی و ادراک مخاطب کمکی نمیکند و مخرب است. اگر این نظر را درست بدانیم به باور شما دلیل این قضیه چیست؟
من همیشه یک مثلثی را در ذهنم ترسیم میکنم که یک سر آن مخاطبین یک سر آن هنرمندان و سر دیگرش مسئولین دستگاههای فرهنگی هستند. باورم این است که تمامی سه ضلع مثلث هنر را جدی نمیگیرند. برای مردم هنر یکچیز دمدستی است که فقط میخواهند لحظاتی از وقتشان را با آن پر کنند. یعنی در تمامی هنرها قانع به حداقلها شدهاند و بهیکبار مصرف بودن هرچیزی قناعت میکنند. مثلا یکبار فیلمی را میبینند یا آهنگی را گوش میدهند و دیگر سراغ آن نمیروند.
دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست. البته در این بین هنوز افرادی هستند که فیلمها و کاستهای موسیقیهای قدیمی را دارند و مثل چشمهایشان از آنها نگهداری میکنند. اما در کل اکثر مردم سهلنگر شدهاند، در این شرایط هنرمندان وقتی میبینند که مردم توقع زیادی ندارند و هر چیزی که ارائه بدهی توجهاتی را جلب میکند، پس نیازی به زحمت، تحصیل، آموزش و مشقت زیاد نمیبینند.
مثلا بچهای دو ساله میآید دو تا ملق میزند همه برایش دست میزنند و وقتی صدایی را از خودش درمیآورد همه میگویند بهبه و چهچه!! این هم میشود سیستم موسیقی ما. مسئولین دستگاه فرهنگی هیچ برنامه، مدیریت و علمی برای ساماندهی و کنترل این اوضاع ندارند. چون اکثر مسئولین صاحب تخصص در این زمینهها نیستند و صرفا فکر میکنند با داشتن یک مدرک مدیریت میتوانند کار فرهنگی را هم مدیریت کنند که متاسفانه اصلا همچنین طرز فکری صحیح و کارساز نیست. همین قضیه باعث شده تا این آشفتهبازار در هنر کشور فراگیر شود. من هیچ هنری را از دیگری برتر نمیدانم. متاسفانه وضع سینمای ما هم اصلا تعریفی ندارد. یعنی سینمایی نیست که بتوان به آن اتکا کرد و اعتباری برای آن قائل بود.
*اگر مجید اخشابی بخواهد با خوانندهای همکاری و همخوانی داشته باشید، آن خواننده چه کسی است؟
واقعیتش خیلی به کار مشترک خوانندهها اعتقادی ندارم. فکر هم نمیکنم که تا امروز کار مشترک خیلی قوی بیرون آمده باشد. به همین خاطر اصلا به این قضیه فکر نمیکنم.
*میدانم در ابتدا کارتان را با موسیقی سنتی آغاز کردید و بعد به سبک پاپ روی آوردید. دلیل این انتخاب چه بود؟
من موسیقی را در سن 8، 9 سالگی و با نواختن سنتور شروع کردم ولی بعدها من هم مانند خیلی از مخاطبین موسیقی سنتی به دنبال تنوع بودم؛ به همین خاطر فکر کردم که شاید یک فرم آواز خواندن خیلی جالب نباشد و بهتر میشود که در سبک سنتی تغییراتی ایجاد کرد و با یک بستهبندی جدیدی آن را ارائه داد. خلاصه تصمیم گرفتم تا در موسیقی پاپ فعالیت کنم و در کنارش از الحان موسیقی سنتی و دانشی که در این حوزه به دست آورده بودم، استفاده کنم.
این را هم بگویم که موسیقی من همیشه تلفیقی از موسیقی ایرانی بوده است و درست است که از موسیقی پاپ استفاده کردهام ولی لحن و حس و حال موسیقی غربی را نداشته و همیشه رد پای موسیقی ایرانی، محلی و مقامی در کارهایم بوده است.
*با توجه به اینکه مجید اخشابی اصالتی شمالی (شهسوار) دارد، در طول سالهای فعالیتش چقدر سعی در حفظ و اشاعه موسیقی مازنی داشته و البته هنوز هم دارد؟
همیشه توجه و علاقمندیام به موسیقی نواحی و فولکلور محفوظ بوده است. همین مسئله باعث شده که آثار متعددی را بر اساس لحنها و ملودیهای موسیقی فولکلور ارائه بدهم. درزمینه موسیقی مازندرانی هم چندین قطعه کار کردهام که خوشبختانه مورد توجه بسیار قرار گرفته است. برای مثال قطعه «آیههای صبح» که در فضای مجازی کاربران برای سلام و صبحبهخیر برای هم میفرستند. لحن اصلی این اثر، موسیقی مازندرانی است که آن را با موسیقی الکترونیک تلفیق کردهام.
از نگاه من، این ملودیها مانند نگینهای گرانقدری هستند که در پی سالیان دراز تصفیه و پیرایش شده و طی نسلها به گوش ما رسیدهاند.
در این میان البته موسیقی خراسان، جنوب، فارس، هند، عرب و… بارها مایه کارهای من قرار گرفتهاند و تا جایی که توانستم از موسیقی اقوام برای حفظ، اثبات زیبایی و به رخ کشیدن جایگاه ارزنده این نغمات در کارهایم استفاده کردهام.
باید بگویم که برای موسیقی خطه خودم «شهسوار» هنوز این توفیق را به دست نیاوردهام و نسبت به آن احساس دین میکنم.
در حقیقت نقشهها و فکرهایی در سر دارم که امیدوارم زودتر شرایطش محیا شود تا بتوانم ایدههایم را به مرحله اجرا برسانم.
منبع: روزنامه همدلی
دیدگاه تان را بنویسید