سامان صفاری، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
کرونا پایان سریال «خانه امن» را به کلی تغییر داد
سامان صفاری گفت: میتوانم به شما بگویم که کرونا سرنوشت و پایان سریال «خانه امن» را به کلی تغییر داد. خیلی از سفرها و بلیتها کنسل شد. شاید اگر کرونا نبود، برای کاراکتر من (پیام) اتفاقهای دیگری میافتاد.
اعتمادآنلاین| تبسم کشاورز- سامان صفاری، بازیگر سینما و تلویزیون که فارغالتحصیل رشته جهانگردی است، از سال 1386 یعنی زمانی که فقط 20 سال داشت وارد کلاسهای آزاد بازیگری شد.
صفاری پس از مدتها حضور در عرصه تئاتر، برای اولین بار در سال 1389 به پیشنهاد یکی از دوستانش در فیلم کوتاه «قیلوله» بازی کرد. اثری که جایزه بهترین فیلم آسیا را در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران از آن خود کرد. صفاری بعد از این تجربه با علیرضا امینی آشنا شد و به پیشنهاد او در سریال «سقوط آزاد» بازی کرد.
پس از آن، نرگس آبیار از او برای بازی در فیلم «شیار 143» در نقش یونس میرجلیلی دعوت به عمل آورد که باعث شد چهرهاش در کنار بازیگرانی همچون مریلا زارعی و گلاره عباسی شناختهتر شود.
سامان صفاری سپس با بازی در سریال «دلدادگان» به کارگردانی منوچهر هادی شهرت بیشتری به دست آورد تا اینکه این اواخر مجدداً برای سریال «خانه امن» مقابل دوربین رفت. سریالی که در زمان پخش از تلویزیون بنا بر ادعای صداوسیما، توانست رضایت 88.2 درصد از بینندگان را جلب کند.
صفاری در مورد آخرین تجربه تلویزیونیاش میگوید: مردم در ایام کرونا سریالها و فیلمهای خارجی بسیاری دیدهاند و سطح توقعشان بسیار بالا رفته است. خیلی از بینندگان مثل یک منتقد واقعی کارها را نگاه میکنند. روز اول که فیلمنامه را خواندم به آقای معظمی گفتم که این سریال بسیار پربیننده خواهد بود. به این دلیل که «خانه امن» واقعیت جامعه را به رخ میکشد.
در ادامه گفتوگوی اعتمادآنلاین را با سامان صفاری درباره تاثیر کرونا بر دنیای هنر، سریال «خانه امن» و... میخوانید.
***
*همانطور که میدانیم، این روزها گفتمان تمام دنیا راجع به کروناست. این موضوع بر تمام مشاغل تاثیر گذاشته، کمی از کار کردن در این شرایط و فعالیتهایتان در این ایام بگویید؟
کرونا پدیدهای بود که تمام جهان را درگیر خود کرد. اوایل این ویروس را خیلی جدی نمیگرفتیم و آن را مثل خیلی از ویروسهای دیگر که پیش از این آمده بود میدیدیم، اما از نگاه من کرونا تیر آخر سیاست بود.
به یاد دارم اواخر فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهربانو» به کارگردانی خانم بحرالعلومی بودیم که اعلام کردند کرونا به ایران آمده است. روزهای ابتدایی شیوع این ویروس من سر پروژه «خانه امن» بودم. این قضیه ما را هنگام ساخت این سریال بسیار اذیت کرد چراکه به راحتی ماسک و الکل پیدا نمیشد. و بعد قانونهایی وضع کردند، اینکه مثلاً هر کسی باید غذای خودش را بیاورد، تمام بچهها و عوامل به جز بازیگران باید از شیلد استفاده کنند و...
میتوانم به شما بگویم که کرونا سرنوشت و پایان سریال «خانه امن» را به کلی تغییر داد. خیلی از سفرها و بلیتها کنسل شد. شاید اگر کرونا نبود برای کاراکتر من (پیام) اتفاقهای دیگری میافتاد.
تمام کشورها با وجود شیوع کرونا فستیوالها را شروع کردهاند و توانستهاند یک راه دررو برای خودشان پیدا کنند؛ برای مثال خانوادههایی که ایمن هستند میتوانند سالنی را بگیرند، فیلم یا تئاتر تماشا کنند. اما در ایران کسانی که تصمیمگیری میکنند در وهله اول سینما و تئاتر را تعطیل کردند. افراد بسیاری از این حرفه امرارمعاش میکنند که با این اوصاف همگی آنها بیکار شدهاند. وقتی سینماها را تعطیل کنید سرمایهگذارها دیگر روی هیچ کاری سرمایهگذاری نمیکنند. در این بین هیچ راهکاری هم ندارند و هر تصمیمی که میگیرند اشتباه است. امیدوارم هرچه زودتر یک آدم خوشفکر بتواند راهحلی برای این شرایط پیدا کند. حضور مدیران حاذق که الان سر کار نیستند در این وضعیت میتوانست کمککننده باشد.
در کل میتوانم بگویم افرادی که هنر و سینما را جدی نمیگرفتند خودشان در ایام قرنطینه تمام کارشان این بود که فیلم و سریال تماشا کنند.
*سریال «خانه امن» بسیار پربیننده بود. چه شد که برای این سریال انتخاب شدید؟ و بازخوردهایی که بعد از بازی در آن گرفتید چگونه بود؟
زمانی که سریال «دلدادگان» را بازی کردم با واکنش و توجه خوب مردم مواجه شدم. آنجا بود که متوجه شدم چقدر مخاطب عام میتواند بر روند حرفهای یک هنرمند تاثیرگذار باشد. سپس ترجیح دادم که به سینما بازگردم و فیلمهای سینمایی «پارادایس»، «سامورایی در برلین» و «شهربانو» را کار کردم.
بعد از آن بازی در سریال «خانه امن» به من پیشنهاد شد. با خواندن فیلمنامه متوجه شدم شخصیت پیام یک شخصیت متفاوت با شخصیتهای دیگر سریال است. همه شخصیتها معقول بودند، اما این کاراکتر مشخص نبود که در ذهنش چه میگذرد. آیا تابان را دوست دارد؟ آیا میخواهد به نیروهای امنیتی کمک کند؟ آیا دوباره اشتباه میکند؟ و... کاراکتر پیام در سریال هم خلاف میکند، هم عاشق میشود و هم سیستم امنیتی را برای یک اشتباه بچگانه به خطر میاندازد.
برای نقشم در این سریال یکی 2 کار سینمایی را از دست دادم، اما اصلاً پشیمان نیستم چون فوقالعاده بازخوردهای مثبتی گرفتم. وقتی در فضای مجازی بازخوردها را میبینم برایم این حقیقت آشکار میشود که اتفاق خوبی برای کاراکتر پیام افتاده است.
از همان روز اول به آقای معظمی هم گفتم که این سریال بسیار پربیننده میشود. مردم در ایام کرونا سریالها و فیلمهای خارجی بسیاری دیدند و سطح توقعشان بسیار بالا رفت. حقیقتاً خیلی از بینندگان مثل یک منتقد واقعی کارها را نگاه میکنند. با وجود اینکه چند سریال دیگر هم در دوران قرنطینه پخش شد، هیچ کدام به اندازه «خانه امن» پربیننده نشد.
وجود کاراکترهای خاکستری و نشان دادن واقعیتهای جامعه نقطه عطف «خانه امن» بود. البته باید بگویم که کارگردانی، فیلمبرداری و تهیهکنندگی کار هم بسیار عالی بود و مجموع اینها کار خوبی شد که مردم دوست داشتند.
*شیوه انتخاب نقشها برایتان چگونه است؟
یک عبارت انگلیسی است که میگوید: google it. من در وهله اول، چه کسی را بشناسم چه نشناسم، گوگل میکنم. ابتدا رزومه کارگردان، تهیهکننده، صدابردار، گریمور و... را میخوانم و با اطلاعات زیاد وارد یک پروژه یا دفتر سینمایی میشوم. بعد از آن ارتباط با کارگردان، کاراکتر و فیلمنامه برایم اهمیت دارد. نداشتن شناخت از عوامل فیلمی که قرار است در آن کار کنی ضعف بزرگی برای بازیگر محسوب میشود.
من نزدیک به دهه 70 متولد شدهام و طبیعتاً نحوه انتخاب نقشها و کارهایی که میکنم با یک بازیگر دهه 40 متفاوت است و واقعیت این است که نسل من با نسل آنها بسیار فرق دارد.
*شما هم در سینما فعالیت میکنید هم در تلویزیون. بیشتر به کار کردن در تلویزیون علاقهمند هستید یا اینکه قصد دارید به طور موازی با بازی در سینما آن را پیش ببرید؟
از نگاه من هر کسی که برای خودش مرزبندی به وجود بیاورد آینده خودش را محدود میکند. در حال حاضر سلبریتیهای ما در سریالها بازی میکنند. چه فرقی میکند سریال نمایش خانگی باشد یا سریال نمایش فضایی. در هر صورت همگی یکی هستند. این مرزبندیها را متوجه نمیشوم.
من همزمان در سینما، تلویزیون و تئاتر کار میکنم. هر سال یکی 2 کار سینمایی دارم که خوشبختانه همه کارهایم جزو فیلمهای پرفروش در زمان خودشان بودهاند. مطمئنم که همین اتفاق برای فیلم «شهربانو» هم خواهد افتاد.
همچنین «قشاع» آخرین کار تئاتری بود که برایش به روی صحنه رفتم و آن هم بسیار پرمخاطب بود. در کل چه اتفاقی خوشحالکنندهتر از این میتواند باشد که مردم تو را ببینند؟ ما هدفمان از کار کردن سرگرمی مردم است. اینکه در کاری بازی کنیم و اتفاقی از لحاظ بیننده برایش نیفتد چه فایدهای دارد؟ شما باید در جامعه تاثیرگذار باشید؛ مثلاً اگر فوتبالیست میشوید، باید در جامعه اثرگذار باشید. فوتبالیستهای بسیاری آمدهاند و بیصدا رفتهاند، اما شخصی مانند مارادونا بعد از مرگش هم همچنان ادامهدار و جاودانه است.
*در آخر اگر حرفی مانده سراپا گوشم.
در آخر این را میخواهم بگویم که اگر من کار میکنم و کارهایم دیده میشود، دلیلش انتخابها و نقشهای کوچکی بوده که خیلی از همدورهایهای من باوری به آن نداشتهاند. الان نمیدانم آنها کجا هستند، دستکم میدانم که در کار بازیگری خیلی موفق نشدند. برای همنسلان خودم میگویم که بازی در یک پلان یا یک سکانس سینمایی میتواند شما را به نقشهای اصلی و مهمتر برساند. در کارهایتان خیلی مرزبندی نداشته باشید و در اوایل کار خیلی سلیقهای شروع نکنید. بازی کردن هر کاری میتواند به بازیگر و آینده کاریاش کمک کند.
دیدگاه تان را بنویسید