گزارش ۸۹ موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا منتشر شد:
اتحادیه کارکنان دولت در کشورهای منتخب
زمانی که صحبت از صندوقهای بازنشستگی به میان میآید، عموماً تنها گروه ذینفع که به ذهن خطور میکند بازنشستگانی است که برای مدت 30 سال (در برخی موارد، کمتر یا بیشتر از این مدت) در نهادها، سازمانها یا کارگاههایی مشغول به کار بوده و پس از دوره خدمت خود، حقوق و مزایای خود را از صندوق مربوطه دریافت میکنند.
اعتمادآنلاین| زمانی که صحبت از صندوقهای بازنشستگی به میان میآید، عموماً تنها گروه ذینفع که به ذهن خطور میکند بازنشستگانی است که برای مدت 30 سال (در برخی موارد، کمتر یا بیشتر از این مدت) در نهادها، سازمانها یا کارگاههایی مشغول به کار بوده و پس از دوره خدمت خود، حقوق و مزایای خود را از صندوق مربوطه دریافت میکنند.
دستکم در ایران، تجربه نشان میدهد که اغلبْ چنین برداشتی از صندوقهای بازنشستگی و مشترکان آن وجود دارد و این بازنشستگان هستند که صرفاً مشترک صندوقهای بازنشستگی محسوب میشوند.
نکته جالب این است که چنین برداشتی فقط در سطح جامعه وجود ندارد بلکه در سطح سازمان و مدیریت صندوقهای بازنشستگی و فراتر از آن در سطح دولت نیز وجود دارد.
با این حال، واضح است که شاغلینی که در تمام دوران کاری خود به صندوق بازنشستگی حقبیمه پرداخت میکنند، یکی از مشترکان اصلی صندوقهای بازنشستگی هستند.
شاغلین امروز مشترک صندوق، بازنشسته فردایند و از این رو تفاوتی در برخورداری و داشتن منافع مشترک با بازنشستگان ندارند. در حقیقت، این اندوختههای شاغلین است که در نهادی تحت عنوان صندوق یا سازمانهای بازنشستگی به امانت گذاشته میشود به این امید که با سرمایهگذاری و استفاده بهینه از آنها، سطح و کیفیت زندگی آنها در دوران بازنشستگی تنزل جدی پیدا نکند. اما، تا به امروز وضعیت به نحوی پیش رفته که در بسیاری موارد این بازنشستگان هستند که اقدام به مطالبهگری از دولتها و صندوقهای بازنشستگی میکنند.
ای بسا، اگر شاغلین مشترک به سرنوشت و شیوه مدیریت صندوقها و استفاده از ذخایر آنها در دوران اشتغال حساس و آگاه باشند، بسیاری از مشکلات در زمان بازنشستگی پیش نیاید، آنچنان که در سالهای اخیر شاهد مطالبههای آنها در قالب اعتراضات بودهایم.
از این رو، سوال این است که با وجودی که بازنشستگان و شاغلین هر دو مشترک صندوقهای بازنشستگی هستند چرا شاغلینِ مشترک به سرنوشت و شیوه مدیریت صندوقها و ذخایر آنها و مهمتر از آن، افزایش تعهدات صندوقها به بازنشستگان کمتوجه یا دستکم بیتوجه هستند و در ظاهر چنین به نظر میرسد که دوران اشتغال را بیارتباط با دوران بازنشستگی خود میدانند.
حساس کردن و آگاه کردن شاغلین مشترک صندوقهای بازنشستگی از وضعیت صندوقها به ویژه اداره منابع و مدیریت ذخایر آنها و تغییرات در ساز و کارهای پرداخت به بازنشستگان از جمله حقوق آنهاست، به همان نحوی که بازنشستگان چنین حقی برای خود متصور هستند.
این وضعیت در جمع کارکنان بخشها و دستگاههای دولتی ایران بیشتر به چشم میخورد؛ بهطوریکه کمتر کسی از این گروه بسیار متنوع و گسترده در کشور حتی اطلاع دقیقی از میزان حق بیمههای پرداختی سهم خود و کارفرما (دستگاه مربوط) طی دوران اشتغال به صندوقهای بازنشستگی مرتبط مطلع هستند، چه رسد به قواعد، قوانین، کارکردها، عملکرد و شیوههای حکمرانی صندوقها. بدیهی است، یکی از مهمترین شیوههای دستیابی به این مهم، علاوه بر رعایت اصل شفافیت و افشای اطلاعات از جانب صندوقهای بازنشستگی، تشکلها و انجمنهای رسمی متشکل از کارکنان دولت است.
با این مقدمه، گزارش حاضر نه در پی تحلیل دقیق کارکردها و عملکرد چنین تشکلهایی در سایر کشورها، که با هدف تاکید بر حضور و وجود این نهادها در بسیاری کشورها، علیالخصوص کشورهایی که از نظامهای بازنشستگی قدرتمندی برخوردارند، تدوین شده است.
در همین راستا، سعی شده که به اهداف، مزایا، تعهدات و ساختار سازمانی برخی از اتحادیههای کارکنان بخش دولتی و عمومی در این کشورها پرداخته شود.
بدیهی است، هدف از تشکیل اتحادیههای کارکنان در بخشهای مختلف، چانهزنی و مذاکره برای بهبود وضعیت منزلتی، معیشتی و رفاهی کارکنان است و امور مربوط به بازنشستگی آنها تنها بخشی از این مطالبات است.
با این حال، در مانیفست (مطالب این گزارش از سایت رسمی این اتحادیهها برگرفته شده است) همه این اتحادیهها ضرورتاً صحبتی از دوران بازنشستگی نشده است، اگرچه نتیجه بسیاری از پیشرفتها و بهبودها در دوران اشتغال کارکنان، خود را در دوران بازنشستگی نشان میدهد.
گزارش 89 موسسه صبا، توسط فرهاد بزرافکن، از گروه مطالعاتی رفاه و تأمین اجتماعی موسسه، تهیه شده است.
منبع: مهر
دیدگاه تان را بنویسید