«نگار خارکن»؛ نوازنده کمانچه و آهنگساز:
تکلیف موسیقی هنوز معلوم نیست
«نگار خارکن»؛ نوازنده کمانچه و آهنگساز گفت: بدبختانه هنوز تکلیف موسیقی را درست معلوم نکردهاند و هیچ کس نگفته که صدای زنان حرام است. میتوان درباره این قضیه از وکلا و فقها تحقیق کرد و در رابطه با این موضوع پرسید.
اعتمادآنلاین| «نگار خارکن»، نوازنده کمانچه و آهنگساز است. او در هنرستان موسیقی ساز کمانچه را زیر نظر استاد «هادی منتظری» فراگرفت و سپس با استادان دیگری از جمله «سعید فرجپوری» و «اردشیر کامکار» این ساز را ادامه داد.
خارکن از نوجوانی گروهنوازی را در کنسرتهای مختلف شروع کرد و سالها در گروهها و آلبومهای زیادی حضور داشت.
او سال 79 به مدت 6 سال در هنرستان موسیقی دختران به تدریس کمانچه پرداخت و یک سال هم در دانشگاه آزاد هنر و معماری تدریس کرد. این نوازنده به گفته خودش اکنون مدتی است بیش از آنکه در آنسامبلهای متعدد بنوازد، تمرکزش را روی آهنگسازی و کارهای انفرادی گذاشته است.
چندی پیش هم آلبوم «آن سیاهِ افسونکار» را منتشر کرد و اخیرا با همکاری «نازنین پدرثانی» آلبومِ «سبز در سبز» را به یاد زندهیاد «علیاصغر بهاری» روانه بازار کرده است.
خارکن، در گروههای موسیقی ایرانی «نهفت» به سرپرستی «جهانشاه صارمی»، گروه وصال به سرپرستی «ارژنگ سیفیزاده»، گروه همآوایان به سرپرستی «حسین علیزاده»، گروه همنوازان حصار به سرپرستى «على قمصرى» و خوانندگی «همایون شجریان»، گروه اشتیاق به خوانندگی «علیرضا قربانی»، گروه مولوی به سرپرستی «شهرام ناظری» و گروه شهناز به سرپرستی «مجید درخشانی» و آواز استاد «محمدرضا شجریان» نوازندگی کرده است. با او به گفتوگو نشستهایم تا درباره اوضاع و احوالش در این سال عجیب کرونایی بگوید:
*نگاهتان به کرونا در مقایسه با روزهای ابتدایی شیوع این ویروس به این معضل چقدر تغییر کرده است؟ اقتصاد دنیا در این چند ماهه متاثر از کرونا بسیار آسیب دیده است، شما از منظر اقتصادی چقدر تحت تاثیر شیوع این ویروس قرار گرفتید؟
تمام مشاغل از طریق این اپیدمی که در جهان وارد شد تحت تاثیر قرار گرفتند. در کار ما هم بسیاری از اجراها و کنسرتها لغو شدند.
البته من پیش از کرونا هم اجراهای زیادی نداشتم به این دلیل که زمانم را روی کارهای شخصی خودم، تمرین و تدریس گذاشته بودم و از آنجایی که نزدیک به هفت سال تجربه تدریسهای آنلاین را داشتم با این روش بیگانه نبودم؛ اما متوجه هستم که این پدیده کار بسیاری از همکارانم، خصوصا آنهایی را که شاگردان حضوری داشتند، دشوار کرده است.
این مسئله برای هنرآموز و هنرجو پدیده عجیب و غریبی است و برای عادت کردن نیاز به زمان دارد.کنسرتها و برنامههایی که من و دوستانم در ایران داشتیم همگی لغو شدند.از لحاظ معیشتی نمیتوانم نظری بدهم به این خاطره که ممکن است بعضی از موزیسینها معاششان را از راههای دیگری تامین کنند و موسیقی را فقط برای دل خودشان کار بکنند، به همین خاطر نمیتوان در مورد همه به یک شکل نظر داد.
البته باید به این گزینه اشاره کنم که وضع معیشت موزیسینها همیشه در ایران بد بوده است. از نگاه من این وضعیت خیلی ربطی به کرونا هم ندارد، متاسفانه اجراهای صحنهای در ایران خیلی خوشاقبال نیستند چرا که برای یک اجرا باید مدتها به دنبال مجوز باشیم.
*بسیاری از اهالی هنر در این ایام به کلی فعالیت خودشان را متوقف کردند، آموزشگاهها تعطیل است. امکان برگزاری کنسرت با حضور مخاطبان از میان رفته و مدتی است کنسرتهای آنلاین هم وضعیت مشخصی ندارند. به نظر شما هنرمندان به ویژه فعالان عرصه موسیقی راهی برای خروج از این وضعیت لااقل از نظر اقتصادی دارند؟
من نه دانشمند هستم و نه پزشک که بخواهم از نظر علمی به سوال شما پاسخ بدهم، اما با توجه به پیگیری اخبار این طور که مشخص است این اپیدمی حالا حالاها ادامه دارد و به دلیل این که اولین و آخرین اپیدمی نخواهد بود باید به پدیده کنسرت و تدریس آنلاین عادت کنیم و با توجه به شرایط موجود تدبیری بیندیشیم.
آموزش و برگزاری کنسرتهای آنلاین، خودش جای امید دارد. فکر میکنم که این حرکات ادامهدار خواهد بود یا ممکن است اجراها (با مخاطب کمتر) مجددا برگزار شود. در هر حال اجرا کنندهها به صحنه باز میگردند و راه حلش پیدا خواهد شد.البته این را باید بگویم شخصی که مولف است نیاز به خلوت و تنهایی دارد، فکر میکنم کرونا از این جهت برای افرادی که کار هنری میکردند بسیار مفید واقع شد. اما در کل بحث اصلی معیشت است که امیدوارم هر چه زودتر حل شود.
*آیا اتفاق یا رویدادی را برنامهریزی کرده بودید که اکنون با وجود طولانیشدن شیوع این ویروس از انجامش ناامید شده باشید؟
بله متاسفانه قرار بود کاری را با دوستان انجام بدهیم، اما هر وقت که برنامهریزی میکردیم با قرنطینهها مواجه میشدیم. در کل شرایط به شکلی پیش رفت که مجبور شدیم آن کار را کنسل کنیم.
به هر حال قرار گرفتن در این وضعیت برای هیچکس خوشایند نیست اما مسیر کاری من را خیلی تحت تاثیر خود قرار نداد، چرا که پیش از این هم من خودم را قرنطینه خانگی کرده بودم و مشغول انجام دادن کارهای انفرادیام بودم.
*آلبوم «سبز در سبز» را چند ماه پیش به یاد استاد علیاصغر بهاری منتشر کردید، کمی درباره این آلبوم توضیح دهید.
در واقع فرم و سیستم نوازندگی من در این آلبوم نسبت به آلبوم قبلیام «آن سیاهِ افسونکار» و کارهای گروهی که میکردم بسیار متفاوت است.
حدود 5-4 سال پیش احتیاج بسیاری دیدم که برای یادگیری دوباره و کلاسهای تحلیل ردیف، نزد استاد «داریوش طلایی» بروم. البته پیش از این در هنرستان نزد استادم «هادی منتظری» و اساتید دیگر آموزش دیده بودم اما دوست داشتم جدیتر و شخصیتر در این فرم کار بکنم.پ
به همین خاطر دورههایی را نزد استاد طلایی گذراندم و با گروهی که ایشان تشکیل داده بودند در بلژیک کنسرتی را برگزار کردیم. در طی تمریناتی که با ایشان داشتم استاد بسیار روی این مسئله تاکید داشتند که «کمانچه باید صدای کمانچه بدهد». در واقع یعنی صدای کمانچه استاد علی اصغر بهاری.
البته که پیش از این ساز؛ آثار استاد بهاری را به عنوان نوازنده کمانچه گوش میدادم، اما این مسئله باعث شد که بسیار ویژه به آن گوش کنم و آن فرم نوازندگی را کار کنم. حقیقتاً آلبوم «سبز در سبز» ادای دین من به استاد بهاری و نشان دادن تغییر فرم نوازندگی من است.
*همانطور که خودتان هم اشاره کردید، این روزها برخلاف گذشته که در گروههای بسیاری فعالیت داشتید بیشتر کارهایتان انفرادی شده و روی آهنگسازی تمرکز کردهاید، کمی در این خصوص توضیح دهید...
دقیقاً همینطور است که میگویید. من سالها در گروههای مختلف و خوبی نوازندگی کردم و تجربیات بسیاری را از دوستان و اساتیدم آموختم، اما اگر آدم بخواهد هنر و کار خودش را پیدا بکند باید مدتی تحت تاثیر کارهای دیگران نباشد و در خلوت خودش وقت بگذراند تا بتواند به فرم خاص خودش برسد. حقیقتا کار کردن در گروه دیگر مدنظرم نیست و کار کردن انفرادی برایم اهمیت دارد که نتیجهاش میشود آلبومهای موسیقی و یا کارهای انفرادی که در آینده منتشر خواهم کرد.
در حال حاضر مشغول آلبوم جدیدم هستم که به فرم خاص خودم خواهد بود، اما متاسفانه نمیتوانم مانیفستی درباره آن بگویم، چرا که در حال پخته شدن است، اتفاقا الان بیش از هر زمان دیگری مشغول کار کردن هستم، اما باید آن کار پخته شود تا بتوانم درباره آن صحبت کنم.
*کمی درباره استاد «محمدرضا شجریان»، همکاری با ایشان و پذیرفته شدن در گروه شهناز صحبت کنید.
در واقع همکاری من با گروه شهناز به سال 88 بر میگردد. پیش از گروه شهناز تمرینات ما با گروه «همنوازان حصار» به خوانندگی همایون شجریان در شرکت دلآواز برگزار میشد؛ گاهی در تمرینات استاد محمدرضا شجریان کارهای ما را میشنیدند.
یک روز آقای مجید درخشانی با من تماس گرفتند و گفتند که استاد شجریان مایل هستند در کنسرتی که قرار است در ایران برگزار شود با ما همکاری داشته باشید، کنسرتی که متاسفانه جلوی آن را گرفتند و تبدیل به تور کنسرتهای ایشان شد. به همین ترتیب وارد گروه استاد شجریان شدم که یکی از بهترین تجربیات زندگیام بود.
*شما سالهاست که نوازندگی میکنید. با توجه به حساسیتهایی که در این زمینه برای بانوان وجود دارد از چالشهایی که در این مسیر پیش روی شما بوده بگویید.
در این مسیر چالش بسیار است. در ایران جدیداً مد شده همه میگویند ما اولین نفر بودیم.
حقیقتا ما نمیتوانیم بگوییم که اولین نفر کیست، چون قبل از نسل ما هم کسانی بودهاند که جلوی کار کردن آنها را گرفتهاند. اتفاقا میتوان گفت ما جزو کسانی بودیم که توانستیم یک مقدار کار کنیم. متاسفانه این چالشها همیشه بوده است. یکی از بدترین اتفاقاتی که برای خانمهای نوازنده پیش میآید این است که کنسرتی را به خاطر حضور بانوان کنسل میکنند و بعد همکاران ما راضی میشوند بدون حضور خانمها به کنسرت ادامه بدهند. این یک اهانت بسیار بزرگ به بانوان است.
به یاد دارم با گروه «همنوازان حصار» و آقای همایون شجریان در تبریز کنسرتی داشتیم. تمام تمرینها را انجام داده بودیم و همگی در گروه نقشی داشتیم. وقتی خواستند گروه بدون ما روی صحنه برود، آقای شجریان پای ما ایستادند. ایشان میتوانستند مانند بسیاری از افراد دیگر بدون حضور ما به روی صحنه بروند، اما کل کنسرت را لغو کردند و گفتند که ما گروهمان را بیخود و بیجهت همراهان نیاوردهایم. حقیقتاً اگر من و خانم پارسدار به روی صحنه نمیرفتیم آن بخشی که مربوط به ما بود خالی میماند.
این قبیل از اتفاقات در برخی از گروههای دیگر هم برای من پیش آمده، اما متاسفانه همکارانمان حاضر شدند بدون حضور ما به روی صحنه بروند و این موضوع من را بارها ناراحت کرده است. این یک اهانت است و این سوال پیش میآید که آیا نوازنده را به خاطر جنسیتش آوردهاند که خیلی راحت حذفش میکنند یا برای نوازندگی و کارش؟ وقتی نوازنده را حذف میکنند، در واقع کل کار را حذف کردهاند.
همکاران آقا باید متوجه باشند وقتی که با یک خانمی کار میکنند آنها یک نوازندهاند. ما نمیتوانیم تفکیک کنیم و بگوییم ویولن مردان، ویولن زنان. یا بگوییم فلوت مردان، فلوت زنان. در تمام کشورهای دنیا زنان در کنار مردان ساز مینوازند.
بعد از انقلاب اتفاقی که افتاد و در واقع سوپاپی شد که با آن صدای اعتراض خانمها را کم بکنند، اجرای کنسرتهایی زنانه، مخصوص خانمها بود. کنسرتهایی بدون حضور عکاس و خبرنگار که ضربه بسیار سنگینی به موسیقی زد.
این موضوع که خانمها مجبور باشند فقط برای خانمها اجرا داشته باشند خودش توهین بزرگی است. این مسائل باعث شدند که کار برای ما بسیار سختتر شود، البته این را هم بگویم که این شرایط برای خوانندگان دشوارتر از نوازندگان است. از نگاه من در این شرایط مردهای جامعه ما، نباید بانوان را تنها بگذارند کمااینکه اگر این کار را بکنند به خودشان ضربه زدهاند.
طبیعتا مخاطبان از دیدن گروه موسیقی که فقط مردان در آن حضور داشته باشند لذت نمیبرند. مثل اینکه شما بخواهید در سینما فیلمی را تماشا کنید که تمام بازیگران آن فقط مرد هستند، قطعاً حالت خوشایندی برایتان ندارد.
این کارها باعث میشود که کل جامعه از یک روحیه لطیف و زنانه محروم شوند.
*فکر میکنید خود موزیسینها در این قضیه چقدر مقصرند؟
یکی از مسائلی که در دنیای موسیقی وجود دارد این است که موزیسینها اتحادشان را در مسائلی مانند داستانهای فضای مجازی که بها و ارزشی ندارد خرج میکنند، اما برای موضوعات مهمی مانند حذف نوازندگان و خوانندگان خانم در طی این سالها کاری نکردهاند.
بدبختانه هنوز تکلیف موسیقی را درست معلوم نکردهاند و هیچ کس نگفته که صدای زنان حرام است. میتوان درباره این قضیه از وکلا و فقها تحقیق کرد و در رابطه با این موضوع پرسید. خود موزیسینها متاسفانه پیگیر این داستان نشدهاند و به این مسئله کفایت کردند که بانوان فقط برای بانوان کنسرت بگذارند. این مسئله اصلا خوب نیست چرا که بانوان خواننده نیمی از مخاطبان خود را از دست دادهاند و به این علت که در این کنسرتها خبرنگاران حضور ندارند کسی متوجه نمیشود چه اتفاقی در این اجراها افتاده است.
همین اتفاقات موجب میشود که این کنسرتها از نظر بار هنری افول کنند و مورد محک و نقد قرار نگیرند. در این بین بعضی از خوانندگان خانم در کشورهای دیگر برای مخاطبین بیشتری آزادانهتر میخوانند اما طبیعتا آن خوانندهها هم دوست دارند بتوانند برای مخاطبین و مردم کشور خودشان بخوانند.
*خواسته شما برای بانوان هنرمند در ایران چیست؟
متاسفانه خیلی از کارهایی که ما بانوان انجام دادیم زیر بار جنسیتمان گم شد. معتقدم که خانمهای خواننده و نوازنده باید در کارشان وزن داشته باشند. در مملکت ما چه در حال حاضر چه در گذشته اوضاع موسیقی آنچنان تعریفی نداشته است، برای مثال اگر به تاریخ دوره صفویه نگاهی بیندازید متوجه میشوید شرایط حتی از حالا هم بدتر بوده است و آقایان به راحتی نمیتوانستند کار موسیقی انجام بدهند چه برسد به بانوان.
اما در همان زمان هم میبینیم با وجود خفقان، اسمها و اشخاصی ماندگار شدهاند که در تاریکترین لحظات تاریخ مرارت کشیدهاند و فارغ از جنسیت تلاش کردهاند تا بهترین کار را ارائه بدهند. مانند بانو «قمرالملوک وزیری» که یکی از برجستهترین این افراد بوده است. در آخر باید بگویم امیدوارم در جامعه ما هنرمندان خانم به گونهای کار کنند که نتوان آنها را نادیده گرفت.
منبع: روزنامه همدلی
دیدگاه تان را بنویسید