به بهانه پخش ناموفق «روزهای ابدی» و شروع سریال «جلال۲»:
تلاشهای ناکام تلویزیون در ساخت سریالهای انقلابی
تجربه ناموفق ساخت سریال «روزهای ابدی» نشان داد تلویزیون هنوز راه زیادی برای رسیدن به یک فرم دقیق در ساخت سریالهای تاریخی با محوریت انقلاب اسلامی فاصله زیادی دارد.
اعتمادآنلاین| ساخت سریالهایی با محوریت رخدادهای انقلاب اسلامی همواره جزو رویکردهای تلویزیون در دهههای مختلف بوده است.
سریالهایی که با لحنهای جدی و طنز وقایع و فعالیتهایی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی میشود را به تصویر کشیده و تلاش کردند با شیوههای مختلف تفسیر و تحلیل خود را از این رخداد ارائه دهند.
تحلیلهایی که گاه با واقعیت رخ داده فرسنگها فاصله داشته و یا به دلیلعدم درک فضای انقلاب به اثری ضد خودش تبدیل شده است. در چند سال گذشته تمرکز تلویزیون بر ساخت سریالهای انقلابی بیشتر از گذشته شده است و در جدیدترین اثر قابل عرضه این شبها سریال «جلال2» به کارگردانی حسن نجفی روی آنتن شبکه یک سیما رفته است.
سریال «جلال» درامی اجتماعی از رخدادهای اجتماعی و روزهای انقلاب اسلامی در سالهای منتهی به 29 بهمن 56 در آذربایجان شرقی بود که حالا فصل دوم این مجموعه روی آنتن رفته است.
سریال «جلال 2» روایتگر برههای خاص از تاریخ معاصر است و در این فصل قیام مردم تبریز تا پیروزی انقلاب اسلامی و آزادسازی سوسنگرد روایت میشود.
عمار تفتی، حمیرا ریاضی، همایون ارشادی، هادی افتخارزاده، ناصر هاشمی، مهران رجبی، رضا آبپاک، فاطمه شکری، سناپور سعیدی، حامد منافی و کامیار شکیبایی از جمله بازیگران این مجموعه هستند که به تهیهکنندگی علیرضا جلالی و نویسندگی و کارگردانی حسن نجفی طی سال 99 تولید شده است.
پیش از پخش سریال «جلال2» نیز شبکه یک با پخش سریال «روزهای ابدی» به کارگردانی جواد شمقدری روایت دیگری از روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی و نفوذ امریکاییها در کشور و در نهایت تسخیر لانه جاسوسی ارائه داد.
روایتی که به دلیل ضعف شدید در ساختار و نبود انسجام در قصه و همچنین تفسیرهای شخصی فیلمساز از برخی جریانها و رخدادهای ابتدای انقلاب با انتقادهای بسیاری از سوی برخی صاحبنظران همراه شد. تا جایی که حتی در نشستی به مناسبت پخش این سریال که از شبکه یک پخش شد جواد منصوری با انتقاد از عدم پیوستگی میان ماجراهای سریال، روایتهای درون قصه را شتابزده عنوان کرد.
جواد شمقدری رئیس اسبق سازمان سینمایی کارنامه لاغری از فیلمسازی برای خودش دست و پا کرده است و بسیاری این عدم دقت در ساخت سریال را به دوری او از فیلمسازی و ورود به سیاست عنوان میکنند.
اتفاقی که به نظر میرسد حتی در استفاده از برخی دیالوگهای سریال نیز کاملا مشهود است و شمقدری با جناحی کردن جریانات ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی به صراحت به جاسوسی عباس امیرانتظام اشاره میکند. موضوعی که تا سالها با این دیپلمات قدیمی همراه بود و بعد از سالها این اتهام از او برداشته شد. با این حال بیان آن از یک سریال رسمی تلویزیونی نشان از رویکرد جناحی در ارائه برخی روایتهای تاریخی دارد.
اما به غیر از این دو سریال تلویزیون در طول سالیان گذشته آثار متعددی درباره انقلاب اسلامی ساخته شده است. شاید یکی از پرکارترین آنها در دهه 90 جلیل سامان باشد که با سهگانه «ارمغان تاریکی- 1389»، «پروانه- 1391» و «نفس- فصل اول 1396» به تاریخچه سازمان منافقین پیش و پس از انقلاب و تاثیرات این سازمان در سالهای مختلف پرداخته است. سامان پس از این سهگانه به سراغ سریال طنز «زیرخاکی» رفت و با روایتی کمدی به روزهای پیروزی انقلاب پرداخت.
معمای شاه شاید یکی از سریالهای پرخرج تلویزیون درباره انقلاب باشد. سریالی به کارگردانی محمدرضا ورزی که با گریم تمامی شخصیتهای موثر در پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کرد روایتی مستند به این رخداد مهم داشته باشد.
سعید نیکپور، گوهر خیراندیش، شکر خدا گودرزی، داریوش کاردان، محمدرضا شریفینیا، محمدعلی نجفی، احمد نجفی از جمله بازیگران این سریال بودند.
ورزی در معمای شاه روایت زندگی محمدرضا پهلوی از زمان بازگشت وی از مصر، پس از ازدواج با ملکه فوزیه تا 22 بهمن 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر میکشد.
محمدحسین لطیفی نیز با ساخت سریال «فرار بزرگ» روایتی کمدی از روزهای منتهی به پیروزی انقلاب را به تصویر میکشد.
سعید امیرسلیمانی، انوشیروان ارجمند، برزو ارجمند، پرستو گلستانی، پوریا پورسرخ، رضا سعیدی از جمله بازیگران این سریال هستند که سال 83 ساخته شد.
در روزهای آخر سلطنت پهلوی، همه درباریان و وابستگان حکومت قصد فرار از مملکت را دارند و نیروهای ساواک نیز درصدد سرکوب مردم و انقلابیون هستند. پسر آقای دوشانتپه برخلاف پدرش که از وابستگان دربار است به انقلابیون پیوسته در حالی که پدرش و دیگر مقامات دربار که خود را جان نثار سلطنت پهلوی میدانند، مدام در جلسات سیاسی شرکت میکنند.
این خلاصه داستان بخشی از روایت لطیفی در سریال «فرار بزرگ» است که نتوانست آنطور که باید اثرگذاری زیادی روی مخاطب داشته باشد.
بهرنگ توفیقی در میانه دهه نود «انقلاب زیبا» را برای تلویزیون ساخت.
«انقلاب زیبا» ماجراهای زندگی زیبا و حامد را روایت میکند که در یک شرکت معماری همکار هستند. آنها تصمیم میگیرند با هم ازدواج کنند، اما جابر ناپدری زیبا در کودکی، زیبا و مادرش را ترک کرده و از کشور خارج شدهاست. از طرفی پدر حامد و پدر و مادر واقعی زیبا در مبارزات قبل از انقلاب در زندانهای حکومت پهلوی کشته شدهاند و او (حامد) با مادر خود زندگی میکند.
زیبا در خانوادهای با تفکرات مدرن بزرگ شده و در این زمینه تفاوتهایی با حامد دارد، اما با وجود این هر دو به یکدیگر علاقهمندند. حامد و زیبا در تدارک برگزاری مراسم عروسی هستند که اتفاقی غیرمنتظره روی میدهد. بازگشت پدر زیبا از خارج پس از سالها باعث یادآوری خاطره و ماجرای تلخی در گذشته میشود که خانوادهها را تا مرز از همپاشیدگی پیش میبرد.
آتیلا پسیانی، آزاده صمدی، علیرضا کمالی، فریبا کوثری، نوش آفرین رحمانی، مجید واشقانی از جمله بازیگران این سریال هستند.
«انقلاب زیبا» شروع همکاریهای بهرنگ توفیقی و حامد عنقا در ساخت سریال بود که بعد از چند کار مشترک در تلویزیون به سراغ ساخت سریال «آقازاده» در نمایش خانگی رفتند که سر و صدای زیادی در زمان پخش خود داشت.
اگر به گذشته برویم در دهه هفتاد نیز سعید سلطانی با ساخت سریال «میعاد در سپیدهدم» با بازی بازیگرانی همچون مجید مظفری، محمود عزیزی، گوهر خیراندیش، جمشید اسماعیلخانی، جمشید جهانزاده، شهره سلطانی، عباس امیری، انوشیروان ارجمند روایتی از پیروزی انقلاب را به تصویر کشید.
داستان این سریال در سال 57 و در زمان شکلگیری انقلاب اتفاق میافتد. حامد با بازی مجید مظفری مبارز مسلمان ایرانی برای انجام مأموریتی ویژه به ایران میآید و همزمان با او الیاس با بازی جمشید جهانزاده یک مأمور مخفی اسرائیلی نیز وارد ایران میشود و درگیری میان این دو و نیز اتفاقات دیگر، قصه سریال را تشکیل میدهند.
در دهه هشتاد نیز اصغر هاشمی با ساخت سریال «یک مشت پر عقاب» یک سریال پربازیگر درباره انقلاب اسلامی ساخت.
رضا کیانیان، حامد بهداد، خزر معصومی، پرویز پورحسینی، احمد آقالو، آهو خردمند، علیرضا خمسه بازیگران این سریال بودند.
داستان سریال با درگذشت خواهر دوقلوی امیرحسین دانشور فارغ التحصیل رشته مهندسی نفت که در حال گذراندن خدمت وظیفه است شروع میشود. او به تهران فرا خوانده میشود.
پدر او مهندس دانشور از مهندسان قدیمی شرکت ملینفت است که بر اثر حادثه خودکشی دخترش سکته کرده و بستری شده است. امیرحسین پس از اتمام مراسم، درست در شبی به تبریز برمی گردد که همان روز مردم تبریز طی اقدامی اعتراضی دفتر حزب رستاخیز را به آتش کشیدهاند.
احمد نجیبزاده در سال 59 با ساخت سریال «شاه دزد» نخستین مجموعه انقلابی تلویزیون را ساخت. همچنین داود میرباقری در اواخر دهه شصت با ساخت سریال «رعنا» روایتی از ساواک و شکنجههای زندانیان سیاسی در پیش از انقلاب را به تصویر کشید.
تلویزیون در طول این سالها تلاش کرده است روایتهای مختلفی از انقلاب اسلامی را به تصویر بکشد. محمدعلی باشهآهنگر با «تا صبح» و جواد افشار با «کیمیا» دیگر سریالهای تلویزیون با این مضمون بودند. اما آنچه که در این سریالها به دست فراموشی سپرده شده است روایتهای اصیل از یک اتفاق بزرگ است. گاه فیلمسازان به برشهای کوچکی از این رخداد پرداختند و یا با زبان طنز خارج از مفهوم اصلی سعی کردند با برخی رخدادهای سیاسی شوخی کنند.
تجربه ناموفق ساخت سریال «روزهای ابدی» نشان داد تلویزیون هنوز راه زیادی برای رسیدن به یک فرم دقیق در ساخت سریالهای تاریخی با محوریت انقلاب اسلامی فاصله زیادی دارد.
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید