گرایش فیلمسازان به سریالسازی برای وی.او. دیها
نگاهی به صف علاقهمندان ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی و درصد بالای اخبار تولیدات این حوزه گویای رونق سامانههای آنلاین نمایش است. در همین مقطع یعنی روزهای پایانی سال 99، 5 سریال از این سامانهها در حال پخش است.
اعتمادآنلاین| نگاهی به صف علاقهمندان ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی و درصد بالای اخبار تولیدات این حوزه گویای رونق سامانههای آنلاین نمایش است. در همین مقطع یعنی روزهای پایانی سال 99، 5 سریال از این سامانهها در حال پخش است.
«خوب بد جلف؛ رادیو اکتیو» محسن چگینی، «ملکه گدایان» حسین سهیلیزاده و «میخواهم زنده بمانم» شهرام شاهحسینی در پلتفرم فیلیمو و «سیاوش» سروش محمدزاده و «قورباغه» هومن سیدی در نماوا در رقابت برای جذب مخاطب هستند.
به این فهرست تا دو هفته دیگر «گیسو» منوچهر هادی (نماوا) و «هیولا» مهران مدیری (نماوا و فیلیمو) اضافه خواهد شد.
در میان فیلمسازان متقاضی یا مشغول تولید نام حسن فتحی (جیران)، بهمن فرمانآرا (داستان جاوید)، همایون اسعدیان (ناجور)، مهرداد غفارزاده (آهوی من مارال)، حامد محمدی (قبله عالم)، تینا پاکروان (خاتون)، عباس رافعی (پروانه)، علی سرابی (خون خورده)، محمدحسین مهدویان، رضا عطاران و... دیده میشود که آثارشان در سال آینده در فهرست پخش این سامانهها قرار خواهد گرفت.
اقبال به سریالسازی اگر چه چند سالی است قوت گرفته اما طی سال گذشته روند صعودی معناداری پیدا کرده است. بههمین بهانه با منتقدان سینما و فعالان این عرصه درباره چرایی اقبال مخاطبان و سینماگران به این حوزه، کم و کیف تولیدات، آسیبشناسی و استراتژی عرضه و... گفتوگو کردهایم.
هم «قورباغه» میخواهیم، هم «ملکه گدایان»
روایت قصهها در فضایی آزادتر از محدودیتهای سریالسازی تلویزیون و امکان سرمایهگذاری بخش خصوصی و پرداخت دستمزدهای کلان، اهالی سینما و تلویزیون را به همکاری با سریالها و تولید دیگر محتواهای اختصاصی برای سامانههای پخش آنلاین ترغیب کرده است.
از سوی دیگر به لطف ذائقهسازی توسط سریالهای چندفصلی امریکایی و اروپایی که به خاطر نپیوستن کشور ما به قانون جهانی کپیرایت براحتی در دسترس همگان است، مخاطب ایرانی کاربر ثابت اینترنتی و تماشای این آثار شده است. این گرایش طی سال گذشته رشد قابل توجهی یافته است.
پیامدهای شیوع کرونا یعنی تعطیلی سالنهای سینما و به تبع آن کاهش تولیدات سینمایی در کنار خانهنشینی مخاطبان از جمله عواملی است که به گفته همایون اسعدیان (فیلمساز) باعث رونق این حوزه شده است. روندی که در راستای تغییر نگاه جهانی به صنعت تصویر و قدرت گرفتن پلتفرمهای آنلاین مثل نتفلیکس، از سالها قبل در ایران شکل گرفته بود حالا رشدی جهشگونه یافته است: «به طور طبیعی طی 5 تا 10 سال آینده این امر قطعاً اتفاق میافتاد اما پاندمی کرونا باعث شد این جریان شتاب بگیرد.
تعطیلی سالنهای سینما نگرانی برای تولید فیلم را افزایش داد. دیگر براحتی نمیشد به ساخت فیلم سینمایی فکر کرد چون به اکران اعتمادی نبود. از سوی دیگر خوراک فرهنگی مردم در خانهنشینی اجباری افزایش پیدا کرد و با بالا رفتن تقاضا، پلتفرمها باید به فکر تولید محتوا بودند. اهالی سینما که تولید فیلم را در معرض تعطیلی میدیدند، به تولید سریال برای این سامانهها گرایش بیشتری پیدا کردند.»
اسعدیان به کفه سنگین تقاضا برای تولید در شبکه نمایش خانگی در مقایسه با عرصه سینما اشاره میکند و در توضیحات تکمیلی میافزاید: «من در شورای پروانه ساخت ارشاد حضور دارم و این امر کاملاً مشهود است. کارگردانهای شاخص به ندرت درخواست پروانه ساخت فیلم سینمایی دارند اما بسیاری از آنها به همراه تهیهکنندههای مطرح وارد عرصه شبکه نمایش خانگی شدهاند.
با توجه به شرایط موجود این اتفاق امری محتوم و اجتنابناپذیر است و البته بدان معنا هم نیست که سینما تعطیل شود. قطعاً بعد از کرونا سالنهای سینما فعالیت شان را از سر میگیرند اما سینما رفتن آیین ویژهتری خواهد یافت. با جاگیری پلتفرمهای نمایش آنلاین فیلم و سریال در زندگی جامعه ایرانی، دیگر مخاطب راضی نمیشود صرفاً برای تماشای فیلم راهی سینما شود.
او برای یک مجموعه نیاز از خرید و فضای گپ و گفت در کافیشاپ گرفته تا تفریح فرهنگی به سینما مراجعه خواهد کرد که طبیعتاً نقش پردیسهای سینمایی پررنگ تر خواهد شد. سینما سرپا خواهد ماند اما نوع فیلمها به شکل سابق نخواهد بود.
بسیاری از فیلمها دیگر جایی در سالنهای سینما ندارند و اتفاقاً جایگاه عرضهشان در همین پلتفرمها خواهد بود. چنانکه تجربه سال گذشته نشان داد بسیاری از فیلمهایی که امیدی به اکران عمومی در سالن سینما نداشتند یا در صورت اکران با فروش نهایتاً 150 میلیونی روبهرو میشدند و در نهایت 30 میلیون نصیب تهیهکننده میشد، در اکران آنلاین بالای 500 میلیون فروش داشتند که فروش قابل قبولی بود. اگر این عرصه نبود بخش زیادی از اهالی سینما با وضعیت بسیار بدتری رو به رو بود. در یک سال گذشته تولیدات شبکه نمایش خانگی فضایی ایجاد کرد که حداقل بخشی از اهالی سینما مشغول به کار شوند و از جهت اقتصادی تأمین شوند»
بالا گرفتن تب سریالسازی در شبکه نمایش خانگی اما با نگرانیهایی همراه است. برخی از کارشناسان بر این باورند که با افزایش حجم تولیدات، بازار این عرصه اشباع شده و حتی به مرور کیفیت آثار را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
اسعدیان در پاسخ به این سؤال که برای حفظ اعتماد مخاطب و رغبت فیلمسازان چه سیاستها و ملاحظاتی باید در تولید و عرضه مدنظر داشت، میگوید: «یک اصل را از همین ابتدا بپذیریم. هر فصل تازهای طبیعتاً آزمون و خطا دارد.
باید تجربه کرد. احتمالاً اشتباهاتی هم خواهیم داشت. ممکن است سوژه سریالها شبیه هم باشد، در کیفیت کم کاری کنیم و... ضمن این که فارغ از تجربه سریالسازی تلویزیونی و فیلمسازی در سینما، این عرصه به نگاه جدیدتری نیاز دارد. همه اینها نیاز به آزمون و خطا دارد.»
اسعدیان از مخالفان این فرضیه است که حجم زیاد تولیدات در آینده مخاطب را پس خواهد زد. او در عین حال بر تنوع مضمونی آثار تأکید دارد: «پلتفرمها در تلاش هستند تا هر کدام برای هر شب یک سریال تازه داشته باشند. این اتفاق مخاطب را پس نمیزند بلکه قدرت انتخاب به تماشاگر میدهد. به شرط این که سریال هر 7 شب مثلاً با فرم و محتوای «قورباغه» یکی نباشد. مخاطب هم «ملکه گدایان» میخواهد، هم «خوب بد جلف» و هم «سیاوش» و «قورباغه». هر کدام از اینها مخاطب خودش را دارد و قرار نیست همه مورد پسند همگان باشد.»
یک لشکر ستاره و سلبریتی در قصههای کشآمده
سالهاست کمپانیهای بزرگ با تولید و عرضه سریال برای مخاطبان در سراسر جهان ذائقهسازی کردهاند تا پیگیری فراز و نشیب داستانهای دنبالهدار به دغدغه میلیونها مخاطب بدل شود اما سریالسازان ایرانی کمتر به الگوبرداری از این آثار تمایل دارند.
عموماً گروه گستردهتر یعنی خانواده بهعنوان مخاطب هدف، تعیین میشود که سلیقهاش متفاوت از گروه مخاطبی است که پیگیر سریالهایی چون «بازی تاج و تخت»، «خانه پوشالی»، «برکینگ بد» و دهها مجموعه دیگر بود. به نظر میرسد سبک و سیاق سریالهای غیرکمدی، بیشتر به سمت و سوی نمونههای ترکیهای گرایش دارد.
پوریا ذوالفقاری (منتقد سینما) در این باره میگوید: «بعید میدانم هیچ برنامهریزی و افق دیدی در کار باشد. اصولاً در سینمای ایران هر عرصه و هر مدل کاری که به سوددهی میرسد، همه به آن سمت یورش میبرند و تا اشباع و نابودش نکنند، دست بر نمیدارند. در ابتدای همین دهه نود پیرو موفقیتهای فرهادی، ملودرامهای مبتنی بر پنهانکاری و خیانت آنقدر ساخته شد که این مضامین جذابیتشان را از دست دادند.
سریالسازی هم همین است. پس از موفقیت «قهوه تلخ» و «شهرزاد»، ذهنهای حسابگر متوجه این حوزه شدند و با رونق گرفتن وی.او.دیها و شیوع کرونا که کم رونقی سینما را در پی آورد، وارد مرحله اشباع تولید و کاهش تدریجی کیفیت شدیم. حدس زدن آینده تولیدات ایرانی وی.او. دیها سخت نیست.»
او معتقد است که سریالهای این عرصه همگی از الگویی ثابت تبعیت میکنند: «قصههای ضعیف و بیهوده کش آمده و یک لشکر ستاره و سلبریتی که بناست کمبودهای جذابیت داستان را جبران کنند. از این نظر و برخلاف خواست برخی از دوستان که دلشان میخواهد وی. او.دیها را با نتفلیکس مقایسه کنند، واقعیت این است که سریالهای ما برخلاف نمونههای جهانی، بیشترین اتکا را به بازیگران مشهور دارند. درحالی که در سریالهایی مثل «بازی تاج و تخت» و «برکینگ بد» و حتی همین «گامبی وزیر» ستاره مشهور نمیبینید. جذابیت قصه است که مخاطب را دنبال خودش میکشد.»
سریالهای «نهنگ آبی» فریدون جیرانی و حتی «کرگدن» کیارش اسدیزاده از معدود نمونههایی هستند که سعی داشتند به سریالهای روز امریکایی نزدیک شوند اما این آثار با وجود تیم خوب بازیگری و تولید و شکل روایی پیچیدهای که اهل باج دادن به مخاطب عام نیست توفیقی در جذب مخاطب نداشت.
آیا سریالساز ایرانی نباید سراغ این دست تولیدات برود و باید تسلیم همین جریان غالب شود؟ ذوالفقاری در پاسخ به این سؤال توضیح میدهد: «مخاطب ایرانی از سریالهای امریکایی و ترکی و ایرانی توقعهای یکسانی ندارد. نتیجه الگو گرفتن از نمونههای خارجی میشود همین سریالهایی که به سوددهی نمیرسند و تولیدکنندگان ناچارند آنها را کش بیاورند.
مخاطب ایرانی وقتی سریالی شبیه آثار خارجی ببیند، میفهمد این کار اصیل نیست و دارد ادا در میآورد چون برخلاف سابق، او به نمونه اصیلش دسترسی دارد! به نظرم توفیق فصل اول «شهرزاد» و شکست سریالی مثل «قورباغه» تا حدی میتواند سلیقه مخاطب ایرانی را نشان دهد.»
او معتقد است هیچ یک از سریالهای شبکه نمایش خانگی تا این لحظه قابلیت ثبت شدن بهعنوان اثر ماندگار را ندارند: «حتی بعید است الان کسی بنشیند و برای بار دوم «شهرزاد» را ببیند. ولی این مورد ربطی به وی. او. دیها ندارد. از شرایط اجتماعی و فرهنگیای که ما در آن هستیم، اثر ماندگار بیرون نمیآید... در هیچ حوزهای.» همانطور که این منتقد سینما اشاره دارد نمیتوان تمام تقصیرها را متوجه اهالی این حوزه دانست. طبیعتاً خروجی یک اثر در فضایی که گروههای مختلف نظر میدهند متفاوت از فضایی است که تنها ممیزی و مؤلفه تعیین کننده اقتصاد است. تصمیمگیرنده اصلی تهیهکننده است و اوست که با ارزیابی بازار درباره تولید اثر تصمیم میگیرد.
ترغیب به تمدید یا خرید اشتراک
اتکای سامانههای برخط عـــــــــــرضه محصولات نمایشی به کاربرانی است که با خرید حق اشتراک برای تماشای آثار، مشتری آنها میشوند.
حضور کارگردانان نامآشنا و ستارههای سینما در این عرصه استقبال از پلتفرمهای آنلاین نمایشی را آنقدر بالا برده که این سرویسها به خرید آثار سازندگان یا مشارکت در تأمین سرمایه اقدام کردهاند. سعید رجبی فروتن معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و از کارشناسان این حوزه درباره مشارکت پلتفرمها در تهیه و تولید آثار نمایشی میگوید: «سرمایهگذار غالب سریالها در این ماهها، رسانههای برخط یا همان پلتفرمها هستند که در نقشه راه تجاریشان (business plan) فعلاً در حال بازارسازی و توسعه بازار هستند تا با تغییر رژیم مصرف رسانهای مخاطب (کاربر) و ذائقهسازی برای او به مرور با افزایش مشتریان، بخشی از سرمایه مصروف شده را از راه فروش حق اشتراکهای دورهای تأمین کنند و در ادامه با تجاریسازی برای کالای تولیدی خود اسپانسر و شریک تجاری بیابند.» او میگوید: «همین که پلتفرمها بیشتر مایلند در تولید محتوای دنبالهدار سرمایهگذاری کنند، نشان از آن دارد که میخواهند مخاطب/کاربر را در بازه زمانی طولانیتری به خرید یا تمدید اشتراک ترغیب کنند.» آن طور که از شواهد و قرائن برمیآید نشانههایی از پیامد این جریان از همین حالا مشهود است و در هفتههای اخیر هزینه حق اشتراک وی. او. دیهای مطرح کشور افزایش قابل توجهی یافته که حاشیهها و سؤالاتی را ایجاد کرده است.
سرمایه شبکه نمایش خانگی در چپاول شبکههای ماهوارهای
با مشارکت پلتفرمها در سرمایهگذاری تولید آثار بهنظر میرسد ضریب امنیت سامانههای آنلاین نمایش فیلم و سریال افزایش پیدا کند. پاشنه آشیل اکران آنلاین حالا صاحبان پلتفرمها را هم تهدید میکند. سریالهایی که بلافاصله بعد از بارگذاری در این سامانهها نسخه قاچاقشان از کانالهای تلگرامی و شبکههای ماهوارهای سر در میآورد. این چالش بزرگ میتواند نفس سریالسازی را نیز به شمارش بیندازد.
«نیروی انسانی و سرمایه اقتصادی عامل بقا و رشد شبکه نمایش خانگی و وی. او. دیها است. زمانی که متولیای برای نظارت روی شبکههای ماهوارهای نباشد و ارگانی نباشد که از سرمایه و تولید داخلی در برابر استفاده غیرقانونی حمایت کند، شبکههای ماهوارهای بیپروا تولیدات و آثار ایرانی را براحتی پخش میکنند. این عمل چیزی جز تصاحب و دستاندازی روی محصولات فرهنگی نیست.
اموالی که در شرایط بحرانی چون کرونا و تحریم به سختی و با هزینه بالا در حال تهیه و تولید است.» این عبارات بخشی از صحبتهای احسان عمرانی، مدیر اجرایی فیلیمو است.
بهگفته او با تلاش پلتفرمها، قاچاق در فضای مجازی و پلتفرمهای غیرقانونی و همچنین شبکههای اجتماعی همچون تلگرام و اینستاگرام و یوتیوب در سطح نسبتاً مطلوبی کنترل شده اما «کار حقوقی پایین آوردن محتوا روی شبکههای ماهوارهای بسیار پیچیده بوده و نیاز مبرم به حمایتهای سازمانهای ذیربط داخلی دارد». او میگوید: «هدف از پخش آثار ایرانی در شبکههای ماهوارهای، منفعت طلبی عدهای و ضربه به صنعت فیلمسازی ایرانی است و اقتصاد هنر-صنعت ایران را نشانه گرفتهاند تا بدون پرداخت حق کپیرایت به فاصله یک ساعت پس از انتشار روی پلتفرمها محتوای ایرانی را بارها و بارها بازنشر کنند و با این اقدام ضربه سنگینی را بر پیکر این صنعت نوپا وارد میکنند.»
عمرانی بر این نکته تأکید دارد که باید قانونگذار و متولیان امر با حمایت از کپی رایت محصولات ایرانی از تولیدکننده و سرمایهگذاران حمایت کنند و با این شبکهها به مقابله بپردازند تا سرمایه سرمایهگذار از بین نرود و چرخ این هنر-صنعت بچرخد؛ زیرا بخش خصوصی برای بقا و حتی صادرات سریالها باید مورد حمایت متولیان امری چون ارشاد، ساترا و... قرار گیرد.
او اظهار نگرانی میکند اگر این حمایتها دیر اتفاق بیفتد و بازگشت سرمایه رخ ندهد دیگر کمتر سرمایهگذاری میل و رغبتی برای سرمایهگذاری در سینما و شبکه نمایشخانگی پیدا میکند.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید