مهدی کوهیان، حقوقدان حوزه رسانه، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
فضای شکننده میان تولیدکنندگان و پلتفرمها ناشی از کارکرد نادرست دولت و نبود نظام صنفی است / رگولاتوری و تنظیمگری در اختیار صنوف باشد
مهدی کوهیان، تهیهکننده و حقوقدان حوزه رسانه، با اشاره به بند «چ» ماده 92 قانون برنامه ششم توسعه مبنی بر استقرار نظام صنفی و تنظیم مناسبات و روابط میان اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با امور فرهنگی و هنری، نه تنها از اینکه امروزه نظام صنفی در حوزه سینما و نمایش خانگی مستقر نشده انتقاد دارد بلکه میگوید روابط کاری موجود نیز بسیار شکننده و نابسامان است.
اعتمادآنلاین| نهم اسفندماه امسال جمعی از سینماگران طی بیانیهای نسبت به انحصار در شبکه نمایش خانگی از سوی پلتفرمهای اینترنتی هشدار دادند؛ پلتفرمهایی که در یکی 2 سال گذشته ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند و اختلاف بر سر نظارت بر شبکه نمایش خانگی میان صداوسیما و وزارت ارشاد هرچند وقت یک بار به صدر اخبار رسانهها آمده است.
اخیراً نیز با انتشار این بیانیه بار دیگر موضوع شبکه نمایش خانگی، ویاودیها (VOD) یا پلتفرمهای اینترنتی در میان آمد و جمعی از سینماگران خواستار انحصاری نشدن عرصه نمایش خانگی و تقویت مدلهای مختلف عرضه نمایش فیلم شدند.
مهدی کوهیان، تهیهکننده سینما و حقوقدان حوزه رسانه، دلیل مشکل اخیر و نمونههایی از این دست را در نبود نظام صنفی و بیتوجهی دولت در این زمینه میبیند. او میگوید بند «چ» قانون برنامه ششم توسعه دولت را مکلف به استقرار نظام صنفی کرده و در صورتی که این امر محقق شود، کمتر شاهد پیچیدگی در ارتباطهای کاری در حوزه فرهنگ و هنر خواهیم بود. گفتوگوی اعتمادآنلاین با مهدی کوهیان را در ادامه خواهید خواند.
***
*چرا به نظر شما بخشی از اختلافها و مشکلات درباره موضوع شبکه نمایش خانگی، ویاودیها (VOD) یا پلتفرمهای اینترنتی، به تاسیس نظام صنفی برمیگردد؟
بندی در برنامه ششم توسعه آمده است که میتوان از طریق آن متوجه شد وظیفه دولت در حوزه رگولاتوری چه بوده است. در بند «چ» ماده 92 قانون برنامه ششم توسعه گفته شده است: «دولت مکلف است به منظور حمایت از حقوق پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری و امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر، مطبوعات، قلم، صداوسیما و رسانه بسترسازی برای حضور بینالمللی برای عرصههای فرهنگی و هنری و تنظیم مناسبات و روابط میان اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با امور فرهنگی و هنری اقدامات ذیل را به عمل آورد.» که در بند یک چنین آمده است: «تمهیدات قانونی لازم جهت امنیت شغلی اصحاب فرهنگ، هنر، مطبوعات، قلم، صداوسیما و استقرار نظام صنفی بخش فرهنگ.»
در واقع نظام صنفی در بخش فرهنگ علاوه بر امنیت شغلی، وظایف بند «چ» یعنی تنظیم روابط و مناسبات میان اصحاب فرهنگ و هنر را نیز در بر میگیرد. شاید این پرسش پیش بیاید که این کار چه سودی خواهد داشت؟
برای روشنتر شدن ماجرا مثالی میزنم: الان در حوزه ویاودیها بحث داغی مطرح است مبنی بر اینکه این سامانهها و پلتفرمها قیمتهای اشتراک مخاطبان را افزایش دادهاند. آیا این افزایش قیمت بر اساس گفتوگوی دوجانبه میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان این آثار بوده است؟ برای تنظیم شدن این روابط باید یک صنف قدرتمند بتواند نقش تنظیمگری را میان مصرفکننده، تولیدکننده و پلتفرمها ایفا کند.
متاسفانه دولت نه تنها خود در این زمینه ورود نکرده بلکه هیچ نظام صنفیای که بتواند این نقش مهم را ایفا کند مستقر نکرده است. وقتی میگوییم رگولاتوری و تنظیمگری در اختیار صنوف باشد به همین دلیل است. صنوف هستند که میتوانند با گفتوگوهای میانصنفی به یک تفاهم برای تعیین قیمت اشتراک ویاودی یا خرید رایت توسط ویاودیها و... برسند.
وقتی تولیدکننده و پلتفرمها در تعیین قیمت با هم مشارکت داشته باشند و گفتوگو کنند، قاعدتاً اختلافاتی هم که الان میان شبکههای ویاودی و تولیدکنندگان وجود دارد و متاسفانه فضای بسیار شکنندهای هم شکل گرفته است از بین میرود.
به وضعیت این اختلافها نگاه کنید، تمام اختلافات در رسانهها انعکاس پیدا میکند و شاهد بیانیههای مختلف هستیم؛ چون گفتوگویی صورت نمیگیرد و مهمتر از آن ناشی از کارکرد نادرست دولت و در واقع سازمان سینمایی و در مرحله بعد صنوف است؛ البته ما در حوزه فرهنگ و هنر نهادی به معنای صنف نداریم، اما همین تشکلهایی هم که هستند نتوانستهاند وظایف خود را به خوبی انجام دهند. بنابراین پیشنهادم این است که دولت تکلیف قانونی خود را برای استقرار یک نظام صنفی انجام دهد.
چنانکه در گفتوگوی دیگری با اعتمادآنلاین نیز گفتهام، باید بگویم نظام صنفی با انجمن صنفی متفاوت است؛ چون طبق اصل 26 قانون اساسی، هیچ کسی را نمیتوان به عضویت در انجمنهای صنفی اجبار یا از عضویت در آنها منع کرد. اینها یکجور تشکلهای مردمنهاد یا NGO هستند و در واقع نمیشود عضویت در آنها را اجباری کرد، اما در نظام صنفی برای اینکه به آن حرفه اشتغال داشته باشید باید عضو آن نظام صنفی باشید.
جای خالی نظام صنفی و اعمال قدرت بر اعضایش
به عنوان نمونه اگر شما مهندس زبردستی باشید اما عضو نظام مهندسی نباشید، اجازه ساخت یک ساختمان و... ندارید. تصمیم نظام صنفی برای اعضای خود قطعی و لازمالاجراست. متاسفانه در حوزه فرهنگ و هنر از نظام صنفی و تشکلی که بتواند قدرت تصمیمگیری و اعمال قدرت و اقتدار بر اعضایش را داشته باشد محرومیم و همین میشود که هر یک از افراد شاغل در این حرفه برای خودشان تصمیم میگیرند و نهادی هم نمیتواند این روابط را تنظیم کند.
بنابراین فکر میکنم دولت در استقرار یک رگولاتور در تمام سالهای لازمالاجرا بودن برنامه ششم توسعه سستی کرده است و ما شاهد این اختلافات هستیم. وقتی در بخش خصوصی فعالیت میکنید باید دخل و خرجتان با هم هماهنگ باشد. مضاف بر اینکه با شرایط اقتصادی اخیر که قیمتها افزایش پیدا کرده است، ویاودیها - با وجود تمام انتقادی که نسبت به آنها دارم - چرخ اقتصاد سینما و هنرهای تصویری را میچرخانند.
ما باید با یک گفتوگوی سازنده مساله را حل کنیم. پیشنهاد میکنم ویاودیها نیز تشکل مقتدری تاسیس کنند. البته پلتفرم «فیلیمو» و «نماوا» از انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدئوی آنلاین خارج شدهاند که قاعدتاً با توجه به دلیل عدم الزام اصحاب فرهنگ و هنر به عضویت در یک نهاد صنفی، این مشکلات پیش میآید.
*نظام رگولاتوری در همان قانونی که در ابتدا ذکر کردید به صورت مشخص آمده است یا باید قانون جدیدی تصویب شود؟
در قسمت اول بند «چ» دولت مکلف شده است که تمهیدات قانونی لازم را برای استقرار نظام صنفی به کار ببندد. گمان من این است که ظرفیتهای قانونی لازم وجود دارد و نیازی به وضع قانون جدید نیست. متاسفانه دولت به سمت انجمنهای صنفی رفته است که نظر قانونگذار در این قانون مهیا نشده چون نظام صنفی باید مستقر شود. اگر هم نیاز به قانونگذاری وجود دارد، دولت باید لایحه لازم را آماده میکرد و به مجلس میداد. فکر میکنم متاسفانه در این زمینه خیلی ضعیف عمل شده است.
*از آنجا که به نظر میرسد دولت در این زمینه کمتوجهی کرده یا ارادهای برای این کار ندارد، خود جامعه فرهنگ و هنر میتواند این نظام صنفی را تاسیس کنند؟
هر کاری در جامعه مدنی امکانپذیر است. اگر یک کارگردان و تهیهکننده میثاقی ببندد، چرا نشود نظام صنفی را تاسیس کنند؟اگر اهالی فرهنگ و هنر تعهدی را با یکدیگر امضا کنند، شدنی است. البته خیلی مانده تا همه بازیگران اصلی فرهنگ و هنر این نظام صنفی را بپذیرند اما امکانپذیر است. اگر تولیدکنندگان و پخشکنندگان توافق کنند و حداقل و حداکثر رایت یک اثر مشخص شود، چه کسی میتواند جلوی این توافق را بگیرد؟
دیدگاه تان را بنویسید