حسین عباسزاده، کارگردان نمایش «زال سپیدموی» در جشنواره نمایش عروسکی، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
بازیدهندگان عروسک از مظلومترین بچههای تئاتر هستند/ فکر میکنم تئاتر آنلاین بعد از رفتن کرونا بماند و مخاطب خودش را داشته باشد
حسین عباسزاده که با نمایش «زال سپیدموی» با برداشتی آزاد از شاهنامه از شهر بیرجند در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران حضور داشت پیشبینی میکند تئاتر آنلاین بعد از رفتن کرونا همچنان خواهد ماند و مخاطبان خاص خود را خواهد داشت.
اعتمادآنلاین| حسین عباسزاده نویسنده و کارگردان نمایش عروسکی ساکن بیرجند است و امسال با نمایش «زال سپیدموی» در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران در بخش صحنهای (بزرگسالان) حضور دارد. با او در مورد شرایط برگزاری این دوره جشنواره که از دهم اسفندماه آغاز شد و تا هفدهم این ماه ادامه داشت، وضعیت نمایش عروسکی در شهرستانها و همچنین تاثیر کرونا بر این رشته هنری، گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
***
*نویسنده نمایش «زال سپیدموی» در جشنواره عروسکی خودتان بودید. ایده آن از کجا آمده است؟
داستان «زال سپیدموی» را از شاهنامه فردوسی برداشت کردم. برداشت من از این داستان آزاد است، اما بسیار به داستان اصلی متعهد بودم و سعی نداشتم به بحثهای دیگری در کنار آن بپردازم. نیت من در ابتدا آوردن داستان «زال سپیدموی» در کنار «قنات بلده فردوس» به صورت یک نمایشنامه بود، اما این 2 داستان با یکدیگر جور درنیامدند و من زال را به تنهایی نوشتم.
زال به معنای سپیدی مو است و آوردن سپیدموی در کنار واژه زال از سر تاکید بوده است، زیرا مساله اصلی درامی که من نوشتهام بحث سپیدی موی است که در واقع موضوعی است که خود فردوسی نیز به آن اشاره کرده.
سپیدی موی یک مساله پیشپاافتاده است، اما باعث جدا شدن یک فرزند از خانواده، پرورش آن در کنار سیمرغ و رها کردنش در دامنه کوه البرز میشود. اینها موضوعهایی است که دستمایه نمایشی داشت و در کنار تخیل من به یک نمایش تبدیل شد.
در این قصه سعی شده بخشهایی از زندگی که در شاهنامه خیلی کوتاهتر نقل شده است مانند همسر سام و مادر زال یا مردمانی که موضوع صحبتشان سپیدی موی بوده پررنگتر شود. هدف من توجه کردن و اهمیت دادن به اندیشه جوان بود، جوانی که میتواند خردورز باشد. خرد، و در کنارش رسم پهلوانی بیاموزد. همانطور که میدانید، بر اساس شاهنامه، زال پهلوانی بود که میتوانست بعد از سام از کیان ایران محافظت کند.
*آیا کرونا مشکلی برای تمرینهای شما به وجود آورد؟
بله. گروه ما یک گروه پرجمعیت است و مجبور شدیم تمرینها را تقسیم کنیم که در هر روز با تعدادی از بچهها کار کنیم. وقتی هم که به فصل سرما رسیدیم نمیتوانستیم تمام در و پنجرههای سالن نمایش و مکان تمرین را ببندیم. به ناچار خیلی از تمرینهای ما در حیاط مرکز بیرجندشناسی و در فضای باز انجام شد. از طرفی عروسک «سیمرغ» نمایش ما جثه بزرگی داشت و نمیتوانستیم در هر سالنی تمرین کنیم. بیماری کرونا هم چندین نفر از بچههای گروه ما را درگیر کرد.
این نمایش را به صورت صحنهای آذرماه سال پیش در بیرجند اجرا کرده بودیم و هر شب هم با اقبال جمعیت روبهرو بودیم، حال که میخواستیم آن را با شیوه عروسکی کار کنیم در طول زمان تمرین که از مهرماه و بعد از اعلام نتایج شروع شد بود تا زمانی که کار وارد جشنواره شد، هفت نفر از 30 عضو گروه درگیر کرونا شدند، در نتیجه تمرینهای ما هر 2 هفته با کم شدن بخشی از جمعیت انجام میگرفت، اما خوشبختانه آسیب جدیای به کار وارد نشد.
*رشته عروسکگردانی همیشه نسبت به عناوین دیگر تئاتر و نمایش مهجورتر بوده است. فکر میکنید امسال با توجه به اینکه نمایشها به صورت ضبطشده و آنلاین از طریق پلتفرم نمایش داده شد، مخاطبان این حوزه بیشتر و این هنر بیشتر به مردم معرفی خواهد شد؟
من همیشه گفتهام که بازیدهندگان عروسک از مظلومترین بچههای تئاتر هستند، زیرا آنها پشت یک نقاب مشکی و به دور از اینکه دیده شوند وظیفه هنری خود را انجام میدهند. از طرفی زمانی که میخواهیم تئاتر را روی صحنه اجرا کنیم، شور و شعفی که برای مخاطب دارد دوچندان است؛ به خصوص اگر اجرا خیابانی یا صحنهای باشد، مخاطب نفس به نفس در کنار کار است و به صورت زنده آن را تماشا میکند.
با توجه به شرایط پیشآمده، نباید بگذاریم اتفاقات و رویدادهای تاریخی، تئاتر را به پستوخانهها بکشاند. ما باید خودمان را با وضعیت جدید وفق دهیم؛ گرچه مخاطب حضوری را از دست دادهایم، شادی بچهها و خنده مردم را پشت کارناوالها نداریم، اما در عوض میتوانیم بخش گستردهای از مخاطب فرامرزی را به صورت آنلاین داشته باشیم.
اگر بتوانیم تبلیغات درستی انجام دهیم، میتوانیم دستاوردهای نمایشی ایران را که در شهرستانها شکل میگیرد به دنیا معرفی کنیم و تکنیکها و شیوههای اجرایی را در حوزه عروسکی گسترش دهیم.
البته جشنواره عروسکی میتوانست مانند جشنواره تئاتر فجر با حداقل تماشاگر برگزار شود. با این حال برنامهریزی در این فضا و در این بستر صورت گرفته بود و ما هم به احترام کادر درمان با دبیرخانه هجدهمین جشنواره عروسکی موافقیم، چون جشنواره تئاتر عروسکی از مردم خواهش کرده است در خانه بمانند.
*شرایط و کیفیت فیلمبرداری چگونه بود؟
خوشبختانه ما مشکلی نداشتیم زیرا دانشگاه پیامنور بیرجند سالن بسیار خوب و باکیفیتی دارد. سالن را در اختیار ما گذاشتند و ما هم از یک موسسه سینمایی در بیرجند خواهش کردیم که کار را ضبط کند. بخشی از موسیقی و صداها را استودیویی ضبط و بعد از آن کار را تدوین کردیم. سعی کردیم کار کیفیت خوبی داشته باشد تا وقتی مردم نگاه میکنند حس نکنند از نمایش دور هستند.
خدا را شکر زمانی که کار را در «تلویزیون تئاتر ایران» (یکی از پلتفرمهای نمایشدهنده آثار جشنواره) نگاه کردم راضی بودم، کیفیت صداها و تصویر همگی خوب بودند. کارهای دیگر را هم که من نگاه کردهام خوب بودهاند.
یک نکته خوب دیگر این است که شما میتوانید در هر ساعتی از شبانهروز تئاتر عروسکی ببینید و این خیلی لذتبخش است.
امیدوارم این بستر پس از جشنواره برای تمامی رویدادهای فرهنگی و هنری ما ماندگار باشد. اگرچه کرونا خیلی از عزیزانمان را گرفت و شرایط را خیلی سخت کرد، اما این ما هستیم که نباید عقبنشینی کنیم؛ برای مثال تئاتر خیابانی در یک دوره تاریخی وجود نداشته است.
ما میبینیم که تئاتر ورود میکند به عرصه خیابان و امروزه جای خودش را باز کرده است. تئاتر آنلاین هم یکی از موضوعهایی است که فکر میکنم بعد از رفتن کرونا خواهد ماند و مخاطب خاص خودش را خواهد داشت.
*وضعیت نمایشهای عروسکی در شهرستان شما چگونه است؟
در حال حاضر متاسفانه کرونا باعث شده بچههای تئاتر بیشترین آسیب را ببینند، زیرا سالنهای نمایش ما زمان زیادی نیست که بازگشایی شدهاند و این وضعیت تا حدودی اوضاع اجراهای صحنهای را به مخاطره انداخته است. در این شرایط تا وقتی رویداد نمایشیای مانند جشنواره اتفاق نیفتد متاسفانه اجراهای عمومی هم برگزار نمیشود و کمرنگ میشود.
البته ما قبل از این رویداد، جشنواره تئاتر استانی را هم در آبان و آذرماه پشت سر گذاشتیم و در فصل زمستان در این رویداد شرکت کردیم. من و گروهم چهارمین نوبت است که در این جشنواره حضور پیدا میکنیم و از این بابت خوشحالیم، اما در شهرستانها حمایت کافی از تئاتر صورت نمیگیرد.
بودجهها و امکانات خیلی پاسخگوی نیاز بچههای نمایش در شهرستانها نیست. موضوع آموزش در شهرستانها به شدت به فراموشی سپرده شده و از نظر من باید بیشتر به موضوع آموزش توجه شود. علاوه بر آن، باید به فرهنگ عامه توجه بیشتری شود؛ مثلاً خراسان جنوبی استانی بسیار غنی از منظر داستانی و بستر مناسبی برای بست و گسترش آیینها وداستانهاست. اینها برای حضور یک بستر و فضا با موضوعیت نمایش که بتوان بیشتر به تئاتر و تولید آن توجه کرد کمکرسان است.
گروهها برای در اختیار داشتن سالن و تمرین نمایش کمتر دچار مشکل میشوند، اما زیرساختها هم باید توسعه پیدا کند چون میتواند به توسعه هنر نمایش در شهرستانها کمک کند.
دیدگاه تان را بنویسید