اعتراض «نیکی کریمی» به وضعیت مردم جنوب
نیکی کریمی گفت: متاسفانه وقتی خوزستان را بعد از دو دهه دوباره میبینم همین حس را دارم. آدم نمیداند علتش چیست. مردم اینجا روی نفت زندگی میکنند، ولی سهم مردمی که کل هزینه سالانه کشور را تامین میکنند از این نفت چرا فقط بوی تندش است؟ چطور ممکن است به این شهرها هیچ رسیدگی نشده باشد؟
اعتمادآنلاین| نیکی کریمی «آتابای» را کارگردانی کرد، تهیهکنندگی فیلم «تا فردا» را برعهده داشت و حالا مشغول بازی در «دسته دختران» است.
به گزارش خبرآنلاین، در ادامه گفتوگویی تازه از این بازیگر را میخوانید.
*موافقید از «آتابای» شروع کنیم؟ از شانس بد، فیلم خوبتان خورد به روزهای سخت کرونا. بیشتر از یک سال از موفقیت چشمگیرش در جشنواره فجر گذشته. بالاخره چه تصمیمی برایش دارید؟ اکران آنلاین یا انتظار برای پایان کرونا؟
این موضوع برای همه فیلمهای سال پیش اتفاق افتاد. سینماها تعطیل بودند و نتوانستیم فیلمهایمان را اکران کنیم.
خودم هم خیلی به این موضوع فکر میکنم و واقعا تصمیمگیری راجعبه آن سخت است. خیلی دوست دارم «آتابای» در سینما اکران شود و امیدوارم که شرایط درست شود. به هرحال تا یک جایی میتوانم مقاومت کنم و از آنجا به بعد را نمیدانم.
اگر شرایط به صورتی پیش برود که الآن شاهدش هستیم، شاید مجبور شوم فیلم را آنلاین اکران کنم. ولی در حال حاضر ترجیحم این است که در سینما اکران شود تا مردم بتوانند فیلم را روی پرده ببینند، چون به نظرم «آتابای» فیلمی است که باید روی پرده دیده شود.
*ترسی هم که وجود دارد، گروهی از فعالان فرهنگی معتقدند سینما بعد از کرونا یک صنعت ورشکسته میشود و میگویند بعید است مردم بعد از کرونا هم مثل قبل به سالن سینما برگردند.
بله واقعا به نظرم داریم وارد یک دوران جدید میشویم. البته من هم مثل بقیه امیدوار هستم به شرایط سابق برگردیم و مردم به سینما بروند. چون به نظرم جادوی سینما را مدیوم دیگری ندارد و خود من هم هنوز دوست دارم مانند سابق فیلمی را انتخاب کنم و بروم روی پرده سینما ببینم.
* در این مدت و پس از «آتابای» قرار بود به تهیهکنندگی ادامه دهید و در اسفندماه یک مجوز ساخت فیلم گرفتید. الآن با این شرایط امکان ساخت دارید؟
بله. فیلم «تا فردا» را تهیه کردم و الان هم مشغول بازی در فیلم «دسته دختران» خانم منیر قیدی هستم.
*خودتان نمیخواهید فیلم جدیدی به عنوان کارگردان بسازید؟
چرا، دارم روی طرحی کار میکنم.
*حالا اهواز هستید، شرایط چطور است؟ در پیک کرونا هم آنجا هستید...
بله ما از اواخر آذر و برای فیلم «دسته دختران» به کارگردانی خانم قیدی در آبادان بودیم و الان هم اهواز هستیم. اتفاقا خارج از کرونا و مسائل و مصائب آن سر صحنه این فیلم همان اوایل فیلمبرداری اتفاقی افتاد که به گردن و کمرم خیلی آسیب رسید و از پشت سر به شدت پرتاب شدم روی زمین، که اتفاق خطرناکی بود ولی خدا را شکر به خیر گذشت.
*فکر کنم بعد از حدود 25 سال برای بازی در یک کار سینمایی به خوزستان برگشتید. خوزستان که 30 سال بعد از پایان جنگ هنوز هم مشکلات زیادی دارد. از حس و حالی که دیدید، میگویید؟ اهواز و آبادان چقدر از فضای جنگ خارج شدهاند؟ آن هم در روزهای سخت کرونایی.
واقعیتش من سالها پیش برای فیلم «برج مینو» در آبادان چند ماهی فیلمبرداری داشتم؛ یکی دو جشنواره از طرف خانه سینما هم شرکت کرده بودم و حالا بعد از سالها به اینجا برگشتم. خیلی دلم میخواست ببینم شهر چه پیشرفتهایی کرده است. خود مردم خوزستان یک اصطلاحی دارند و می گویند: «آبادان موزه دائمی جنگ است.»
متاسفانه من هم وقتی این شهر را بعد از دو دهه دوباره میبینم همین حس را دارم. نمیدانم علت چیست که برای این شهر زیبا اصلا کاری انجام نشده و مثل زمان «برج مینو»ی بیست و چند سال پیش است و هیچ تغییری در بازسازی شهر نمیبینی. نه بازسازی شهری نه ورزشگاه، نه مدارس و بازار جدیدی. محل زندگی مردم هم تغییری نکرده و مثل زمان جنگ مانده است.
آدم نمیداند علتش چیست. مردم اینجا روی نفت زندگی میکنند، ولی سهم مردمی که کل هزینه سالانه کشور را تامین میکنند از این نفت چرا فقط بوی تندش است؟ چطور ممکن است به این شهرها هیچ رسیدگی نشده باشد؟
در همه این سالها به شهرستانهای مختلفی رفتهام. در این دو دهه وضعشان خیلی بهتر شده و معلوم است رسیدگی میشود. اینجا هم مردم روحیه خوبی دارند و شاد و خوشحال هستند ولی نمیدانم چرا هیچ امکاناتی به آنها داده نمیشود. کشوری که ثروت دارد، آدم توقع دیگری دارد و من میخواهم از این تریبون استفاده کنم و بگویم دوستان مسئول لطفا حرکتی برای این مردم شریف انجام بدهید.
* به عنوان سوال آخر یکی از اتفاقاتی که کرونا رقم زد موج بیکاری بود و خیلی از آن هم نصیب خانمها شد. یعنی با توجه به فشارهای اقتصادی که به کارفرماها وارد شد اولین آسیبها را برای خانمها داشت. به عنوان یک فعال زنان فکر میکنید که این وضعیت میشکند؟
من جزو آدمهای امیدوار هستم و به هرحال این دوره هم میگذرد و ما دورههای زیادی را در جهان دیدیم که آمدهاند و رفتهاند.
با کرونا به نظر میرسد ما وارد دوره جدیدی شدهایم که شاید تعریفهای جدید نسبت به کار و زندگی وجود خواهد داشت.
خیلی از این دورکاریها شاید تا مدتها بمانند. حداقل جوری که در آمریکا و اروپا میبینیم این است که دورکاری باب میشود.
شاید مثلا بانکها کارمندانشان را خیلی محدود کنند و همه پای کامپیوتر کارشان را انجام دهند. در ارتباط با خانمها اتفاقا حدسی که زده میشود این است که مشاغل بیشتری برایشان ایجاد شود.
دیدگاه تان را بنویسید