او به واقع مدیری فرهنگی بود
مهدی شفیعی در یادداشتی نوشت: علی مرادخانی بیش از آنکه در قامت یک مدیر به چشم بیاید، در قالب دوست تعریف میشد و همین صمیمیت، باور نبودن او را سخت کرده است.
اعتمادآنلاین| مهدی شفیعی در یادداشتی نوشت: علی مرادخانی بیش از آنکه در قامت یک مدیر به چشم بیاید، در قالب دوست تعریف میشد و همین صمیمیت، باور نبودن او را سخت کرده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، مدیری که با اقبال و استقبال خاص نزد هنرمندان، منشأ مهمترین اتفاقات هنری چند دهه اخیر به شمار میآمد.
او این بخت را داشت که چه در مدیریت مرکز موسیقی و چه بعدترها در جایگاه معاون امور هنری هم به پرورش خلاقیتهای هنری بیندیشد و هم رابطه صمیمانهای با بدنه هنرمندان ایران برقرار کند.
مدیری شنوا که با حوصله و صبوری، جویای حال و احوال هنرمندان بود و خود را به عیادت و دلجویی و ارجگذاری هنرمندان، مقید میدانست.
او را هم از حیث پیشینه شغلی و هم حُسن خلق و توجه به هنرمندان باید در شمار «السابقون» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست و به خاطر سپرد.
مدیری که هرگز اصول هنر و اعتبار هنرمندان را در گریزگاههای پیشرو هزینه نکرد و همواره با مسوولیتپذیری، در راه آرامش و آسایش هنرمندان گام برداشت. درک او از ایران فرهنگی و نقش هنر در ارتقای جایگاه جهانی ایران، از شاخصههای ایشان بود.
علاوه بر این حضور مستقیم در رویدادها و آمایش واقعی وضعیت هنر شهرستانها از دیگر جلوههایی است که او را در چشم هنرمندان دور و نزدیک عزیزتر میداشت. ایفای مسوولیت در حوزه موسیقی در دو دهه ابتدای انقلاب با توجه به کثرت نظرات و حساسیتها در این حوزه، کاری دشوار بود که علی مرادخانی با همه حساسیتها و محدودیتها، از پس آن برآمد.
یکی دیگر از ویژگیهای او این بود که با تغییرات اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته در جامعه - به ویژه جامعه هنری - همراه بود و سعی در تعامل فیمابین هنرمندان و نهادهای اداری و سیاسی کشور داشت.
مرادخانی قائل به عنصر گفتوگو برای رفع شبهه و ابهام با کسانی بود که انتقادهایی را به وضع تئاتر و موسیقی داشتند؛ او به واقع مدیری فرهنگی بود که با ابزار گفتوگو و توضیح راهگشایی میکرد و نه شیوههای سلبی و بازدارنده.
تلاش ارزنده او در احیای ارکسترهای موسیقی، تاسیس موزه موسیقی و حمایت در خرید ملک برای موزه تیاتر و پیگیری برای درج روز ملی هنرهای نمایشی در تقویم نشاندهنده باور او به نهادسازی فرهنگی بود؛ مرادخانی نشان داد که هنر نیازمند بنیاد و نهاد برای استمرار تجارب بین نسلی هنرمندان و نقطه وصل آنهاست.
ارتقای هنر دینی و طراحی رویدادهای آبرومند آیینی، منبعث از خاستگاه خانوادگی و آگاهی دینی مرحوم مرادخانی بود که خود از قاریان قرآن و مرثیهسرایان خدوم عاشورا به شمار میآمد.
حسن خلق او یکی از بارزترین صفات او در مواجهه با افراد بود و پیوسته با الهام از آیه مبارکه «والف بین قلوبهم» اسباب همدلی و مصاحبت هنرمندان و مدیران فرهنگی را فراهم میکرد و به گشایشگری در امور اداری و احوالات هنرمندان به ویژه هنرمندان پیشکسوت اهتمام میورزید. در این سالها آیین افطار فرهنگی او در موزه موسیقی موید این صاحبدلی و دوراندیشی است.
اکنون که او به دیار باقی و به دیدار حضرت حق شتافته است، به تلخی و تاثر، غیابش را به امید استمرار منش نیکویش تاب میآوریم و برایش و برای همه غایبان هنر، آمرزش طلب میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید