سینماگران و گفتمان سکوت
چه بخواهیم چه نخواهیم، چه علاقهمند و پیگیر مسائل سیاسی کشورمان باشیم چه نباشیم این روزها به واسطه بمباران اخبار ملتهب و البته عجیب و کاملا متفاوت مربوط به انتخابات 1400 و نامزدهای ریاستجمهوری دولت سیزدهم درگیر فضای رقابتی میان کاندیدا میشویم.
اعتمادآنلاین| چه بخواهیم چه نخواهیم، چه علاقهمند و پیگیر مسائل سیاسی کشورمان باشیم چه نباشیم این روزها به واسطه بمباران اخبار ملتهب و البته عجیب و کاملا متفاوت مربوط به انتخابات 1400 و نامزدهای ریاستجمهوری دولت سیزدهم درگیر فضای رقابتی میان کاندیدا میشویم.
به گزارش روزنامه اعتماد، حتی اگر در دورترین نقطه شهر هم که باشیم (فرقی نمیکند بام تهران باشد یا مطب دندانپزشکی در شرق یا ترمینال اتوبوسرانی در جنوب شهر) بحثها و اظهارنظرها حول انتخابات و نامزدهای ریاستجمهوری به خصوص مناظره روز شنبه میان کاندیدا دست از سرمان برنمیدارد؛ بازار تجزیه تحلیلها میان کارشناسان، اهالی سیاست و کاربران فضای مجازی آنقدر داغ است که انگار مجبوریم به هر نحوی که شده در جریان اوضاع سیاسی کشور قرار بگیریم. البته که شگفتآور بودن ابعاد انتخابات پیش رو هم در این فرآیند بیتاثیر نیست.
دوستی در حساب شخصی خود در توییتر نوشته بود:«عجیبترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی ایران را مشاهده میکنیم.» اینگونه میشود که اگر نخواهیم هم میدانیم کشور درگیر چالش انتخابات است.
اما آنچه موضوع گزارش پیش روست و در این بحث اهمیت دارد، عدم مشارکت اهالی هنر در بحثها و اظهارنظرهای انتخاباتی این روزهاست. آیا عجیب نیست که تقریبا هیچ سینماگری درباره اتفاقات و حواشی انتخابات پیش رو نظری نمیدهد و مصاحبهای نمیکند و رییسجمهور منتخب خود را معرفی نمیکند؟ چرا شور و هیجان فراموش ناشدنی هنرمندان در انتخابات دورههای گذشته به طرز شگفتانگیزی با سکوت در این دوره جایگزین شده؟ جالب است اگر در دورههای گذشته جناح چپ هنرمندان رغبتی به حضور در انتخابات نداشتند، جریان راست حسابی تنور انتخابات را گرم میکرد اما این روزها به طرز عجیبی از هیچ گروه هنرمندان در جریان انتخابات خبری نیست.
در گزارش پیش رو با 3 دیدگاه مختلف از 3 سینماگر(سیدضیاء هاشمی، مهدی صباغزاده و سیدامیر سیدزاده) به بررسی چرایی این ماجرا پرداختیم که از نظر میگذرانید.
آیا هنرمند میتواند کار سیاسی کند؟
سید ضیاء هاشمی، رییس جامعه صنفی تهیهکنندگان حضور هنرمندان در عرصه سیاست را کاملا اشتباه میداند و با اشاره به اینکه سیاست سازوکار خودش را دارد که با روحیه احساساتی هنرمند هیچ سنخیتی ندارد، میگوید:«هنرمندان به طور جدی از سال 76 وارد عرصه سیاست شدند و در این میان جریانات چپ و راست درگیری شدیدی پیدا کردند، آنها که با جریان چپ ارتباط نزدیکتری داشتند، وارد کار سیاسی شدند.
یک گروه خاصتر هم سمت و سوی جناح دیگر را گرفتند و از آن تاریخ بین هنرمندان یک شکافی عمیقی شکل گرفت که در سال 88 و جریاناتی که به وجود آمد بین این افراد اختلافات غریبی به وجود آمد به گونهای که در برخی پروژهها اگر گروه چپ فعال بود، گروه راست دعوت به همکاری نمیشد و حتی در جریانات اجتماعی و فعالیتهای انساندوستانه هم شاهد برخوردهای نادرستی بودیم. این شکاف و اختلاف تا امروز هم ادامه یافته است. اما در این انتخابات شاهد فعالیت کمرنگ یا میتوانیم بگوییم عدم فعالیت طیف هنرمندان هستیم که باعث خرسندی است».
هاشمی با بیان اینکه دعوای میان هنرمندان با این نوع انتخابهای شورای نگهبان به اتمام میرسد، میگوید:«شاید با این روند بیشتر شاهد یکپارچگی میان سینماگران باشیم و اگر اختلافی وجود داشته باشد ممکن است صنفی باشد که قابل حل است».
تهیهکننده فیلم «شوکران» همچنین به سرخوردگیای که از دوران روحانی برای هنرمندان به وجود آمده که از قضا میزانش هم کم نبوده، اشاره میکند و میگوید:«چقدر هنرمندان برای انتخابات دو دوره دولت یازدهم و دوازدهم تلاش کردند و سفرهای متعدد انجام دادند و از جان برای آقای روحانی مایه گذاشتند اما در طول این 8 سال هیچ تلاشی برای آنها صورت نگرفت و هیچ اعتنایی حتی برای کسانی که برای ریاستجمهوری او تلاش کردند، نشد.
به این توجه کنیم که هنرمندان با دلشان قدم در راه گذاردند و از سیاست دفاع کردند اما بازخوردی ندیدند همین باعث شد تا اکثر آنها تصمیم بگیرند به سمت هیچ دسته و گروهی تمایلی نشان ندهند البته برخی باز هم کارهایی انجام میدهند اما آن شور و هیجان دیگر وجود ندارد».
از نظر هاشمی سینماگران دیگر حاضر نیستند با بیاعتناییهای کاندیداها همراه شوند و این جای شکرش باقی است زیرا آنها دارای احساسات و عواطفی هستند که با سیاست هیچ سنخیتی ندارد و شعور را به شور سیاسی بدل میکند:«دزدی، فقر، فساد، جریانات رانتی و... را همه هنرمندان در جامعه میبینند و همین هم موجب دلزدگی آنها از فعالان عرصه سیاست شده است. آنها درد و وضعیت جامعه را لمس میکنند و به وعدههای اجرا نشده دولت به مردم ناراحت میشوند. جای تاسف است از این به بعد هم آقایان کاندیدا وعدههایی میدهند که انجامپذیر نخواهد بود».
او با اشاره به اینکه در جریان مناظره اخیر متوجه شدیم که کاندیداها هیچ برنامهای برای فرهنگ ندارند در حالی که این فرهنگ است که جریانساز در حوزههای مختلف است، میگوید:«ای کاش در مناظرههای اخیر حداقل یکی از کاندیداها به یک مجموعه اخلاقگرایی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی میپرداخت».
از کدام کاندیدا دفاع کنیم؟
وقتی از مهدی صباغزاده، تهیهکننده و کارگردان سینما دلیل سکوت و عدم مشارکت هنرمندان را در انتخابات پیش رو جویا میشویم او با بیان اینکه من فقط از جانب خودم حرف میزنم، توضیح میدهد که:«نزدیک به دو سال است که کرونا هست و نیست سینماگران را از بین برده و مسوولان هم کوچکترین توجهی به هنرمندانی که سالها برای سینما زحمت کشیدند، ندارند و کاملا مشخص است که من هنرمند چرا سکوت میکنم.
در دوران شیوع کرونا دولت چه کمکی به سینماگران کرد که در انتخابات پیش رو باید توقع داشت که هنرمندان از دولت حمایت کنند؟ وقتی تنها کمک دولت در دو سال گذشته این بود که یکونیم میلیون تومان به سینماگران بدهد(که این مبلغ حتی پول سیگار اهالی سینما را کفاف نمیدهد) دیگر اصلا بحثی باقی نمیماند.»
به گفته او واقعا غمانگیز است که این همه سال برای سینما زحمت کشیدیم و توانستیم آن را به اوج برسانیم آن وقت به سادگی در سینما را تخته کردند اما در قهوهخانهها، فروشگاهها و کافهها باز است: «متاسفانه باید بگویم مسوولان آنقدر در این چند وقت اخیر با سینما بد برخورد کردند آنقدر از خطر سینما رفتن گفتند که امروز مردم از سالن سینما واهمه دارند و میترسند و کسی جرات نمیکند به سالن سینما برود، برای چه با هنر مملکت این برخورد را دارید؟ کار به جایی رسیده کسی برای هدر نرفتن سرمایه 7 یا 8 میلیاردیاش نمیتواند فیلم در سینماها اکران کند؟ من معتقدم همه مشکلات سینما در چند وقت اخیر از ناکارآمدی مدیران سینما و دولت است خب در این شرایط من سینماگر برای چه باید در جریان برگزاری انتخابات شعار بدهم و از کسانی حمایت کنم که کوچکترین دغدغه فرهنگی و هنری ندارند؟ گرفتاری امان سینماگران را بریده. دولت قبلی که کاری برای هنرمندان نکرد امیدواریم در دولت آینده گشایشی شود هر چند که من چشمم آب نمیخورد. خودتان به مناظره اخیر کاندیدا نگاه کنید خودشان به خودشان رحم ندارند و به هم حمله میکنند آن وقت ما بیاییم از کدام آنها دفاع کنیم؟ بهتر
است سکوت پیشه کنیم و آینده را به خدا بسپاریم».
حرف مشترکی میان اهالی هنر و کاندیدا نیست
سیدامیر سیدزاده معتقد است در دورههای قبل هم که سلبریتیها در جریان انتخابات حاضر میشدند به این خاطر بود که با کاندیداهای ریاستجمهوری منافع مشترک داشتند:«به این ترتیب که در رایگیری شرکت میکردند و در فضای انتخابی حضور داشتند برای اینکه قرار بود از طرف کاندیداها از آنها(راست یا فریبنده) حمایت شود و به آنها امکانات تعلق گیرد ولی متاسفانه وقتی تمام این وعدهها پوچ از آب درآمد آنها هم در این دوره تصمیم گرفتند که همه سکوت کنند و کسی کوچکترین حرفی نمیزند».
از نظر این تهیهکننده آنچه بسیار غمانگیز است اینکه میبینیم در این دوره هیچ نامزدی دغدغه و بحث فرهنگی در برنامههایش ندارد و اصلا در خلال صحبتهایشان از فرهنگ و هنر نشانهای دیده نمیشود:«همین میشود که هنرمندان و جامعه سلبریتی میل ورود به این عرصه را ندارند چون واضح و مبرهن است که کاندیداهای محترم قابلیت حمایت چه به شکل جناحی شخصی یا اجتماعی(از نظر هنرمندان) را ندارند.
شاید جالب باشد که بدانید در دورههای قبل اکثر کاندیداها از من دعوت میکردند تا درباره فرهنگ و هنر با آنها حرف بزنیم ولی در این دوره اصلا خبری نیست».
به گفته تهیهکننده فیلمهای «شماره 17 سهیلا» و «پاسیو» گویا حرف مشترکی میان اهالی هنر و کاندیدای ریاستجمهوری 4 سال آینده دیده نمیشود و این موضوع برای فرهنگ و هنر این کشور بسیار دردناک است: «بدانیم وقتی فرهنگ و هنر کشوری تعطیل شود تمام مسائل مختلف آن کشور رو به اضمحلال میرود چراکه تمام زیرساختها هنجارها و سجایای آن کشور بر اساس فرهنگ و هنر شکل میگیرد».
دیدگاه تان را بنویسید