پژمان بازغی، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
«هفتهای یک بار آدم باش» فیلمی چندوجهی است/ عنصر اصلی حضور من در یک فیلم به فیلمنامه بستگی دارد/ آرزویم داشتن سینمایی پویاست/ اکرانهای آنلاین و وجود اپلیکیشنها به رسانه شکل جدیدی بخشید/ پخش نشدن «سرزمین کهن» فرصت شکوفایی را از علی شادمان و جوانان دیگ
پژمان بازغی گفت: «هفتهای یک بار آدم باش» چند ویژگی دارد. اول اینکه طنز است ولی طنز را به زبان خودش بیان میکند؛ به این معنا که بازیگران در موقعیت و کاراکترهای طنز قرار میگیرند، اما قرار نیست قصه خیلی به سمت طنز پیش برود.
اعتمادآنلاین| تبسم کشاورز- «پژمان بازغی» بازیگر سینما و تلویزیون سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام «اعتراف» ساخته مجید فهیمخواه بازی کرد. پس از آن به مدت 2 سال به ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی «آژانس دوستی» پرداخت که باعث شهرت او شد و سپس ایفای نقش در فیلمهایی همچون «جوانی»، «بلوغ» و مجموعه «گمگشته» جایگاهش را در این حیطه تثبیت کرد.
او همچنین در مقام مجری در چند برنامه تلویزیونی از جمله «چند درجه»، «کودکشو» و برنامه سال تحویل 1396 شبکه دو سیما حضور داشته است.
بازغی که این روزها فیلم سینمایی «هفتهای یک بار آدم باش» را به کارگردانی شهرام شاهحسینی و تهیهکنندگی مستانه مهاجر روی پرده دارد در خصوص این اثر به ما میگوید: «این فیلم و فیلمنامهاش چند ویژگی دارد. اول اینکه طنز است ولی طنز را به زبان خودش بیان میکند؛ به این معنا که بازیگران در موقعیت و کاراکترهای طنز قرار میگیرند، اما قرار نیست قصه خیلی به سمت طنز پیش برود...»
او در ادامه گفتوگو با اشاره به سانسور و روندی که در ساخت یک فیلم طی میشود توضیح میدهد: «مخاطب ما خیلی جلوتر از سینمایی است که یک فیلمش تازه بعد از 2 سال مجوز گرفته و در این مدت کلی تغییرات تکنولوژی و... به وجود آمده است؛ یعنی فیلم از مخاطب عقبتر میماند...»
این بازیگر در حال حاضر مشغول بازی در سریال «افرا» و سریال نمایش خانگی «قبله عالم» ساخته حامد محمدی است. «جوجهتیغی» اثر مستانه مهاجر، «سلفی با دموکراسی» اثر علی عطشانی، «خورشید آن ماه» اثر ستاره اسکندری و... کارهای دیگر این بازیگر است که هنوز روی پرده نرفتهاند.
در ادامه گفتوگوی اعتمادآنلاین را با پژمان بازغی در مورد فیلم سینمایی «هفتهای یک بار آدم باش»، خداحافظی ناگهانیاش از «کودکشو»، سانسور و... میخوانید.
****
*در ابتدا میخواهم در خصوص فیلم «هفتهای یک بار آدم باش» شهرام شاهحسینی که در فروش هم صدرنشین شده صحبت کنید. کمی درباره داستان فیلم و تفاوت آن با طنزهای دیگری که در این سالها دیدهایم بگویید؟
این فیلم و فیلمنامهاش چند ویژگی دارد. اول اینکه طنز است ولی طنز را به زبان خودش بیان میکند؛ به این معنا که بازیگران در موقعیت و کاراکترهای طنز قرار میگیرند، اما قرار نیست قصه خیلی به سمت طنز پیش برود.
ویژگی دیگر این فیلم پرداختن به موضوع سالمندی است مخصوصاً برای جامعه ما که به سمت پیر شدن میرود.
در کل «هفتهای یک بار آدم باش» با یک شیب طنز آغاز میشود، اما در اواسط داستان مسائل دیگری از جمله سالمندی، آلزایمر، خانواده و... را پیش میکشد و قرار نیست مدام اتفاقات خندهدار در فیلم بیفتد. به نظرم این ویژگیها جزو ویژگیهای یک فیلم چندوجهی است.
*«هفتهای یک بار آدم باش» چندمین تجربه همکاری شما با شهرام شاهحسینی بود. چه شد که بازی در این کار را پذیرفتید؟
حضور در این فیلم برایم تجربهای نو بود. به هر حال بازیگری این امکان را به شما میدهد تا بتوانید نقشهای مختلفی را بازی و تجربه کنید.
از آنجا که من خیلی در ژانر طنز بازی نکرده بودم برایم فیلمنامه قوی و قابلیت طنز داستان جالب شد. در کنار آن همکاری با «پژمان جمشیدی» که از دوستان قدیمیام است و همکاری مجدد با «شهرام شاهحسینی» جذاب بود و همینها سبب شد در این پروژه همکاری کنم.
*«پژمان بازغی» سالها جایگاه خودش را در مقام یک بازیگر کاربلد و توانا چه در سینما و چه در تلویزیون تثبیت کرده است. حالا شما در مهمترین دوره کاری خود هستید، بگویید چه برنامهای برای آینده کاریتان دارید؟
سینمای ایران طی سالهای گذشته نشان داده که برای میانسالی خیلی نقشهای آنچنانی نداشته است چراکه وقتی به میانسالی پا میگذارید نقشهای پیشنهادی کمتر میشود، و جوانها بیشتر به این عرصه قدم میگذارند. از آنجا که قشر جوان بیشتر مخاطبان سینما هستند، طبیعتاً سراغ فیلمهای جوانگرایانهتر میروند.
*شیوه انتخاب نقشها برای شما چگونه است، آیا گزیدهکاری میکنید؟
عنصر اصلی حضور من در یک فیلم بستگی به فیلمنامه آن کار دارد. به هر حال من تاکنون نزدیک به 70 فیلم، 32، 33 سریال و 15 تلهفیلم کار کردهام که همه کارها انتخاب خودم بوده و نمیتوانم بگویم کدام را بیشتر و کدام را کمتر دوست دارم. ولی در تمام آنها فیلمنامه برایم در اولویت بوده است. البته این را هم بگویم، شاید یک فیلم در کاغذ به یک شکل باشد و در اجرا به دلیل شرایط تولید به یک شکل دیگر دربیاید، ولی همانطور که گفتم مهمترین چیز برایم فیلمنامه است.
*آرزوی همیشگی «پژمان بازغی» در سینما که تا به حال تحقق نیافته چیست؟
حقیقتاً سینما یک هنر نوپاست و صد سال و اندی بیشتر از عمر آن نمیگذرد، ولی در همین مدت کوتاه به مراتب تاثیرش نسبت به هنرهای دیگر در زندگی و اندیشه مردم بیشتر بوده است.
اما متاسفانه در کشور ما آنطور که باید و شاید به سینما بها نمیدهند. ما تنها کشوری در آسیا هستیم که در عرض پنج سال 2 اسکار دریافت کرده، که این باید باعث افتخار یک کشور باشد.
بزرگترین آرزویم این است که مردم و جامعه مطلع شوند که سینما عنصر بسیار مهمی است و باید در سبد خانوارها گنجانده شود. ما در حال حاضر خیلی افراد سینمارو نداریم؛ مثلاً هنگام اکران فیلمها یا جشنواره فجر از بین 85 میلیون جمعیت فقط چیزی حول و حوش 13 تا 17 میلیون نفر برای تماشای فیلم به سینماها میرفتند، که متاسفانه کرونا آن را کمتر هم کرده، و این اصلاً خوشایند نیست.
امیدم پرفروش بودن فیلمها و پر شدن سالنهای سینماست تا ما هم بتوانیم یک سینمای پویا داشته باشیم. بدون اینکه خطکشی کنیم و بگوییم این مدل و سبک سینما از آن یکی جدا و برتر است. معتقدم مخاطب به هر ژانر و داستانی احتیاج دارد و باید همه مدل آن ساخته شود.
عمیقاً آرزو میکنم که تمامی همکارانم بتوانند کار کنند و آثار خوبی تولید و خلق کنند. به هر حال سینما با سه مولفه هنر، رسانه و صنعت معرفی میشود. این اصلاً درست نیست که ما صرفاً بخواهیم به همه چیز به چشم صنعت و حساب و کتاب نگاه کنیم. سینما دل، احساس و هنر هم هست پس باید به درستی درک شود.
*فضای کنونی فیلمسازی را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ از لحاظ سانسور و روندی که برای ساخت یک فیلم طی میشود...
در کشور ما تولید تا اکران یک فیلم چیزی حول و حوش 2 سه سال طول میکشد، که این مساله سینمای ما را از بهروز بودن دور میکند و اصطلاحاً میتوان گفت سینمای ما کهنه میشود. چون مخاطب ما خیلی جلوتر از سینمایی است که یک فیلمش تازه بعد از 2 سال مجوز گرفته و در این مدت کلی تغییرات تکنولوژی و... به وجود آمده است؛ یعنی فیلم از مخاطب عقبتر میماند.
به نظرم خیلی عجیب است که بعد از ساخت یک اثر افرادی با سلیقههای مختلف میگویند که این سکانس، دیالوگ و این حس نباشد.
میدانیم که در ایران مراحل فیلمسازی شکلهای مختلفی دارد، ابتدا باید تاییدیه فیلمنامهتان را از وزارت ارشاد بگیرید و بعد اجازه ساخت به شما داده شود. در صورتی که در تمام دنیا این کار را به کمپانیها سپردهاند؛ برای مثال یک فیلمسازی که قصد ساخت فیلمش را دارد دیگر به وزارت ارشاد کشورش مراجعه نمیکند بلکه از کمپانی به کمپانی قاعدتاً دستورالعملهای خاصی صادر میشود و مثلاً میگویند که این موضوعات را میتوان ساخت این موضوعات را نمیتوان ساخت.
به هر حال چون متولی سینمای ایران یک فرد مشخص نیست سینمای کشور ضربه میخورد. ممکن است بسیاری از فیلمها در زمان خودشان اکران نشوند ولی در سالهای بعد پس از بازبینی، تغییر فضای سیاسی و اجتماعی اکران شوند.
من اصلاً نمیفهمم چرا وقتی یک فیلم قرار است مجوز بگیرد باید گروهی بخشهایی از آن را به شکل سلیقهای از بین ببرند. چون روزی که فیلمنامهای مجوز ساخت میگیرد یک گروه متخصص و مسئول آن را میخوانند و با دقت، نظر میدهند ولی بعدش دوباره سانسور میکنند که اصلاً به نظرم کار درستی نیست چون این هم به ضرر سینماست و هم باعث ریزش مخاطب میشود.
*در این سالها شما هم در بازیگری و هم در اجرا بسیار موفق عمل کردهاید. مدتی برنامه پربیننده «کودکشو» را اجرا میکردید، اما یکباره از این برنامه خداحافظی کردید. دلیل این کنارهگیری چه بود؟
درست است که من با اجرا وارد این حرفه شدم ولی به هر حال خاستگاه من در ابتدا بازیگری بوده است.
در پنج سالی که «کودکشو» را اجرا میکردم طبیعتاً به دلیل اینکه لوکیشن مشخصی در تهران داشت نمیتوانستم بسیاری از پیشنهادهای سینمایی و تلویزیونی را بپذیرم، و این به بخش اصلی کار من که سینما بود لطمه زیادی وارد میکرد. خیلی فیلمها در تایم بین اجرایم در «کودکشو» به من پیشنهاد شد که خیلی دوست داشتم در آنها بازی کنم ولی به دلیل تداخل زمانی امکانپذیر نبود.
دقیقاً فیلم «هفتهای یک بار آدم باش» هم زمانی ساخته شد که من «کودکشو» را اجرا میکردم. هر دوی آنها را در آن تایم با استرس زیاد و فشار کاری بالا به پایان رساندم.
خلاصه اینکه حضور در این برنامه اجازه نمیداد که آزادی عمل زیادی در انتخابهای درست بازیگریام داشته باشم.
تا اینکه برای تغییر دکور برنامه وقفهای داشتیم، همان زمان با تهیهکننده صحبت کردم و به او گفتم که قصد دارم در سریال «افرا» ساخته بهرنگ توفیقی که فیلمنامه فوقالعادهای دارد بازی کنم. اصلاً امکان برنامهریزی برای اجرا وجود نداشت یا شاید هم میتوانست وجود داشته باشد، اما زمان این اجازه را به ما نداد که برنامهریزی کنیم.
با تهیهکننده صحبت کردم گفتم اگر انعطافی در تلویزیون وجود دارد که کنداکتور را کمی عقب بیندازید من بروم این نقش را بازی کنم و برگردم؛ گرچه سختیاش برای من بود اما عملاً این اتفاق رخ نداد و ما زمان را از دست دادیم. این شد که من هم به صورت ناگهانی از «کودکشو» خداحافظی کردم.
*شیوع کرونا، تعطیلی سینماها و مراکز فرهنگی لطمه بزرگی به هنر زد. در این بین وجود پلتفرمهای گوناگون و اکرانهای آنلاین از جهاتی به سینما و سینماگران کمک کرد. نگاه شما به این قضیه چگونه است؟
اتفاق خوبی که در جریان کرونا رخ داد حضور برنامهها و پلتفرمهایی بود که به بسیاری از فیلمهایی که آرزوی اکران داشتند فرصت اکران و دیده شدن داد.
به نظرم با وجود این اپلیکیشنها رسانه شکل جدیدی به خودش گرفت. این نشان داد که ما میتوانیم برای تعدادی از افراد که تلویزیون و سینمایشان داخل گوشیهایشان هست فیلم بسازیم.
بنابراین اگر کسی مخاطب سینما باشد، در سالنهای سینما فیلمش را تماشا میکند. و آن اشخاصی که مخاطب مجموعهها، فیلمهای سرگرمکننده یا مستندها هستند این پلتفرمها میتواند اتفاقات بسیار خوبی برایشان رقم بزند.
مثلاً فیلمهایی که در بخش هنروتجربه پخش شدند قطعاً تبلیغات تلویزیونی خوب و فروش چندان چشمگیری نداشتند. فیلمهای این بخش معمولاً لوباجت هستند؛ این بدان معنا نیست که فیلم کیفیت ندارد، به این معناست که شاید عناصر فروش را برای پخشکننده نداشته باشد. حقیقتاً ما با 500 سینما و تولید 200 فیلم در سال نمیتوانیم این بخش را حمایت کنیم، اما خوشبختانه با وجود این پلتفرمها میتوان تا حدودی به این بخش توجه کرد.
من همیشه یک مثالی میزنم، سالها پیش بسیاری از بازیگران تئاتر و «علی شادمان» وقتی بچه بود در «سرزمین کهن» بازی کردند، که هیچ وقت نمایش داده نشد و تلویزیون نتوانست پای اثری که ساخته است بایستد.
شما ببینید با پخش نشدن یک فیلم چه فرصتهایی از دست رفت، چقدر بازیگران این فیلم یا فیلمهای توقیفشدهی دیگر فرصت شکوفاییشان را از دست دادند. الان اگر سرزمین کهن را اکران کنند، دیگر نه به درد علی شادمان میخورد و نه به درد هیچ کدام از آن عوامل.
در بسیاری از فیلمهایی هم که خود من بازی کردم جوانان نوپای زیادی حضور داشتند ولی هرگز آن فیلمها پخش نشد و فرصت دیده شدن از آن استعدادها گرفته شد. واقعاً این خیلی کار اشتباهی است چون این استعدادها باید در زمان مناسب دیده شوند، بدرخشند و اگر این اتفاق رخ ندهد دیگر ارزشی ندارد.
*شما فیلمهای بسیاری دارید که هنوز روی پرده نرفتهاند، کمی در مورد آنها و کارهایی که در حال حاضر مشغول انجامشان هستید بگویید...
در حال حاضر مشغول سریال «افرا» و سریال نمایشخانگی «قبله عالم» آقای حامد محمدی هستم.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید فکر میکنم حدوداً هشت یا 10 فیلم دارم که هنوز بسیاریشان اکران نشدهاند.
فیلمهای «توچال»، «جوجهتیغی»، «خوره»، «سلفی با دموکراسی» و... حقیقتاً آنقدر تعدادشان زیاد است که بسیاری از آنها را به یاد ندارم. دوست دارم زودتر کارها روی پرده برود تا زحمت تمامی عوامل دیده شود.
دیدگاه تان را بنویسید