نگاهی به دو مجموعه «زیر خاکی 2» و «بوتیمار» و لزوم پخش سریالهای کمدی در تلویزیون
از ابتدای سال جاری تعداد اندکی سریال کمدی از تلویزیون پخش شده است. در نوروز تنها دو سریال «نون خ 3» و «نوروز رنگی» بودند که در گونه آثار کمدی قرار میگرفتند و این در حالی است که آمارها نشان میدهد مخاطبان تلویزیون از آثار کمدی استقبال بیشتری دارند و همواره سریالهای کمدی جزو آثار پرمخاطب بودهاند.
اعتمادآنلاین| پس از گذشت سه ماه از آغاز سال 1400 که تنها دو سریال کمدی در تلویزیون پخش شد، در ماه خرداد دو سریال «بوتیمار» و «زیر خاکی 2» که آثاری کمدی بودند توانستند نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کنند.
به گزارش برنا، بسیاری از کارشناسان رسانه، منتقدان سینما و تلویزیون و حتی جامعهشناسها معتقد هستند با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی که شرایط روحی جامعه را دچار مشکل کرده است پخش آثار کمدی میتواند با روحیهبخشی به مردم برای گذران این دوران کمک کنند.
در گفتوگو با چند منتقد به بررسی دو سریال «بوتیمار» و «زیر خاکی 2» و لزوم ساخت و پخش سریالهای کمدی در تلویزیون گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
«زیر خاکی 2» در فضاسازی دهه 1360 موفق بوده / کرونا در قصه «بوتیمار» به عنصر کمکی تبدیل شده است
شهرام خرازی ها منتقد سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار برنا، در مورد سریال ها و مجموعه های طنز تلویزیون که در سال جاری پخش شده یا هم اکنون روی آنتن هستند، گفت: رسانه ملی نوروز امسال را خیلی خوب شروع کرد؛ دو سریال طنز «نون خ سه» و «نوروز رنگی» توانستند میلیون ها نفر را به خود جذب کنند و خنده بر لب های مردم بنشانند.
او افزود: این موفقیت بزرگی برای تلویزیون بود چون مردم به خاطر محدودیت های کرونا خانه نشین شده و تفریحات شان به حداقل رسیده بود. سینما ها ، تماشاخانه ها ،و رستوران ها و مراکز تفریحی تعطیل بودند. طبیعی است که در چنین شرایطی تمرکز بر روی تلویزیون و بالاخص سریال هایش بیشتر می شود.
این کارشناس ارشد «مدیریت رسانه» خاطر نشان کرد: در شرایط بحرانی از جمله کرونا که بحرانی خاموش و نامرئی است، وظایف رسانه ها برای تامین ایمنی، پیشگیری از خطرات ، سرگرم کردن و... دوچندان می شود بالاخص تلویزیون به عنوان فراگیرترین و قابل اعتماد ترین رسانه رسمی کشور باید بدون فوت وقت وارد میدان شده و به مردم در کنار آمدن با شرایط بحرانی کمک کند.
خرازی ها گفت: سریال های طنز تلویزیون لبخند را برای مردم به ارمغان می آورند. الان دو سریال طنز «بوتیمار» و «زیرخاکی 2» روی آنتن هستند و که البته اولی زمان پخش و بازپخش مناسبی ندارد و شاید به همین خاطر شمار قابل توجهی از مخاطبانش را از دست دامی دهد ولی دومی به واسطه محبوبیت سری اول ، زمان پخش و بازپخش مناسب ، داستان پرکشش، دیالوگ های جذاب و بازی های حرفه ای بازیگرانش خیلی سریع از همان قسمت های ابتدایی توانست بینندگان زیادی را با خود همراه کند.
این منتقد در ادامه به موضوع کمبود کمدین در سینما و تلویزیون ایران اشاره کرد و گفت: کمدین های خلاق کم داریم.یک زمانی در دهه شصت اکبر عبدی ، حمید جبلی و در دهه هفتاد فردوس کاویانی و مهرانه مهین ترابی فصل جدیدی در بازیگری طنز را در تلویزیون گشودند که این مسیر با حضور کمدین های دیگری از جمله: مهران مدیری، حمید لولایی ،فلامک جنیدی، رابعه اسکویی ، شهره لرستانی و... در سال های آتی تداوم یافت اما این بازیگران نه به طور مستمر بلکه در مقاطعی در قاب تلویزیون ظاهر شدند و تلویزیون ایران هرگز نتوانست بجز مهران مدیری برای خود کمدین ثابت داشته باشد.
او در ادامه برای تکمیل صحبت هایش به بازی بازیگران سریال «زیرخاکی دو» پرداخت و گفت: پژمان جمشیدی همان فوتبالیست سابق است و من او را به عنوان بازیگر بالاخص در حوزه تئاتر قبول ندارم. جمشیدی استعداد شگرفی در به چنگ آوردن نقش های خوب در سینما، تئاتر و تلویزیون دارد اما همه این نقش ها را به هدر داده و تا کنون حتی یک بازی ماندگار از او ندیده ام.ژاله صامتی در نقش پری بی نقص است . او بازیگری بسیار قدرتمند است و این را بارها در سینما، تئاتر و تلویزیون ثابت کرده است. نسرین نصرتی در نقش حوریه فوق العاده است به خصوص لهجه ترکی را عالی تقلید می کند و کاملا مشخص است که تیپ سازی را بلد است. او خیلی جدی نقشش را بازی می کند اما در پس این جدی بودن، موجی از طنز را پنهان نموده که آن را آرام آرام و بسیار ظریف به سوی بیننده جاری می کند.هادی حجازی فر در سری اول زیرخاکی همان طور که انتظار می رفت، خوش درخشید و جای خالی اش در سری دو کاملا مشهود است.از گیتی قاسمی در سال های اخیر بازی های بسیار خوبی شاهد بودم کمااینکه در زیرخاکی دو نیز بسیار موفق مقابل دوربین ظاهر شده و تسلط کم نظیری بر نقش دارد. علی عطایی حور و مهران نعیمی اقدم استعدادهای غریبی در بازیگری هستند که هر دو در «زیرخاکی دو»، یک نقش جدی را بسیار راحت و روان و البته تأثیرگذار بازی کرده اند.«زیرخاکی دو» پر از کمدین های خوب است که با حضور و بازی خوب شان ، طنز مجموعه را ارتقاء بخشیده اند.
خرازی ها اظهار داشت: افرادی که اکنون کمدی باارزش، قابل دفاع و مخاطب پسند بسازند که اندیشه ورز هم باشد و مخاطب را به فکر وادارد، کم هستند.
او یادآور شد: مشکل کمبود کمدی نویس، هنرپیشه کمدی و کارگردان کمدی ساز ادامه دارد. تلویزیون می توانست به بازیگران زن مجال دهد که بیشتر کمدی کار کنند ولی این فرصت از ایشان دریغ شد و کمدین های زن به شبکه نمایش خانگی سوق داده شدند.
این منتقد سینما و تلویزیون تصریح کرد: هنوز تهیه کنندگان و کارگردان های تلویزیون به تولید سریال کمدی به چشم یک کار سبک و آسان نگاه می کنند و آن را دست کم می گیرند.
خرازی ها در پاسخ به این سوال که آیا کمدی سازی در تلویزیون ایران دشوار است یا به طور کلی همه شبکه های تلویزیونی با این مشکل روبرو هستند؟، گفت: کمدی سازی در تلویزیون کار سختی است . کمدی سازی در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر به علت لزوم رعایت برخی مسائل فرهنگی،سیاسی و ایدئولوژیک سخت تر است ،.نمی توان وارد حیطه های مختلف شد و با هر صنفی شوخی کرد.
وی ادامه داد: کمدی ساز و کمدی نویس با چالش های خاصی روبرو می شوند و در دایره ای بسیار محدود اجازه مانور دارند.الان که در شرایط کرونا هستیم و مردم تشنه تر از قبل به دنبال آثار کمدی هستند،
این کارشناس ارشد «مدیریت رسانه» ضمن تاکید بر لزوم ارتقای آموزش های دانشگاهی اظهار داشت: در دانشگاه های ما به دانشجویان رشته های هنر و ادبیات نمایشی ، مبحث کمدی به خوبی آموزش داده نمی شود. در آموزش های تئوری و عملی باید بیشتر روی کمدی کار کنیم و کار با مضامین طنزآلود باید بصورت گرایش های تخصصی در رشته ها و واحدهای دانشگاهی گنجانده شود.
ضمن این که در آموزشگاه ها و کلاس های فیلمنامه نویسی خارج از دانشگاه هم کمدی نویسی را باید آموزش دهیم
این منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون افزود: بطور کلی ورود کمدی نویس به تلویزیون معادله ای پیچیده و چندوجهی است. اول اینکه فرد باید قلم خوبی داشته باشد و بتواند اندیشه خود را دراماتیزه و برای ورود به تلویزیون تلاش کند اما از طرف دیگر تلویزیون هم باید به این مطالبات پاسخ دهد.
اما درهای تلویزیون به روی افراد جدید نیمه باز است و عبور از این در نیمه باز به مقداری تلاش نیاز دارد. اینکه انتظار داشته باشیم هر تازه وارد و نوقلمی کمدی بنویسید انتظار درستی نیست؛
عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینمای ایران همچنین به نقش تهیه کننده های بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: تهیه کننده ها هم باید در پی کشف استعدادهای جدید باشند و آنها را به سیما معرفی کنند. تهیه کننده ها معمولا در دیگر کشورها استعدادها را کشف و حاصل کار آن ها را روی آنتن شبکه های تلویزیونی قرار می دهند اما در ایران بسیاری از تهیه کننده ها فقط می خواهند محصولی را تحویل تلویزیون دهند و سود ببرند.
خرازی ها در پایان گفت: مردم گرفتار کرونا نیاز به تفریح دارند. ما نباید صرفا به شعار «در خانه بمانیم» اکتفا کنیم بلکه در کنار این توصیه باید برای این در خانه ماندن ، خوراک مناسب تهیه و عرضه کنیم.
حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اگر مردم از سریالهای کمدی تلویزیون استقبال میکنند و حتی بازپخش سریالهای قدیمی کمدی هم مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد نشان از این است که تلویزیون باید متناسب با زمانهایی که در تقویم است به جز ایامی چون ماه محرم و صفر پخش سریالهای طنز را در کنار دیگر مجموعههای تلویزیونی مد نظر قرار دهد. وقتی مردم از سریالهای کمدی استقبال میکنند باید به این گونه سینمایی توجه شود.
سلطان محمدی با اشاره به سریال «زیر خاکی 2» گفت: قصه سریال «زیر خاکی 2» به زمان جنگ برمیگردد و ادامه داستان این سریال را از فصل اولش در این فصل دنبال میکنیم اما این روند را باید مورد بررسی قرار دهیم که آیا ما در سریالسازیهای کمدی زمان جنگ در همان مسیر موفق و درست «لیلی با من است» هستیم یا مقوله جنگ نوعی بازی زبانی با آن موقع است و ما نوعی تحریف را شاهد هستیم؟
این منتقد تصریح کرد: با پخش شدن بخشهایی از سریال «زیر خاکی 2» در فضای مجازی میتوانیم متوجه شویم که این سریال نوعی تداخل ساختاری دارد و دیالوگهایی که در این اثر از کاراکترها میشنویم با وجود اینکه قصه مربوط به دهه 1360 است از این زمان جلوتر بوده و عبارتها مربوط به زمان حال است. اگر قرار است ما به بنیان روایت وفادار باشیم باید بسیاری از دیالوگهای این سریال را حذف کرد یا تغییر داد. آنچه که در «زیر خاکی 2» میبینیم به نظر میرسد که در کل تاریخ انقلاب اسلامی بحث اختلاس و فساد مالی و تضاد شدید طبقاتی مطرح بوده اما این مباحث در دو دهه اخیر مطرح شده و زمان جنگ چنین بحثهایی که در سریال «زیر خاکی 2» میبینیم وجود نداشته است.
او درباره سریال «بوتیمار» گفت: سریال «بوتیمار» هم یک داستان کمدی دارد که با استفاده از بازیگران کمدی شناخته شده که هر کدام حضورشان در یک سریال برای به دوش کشیدن بار کمدی اثر کفایت میکند فضای مفرحی به وجود آورده است. آنچه که در این سریال میتوان جذاب و دیدنی دانست پیش از داستان آن به ابتکار عمل بازیگران مربوط میشود. حمید لولایی بازیگر این سریال که پس از سالها او را در چنین قامتی مشاهده میکنیم شاید به نظر بسیاری از افراد نقشش تمایزاتی نسبت به همیشه داشته باشد که اگر اینچنین است به ابتکار عمل و خلاقیتهای او مربوط است.
سلطانمحمدی درباره پخش سریال «زیر خاکی 2» در روزهای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: در سریال «زیر خاکی 2» که حضور پژمان جمشیدی و موفقیت فصل اول آن منجر به دیده شدن این سریال شده است با وجود اینکه در زمان جنگ تحمیلی قصهاش روایت میشود شعارهای انتخاباتی 1400 در آن شاهد هستیم. توانایی «زیر خاکی 2» پس از پخش مناظرات انتخاباتی و شروع مسابقات فوتبال به چشم میآید که باید ببینیم در رقابت با این برنامهها چگونه میتواند نظر مخاطبان را به خود جلب کند. این سریال آگاهانه برای انتخابات 1400 پخش شده است چرا که در آن عباراتی را شاهد هستیم که ربطی به دوران جنگ ندارد و به نوعی این سریال به دوران انتخابات ربط داده شده است.
او در پایان گفت: به تازگی سریال «میخواهم زنده بمانم» با شکایت نیروی انتظامی توقیف شده است چرا که نیروی انتظامی تأکید دارد این سریال القای نادرستی درباره نهادهای انتظامی ارائه داده است اما اگر قرار است سریالها به اینگونه توقیف شوند چرا کسی درباره این موضوع که سریال «زیر خاکی 2» به لحاظ محتوایی مسائلی را در زمان جنگ مطرح میکند که ربطی به آن دوران ندارد و به نوعی میتواند القای غلطی از آن زمان داشته باشد اعتراض نمیکند؟ به نظر من پخش این سریال دلیلی فراتر از بحث پخش سریال کمدی دارد و ما باید این دلایل را نیز مدنظر قرار دهیم.
طهماسب صلحجو منتقد سینما و تلویزیون اظهار داشت: سریالهای تلویزیون چه کمدی باشند چه در این ژانر قرار نگیرند میتوانند جذابیت داشته و مورد توجه مخاطبان قرار بگیرند و مردم سریال را به دلیل کمدی یا غیر کمدی بودن نمیبینند. یک سریال باید جذابیتهای داستانی، شخصیتپردازی درست و... داشته باشد و این ربطی به ژانر سریال ندارد.
صلحجو خاطرنشان کرد: من سریال «زیر خاکی 2» را اثر با کیفیتی میدانم چرا که تمام مشخصاتی که پیشتر مطرح کردم را این سریال دارد و سریال «بوتیمار» هم با توجه به بازیگرانش و فضای شلوغی که دارد و جذابیتی که در کلیت اثر حس میشود مخاطب را درگیر خود میکند اما این سریال در بخشهایی دچار لکنت روایت میشود که قابل نقد و بررسی است.
این منتقد درباره بازی پژمان جمشیدی در سریال «زیر خاکی 2» گفت: پژمان جمشیدی در همان فصل اول سریال «زیر خاکی» بازی خوبی داشت و این را همان زمان هم مطرح کردم. وقتی صحبت از بازیگری میکنیم خود بازیگر به تنهایی در موفقیتی که به وجود آمده تعیین کننده نیست و کسانی که با او همبازی هستند هم در شکلگیری فضا تأثیرگذار هستند. ما در این سریال یک مثلث شخصیتی داریم که از خانواده بیرون میآید که پژمان جمشیدی ضلعی از این مثلث است و دیگر اضلاع آن را ژاله صامتی و رایان سرلک تشکیل میدهند که نقش همسر و فرزند جمشیدی را بازی میکنند. بازی هر سه بازیگر حتی بازیگر خردسال این سریال بسیار خوب است و همراهی این سه نفر است که فضای جذابی به اثر داده است.
او افزود: به نظر من جذابترین بخش سریال «زیر خاکی 2» شخصیتهای این سریال هستند که در همراهی و هماهنگی که بین کاراکترها به وجود آمده هیچ یک دیگری را دچار لکنت نمیکند. ویژگیهایی که کاراکتر پژمان جمشیدی در این سریال دارد به نوعی توسط ژاله صامتی و رایان سرلک کامل میشود و این همان تعریف درستی است که از نقش مکمل میتوان ارائه داد؛ نقشی که نقش اصلی مقابل خود را کامل میکند.
صلحجو در پاسخ به این پرسش که فضای نوستالژیک سریال «زیر خاکی 2» تا چه حد در موفقیت این اثر موثر بوده، گفت: قطعاً فضای نوستالژیک میتواند یکی از عوامل موفقیت سریال باشد. کسانی که تصورات و خاطراتی از آن دوران دارند میتوانند با دیدن این سریال حسی نوستالژیک داشته باشند چرا که در «زیر خاکی 2» فضای آن دوران به خوبی ترسیم شده و این فضاسازی درست تنها به لوکیشنها محدود نمیشود، در واقع ما آدمهایی را میبینیم که رفتار و گفتارشان شبیه به آدمهای آن دوران است.
این منتقد در ادامه درباره سریال «بوتیمار» گفت: قصه سریال «بوتیمار» اوج و فرود خاصی ندارد و ریتم نسبتاً کندی دارد اما آنچه که مخاطب را با این اثر همراه میکند بازیگران این سریال هستند. آنچه که در این سریال قرار است عنصری برای جذابیت و همراهی مخاطب باشد حماقتهای شخصیتها است و مخاطب در واقع به حماقت شخصیتهای سریال میخندد. بار کمدی «بوتیمار» بر حماقت شخصیتهایش مبتنی است. این نوع کمدی در همه جای دنیا رایج است و آن را کمدی اسکروبال میدانند اما اشکالی که در سریال «بوتیمار» وجود دارد به این نکته مربوط میشود که اکثر کاراکترهای آن احمق هستند و تعداد معدودی از کاراکترها مثل هدایت هاشمی و کاراکتر همسرش هستند که حماقت در وجودشان احساس نمیشود. فراوان شدن کاراکترهای احمق سریال منجر به یکنواخت شدن آن شده که بهتر بود نویسنده در این نکته تأمل بیشتری به خرج میداد.
او درباره روایت قصه «بوتیمار» در دوران کرونا اظهار داشت: روایت قصه سریال در دوران کرونا و ماسکهایی که بازیگران به صورت دارند به کلیت اثر کمک کرده است. به عنوان مثال رفتار کاراکتر مرجانه گلچین در سریال که با وسواس برای تمیز ماندن خانه تلاش میکند به افزایش بار کمدی سریال کمک کرده است. کرونا و روایت قصه در این دوران به ایجاد خلاقیتهای جدید در سریال کمک کرده است و حتی زمانی که پدر خانواده مشکوک به کرونا است فضایی رمانتیک به وجود آورده است. در واقع کرونا در این سریال به عنصر کمکی تبدیل شده است.
صلحجو خاطرنشان کرد: بار کمدی اثر در سریال «زیر خاکی 2» نیز بر پایه حماقت است اما حماقتی که در این سریال شاهد هستیم نشأت گرفته از سادهلوحی و رفتارهای یک آدم است که برای خودش دردسر درست میکند و دیگر شخصیتها هم در دردسرهای او شریک میشوند. همانطور که پیشتر اشاره کردم این گونه کمدی را که کمدی اسکروبال میشناسیم در سینمای جهان به وفور دیدهایم و جری لوییس و نورمن ویزدوم از هنرمندان مطرح این عرصه هستند. اتفاقاً در کمدی حماقت وقتی یک کاراکتر احمق وارد فضایی جدی میشود بار کمدی بیشتر شده و اثر خندهدارتر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید