کد خبر: 494765
|
۱۴۰۰/۰۳/۲۲ ۰۹:۲۸:۳۸
| |

بهرنگ دزفولی‌زاده مطرح کرد:

جای تعجب است که سیاستمداران به هنر اعتنا نمی‌کنند/ فیلمنامه‌های سفارشی موجب اختگی فیلم‌ها می‌شود/ با اکران آنلاین «بی‌صدا حلزون» مخالفم

کارگردان فیلم سینمایی «بی‌صدا حلزون» درباره دلایلش برای اینکه فیلم را به صورت آنلاین اکران نمی‌کند، گفت: فیلم «بی‌صدا حلزون» به دلیل طراحی که از لحاظ صدابرداری و صداگذاری دارد و در سینما صدای خیلی خیلی بهتری را می‌شنویم و فیلم در راستای بهتر درک کردن ناشنوایان و افراد خاص است و برای مخاطب پیام دارد.

جای تعجب است که سیاستمداران به هنر اعتنا نمی‌کنند/ فیلمنامه‌های سفارشی موجب اختگی فیلم‌ها می‌شود/ با اکران آنلاین «بی‌صدا حلزون» مخالفم
کد خبر: 494765
|
۱۴۰۰/۰۳/۲۲ ۰۹:۲۸:۳۸

اعتمادآنلاین| تاکنون کمتر کارگردانی را داشته‌ایم که به معلولیت پرداخته باشد؛ ساختن فیلم درباره این قشر از جامعه کمی سخت است و شاید نتوان به خوبی به مشکلات و زندگی آن‌ها پرداخت. در گذشته فیلم‌هایی درباره ناشنوایان و روشندلان (نابینایان) ساخته شده، اما چند سالی است که به غیر از فیلم‌های اجتماعی بعضا تلخ یا کمدی، فیلمسازان ترجیح می‌دهند به سراغ فیلم در ژانرها و موضوعات دیگر نروند. فیلم «بی‌صدا حلزون» اما به مشکل ناشنوایان و خانواده آن‌ها پرداخته و تا حدی توانسته به مشکلات کاری و روابط عاطفی و خانوادگی ناشنوایان اشاره کند. با بهرنگ دزفولی‌زاده کارگردان فیلم درباره «بی‌صدا حلزون» و سینمای ایران گفتگویی داشتیم که می‌خوانید.

سینما را طی هشت سال اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا قدمی رو به جلو برداشته یا در همان وضعیت هشت سال پیش مانده‌ است؟

من فکر می‌کنم مشکلات سینما به این هشت سال برنمی‌گردد؛ سینما دچار یک رکودی شده و در واقع بیشتر از اولین سنگ بنای خودش ضربه خورده که آن هم فیلمنامه است. در درجه اول فیلمنامه‌های سفارشی که افرادی به صورت خصوصی یا غیرخصوصی فیلمنامه‌هایی نوشته‌اند برای یک‌سری سرمایه‌گذار که فقط پول و شرایط مناسبی داشتند و می‌خواستند وارد سینما شوند و گفته‌اند ما یک فیلمنامه‌ای با چنین موضوعی می‌خواهیم و فیلمنامه‌نویس‌ها هم به آن سمت رفته‌اند.

همچنین به دلیل مشکلاتی که در پرداخت موضوعات وجود دارد و ذهن‌ها به یک شکلی بر اساس شرایط سانسور شده، کسی هم که می‌خواهد فیلمنامه‌ای بنویسد یا کاری را کارگردانی کند، بر اساس اینکه فلان موضوع را اجازه نمی‌دهند مطرح کنیم یا فلان مسئله را نمی‌توان عنوان کرد، جلو می‌رود و به همین دلیل فیلم‌ها دچار اختگی می‌شوند و نتیجه‌بخش نیستند. البته در همین شرایط یک‌سری فیلم‌های خوب توسط برخی کارگردان‌ها ساخته می‌شود که آن فیلم‌ها در تمام دوره‌ها وجود داشته و به مثابه یک انفجار در یک منطقه بوده که فضایی را نورانی کرده است ولی این آثار هم در کل شخصی بوده است، یعنی زمان زیادی را به سناریو و تحقیق اختصاص داده‌اند و به همین دلیل فیلم نتیجه‌بخش شده و موفقیت‌های داخلی و خارجی کسب کرده است.

بخش اصلی قضیه این است که شاید بازیگرها هم یک‌سری اصول را رعایت نمی‌کنند و با فیلمنامه‌های چند خطی و چند صفحه‌ای قبول می‌کنند که در یک فیلمی بازی کنند، به این دلیل که فلان شخص پشت فیلم است یا فلان بازیگر قرارداد بسته و… و آن کار را می‌پذیرند، اما در نهایت کار خوب از آب درنمی‌آید. بنابراین موفقیتی اگر برای سینمای ایران وجود داشته بر اساس فردیت و برای آن گروه خاص بوده است. مثلا در دهه 60 و 70 شاید در طول سال بیش از 10 فیلم سینمای ایران فیلم‌های موفقی بودند و مخاطب با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. درحالیکه اگر الان بررسی کنید که ببینید مثلا در سال 94 چند فیلم موفق بوده، تعداد آثار موفق به پنج مورد هم نمی‌رسد.

بنابراین آیا شما معتقدید که دهه 60 و 70 دوران طلایی سینمای ایران بوده است؟

من فکر می‌کنم در آن دوران فیلم‌های بهتری ساخته شده است. این موج از دهه 50 به راه افتاد. فیلمسازهای آن دوران فیلمسازهای بهتری بودند؛ افرادی مثل ناصر تقوایی، علی حاتمی، مسعود کیمیایی، کیانوش عیاری و… مثلا وقتی فیلمی مثل «بودن یا نبودن» را می‌بینم که 15 سال پیش ساخته شده، هنوز برایم تازگی دارد و از دیدن آن حیرت می‌کنم.

همچنین کارگردان‌هایی که در آن دوره بیشتر فیلم می‌ساختند و آثار خیلی شاخصی را خلق می‌کردند که هم بُعد سینمای تجاری را در نظر داشتند و هم نگاهشان و موضوعاتی که داشتند، موضوعات متفاوت‌تری بوده است. در حال حاضر این خصیصه را در آثار سینمایی نمی‌بینیم، یعنی موضوعات فیلم‌ها تبدیل شده به یک‌سری موضوعات مشخص و محدود مثل خیانت یا موضوعاتی که به نحوی به خیانت مربوط است، رحم اجاره‌ای، مسائل زندگی مشترک و امثالهم. البته اصلا اشکالی ندارد، چراکه ما فیلمسازی مثل اصغر فرهادی داریم که از موضوعات تکراری فیلم‌های بسیار تاثیرگذاری می‌سازد و در دنیا مطرح می‌شود و واقعا من فکر می‌کنم بعد از اینکه او فیلم ساخته، شاهد یک پیشرفتی در سطح فیلمنامه‌ها و فیلمسازی در سینمای ایران بوده‌ایم. همچنین کسانی مثل محسن امیریوسفی، عبدالرضا کاهانی، مجید برزگر و… که فیلم‌های متفاوتی ساخته‌اند و موضوعاتی که مطرح کرده‌اند، قدری از سینمای ایران جلوتر بوده است. آنها کارگردانی‌های متفاوتی را تجربه کرده‌اند و ما فیلم‌های بهتری دیدیم. همینطور فیلم‌هایی که در نخستین سال‌های هنر و تجربه برای اکران در این گروه تولید می‌شد، فیلم‌های بسیار جسارت‌آمیز و متفاوتی بود، از لحاظ قصه، کارگردانی و پرداخت موضوع.

نقش دولت‌ها را در وضعیت سینما چطور می‌بینید؟ آیا نگاه و حضور دولت‌ها در سینما تاثیری دارد؟ خواسته شما به عنوان یک سینماگر از دولت آینده چیست؟

از نظر من سیاست و هنر دو مقوله جدا از هم است، اما وقتی پدر یک خانواده شرایطی داشته باشد و مسائلی را در خانواده دیکته کند، قطعا روی فرزندان آن خانواده نیز تاثیر می‌گذارد. البته من عضو کوچکی از خانواده سینما هستم که قبلا در سینما عکاسی می‌کردم و حالا دارم کارگردانی را تجربه می‌کنم، اما می‌بینم مسئله‌ای که وجود دارد و دغدغه بسیاری از دوستان بوده، این است که در تمام مناظره‌ها و در تمام صحبت‌هایی که در این مدت انجام شده، هیچ حرفی از سینما، تئاتر و هنر در میان نیست و این برایم جای تعجب دارد. در صورتی که هنر می‌تواند فرهنگ‌سازی کند و برای اینکه خیلی موارد و مسائل مختلفی ایجاد شود، زمینه‌سازی کند.

در دوره‌های مختلف خیلی از فیلم‌هایی که در دنیا ساخته شده و نگاهی که یک هنرمند داشته باعث پیشرفت در یک موضوعی شده و موجب شده که یک معضلی کاملا از بین برود، اما این اتفاق در صورت وجود حمایت‌ها رخ می‌دهد. هر چه بیشتر به بخش فرهنگی و هنری در یک جامعه بها داده شود، فرهنگ‌سازی متفاوت‌تری اتفاق می‌افتد و دیدگاه بهتری شکل می‌گیرد. قطعا خیلی از دولتمردان این نکته را می‌دانند و شاید مسائل دیگری وجود داشته که باعث شده در ارتباط با این بخش سکوت کنند. من فکر می‌کنم توجه سیاستمداران به هنر باعث می‌شود با توجه به فیلم‌های متفاوتی که ساخته می‌شد و همچنین سریال‌های نمایش خانگی که باز هم موضوع اکثر آن‌ها موضوعات عجیب و غریبی نیست، فیلمسازی و سریال‌سازی از این مسیر و ریل رخوت‌بار خارج شود.

چقدر به آینده سینما بعد از بحران کرونا امید دارید؟

از گذشته درسی گرفته‌ام که همیشه سعی می‌کنم در لحظه زندگی کنم،‌ اما فکر می‌کنم همانطور که سینماهای فرانسه و کشورهای دیگری مثل چین باز شدند و اتفاق متفاوتی افتاد و با توجه به تفریحات متفاوتی که بر اساس فرهنگشان در آن کشورها وجود دارد، مردم باز هم از آثار سینمایی استقبال کردند و به سوی سینماها رفتند، در کشور ما هم زمانی که دوران کرونا تمام شود و مردم اعتماد کنند و واکسن زدن‌ها اتفاق بیفتد، این امکان وجود دارد که سینماها دوباره با فیلم‌های متفاوت به رونق بیفتند، البته اگر سبد درستی طراحی شود و آثاری از تمامی ژانرها در این سبد موجود باشد.

در این صورت وقتی خانواده‌ای در طول یک هفته یک یا دو فیلم کمدی خوب دیده است، هفته بعد به سراغ فیلم اجتماعی می‌رود و هفته بعدش به سراغ یک فیلم دیگر و این باعث می‌شود که هم فرهنگ فیلم دیدن در سینماها شکل بگیرد و هم رونق سینماها را شاهد باشیم.

با این وضع معیشت مردم آیا چنین انتظاری می‌رود؟

قبلا هم شرایط سختی وجود داشت و یک خانواده وقتی به سینما می‌رفت مبلغ قابل توجهی هزینه می‌کرد، اما سینماها فروششان را داشتند. من فکر می‌کنم با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی، ممکن است میزان حضور مردم در سینماها مقداری نسبت به گذشته افت داشته باشد،‌اما اگر برنامه‌ریزی درستی برای اکران اجام شود، نتایج خوبی در پی خواهد داشت و قطعا اگر شرایط اقتصادی هم بهتر شود، میزان مخاطبان سینما هم افزایش خواهد داشت.

برای فیلم «بی صدا حلزون» چه برنامه‌ای دارید؟ آیا قصد ندارید آن را به صورت آنلاین اکران کنید؟

شخصا قدری با مقوله اکران آنلاین مشکل دارم، به دلیل اینکه پلتفرم‌هایی که داریم به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به راحتی می‌توان فیلم‌ها را از روی آن‌ها برداشت و خیلی سریع نسخه غیرقانونی فیلم در دسترس عموم قرار می‌گیرد. از سوی دیگر فیلم «بی‌صدا حلزون» به دلیل طراحی که از لحاظ صدابرداری و صداگذاری دارد و در سینما صدای خیلی خیلی بهتری را می‌شنویم و فیلم در راستای بهتر درک کردن ناشنوایان و افراد خاص است و برای مخاطب پیام دارد و همچنین با توجه به اینکه برخی ناشنوایان به این دلیل که سینماها برای ناشنوایان استانداردسازی و مناسب‌سازی نشده، بیش از 30 سال است که به سینما نرفته‌اند، ترجیح می‌دهم که فیلم را به صورت آنلاین اکران نکنم و صبر کنم تا شرایط مناسبی فراهم شود که فیلم را روی پرده سینما به نمایش در بیاید.

ما در تلاشیم کاری کنیم که در طول اکران «بی‌صدا حلزون» سالن‌هایی به ناشنوایان اختصاص یابد و آنها بتوانند در هر سانسی که مایل هستند فیلم را در سینما ببینند. از این طریق یک قشری که به دلیل‌عدم مناسب‌سازی از سینما دور بوده‌اند، بتوانند در هر زمانی که فرصت دارند، بیایند و فیلمی که درباره مسائل خودشان است، به راحتی ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند.

آخرین فیلم‌هایی که درباره ناشنوایان ساخته شده مربوط به سال‌های خیلی دور است و در این سال‌ها هیچ فیلیم درباره این افراد ساخته نشده است؟

بله دو فیلم «رابطه» و «پرنده کوچک خوشبختی» بود که خانم پوران درخشنده در دهه 60 به عنوان طلایه‌دار آن دوران این فیلم‌ها را ساختند و من با دیدن این فیلم‌ها فضایی برایم ایجاد شد که بتوانم بعد از گذشت حدود 35 سال از آن دوران، «بی‌صدا حلزون» را بسازم.

خوشبختانه خانم درخشنده هم فیلم «بی‌صدا حلزون» را دیده‌اند و رضایت داشتند و من شرمنده نشدم. در «بی‌صدا حلزون» سعی کردیم غیر از مسئله ناشنوایان با پیشرفت جوامع مختلف و تکنولوژی یک پیشنهادی هم بدون اینکه بگوییم خوب یا بد است، به ناشنوایان عزیز ارائه دهیم. حتی مخاطبانی که شنوا هستند و ممکن است از این شرایط آگاه نباشند، در جریان برخی مسال قرار گیرند، یعنی این فیلم یک پل ارتباطی باشد میان شنیدن یا نشنیدن.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها