کپی برابر با اصل
کپیکاری از برنامههای خارجی در شبکههای تلویزیونی خوب است یا بد؟
اعتمادآنلاین| رو به دوربین میگوید: «این برنامه کپی شده ولی با وجود این سعی میکنیم بهترین کپی از برنامه اصلی باشد. برنامههایی مثل تاکشو، مسابقه یا استعدادیابی، همه یک اصل دارند که کشوری آن را میسازد و بقیه کپی میکنند. این عجیب و غریب نیست. جزءبهجزء این مسابقه هم کپی است. البته سعی کردیم خیلی خوب کپی کنیم و این هم هنر است.» مجری قبل از شروع سری جدید برنامه این حرفها را میزند؛ حرفهایی که بیسابقه بوده و برای اولین بار یک مجری که سابقه بازیگری و کارگردانی سینما و تلویزیون را هم دارد، آن را بیان میکند.
به گزارش ایسنا،کپیکاری در برنامههای تلویزیونی مرسوم و عادی است ولی وقتی در آن خلاقیت نباشد، مخاطب واکنش منفی نشان میدهد. البته برنامههایی هم هستند که بسیار خوب کپی میشوند و مخاطبان زیادی را هم جذب میکنند. این را محمد حسین میگوید. دانشجوی علوم ارتباطات و یکی از دنبالکنندههای برنامههای تلویزیونی: «خیلی از مردم به ماهواره دسترسی دارند و برنامهها و تاکشوهای بسیاری را هم در شبکههای مختلف ماهوارهای دنبال میکنند. برخی از این مسابقهها یا استعدادیابیها بهقدری جذاب هستند که در سراسر جهان طرفدار پیدا کرده و مردم بسیاری از کشورها آنها را دنبال میکنند.
مدتی بعد هم مثل همین برنامهها یا مسابقات در رسانه ملی ما پخش میشود. البته به نظر من کپیکردن از این برنامههای پرطرفدار ایرادی ندارد اما وقتی قرار است کپیکاری شود باید این تاکشوها و مسابقات به نوعی بومیسازی و کمی هم خلاقیت و نوآوری در آنها باشد تا مخاطب احساس نکند صفر تا صد این برنامه کپی شده است. گاهی اوقات برنامههایی تولید و پخش میشود که خیلی از مخاطبان میتوانند مراحل بعدی آن را هم حدس بزنند چون مدل این برنامه را در شبکههای ماهوارهای دیدهاند.»
لیلا کارمند یکی از کتابفروشیهای تهران هم معتقد است کپیکاری از تاکشوها یا مسابقات معروف شبکههای خارجی میتواند برای مخاطب جذاب باشد اما باید سطح کیفی این برنامهها بالا باشد: «یکی از برنامههای موفق که مخاطبان زیادی هم در سراسر دنیا دارد مسابقه استعدادیابی است که بسیاری از کشورهای دنیا با کپی از این مسابقه آن را تولید و اجرا میکنند. این برنامه دو سال گذشته نیز در ایران با نام عصر جدید تولید و اجرا شد. شیوه کپیکاری این مسابقه و نوع اجرا واکنش مردم را در پی داشت و در فضای مجازی مردم درباره آن صحبت میکردند. اما این برنامه توانست مخاطبان زیادی را جذب کند و شاید بتوان گفت در کپیکاری و استعدادیابی موفق بود. اما تاکشوها و برنامههایی هم هستند که با وجود کپیکاری اقبال زیادی بین مخاطبان پیدا نکردند و دلیل آن نداشتن خلاقیت در برنامه است. وقتی مخاطب احساس میکند نمونه خارجی این مسابقه به مراتب جذابتر است ترجیح میدهد آن را تماشا کند.»
دکتر اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات رسانه از موافقان کپیکاری در برنامههای تلویزیونی است اما شرط آن را داشتن خلاقیت و احترام به مخاطب میداند. به اعتقاد او نباید در همه زمینهها تقلیدکننده باشیم زیرا نتیجه عکس میدهد: «حوزههای مختلف علمی و تراکمی هستند و کارهای هنری هم تا حدی میراث گذشتهها است. قرار نیست همه چیز را بخواهیم از اول تولید کنیم. مثلاً چرخ دوباره اختراع نمیشود و تولیدکنندهها سعی میکنند کیفیت و تنوع تولید را بالا ببرند. به نظر من اگر برنامه خوبی در یک کشوری تولید میشود و جذابیت دارد اشکالی ندارد از این برنامه، موضوع و قالب ایده را بگیریم و اگر مغایر با فرهنگ ما نباشد آن را کپی کنیم.
تا اینجای کار ایرادی ندارد اما اشکال آنجاست که همه کارها کپی باشند. مخاطب اگر در برنامههای تاکشو یا مسابقات کپیشده رد پای خلاقیت، نبوغ و ابتکار نبیند، احساس میکند به او بیتوجهی میشود. البته برخی از تهیهکنندهها و برنامهسازان به این موضوع توجهی ندارند. البته این موضوع در حوزههای خبری هم اتفاق میافتد. در کتاب راهنمای پوشش خبری مدل 701515 را در ارتباط با کپیکاری و داشتن خلاقیت در تهیه گزارش خبری مطرح کردم. برخی سوژهها متعلق به یک رسانه خاص نیست و برای همه است. شرایط هم به گونهای است که باید این خبر و گزارش خبری منتشر شود. 15 درصد اخبار و گزارشهای خبری به این شکل هستند. اما 15 درصد بقیه سوژهها و گزارشها جایی مطرح نشده و این خلاقیت و ابتکار فردی است که آن را طرح و تولید میکند. اما 70 درصد سوژهها برای همه است و شما باید اختصاصیسازی کنید. یعنی شیوه ارائه آن متفاوت باشد. به هر حال بخشی از کار کپی است و این اشکالی ندارد و بخش دیگری هم اختصاصی است اما باید برای 70 درصد دیگر با خلاقیت بومیسازی کرد. یعنی ممکن است سوژه و کلیت برنامه برای دیگران باشد اما با خلاقیت و بومیسازی میتوان این برنامه را تولید و ارائه داد طوری که رد پای منبع اولیه و مؤلف اولیه در آن گم باشد یا مخاطب عادی نتواند آن را پیدا کند.»
دکتر آنی میرزاخانیان، استاد دانشگاه و مدرس ارتباطات مقوله کپیکاری در برنامههای تلویزیونی را از دو منظر اقتصاد و فرهنگ بررسی میکند و معتقد است کپیکاری از برنامههای موفق اشکالی ندارد اما میتوانیم در کنار آن با بومیسازی در جهت تولید برنامه و صادرکردن آن تلاش کنیم: «یکی از رسالتهای تلویزیون سرگرم کردن است و تلاش میکند تا با تولید برنامههای سرگرمی مخاطب بیشتری جذب کند. در کشور ما قانون کپیرایت وجود ندارد و چهبسا اگر این قانون وجود داشت میتوانستیم با دیگر کشورها در زمینه تولید برنامههای سرگرمی، مسابقه و تاکشو همکاری داشته باشیم.
بسیاری از برنامهها با محوریت مسابقه و تاکشو کپی از برنامههایی است که در کشورهای مختلف اجرا میشوند و مخاطبان زیادی هم دارند. برخی از تهیهکنندهها بدون خلاقیت تنها به ساخت دکورهای لاکچری و استفاده از سلبریتیها بسنده میکنند و همه تلاش آنها گرفتن آگهی و در مجموع هزینه و فایده است. کشورهای سازنده این برنامهها ابتدا مخاطبسنجی درست و دقیق انجام میدهند و بر اساس آن برنامه میسازند. به هر حال برنامهای که بر اساس مخاطبسنجی تهیه شده و نیاز مخاطب نیز در آن گنجانده میشود با اقبال عمومی هم همراه میشود.
برنامهسازان کشورهای دیگر برای بالابردن شمار مخاطب از این برنامهها کپی میکنند؛ در حالی که باید قبل از آن مخاطبسنجی کنند. بر اساس نظریه ریچارد هوگارت درباره فرهنگ و تمدن در مطالعات فرهنگی ما میتوانیم این برنامهها را بومیسازی و ایرانیسازی کنیم. لزومی ندارد دقیقاً مثل آن برنامه را اجرا کنیم. تجربه چند کشور در بومیسازی این برنامهها میتواند الگوی خوبی در این زمینه باشند. متأسفانه ما در تولید برنامهها برندسازی نمیکنیم و باعث میشویم مخاطب که دنبالکردن برنامههای برند برای او جذابیت دارد علاقهای به برنامههای کپی نشان ندهد.
به اعتقاد دکتر نصراللهی مخاطب وقتی احساس کند در برنامه کپیشده خلاقیت وجود دارد و تهیهکننده برای آن وقت گذاشته است جذب این برنامه میشود: «استفاده از تجربیات دیگران کار خوبی است و این را میتوان در برنامههای تاکشو و برنامههایی با محوریت مسابقه دید. ولی اگر قرار باشد در همه زمینهها تقلید کنیم مخاطب حس میکند زحمتی برای تولید این برنامه کشیده نشده و صداقت هم وجود ندارد.
حتی دکور و لوکیشن برنامه نیز کپی است. این نوع کپیبرداری بر مخاطب اثر معکوس دارد و باعث بیتوجهی او به این برنامهها میشود. همین امر را هم میتوانیم در جراید ببینیم. اگر 15 درصد از مطالب روزنامه که تیترهای آن در صفحه اول به نمایش درمیآید تولیدی و با خلاقیت روزنامهنگار باشد، این روزنامه متنوع و جذاب میشود و مخاطب پیدا میکند اما امروز وقتی در کیوسک روزنامهفروشی به روزنامهها نگاه میکنیم بسیاری از مطالب آنها تکراری است و تقریباً شبیه هم هستند. این کار باعث میشود جذابیت از بین برود و مخاطب علاقهای به آن نشان ندهد.»
دیدگاه تان را بنویسید