به بهانه پایان نیمفصل اول سریالی پربیننده:
در جامعه «خاتون»های زیادی داریم؛ باید ببینیمشان!
هاله تفضلیفرد، فعال فرهنگی نوشت: از خاتون بودن تا شیرزاد بودن، خیلی فاصله است و ما در همین جامعهای که زندگی میکنیم، "خاتون"های بسیاری داریم که برای باوری که دارند، مبارزه میکنند و در کنارش "شیرزاد"هایی داریم که ترس از جان خودشان، مانع بزرگی برای مبارزه کردنشان است اما میگویند مردها، قویتر هستند!
اعتمادآنلاین| هاله تفضلیفرد، فعال فرهنگی طی یادداشتی نوشت: حقیقتا سریال خاتون را با کمی اکراه و تردید، صرفا چون پدربزرگم آن را ببیند و حوصلهمان سرنرود شروع کردم، اما کمکم اشتیاقم نسبت به این سریال افزون شد و به حدی درگیرش شده بودم که زمانی که تیتراژ پایانی قسمت ششم پخش شد، با نگاهی به ساعت متوجه شدیم که نیمی از شب گذشته است و ما همچنان مشتاق دیدن ادامه سریال هستیم، اما قسمتی نمانده است. حتی مادربزرگم که با سریالدیدن ناآشناست و عشق موبایل و اینستاگرام دارد، همراه من و پدربزرگم مشتاقانه خاتون را دنبال کرده است و وقتی که تمام شد با ناراحتی گفت: «بقیه نداره؟!» حقیقتا از نظر اولیه خودم برگشتم و بیصبرانه منتظر قسمت جدیدش بودم!
بیشتر از همهچیز در این سریال، شخصیت خاتون و شیرزاد توجهم را جلب میکرد که کاملا درتضاد با یکدیگرند! شخصیت خاتون خیلی زیاد، حس غرور از نوع خوب و استقلالخواهی را بهشدت درست و عالی به من که با او همجنس هستم، منتقل میکند! بادیدن خاتون افتخار میکنم که یک دختر هستم و امیدوار شدم که میتوانم زنی در این جامعه باشم که مستقل و قوی است و بهراحتی میتواند اداره امور را در دستش بگیرد. زنی همچون خاتون، کاراکتری قابل ستایش است و من به سهم خودم او را تکریم میکنم و امیدوارم که همانند او، دغدغهمند باشم.
عقیده و دغدغه "خاتون"، انسانیت و میهندوستی است و حفظ این اعتقاد برایش بسیار پراهمیت هست و حاضر است جان خودش را هم در این راه بگذارد. غیر از اینها خاتون فراموش نکرده که باید مادری دلسوز و همسری فداکار هم باشد و تمام این ظرائف را تینا پاکروان در مقام نویسنده و کارگردان و نگار جواهریان در مقام بازیگر، به شکلی دقیق و عمیق، خلق کردهاند و پیش چشم مخاطب گذاشتهاند.
در سوی دیگر، شخصیت "شیرزاد" را میبینیم که مرد است و قدرتمند و درظاهر، برایش میهنپرستی دغدغه است، اما زمانی که پای جان خودش وسط بیاید، دیگر این حرف، برایش معنایی ندارد.
از خاتون بودن تا شیرزاد بودن، خیلی فاصله است و ما در همین جامعهای که زندگی میکنیم، "خاتون"های بسیاری داریم که برای باوری که دارند، مبارزه میکنند و در کنارش "شیرزاد"هایی داریم که ترس از جان خودشان، مانع بزرگی برای مبارزه کردنشان است اما میگویند مردها، قویتر هستند!
اما من به عنوان یک دختر و یک زن، دوست دارم خاتون باشم؛ درجه و مقامی نداشته باشم، اما ترسی هم نداشته باشم تا مجبور شوم از اهداف و عقایدم دست بکشم. دوست ندارم شیرزادی باشم که درعین مرد بودنش، قدرتمند بودنش و درجه داشتنش، ترسو و بزدل است. خاتون بودن مایه افتخار و مباهات من است!
دیدگاه تان را بنویسید