علیاکبر صادقی: متاسفم که ایران درودی، راهاندازی موزهاش را ندید و رفت
علیاکبر صادقی، نقاش شناختهشده ایرانی میگوید متاسف است که زندهیاد ایران درودی، راهاندازی ساختمانی را که قرار بود موزه ایران درودی نام بگیرد، ندید و رفت. او این اتفاق را بسیار غمانگیز میداند.
اعتمادآنلاین| زندهیاد ایران درودی، نقاش شناختهشده در گفتوگویی به مناسبت 84 سالگیاش گفته بود: «از شما میخواهم دعا کنید که بتوانم موزهام را افتتاح کنم و بعد بروم. میدانم مرگ باشکوهی خواهم داشت. چرا که باشکوه زندگی کردم، عاشقانه دیدم و از مشکلات زندگی گذشتم. من از همه لحظاتم لذت بردم و قدر لحظهبهلحظه زندگی را میدانم.»
به گزارش خبرآنلاین، او روز گذشته، جمعه هفتم آبان 1400 پس از تحمل سه ماه بیماری، در سن 85 سالگی به دلیل ایست قلبی درگذشت بی آنکه افتتاح موزه ایران درودی را به چشم دیده باشد.
از علیاکبر صادقی، دیگر نقاش شناختهشده ایرانی خواستیم چند کلامی از ایران درودی بگوید و او دراین گفتوگو چنین گفت: «ایران درودی دوست بسیار بسیار عزیز من بود و خیلی دوستش داشتم. خاطرهای از او در ذهن دارم که برایتان میگویم. من کتابی سهجلدی به نام «زندگی»، «عشق» و «گمگشتگی» دارم که شامل مجموعه آثار تصویرگری، شعر و نقاشیهایم است و برای روز تولدش به او هدیه دادمش. خاطرم هست که میگفت در اتاق خواب من، فقط همین کتاب شماست که کنار تختم است و برش میدارم و تورقش میکنم.»
او با اشاره به متاسفبودنش از عدم راهاندازی موزه ایران درودی در زمان حیات این هنرمند، ادامه داد: «ایران درودی نقاش بسیار خوبی بود و اتفاقا چند روز پیش هم دوستِ پسرم در نمایشگاهی، تابلویی از او خریده بود که بسیار زیبا بود. او خیلی بیادعا بود و کارهایش به نظرم بینظیر و جهانی بود. بسیار متاسفم که ایشان فوت کردهاند اما درهرصورت دنیا همین است. درعینحال متاسفم که راهاندازی ساختمانی را که قرار بود موزه ایران درودی نام بگیرد، ندید و رفت. این بسیار غمانگیز است اما او در تاریخ جاودان است و مطمئنم که سرانجام آن ساختمان را هم میسازند و آثارش را که به مردم ایران هدیه کرده بود، در آن به نمایش میگذارند.»
صادقی در این مورد که ارتباط شخصیاش با درودی چگونه بوده است، افزود: «او سالها ساکن پاریس بود و من آن زمان به اسم میشناختمش اما دیدارمان تنها یک بار و صرفا در حد شرکت در جلسهای مشترک بود و یک بار هم به آتلیه من؛ نگارخانه سبز آمدند و من افتخار میکنم که از کارهایم بسیار خوششان آمده بود و بابت علاقهای که نشان دادند، به خودم میبالم.»
او در پاسخ به این سوال که برخی منتقدان، سبک ایران درودی را حد فاصل بین سورئالیسم و سمبولیسم توصیف میکنند و برخی دیگر هر دو اطلاق را صحیح میدانند و به گمان عدهای دیگر او پیرو مکاتب متعارف نبود و بهنوعی اصالت سبکی رسیده و شیوه هنریاش ایران درودیسم نام داشت، گفت: «به نظر من کار خانم درودی آنچنان سورئال نبود. او تمام احساس خود را روی تابلو میگذاشت و کارهایش خاص بود به گونهای که میتوانم بگویم کسی در ایران مانند ایشان کار نکرده است. او تحصیلکرده خارج بود و دو، سه کتاب نوشت و تمام اینها خاطراتی است که ما از این زن بزرگ در ذهن داریم.»
علیاکبر صادقی، یکی از پرکارترین و موفقترین نقاشان سبک سورئالیسم که تاثیر پنج شخصیت، ابوالقاسم فردوسی، مولانا، گابریل گارسیا مارکز، عارف قزوینی و سهراب سپهری را بر زندگی و هنر خود غیرقابل انکار میداند، در پاسخ به این سوال که خودش این روزها را چگونه میگذراند چنین گفت: «من هم بد نیستم. از خانه بیرون نمیروم. از زمانی که کرونا آمد شاید سه، چهار مرتبه از خانه بیرون رفته باشم. اینجا نشستهام و روزی حداقل شش ساعت، هفت ساعت کار میکنم و خوشحالم. پسرهایم دوروبرم هستند و از من مواظبت میکنند، چون هشتادوچهار سالم است و دوم آذر هشتاد و پنج ساله میشوم.»
دیدگاه تان را بنویسید