کد خبر: 520881
|
۱۴۰۰/۰۸/۱۴ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

چرا سریال «بازی مرکب» نقد شایسته‌سالاری است؟

سریال مشهور «بازی مرکب» بازتابی از وضعیت امروز کره‌جنوبی است. در این سریال نابرابری‌های اجتماعی به نمایش گذاشته شده است. «بازی مرکب» را می‌توان نقدی بر جوامع شایسته‌سالار دانست که با ایجاد فرصت‌های برابر مردم را به برنده شدن ترغیب می‌کنند.

چرا سریال «بازی مرکب» نقد شایسته‌سالاری است؟
کد خبر: 520881
|
۱۴۰۰/۰۸/۱۴ ۰۹:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده- سریال «بازی مرکب» جدیدترین اثر نت‌فلیکس است که توانسته رکوردهای زیادی را در جلب نظر مخاطبان ثبت کند و نظرات مختلفی راجع به صحنه‌های خشونت‌بار آن وجود دارد.

به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، چهارصد و 56 شرکت‌کننده در مجموعه‌ای از مسابقات مرگ‌آور شرکت می‌کنند. جایزه مسابقه میلیاردها ون است که در قلکی غول‌پیکر از سقف خوابگاه آویزان شده. افرادی که در این بازی شرکت می‌کنند فقیر و مقروض هستند و بعضی از آنان به قمار اعتیاد دارند و برخی دیگر درگیر خشونت گروهی یا در آستانه اخراج‌اند. این ناامیدی باعث شده برای به دست آوردن پول جان خود را به خطر اندازند.

بی‌شک «بازی مرکب» طعنه‌ای به نابرابری مادی در کره‌جنوبی است. این مشکل به جایی رسید که نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری 2022 در این کشور سیاست‌های افراطی از جمله افزایش درآمد جهانی و بازنگری جامع در سیستم قانونی کشور را در صحبت‌های خود مد نظر قرار داده‌اند.

گرچه هدف نقد اجتماعی سریال «بازی مرکب» به صورت واضح نابرابری است، طعنه آن زمانی کارآمد خواهد بود که قوانینی را که این نابرابری را پشیبانی و توجیه می‌کند هدف قرار دهد. شاید «بازی مرکب» در بهترین حالت نقدی بر شایسته‌سالاری باشد.

وعده شایسته‌سالاری

بازی ماهی مرکب

جامعه‌شناسان، اقتصاددانان و فیلسوفان درباره نقشی که شایسته‌سالاری بر مشروعیت دادن به سطح نابرابری کنونی بازی می‌کند مطالعات بسیاری انجام داده‌اند. این تفکر به ما خورانده شده که جامعه شایسته‌سالار جایی خواهد بود که رفاه مادی ما با طبقه اجتماعی، نژاد یا جنسیت تعیین نشود، بلکه با ترکیبی از توانایی و تلاش ما نمود پیدا کند. شایسته‌سالاران به رقابت اجتماعی برابر، زمین بازی یکسان و پاداش برای افراد مستعد و پرتلاش به منظور بالا رفتن از نردبان اجتماعی اعتقاد دارند.

اما در جامعه‌ رقابتی همه نمی‌توانند برنده باشند. نیمه تاریک شایسته‌سالاری این است که نابرابری را بر اساس بهتر بودن افراد در جایگاه‌هایشان توجیه می‌کند و کسانی که بدترند مستحق زندگی در آن جایگاه هستند. وقتی مردم متقاعد شوند که جامعه آنان واقعاً بر اساس شایسته‌سالاری است، آن‌گاه به سختی می‌توان در برابر نابرابری‌ها مقاومت سیاسی کرد.

وعده‌های سیاسی شایسته‌سالاری در دهه‌های 80 و 90 میلادی به اوج رسید و از زمان وقوع بحران مالی در 2008 فروکش کرد. با وجود این، شایسته‌سالاری همچنان بر سیاست‌های معاصر اثر می‌گذارد؛ مثلاً سال گذشته کامالا هریس در کمپین انتخاباتی گفت که همه می‌توانند در شرایط برابر قرار گیرند و به صورت برابر با یکدیگر رقابت کنند. برخی داده‌ها نشان می‌دهد بخش زیادی از مردم جهان اعتقاد دارند که در نظامی شایسته‌سالار زندگی می‌کنند.

مشکل وعده‌های پیشین این است که این وعده‌ها یا غلط بوده‌اند (زیرا هیچ‌گاه شایسته‌سالاری را دقیقاً تجربه نمی‌کنیم) یا پوچ‌اند چراکه شایسته‌سالاری دقیقاً چیزی را که ما از آن انتظار داریم پیش رویمان قرار نمی‌دهد. در «بازی مرکب» هر 2 بعد از این نارضایتی نمایش داده شده است.

بی‌عدالتی ناشی از شایسته‌سالاری کذب

در قلب مسابقه‌ای که در سریال ترتیب داده شده یک نشان اخلاقی دیده می‌شود که فرد ناشناس فرصتی به شرکت‌کنندگان می‌دهد تا آنها از بازی خارج شوند. ترجمه سخنان او از این قرار است: «این مردم از نابرابری و تبعیض در جهان عذاب می‌کشند و ما به آنان فرصتی می‌دهیم تا در شرایط برابر بجنگند و پیروز شوند.»

جای تعجب نیست که واقعیت رقابت در این سریال با شایسته‌سالاری ایده‌آل فاصله دارد. امید به برخورداری از فرصت برابر با همان فاکتورهای اجتماعی که جامعه خارج از بازی را فاسد می‌کند تضعیف می‌شود. فرقه‌ها شکل می‌گیرند، زنان طرد و بازیکنان مسن رها می‌شوند.

تنها بازیکن خارجی فیلم، علی عبدول، فردی است که خوار شمرده می‌شود، به او خیانت می‌شود و مورد استثمار قرار می‌گیرد. او در اولین بازی سونگ گی هون، قهرمان بازی، را نگه می‌دارد و در استعاره‌ تصویری خیره‌کننده‌ای به وابستگی کشورهای توسعه‌یافته به نیروی کار ارزان خارجی اشاره می‌کند. همه شانس برنده شدن ندارند.

خشونت شایسته‌سالاری حقیقی

بازی ماهی مرکب

اما آیا نابرابری موجود در این سریال این است که رقابت ناعادلانه است؟ اگر تمام شرکت‌کنندگان در فضایی برابر رقابت می‌کردند این وحشی‌گری از بین می‌رفت؟ «بازی مرکب» می‌تواند کاملاً شایسته‌سالارانه باشد و همزمان کاملاً گمراهانه. این رقابتی است که در آن بخش کوچکی از بازیکن‌ها به ثروت دست می‌یابند و تفاوت جزئی در عملکرد افراد باعث ایجاد تفاوت بین موفقیت و شکست می‌شود و این تفاوت بین مرگ و زندگی است.

این داستان را با بازار دوقطبی کشورهایی مثل آمریکا مقایسه کنید که در آن مشاغلی که درآمد متوسطی دارند جایگزین تعداد کمی از مشاغل پردرآمد برای برندگان می‌شوند و شغل‌های کم‌درآمد می‌مانند برای کسانی که باقی مانده‌اند. در واقعیت حتی جوامعی مثل آمریکا که شایسته‌سالاری حقیقی را پذیرفته‌اند فرصت‌های کمی برای برنده شدن ارائه داده‌اند و این در حالی است که باختن باعث می‌شود ده‌ها میلیون نفر فقیر بمانند.

«بازی مرکب» هم رقابتی است که در آن فقیرترین افراد جامعه مجبورند وارد بازی شوند. گرچه قوانین بازی این امکان را به بازیکنان می‌دهد که در هر زمانی بتوانند انصراف دهند (آنها حتی از رأی‌گیری برای ادامه بازی استفاده کردند)، اما نکبتی که بیرون از بازی در انتظار این افراد است برایشان انتخاب دیگری باقی نگذاشته.

برنده صاحب همه چیز می‌شود و بازندگان می‌میرند و شرکت‌کنندگان چاره‌ای جز بازی کردن ندارند. شایسته‌سالاری مطلق «بازی مرکب» نسخه کاریکاتوری‌ از نابرابری‌هایی است که در جوامع رقابتی پدید می‌آید. اما به صورت اغراق‌آمیزی نشان‌دهنده خطرات شایسته‌سالاری حقیقی و کاذبی است که امروزه میلیون‌ها نفر را به دام انداخته است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها