راه صعبالعبور نوشتن
پریسا الیاسی، فیلمنامهنویس، به بهانه روز جهانی نویسنده نوشت: سختترین بخش نویسنده بودن، نوشتن نیست! باورِ این موضوع است که نویسندگی هم شغل است؛ یک شغل تماموقت. همین چند روز پیش، در اوج کشمکش بین دو نیمه وجودم، شنیدم که بخش نویسندهام به بخشی که نویسنده نیست، گفت: «گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید/ هیچ راهی نیست کان را نیست پایان، غم مخور!»
اعتمادآنلاین| پریسا الیاسی، فیلمنامهنویس، نوشت: من نویسنده هستم و نیستم! بخشی از من که نویسنده است، من را وادار به نوشتن یادداشتی به مناسبت روز جهانی نویسنده کرده است و بخشی دیگر از من که نویسنده نیست، در هزارتوی مغزم زمزمه میکند "چرا میخواهی بنویسی؟ تو که نویسنده نیستی!" البته که گاهی مهربانتر هم میشود و میگوید "هنوز نویسنده نیستی!"
بخش نویسنده وجود من، صبح به محض بیدار شدن، لپتاپش را روشن میکند و چند خطی مینویسد. بعد کتری را روی گاز میگذارد و باز چند خطی مینویسد. صبحانه را آماده میکند و مینویسد. میز را جمع میکند و ظرفها را میشوید و مینویسد. مرغ را از فریزر بیرون میآورد تا یخش باز شود و مینویسد. برنج را خیس میکند و مینویسد. اما آن بخشی از من که نویسنده نیست به آشپزخانه میرود، مرغ را سرخ میکند، برنج را آبکش میکند، سالاد درست میکند، گاز را پاک میکند، خانه را جارو میکند و...!
به خودش که میآید، غروب شده و یادش میآید باید خرید کند، پیادهروی برود، به خانوادهاش سر بزند، اینستاگرامش را چک کند، فیلم ببیند، کتاب بخواند، در آگهیهای استخدام به دنبال کار با حقوق ثابت و بیمه بگردد و...!
بخشِ نویسنده وجود من، سالهاست میداند که نویسنده است؛ از همان اولین انشایی که نوشت و باعث تحسین معلم و همکلاسیهایش شد؛ از همان روزهایی که هیچکس باور نمیکرد تمام انشاها و داستانهایش را خودش مینویسد نه پدرش که معلم ادبیات است.
بخشِ نویسنده وجود من سالهاست که مینویسد، انشا، وبلاگ، داستان، شعر، فیلمنامه و... اما وقتی راجع به درآمد نویسندگی از او میپرسند؛ سکوت میکند و آن بخشی که نویسنده نیست، پوزخند میزند!
سختترین بخش نویسندهبودن، نوشتن نیست! باورِ این موضوع است که نویسندگی هم شغل است؛ یک شغل تماموقت. همین چند روز پیش، در اوج کشمکش بین دو نیمه وجودم، شنیدم که بخش نویسندهام به بخشی که نویسنده نیست، گفت: "گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید/ هیچ راهی نیست کان را نیست پایان، غم مخور"!
همه اینها را آن نیمه وجودم که "نویسنده" است، نوشته اما ستیز و آویز با نیمه دیگر وجودم که برای پوزخند زدن، آمادهباش است، همیشه ادامه دارد. و خوب میدانم که پیروزی نیمه وجودی نویسندهبودنم را خود رقم میزنم! هرچند در این دیار و در این جغرافیا، کفه ترازو در سوی شغلدانستنِ نویسندگی، همیشه سبکتر و تهیدستتر است، اما تکرار میکنم که سرنوشت پیروزی را نیمه نویسندهام، میسازد!
دیدگاه تان را بنویسید