کد خبر: 521621
|
۱۴۰۰/۰۸/۱۷ ۱۵:۴۸:۱۲
| |

"قهرمان ایرانی فرهادی" امتحان پس داده و آبرودار

فیلم جدید اصغر فرهادی، مثل قهرمانش "راستگو" و "آبرودار" است و اگر در اکران جهانی خود موفق باشد، بر خلاف فیلم‌هایی که چهره‌ای سیاه از جامعه و مردم ایران نشان می‌دهند آبروبر نخواهد بود.

"قهرمان ایرانی فرهادی" امتحان پس داده و آبرودار
کد خبر: 521621
|
۱۴۰۰/۰۸/۱۷ ۱۵:۴۸:۱۲

اعتمادآنلاین| فرهادی در فیلم اخیر خود برخلاف جوامع فرهنگ‌های بی‌قهرمان، دست به خلق قهرمان خیالی و انتزاعی نزده و در حقیقت قهرمانی را که درون تک تک مخاطبانش موجود است به آنها یادآوری کرده و آن چیزی نیست جز فطرت پاک انسانی که در این فیلم از آن به "دل پاک" تعبیر شده است.

به گزارش تسنیم، "دل پاک "قهرمان ایرانی فرهادی" نشانه‌هایی دارد که بخوبی در قصه این فیلم گنجانده شده است.

اولین و مهم‌ترین وجه قهرمانی "قهرمان ایرانی فرهادی" غلبه او بر خواسته درونی‌اش (هوای نفس) در خیانت در امانتی است که در اختیار اوست؛ زیرا از استفاده از آن مال ارزشمند برای دادن بدهی و رهایی از زندان اجتناب می‌کند و این تصمیم او مصداقی از حدیث پیامبر گرامی اسلام است که فرمود "أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ ، شجاعترین مردم، کسى است که بر خواسته نفس خود چیره آید. "

داستان قهرمان فرهادی اتفاقی عینی و پرتکرار در ایران است که هرکداممان بارها دیده و شنیده‌ایم که کارگری با وضع مالی ضعیف، مالی بسیار ارزشمند را یافته و با پرس و جو در محل و نصب اعلامیه به در و دیوار اطراف آنجا، آن مال را به دست صاحب اصلی‌اش رسانده است. برجسته کردن این تصویر واقعی و شریف از مردمان ایران برای سایر مردم جهان در شرایطی که مردم ایران سال‌ها است به‌واسطه تحریم‌ها و سوء مدیریت دولت‌ها در ایجاد اشتغال و... اوضاع اقتصادی سختی را تجربه می‌کنند، بسیار ارزشمند و گویای مناعت طبع ایرانیان خواهد بود.

قهرمان سینمای فرهادی نوک دشنه را به سوی خواسته باطل درونش می‌گیرد و در حالی که در سخت‌ترین شرایط زندگی به سر می‌برد هوای نفسش را می‌کشد، زیرا نمی‌تواند با وجدانش برای خیانت در امانت کنار بیاید.

فرهادی قهرمان خود را از دل زندان بیرون کشیده است و بخوبی نشان می‌دهد که زندانیان مجرم بالذات نیستند و آنچه موجب اجتناب از خطا می‌شود نه مجازات حبس بلکه همان موعظه‌های درونی انسان است که مانع از خیانت در امانت توسط قهرمان فیلم فرهادی در زمان آزادی و خارج از زندان شد.

او که یک زندانی مالی است در روز آزادی خود ثابت می‌‌کند که همه زندانیان مالی، از قماش اختلاسگران و... نیستند که آزادی آنها برای جامعه مضر و خطرناک باشد و بسیاری از زندانیان مالی که از بد روزگار بخاطر ورشکستگی یا بدهی به حبس محکوم شده‌اند، در صورت برخورداری از آزادی در پی کار و درآمدی برای دادن بدهی‌های خود خواهند بود و در همین حال چنانچه به مالی دست یابند که متعلق به آنها نیست در حق صاحب آن خیانت نخواهند کرد.

امانتداری قهرمان فرهادی، تحسین اطرافیان و جامعه را بر می‌انگیزد تا جایی که اعتماد آنها را نسبت به یک زندانی مالی احیا می‌کند و این عبارت قرآنی را به ذهن می‌آورد که "إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ، خوبیها بدیها را از میان مى‌برد." (هود 114)

فیلم فرهادی همچنین نشان می‌دهد که خیران جامعه ایرانی چگونه پاسخ عمل نیکوی قهرمانش را می‌دهند و تلاش می‌کنند تا او را از حبس آزاد کنند که این نیز تصویر مثبت دیگری را از مردمان ایران به نمایش می‌گذارد و بازهم آیه‌ای دیگر از قرآن را در ذهن برجسته می‌کند که "هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ؛ مگر پاداش احسان جز احسان است." (الرحمن 60)

دومین وجه تحسین‌ برانگیز "قهرمان ایرانی فرهادی" صداقت و راستگویی او در بازگو کردن صادقانه ماوقع است در حالی که به زعم اطرافیانش این راستگویی در اغلب مواقع به ضرر اوست و توسط آنها ترغیب می‌شود که ماجرا را در جلوی "دوربین‌های قهرمان‌ساز" به‌گونه‌ای بازگو کند که ضرری متوجه‌اش نشود.

فرهادی از این طریق طعنه‌ای هم به دوربین‌های تلویزیونی می‌زند که گاها در بیان حقیقت صادق نیستند و با دیکته کردن برخی مسائل به سوژه خود، "قهرمان پوشالی" و غیرواقعی از او می‌سازند.

با این حال "قهرمان ایرانی فرهادی" هرجا که صحنه‌سازی در کار نیست ماجرا را راست و درست بیان می‌کند و می‌گوید که وسوسه‌ای درونش برای خیانت در امانت وجود داشته و حتی اقدام هم کرده، اما در آن هنگام با نشانه‌هایی مواجه شده که به او فهمانده است در حال پس دادن "امتحان الهی" است و از این کار منصرف شده است.

فرهادی با تعبیه مفهوم "امتحان" در فیلم خود این‌بار دوربین‌های قهرمان‌ساز را بیشتر به چالش می‌کشد و این حقیقت را یادآور می‌شود که آنچه قهرمان‌ها از دل آن زائیده می‌شوند روایت گاها غیرواقعی دوربین‌ها نیست بلکه بوته امتحانات سخت خدا است.

این بخش از داستان نیز آیات متعددی از قرآن را به ذهن می‌آورد از جمله آیه دوم سوره مبارکه عنکبوت که فرمود "أحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى ‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏‌گیرند."

این یادآوری بسیار مهم است که "دل پاکی" به ادعا نیست بلکه در روز امتحان مشخص می‌شود که چه کسی مرد میدان است.

اقدام فرهادی در انتخاب قهرمان خود از درون زندان در این بخش نیز حاوی این پیام است که حتی قهرمانان هم جایزالخطا هستند و البته به عقوبت آن هم دچار می‌شوند، چه‌اینکه قهرمان فیلم فرهادی به‌خاطر آلودن دست به نزول دچار ورشکستگی و بدهی سنگین شده و متعاقب آن به حبس رفته است، اما ارتکاب یک خطا آن هم در شرایط بد اقتصادی جامعه و بیکاری میلیون‌ها نفر، خصایص مثبت و قهرمانی او را خدشه‌دار نمی‌کند و در روز امتحان، باز هم او قهرمان خواهد بود.

سومین وجه ممتاز "قهرمان ایرانی فرهادی" مثبت‌اندیشی اوست، او با اینکه بر اثر خیانت شریکش دچار دردسر شده است، اما هنوز نسبت به اطرافیانش از جمله همسر سابق‌اش و زنی که خود را صاحب مال امانتی معرفی کرده و آن را ستانده و ناپدید شده بدبین نیست.

بدبینی به دیگران از مناهی مهم قرآن (نور 12) است و اجتناب قهرمان فرهادی از این رذیله اخلاقی می‌تواند نمادی بسیار زیبنده در معرفی جامعه ایرانی باشد.

چهارمین خصیصه جالب توجه "قهرمان ایرانی فرهادی" گذشت او به نفع مجرم دیگری است که مرتکب قتل شده است، زمانی که قبول می‌کند کمک‌های خیران برای آزادی او، بابت پرداخت دیه و رهاندن پدر یک خانواده از چوبه قصاص مصرف شود ولو اینکه خودش به زندان برگردد.

او یک هنرمند نقاش و خوشنویس است و فرهادی با لطافتی خاص تمام خصایص نیکوی اخلاقی قهرمان خود و دل پاک او را به شخصیت هنرمندان پیوند می‌زند و "چهره‌ای متحد از هنرمند و قهرمان دل پاک" به نمایش می‌گذارد.

با این وجود قهرمان فرهادی فردی نیست که در مسیر عادی زندگی به مقام قهرمانی رسیده باشد، بلکه در مسیری پرچالش و به قول خودش امتحان به این جایگاه می‌رسد.

مهم‌ترین چالش او مواجهه با افرادی در ساختارهای اداری است که او را مجبور به دروغگویی و صحنه‌سازی برای حل مشکلاتش می‌کنند و او با دروغ‌های تحمیلی و ناخواسته‌ای که می‌گوید به یکباره از مقام قهرمانی سقوط می‌کند و تبدیل به همان زندانی مالی سابق می‌شود.

ساختار مدیریتی در اوج محبوبیت قهرمان فرهادی به‌خاطر عمل نیک امانت‌داری به او وعده اشتغال داده است، اما در نهایت با بدبینی افرادی در این ساختار مواجه و مجبور می‌شود برای رسیدن به شغل وعده‌داده شده و درآمد آن صحنه‌سازی کند و دروغ بگوید.

این صحنه‌سازی و فیلم کتک‌کاری‌اش با طلبکاری که دائما او را تحقیر، سرزنش و دروغ‌گو خطاب می‌کند، در جایی از داستان به هم گره‌ می‌خورند و با انتشار وسیع در فضای مجازی او را از اوج محبوبیت به زیر می‌کشند.

اما قهرمان فرهادی در همین حضیض مجددا متوجه نقطه اوجش می‌شود، جایی که درمی‌یابد نجات در رها کردن دروغگویی‌های تحمیلی از سوی افراد و ساختارها برای داشتن شغل و ... است. او درمی‌یابد که "النجاه فی الصدق".

قهرمان ایرانی فرهادی حتی برملا شدن دروغ‌های مصلحتی‌اش را مایه بی‌آبرویی می‌داند و به نقطه‌ای می‌رسد که ترجیح می‌دهد حبس را به عنوان عقوبت خطای نخستینش (گرفتن پول نزول) تحمل کند اما همان قهرمان راستگو، دست پاک و دل پاک باقی بماند.

قهرمان ایرانی فرهادی قهرمانی رئال و باورپذیراست که وجوه مثبت او بر خطاهایش غلبه دارد و نشان می‌دهد که هرکسی با تکیه بر پاکی فطری خود و دوری از رذایل اخلاقی می‌تواند قهرمان جامعه‌ و اطرافیانش باشد و چنانچه از فطرت پاک خود عدول کند سقوط خواهد کرد.

در انتها لازم می‌دانم این نکته را نیز بگویم که ویژگی‌هایی که فرهادی قهرمان خود را بر اساس آن طراحی کرده است، "ویژگی‌های فطرت پاک انسانی" است که خداوند انسان را بر آن فطرت آفریده است (فطره الله التی فطر الناس علیها) همان فطرتی که ادیان الهی سعی در بیدار کردن آن دارند، از این رو هرچند نمی‌توان گفت که هدف اصغر فرهادی از خلق این قهرمان هدفی دینی بوده است، اما وقتی بپذیریم که ویژگی‌های قهرمان فرهادی منطبق است بر فطرت پاک انسانی، یعنی همان چیزی که دین سعی در بیدار کردن آن دارد، می‌توان فیلم قهرمان را در دایره گفتمان دینی تحلیل کرد، هرچند که شاید کارگردان آن در آینده فیلمی ناسازگار با دین بسازد که در آن‌صورت حتما ناسازگار با فطرت پاک انسانی هم خواهد بود و مورد نقد همین قلم قرار خواهد گرفت.

امیدوارم که مردمان بسیاری در دنیا این قهرمان فرهادی را ببینند و او را تحسین کنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها