کد خبر: 541421
|
۱۴۰۰/۱۲/۱۴ ۱۰:۱۵:۴۰
| |

خانیکی،روزنامه نگار:

در غیاب رسانه ها، همه چیز در تاریکی فرو می رود

رسانه‌ای شدن زندگی - آن‌هم همه سویه‌ها و دامنه‌هایش- بخشی از واقعیت‌های جهان و جامعه ما است. در غیاب رسانه‌ها، گویی همه‌چیز در تاریکی و ابهام فرو می‌رود. هرچند در حضور آنها نیز معلوم نیست تا چه حد از سردرگمی و سرگردانی ما کاسته می‌شود.

در غیاب رسانه ها، همه چیز در تاریکی فرو می رود
کد خبر: 541421
|
۱۴۰۰/۱۲/۱۴ ۱۰:۱۵:۴۰

هادی خانیکی، روزنامه نگار و کارشناس رسانه در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: رسانه‌ای شدن زندگی - آن‌هم همه سویه‌ها و دامنه‌هایش- بخشی از واقعیت‌های جهان و جامعه ما است. در غیاب رسانه‌ها، گویی همه‌چیز در تاریکی و ابهام فرو می‌رود. هرچند در حضور آنها نیز معلوم  نیست تا چه حد از سردرگمی و سرگردانی ما کاسته می‌شود. یک سوی محتوای رسانه‌ها، انبوه اطلاعات پیاپی و گفت‌وگوهای درس‌آموز و سوی دیگر آنها، حجم فشرده و تزیین‌شده خبرهای جعلی و نقش‌آفرینی‌های عملیات روانی است. در عین حال گریزی از بالابردن قدرت فهم و بهره‌مندی از رسانه‌ها برای پاسخگویی به نیازهای «سیاست زندگی» نیست. سیاستی که بیش از هر زمان دیگر، کنشگر اجتماعی را به دنبال تشخیص سود و زیاد و آثار آنی و آتی رخدادهای پیرامونی برای زندگی فردیش می‌کشاند. مساله «سیاست زندگی»، زوال سیاست و به حاشیه رفتن نسل‌ها نیست، مساله متفاوت شدن نیاز و نگاه شهروندانی است که در جامعه دستخوش تغییر از پنجره رسانه‌ها به اطراف خویش می‌نگرند. روشن است که در چنین وضعیتی، آحاد جامعه با آینده‌ای مبهم و هراسناک روبه‌رو می‌شوند. بدون آنکه از توانایی‌های نگرشی و مهارت‌های رفتاری برخوردار باشند. اینکه «آینده‌های متفاوت»، چشم‌اندازها و روندهای دستیابی به آنها در کجا ترسیم می‌شوند و چگونه در دسترس قرار می‌گیرند؟ مساله این است. حداقل از حدود نیم قرن پیش تاکنون، نگاه به این مساله از منظر ارتباطات در ایران آغاز شده است و هنوز هم ادامه دارد. از طرح «آینده‌نگری برای رادیو، تلویزین ملی ایران» توسط دکتر مجید تهرانیان تا به امروز، نزدیک به 50 سال می‌گذرد. آینده که به تعبیر او همواره سرچشمه بیم و امید انسان‌ها است، می‌تواند فراتر از یک مشغله فکری با استفاده از روش‌های علمی در معرض جست‌وجو قرار گیرد. از نظر تهرانیان، رسانه‌ها در روند توسعه ملی می‌توانند 2چهره «سازنده» یا «ویرانگر» داشته باشند، عصر ما از یک سو در نتیجه تاثیرات گوناگون رسانه‌ها، عصر «اکنون‌زدگی» است، زیرا از گذشته بریده‌ایم و فراغت اندیشیدن به آینده را نیز از دست داده‌ایم. 

در زیر رگبار اخبار و اطلاعات از هم گسیخته، جهان‌بینی ما جهان‌بینی از هم گسسته‌ای شده که در آن بزرگ‌ترین دوراندیشی با سوداندیشی، چیره‌ترین احساس‌ها با آزمندی و محسوس‌ترین نتایج با بیگانگی از خویش از انسان‌های دیگر و از طبیعت همراه شده است، اما از سوی دیگر، رسانه‌ها، گذشته و حال و آینده را در مسیر تاریخ پیوند زده و به ما تامل درباره زمان را آموخته‌اند. مساله جامعه ایران از نظر تهرانیان در این میانه، معلق ماندن میان دو وضعیت است: «گسستگی از گذشته و انفصال در برابر آینده»، نتیجه این تعلیق، «اکنون زندگی» است که در آن، جامعه نه با گذشته خود پیوندی خلاق دارد و نه از آینده پیش رو تصوری واقع‌بینانه. روشن است برای جامعه‌ای که فراغت زندگی و فرصت اندیشیدن به آینده را از دست می‌دهد، بهره‌مندی از رسانه‌ها نیز به جای بازاندیشی در مسائل واقعی، بیشتر رویا‌پردازی و خیال‌پروری را به ارمغان می‌آورد. اگر 50سال پیش-آن‌هم در غیاب رسانه‌های جدید و جامعه شبکه‌ای- سخن از ضرورت گریز از «جامعه اکنون زده» در پرتو آینده‌نگری و آینده‌اندیشی می‌رفت، روشن است که امروز آن ضرورت با ضرایب پرشماری، فراروی ما قرار دارد. مخاطرات پیش روی جامعه امروز ما کم نیست، اگرچه ظرفیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن هم حایز توجه‌اند، اما توجه به مساله آینده در این میان از هر دو وجه گریزناپذیر است. من در این ایام از کوشش درخور موسسه رحمان و اقدام ارزنده اندیشمند سختکوش، دکتر مقصود فراستخواه در پرداختن به این مهم بهره‌های فراوان برده‌ام. برگزاری 3نشست و 6گفت‌وگو با عنوان «تامل در آینده اجتماعی ایران، نقش کنشگران» که در پاییز و زمستان امسال به اتمام رسید، ستودنی، شنیدنی و خواندنی است. در قبال دغدغه‌ها و نگرانی‌های این مرز و بوم، فرسایش سرمایه اجتماعی و کاهش احساس عاملیت شهروندان، باید به آینده اجتماعی ایران اندیشید. آینده یا آینده‌هایی که ناگزیر به سوی آنها پرتاب می‌شویم، بدون آنکه آمادگی زیستن در آن جهان‌ها را یافته باشیم. به واقع درک درستی از آینده و تصویر مشترکی از آن نداریم و به تعبیر فراستخواه: «برای زیستن در این آینده‌ها نیز از حیث وضع فکری، نظام هنجارین، رفتار اجتماعی، مناسبات، کیفیت نهادها و ساخته‌ها و شیوه‌های حل مسائل‌مان مهیا نیستیم. آینده‌پژوهی سامانه معرفتی و اجتماعی برای تفکر گفت‌وگویی، انتقادی و خردورزی جمعی، درباره مسائل پیش روست و از رهگذر آن می‌توانیم درک خود را نسبت به فرداهای خویش در میان‌مدت و درازمدت ارتقا بخشیم.» آری آینده را هیچگاه نمی‌توان کشف کرد، اما همواره می‌توان با کنشگری‌های گفت‌وگویی آن را ساخت و  رسانه‌ها  نیز میدانی  برای  این  ساختن‌اند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها