کد خبر: 541884
|
۱۴۰۰/۱۲/۱۷ ۰۸:۵۸:۰۴
| |

واکنش اهالی سینما به انتشار ویدیوی اعتراضی داریوش مهرجویی

ویدیویی که نیمه‌های شب از فریادها و عصبانیت داریوش مهرجویی با صدایی لرزان در اعتراض به لغو مجوز اکران نمایش فیلم لامینور در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد دل هر بیننده‌ای را به درد می‌آورد و بسیار غم‌انگیز بود.

واکنش اهالی سینما به انتشار ویدیوی اعتراضی داریوش مهرجویی
کد خبر: 541884
|
۱۴۰۰/۱۲/۱۷ ۰۸:۵۸:۰۴

ویدیویی که نیمه‌های شب از فریادها و عصبانیت داریوش مهرجویی با صدایی لرزان در اعتراض به لغو مجوز اکران نمایش فیلم لامینور در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد دل هر بیننده‌ای را به درد می‌آورد و بسیار غم‌انگیز بود. خالق فیلم‌های ماندگار «هامون» و« اجاره‌نشین‌ها» با چهره‌ای برافروخته از روی درد و ناراحتی، پروانه نمایش فیلم لامینور را در دست گرفته بود و ضجه می‌زد و ناله می‌کرد: «من معترضم، فیلم من شیر نیست، گوشت نیست که بگویید تاریخش گذشته است. شما به فیلم من پروانه نمایش داده‌اید، چرا زیر قول خودتان می‌زنید؟! مرد نیستید، مردانه رفتار کنید، همه فیلم‌های مرا توقیف کرده‌اید، یکی از فیلم‌های مرا اصلا مفقود کرده‌اید، انداختید در سطل آشغال. فیلم «سنتوری» مرا، آقای جعفری‌جلوه بی‌خود و بی‌جهت جلویش را گرفت و نگذاشت.»

به گزارش روزنامه اعتماد، تماشای این تصاویر ناراحت‌کننده آن هم در دل شب بیشتر از آنکه دربرگیرنده مطالبه و احقاق حقوق یک سینماگر باشد به جایگاه سترگ و ارزشمند هنرمند مطرح و شناخته شده‌ای چون مهرجویی اشاره داشت که در سن هشتاد و دو سالگی آن هم بعد از نیم قرن فعالیت در سینما با ساخت آثار مهم و مطرحی که اکثرشان سنگ بنای همین سینما هستند او را به نقطه‌ای رسانده که به زجر بیاید طوری که تمام سلول‌های بدنش هم به فریاد بیاید: «من می‌آیم تحصن می‌کنم در وزارت ارشاد! همراه با دستیارانم! تا حقم را نگیرم ول نمی‌کنم. وزارت ارشاد، وزیر محترم به حرف من گوش بده، من دیگر نمی‌توانم، دیگر می‌خواهم بجنگم. می‌خواهید مرا بزنید، مرا بکشید، نابودم کنید، ولی من حقم را می‌گیرم.»

اما طبق اعلام شورای صنفی نمایش در تاریخ ٢اسفند، قرار بود فیلم «لامینور» آخرین ساخته داریوش مهرجویی نوروز امسال در سینماها اکران شود اما از آنجایی که مجوز نمایش این فیلم در دولت قبل صادر شده بود، در هفته‌های اخیر در بازبینی مجدد توسط مسوولان سینمایی و وزیر ارشاد، صحبت‌هایی از توقیف این فیلم به میان آمد و درنهایت هم از اکران نوروزی امسال کنار گذاشته شد. البته در روزهای گذشته حبیب ایل‌بیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و مسوولان دیگر سینما در رسانه‌های مختلف اعلام کردند که فیلم «لامینور» به هیچ عنوان توقیف نیست و راه برای اکران آن باز است فقط در جدول نوروز جایی ندارد. حتی از عید فطر به عنوان گزینه پیشنهادی نمایش لامینور نام بردند. اما به نظر می‌رسد خشم مهرجویی ناشی از این است که این صحبت‌ها را دوپهلو و فاقد اعتبار می‌داند که مسوولان سینمایی از این طریق نمی‌خواهند پروانه نمایش فیلم لامینور را صادر کنند. استدلال مهرجویی درست هم هست. برای اینکه اگر فیلمی مجوز نمایش از طرف دولت فعلی را دارد و راه برای اکران آن باز است چرا مجوز نمایش صادر نمی‌شود و اساسا چرا نباید به خواست فیلمساز نوروز اکران شود؟  حالا فارغ از موضوع و حواشی پیرامون فیلم، آنچه در این اتفاق نمود پیدا می‌کند، رفتار غیرمحترمانه و غیر حرفه‌ای است که مسوولان مربوطه در چنین بزنگاه‌های حساسی از خود نشان می‌دهند و اوضاع سینما را ملتهب و آشفته می‌کنند. آیا نمی‌شد تمام این بحث‌ها و صحبت‌ها در یک فضا ی صمیمی اما غیررسمی ولی محترمانه با خالق اثر در میان گذاشته شود و ماجرا را به خوبی حل‌وفصل کرد تا پیچیده و پر سر و صدا جلوه نکند و به یک چالش سیاسی تبدیل نشود؟  ما در گزارش پیش‌رو با تعدادی از سینماگران گفت‌وگو کردیم و نظرشان را درباره صحبت‌های داریوش مهرجویی و ویدیوی منتشر شده در فضای مجازی جویا شدیم و آنها نظرشان را با ما در میان گذاشتند. 

 تقدیر حضرت امام(ره) از مهرجویی را یادتان هست؟ 

منوچهر  محمدی

بنده به عنوان عضو کوچک جامعه سینمایی کشور روز گذشته با دیدن فیلمی از استاد پیشکسوت سینمای ایران آقای داریوش مهرجویی که پیدا بود او در شرایط بسیار سنگین عصبی است به ‌شدت دلگیر و ناراحت شدم، مگر این کشور امثال فیلمسازان نجیب و شریفی چون داریوش مهرجویی چند نفر دارد که این رفتار با آنها می‌شود؟ به‌زعم بنده دِینی که استاد مهرجویی بر گردن فرهنگ و سینمای ایران دارد هیچ فیلمسازی ندارد. اگر نبود ساخته ارزشمند ایشان، فیلم سینمایی گاو که با تقدیر و پاسداشت حضرت امام در آغازین روزهای انقلاب انجام شد شاید ما اکنون چیزی به نام سینمای ایران نداشتیم. شایسته است فقط به پاس همین یک فیلم، حرمت و حریم هنرمندانی همچون داریوش مهرجویی ارج گذاشته شود. گرچه کارنامه پربار سینمایی ایشان نشانگر یک سینماگر دغدغه‌مند و دارای اندیشه است.

 امروز دفاع از مهرجویی دفاع از سینمای متفکر است

علیرضا داوودنژاد

اکنون مساله موضوع یک فیلم نیست، اکنون مساله به جان آمدن پرچمدار سینمای متفکر و خلاق سینمای ایران است. مساله مدیریت درمانده‌ای است که از بازار سیاه شکست خورده و کاری جز رتق و فتق نیازمندی‌های سالن‌های سینما در تهران و چند شهرستان ندارد و از تراکم فیلم‌های زمین‌گیر شده در پشت در سالن‌های سینما نتیجه نمی‌گیرد که باید برای نمایش خانگی فکری بکند، بلکه نتیجه می‌گیرد که تا مدت‌ها احتیاجی به تولید فیلم وجود ندارد و می‌تواند از این فرصت استفاده کند تا به سخت‌گیری به سینمای متفکر و خلاق ایران بپردازد و در راس آن پیشقراول این سینما داریوش مهرجویی را بکوبد و در هشتاد سالگی به او عیدی بدهد و با توقیف فیلم او ضربه دیگری برای شکستن او و کشاندنش تا مرز سکته استفاده کند. امروز دفاع از مهرجویی نه دفاع از یک شخص که دفاع از سینمای متفکر و خلاق ایران است و در شرایطی که امواج فیلم‌های وارداتی فضای دیداری و شنیداری مملکت را تسخیر کرده کمر به تضعیف و تخریب و ورشکستگی سینمای ملی بسته است. اکثریت قریب به اتفاق اهالی سینمای ایران پشتیبان استاد مهرجویی هستند و همراهی و همگامی و حمایت از او را دفاع از سینمای ملی می‌دانند.

 شما مدیون داریوش مهرجویی   هستید! 

بهروز  غریب‌پور

به نظر من آنچه در ویدیوی منتشر شده آقای مهرجویی دیده شد، ذره‌ای بازیگری نبود و مطلقا خودنمایی درش نیست. یک خشم گسترده است از فیلمساز قدیمی و چهره‌ای شناخته شده. آقای مهرجویی همیشه در کلام‌شان متانت دارند و آدمی هستند که بر فلسفه مسلطند. ضمن اینکه ایشان شخصیت بسیار آگاهی هستند و تاکنون هم بر هیچ موج سیاسی و اجتماعی سوار نشده‌اند و همیشه مسوول کار خودش بوده و به درستی شایسته و لیاقت‌ شأن و مقام استادی را دارند. 

به نظرم این خشم اخیر ایشان، اگر با گوش شنوا و چشم بینایی همراه شود باید تنش به خود بلرزد به جای اینکه در هشتاد سالگی فرش قرمز برای این فیلمساز برجسته پهن کنند و با احترام با او رفتار شود متاسفانه غمش دانسته نشود طوری که هر لحظه ممکن است جلوی دوربین سکته کند.  حقیقتا در این سال‌ها تصویری این‌گونه دردناک ندیدم که اشکم را در بیاورد . من دیشب با دیدن این تصاویر و خشم فوق‌العاده آقای مهرجویی حقیقتا گریه و چندین بار این ویدیو را نگاه کردم. متاسفم برای فضای فرهنگی و شبه‌فرهنگی که بر کشورمان حاکم شده. به نظرم اگر از آقای مهرجویی حمایت نشود وااسفا بر این فرهنگ و این هشدار را به همه سینماگران می‌دهد که همه ما باید در انتطار این لحظه باشیم. جالب اینکه آقای رییسی و دولتش از بازگشت ایرانی‌ها صحبت می‌کنند من از ایشان سوال دارم که این‌گونه می‌خواهید از جوان‌هایی که با هزار امید به ایران باز می‌گردند، حمایت کنید؟ من در این صحبت‌هایم کاری به فیلم آقای مهرجویی ندارم. به عنوان سینماگر به فضایی که پیرامون این سینماگر به وجود آمده معترضم که هیچ توجیهی ندارد. یک جوان وقتی استادش را این‌گونه سرخشم می‌آورد باید از او عذرخواهی کند.  این نکته مهم را هم در آخر صحبت‌هایم اضافه می‌کنم که آقایان وزیر ارشاد و هر مسوولی، به یاد بیاورید که رای و فتوای امام خمینی(ره) بر فیلم مهرجویی بود که از نعمت سینما استفاده می‌کنیم وگرنه امروز نه معاونت سینمایی بود و نه وزارت ارشاد. مقام‌تان را مدیون مهرجویی هستید. هیچ ‌وقت این نکته را از یاد نبرید. 

 این اعتراض هر وجدان بیداری را باید بر آشفته کند!

جواد  طوسی

داریوش مهرجویی یکی از ستون‌های محکم و ریشه‌دار تاریخ سینمای این سرزمین است. شماری از بهترین آثار سینمای قبل و بعد از انقلاب از جمله گاو، دایره مینا، اجاره‌نشین‌ها، سارا، بانو، هامون، درخت گلابی به وسیله او ساخته شد اگر منصفانه و واقع‌بینانه به عدالت فرهنگی اعتقاد داشته باشیم، واکنش تند و آمیخته با عصبیت اخیر او در برابر دوربین هر وجدان بیداری را بر آشفته می‌کند. مدیران و سیاستگذاران فرهنگی ما در برابر این اعتراض به حق و قانونمندانه این فیلمساز کهنه‌کار و تاثیرگذار و صاحبت سبک در پیشگاه تاریخ چه پاسخی دارند؟  آیا پروانه نمایش یک سند معتبر برای مجوز قانونی فیلم آخر مهرجویی به شمار نمی‌آید پس این سیکل فرسایشی دور باطل در تعویق انداختن نمایش عمومی فیلم لامینور چه توجیه منطقی و قانونی دارد؟ 

یک‌بار با مهرجویی و تهیه‌کننده‌اش آن برخورد ناعادلانه که در فیلم سنتوری شاهدش بودیم اعمال شد که دق‌مرگ شدن تهیه‌کننده را رقم زد، آیا باز هم می‌خواهیم این نوع برخوردهای خارج از مدار قانونی و مسیر عدالت‌خواهانه را تکرار کنیم؟ عمر پربار و تجربه فرهنگی انبوه داریوش مهرجویی، پشتوانه و سرمایه گرانبار برای سینما و گستره فرهنگ و هنر این سرزمین است، جفا به او و نادیده گرفتن مطالبات حق‌طلبانه‌اش تصویری منفی و مخدوش شونده از جامعه فرهنگی این دوران و مدیران و سیاستگذارانش به جا خواهد گذاشت. تا دیر نشده با بازنگری در تصمیمات غیرحرفه‌ای و سلیقه‌ای‌مان، زمینه دلجویی و تفاهم با یکی از بهترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران را  در این کهنسالی آمیخته با آسیب‌پذیری او فراهم کنیم.

 مدیریت سینمای ایران  باید از مهرجویی حمایت کند

بهروز  افخمی

من نمی‌دانم چه شده، ولی هیچ‌چیز نباید باعث شود که آقای مهرجویی اینقدر برآشفته شود. مدیریت سینما باید بداند که آقای مهرجویی از تمثال‌های سینمای ایران است و باید بتواند در این سن و سال هرفیلمی که می‌خواهند، بسازند و به نمایش درآورند. 

  چه زمانی می‌خواهید به خودتان  بیایید؟ 

منیژه  حکمت

واقعا دیدن این تصاویر از آقای مهرجویی برایم دردآور است و از وقتی این صحنه‌ها را دیدم به هم ریختم. چرا باید یکی از اساتید ارزشمند سینما را به جای برسانید که او این‌گونه فریاد برآورد. شما سه هفته پیش اعلام کردید که این فیلم در اکران نوروز نمایش داده می‌شود چرا با هر تلاشی فیلم‌هایی را انتخاب کردید که به خودتان مربوط است و فقط از خودی‌های‌تان در اکران نوروز قرار دادید؟ پس عدالت‌تان کجاست؟ به من بگویید چه زمانی می‌خواهید به خودتان بیایید؟ از این‌رو می‌توانم بگویم آقای مهرجویی من شرمنده احوالات شما هستم. 

 تجربه را دوباره  تجربه کردن اشتباه است!

سید جمال ساداتیان

ویدیویی که از آقای مهرجویی دیدیم به شخصه برایم سنگین و ناگوار بود و بسیار ناراحت شدم. اساسا مگر از ذخایر سینمای ایران چند نفر داریم و اصلا مگر چند تن از پیشگامان حوزه‌های موسیقی یا تئاتر و سینما توان فعالیت دارند که با آنها اینچنین برخورد می‌کنیم. به این نکته اهمیت دهیم که چه مخاطبان عام و چه خود اهالی سینما خاطرات خوشی با آقای مهرجویی و فیلم‌هایش تجربه کرده‌اند. حالا ممکن است فیلم‌های ایشان دربرگیرنده سلایق یک عده نباشد و یک عده با فیلم‌های ایشان ارتباط برقرار نکنند اما هر اثری که نظر سه یا چهار درصد مردم جامعه را هم تامین کند بسیار با اهمیت است، چون همین سه یا چهار درصد، یعنی چهار یا پنج میلیون مخاطب که به نظرم بسیار قابل تقدیر است . از جهتی توصیه‌های دینی به ما می‌گوید که احترام و حرمت بزرگ‌ترها را باید نگه داشت و به آنها احترام گذاشت . ولی در صحبت‌های اخیر آقای مهرجویی دیگر بحث احترام هم می‌گذرد و باید به لحاظ اخلاقی از این فیلمساز برجسته تقدیر کرد. کسی که آثار ماندگاری همچون سارا، لیلا را برای سینمای ایران ساخته است. یا تنها اثری که امام خمینی(ره) به آن استناد کرد، فیلم آقای مهرجویی بود. چرا کار او باید به اینجا برسد که این‌گونه مصاحبه کند و با عصبانیت فریاد بزند؟  تجربه نشان داده سخت‌گیری بیش از حد برخی فیلم‌ها نه تنها تاثیری ندارد که وقتی غبارها فروکش می‌کند، متوجه می‌شویم که تمام این فشارها روی فیلمساز کاذب بوده، به نظرم بیشتر از این نخواهیم که همه‌ چیز را تجربه کنیم و نخواهیم که غبطه گذشته را بخوریم. به نظرم مسوولان سینمایی باید از آقای مهرجویی دلجویی کنند و با او مهربان باشند. 

 آقایان! مهرجویی حذف شدنی نیست، خودتان حذف  می‌شوید!

محمدعلی  سجادی

به نظر من آنچه در اتفاق پیش آمده بسیار اهمیت دارد اینکه آقای مهرجویی افتخار سینمای ایران است. خدمتی که ایشان به سنیمای ایران کرده کاملا بر همگان عیان است و احتیاج به هیچ یادآوری و توضیحی نیست. در ذکر خوبی‌های ایشان همین بس که بگوییم آثاری که او به سینمای ایران هدیه کرد نسل‌ها از آن تغذیه کردند و بعد از این هم کلاس درسی است برای آیندگان. 

واقعا به عنوان سینماگر و همکار متاسف شدم که با ایشان این‌گونه برخورد شد و تماشای این صحنه‌ها دردناک از صبحت‌های آقای مهرجویی برای من بسیار غم‌انگیز آمد. در فضای بلبشوی کشور که اخبار این روزها ما را می‌بلعد، طرح مساله و مشکل فیلم مهرجویی نازنین شاید راه به جایی نبرد اما باید گفت و اعتراض کرد. البته که صحبت‌های ما برای کسانی که این شرایط را به وجود می‌آورند درک شدنی نیست، چراکه آنها سعی می‌کنند جریانی را حفظ کنند و نگه دارند که جز خرد شدن دنده و سوختن موتور عاقبت و نتایج دیگری ندارد. آنها در حال حاضر پا روی ترمز بیش از حد گذاشته‌اند و می‌خواهند شرایط را (خوب و بد) هر چه بیشتر کنترل کنند ولی نمی‌دانند این کنترل بیش از حد به ضرر آنها تمام می‌شود. یک جور فضای دن کیشوتی به وجود آمده (باز صد رحمت به دن کیشوت) که دیالوگ برقرار کردن را سخت می‌کند آن هم با کسانی که هیچ نسبتی با هنر و سینما ندارند. فضای این روزها بیشتر مونولوگ است تا دیالوگ که البته درنهایت هم خودشان قربانی این قضایا می‌شوند.  ولی برای یادآوری می‌گویم که سینمای ایران در اوج پرمخاطب بودنش سه میلیون نفر بازدید‌کننده دارد در مقابل هشتاد میلیون نفر که اصلا به سینما نمی‌روند. پس بازدید و تماشای این سه میلیون نفر در میان انبوه جمعیت اصلا به نظر نمی‌آید و جلوگیری از چند فیلم بیشتر احمقانه به نظر می‌رسد تا تصمیمی عاقلانه. آقایان سرشان را مثل کبک در برف کردند و نمی‌بینند فضای مجازی و ماهواره‌ها چه مخاطبانی دارد. آقایان چه در مجلس و چه در وزارت ارشاد می‌خواهند دور و اطراف مردم را ببندند تا آنها چیزی را نبینند در واقع می‌خواهند شرایط را آن‌طور که می‌خواهند کنترل کنند ولی آیا تاثیری هم از این کارهای‌شان می‌بینند؟ غم‌انگیز است که ببینیم یک عده افراد عقب افتاده و متحجر برای این روزهای ما و بسیاری از سینماگران تصمیم‌گیری می‌کنند. من خودم درد آقای مهرجویی را لمس می‌کنم، چون قربانی این شرایط هستم و می‌دانم همکارانم در خلوت و تنهایی خودشان دق می‌کنند .

ولی آقایان مسوول من از شما سوال دارم مگر چقدر فیلم در سینمای ایران تولید و توزیع می‌شود که شما با همین اندک هم در سال‌های کرونایی این برخورد وحشیانه را دارید؟ نه آقای مهرجویی و نه اساسا هیچ سینماگری حقش نیست چنین برخوردهایی با او بشود. آقای مهرجویی که دیگر همه ما مدیونش هستیم. من نمی‌دانم دوستانی که با نام مذهب (یعنی راه و روش) راه را جای حقیقت می‌نشانند چگونه می‌خواهند در آن دنیا پاسخگو باشند؟ صحبتم با آن آقایی است که خودش به آقای مهرجویی بی‌احترامی می‌کند چطور توقع دارید دیگران حرمت برای بزرگ‌ترها قائل  باشند؟ 

در حال حاضر دروغ و تزویر تمام اطراف ما را در بر گرفته، نگاه کنید به نسبت تلویزیون با جامعه که چقدر است؟ آقایان چرا توقع دارید ما متعهد باشیم ولی شما ذره‌ای متعهد نیستید؟ ما برده و گوسفند شما نیستیم و شما چوپان ما . متاسفانه باید بگویم امروز کسانی بر ما ریاست می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که نه فیلم می‌بینند و نه کتاب می‌خوانند . اجازه بدهید که بگویم ولی برایم دردآور است فیلم‌های مرا در یک زمانی توقیف کردید و بعد همان فیلم‌ها را در یکی از شب‌های سوگ مذهبی نشان دادید (چون باد) حیرت‌انگیز است این میزان بلاهت. آقایان برادران در دهه شصت اگر این رویه عذاب بر سینماگران جواب می‌داد به خاطر این بود که آن زمان چیزی از شاکله انقلاب مشخص نبود الان که دیگر وضعیت مثل آن زمان نیست. این نکته را می‌دانید و با زور می‌خواهید بگیرید و ببندید؟ ولی بدانید نه تنها دردی دوا نمی‌ شود که به کوه مشکلات اضافه می‌کنید و حرف آخر اینکه آقایان نمی‌توانید داریوش مهرجویی را از تاریخ سینمای ایران حذف کنید، این شما هستید که حذف خواهید شد.

 آب در خوابگه مورچگان 

احمد طالبی‌نژاد

همه فریاد خشماگین داریوش مهرجویی در مورد حذف ناجوانمردانه فیلم لامینور از جدول اکران نوروزی را دیدیم و شنیدیم چقدر دردناک است دیدن بغض هنرمندی هشتاددوساله که بیش از نیم قرن از عمرش را صرف فرهنگ و هنر مملکتش کرده. در فیلم موج نو که چند سال پیش ساختم مهرجویی در گفت‌وگویی ساده و صادقانه بر این نکته تاکید می‌کند که اگر فیلم گاو ساخته نشده بود و این اثر در همان ماه‌های نخست انقلاب مورد تایید بنیانگذار جمهوری اسلامی قرار نگرفته بود چه بسا بعد از انقلاب همچون برخی کشورهای اسلامی دیگر صنعت سینمای‌مان تعطیل می‌شد. پس از آن بود که موجی از فیلم‌های اجتماعی با نگرش دفاع از حق و حقوق اقشار آسیب‌پذیر جامعه از روستایی گرفته تا شهری مد نظر مسوولان امور سینمایی قرار گرفت. حتی خود مهرجویی چند فیلم از بهترین‌های کارنامه پربارش را در این دوران ساخت و برای سینمای پس از انقلاب اعتبار آفرید از اجاره‌نشین‌ها گرفته تا هامون، پری، مهمان مامان و... 

بنابراین شایسته نیست به بهانه‌های واهی آخرین اثر او را از جدول اکران پررونق اکران نوروزی خارج کنند درحالی‌که می‌دانیم اینها بهانه است مشکل اصلی مضمون لامینور است که به موسیقی مربوط می‌شود. همان بلایی که سر سنتوری آوردند. به نظرم مهرجویی حق بزرگی بر گردن همه سینماگران پس از انقلاب دارد و در میان هم‌نسلان خود نیز جایگاهی بلند و پرافتخار داشته و دارد. با این شیطنت‌ها و نابخردی‌ها شخصیت والای او را نمی‌توان مخدوش کرد. این را از آن جهت گفتم که متاسفانه نوع بیان و لحن مهرجویی در این شکواییه تصویری متناسب با شأن او نبود. البته می‌فهمم وقتی انسان خشمگین شود به حواشی توجه نمی‌کند. او با فریاد بغض‌آلود خود در واقع به قول نیما آب در خوابگه مورچگان ریخته است.

 من هم اعتراض دارم

سید رضا میرکریمی

کارگردان فیلم خیلی دور خیلی نزدیک و یه حبه قند در حساب کاربری خود با اشاره به اینکه  او هم به مشکل پیش آمده برای داریوش مهرجویی معترض است نوشت : اگر نمی‌توانید با بزرگان سینما مهربان باشید، لااقل به قانون سخت‌گیرانه‌ای که خودتان نوشته‌اید، احترام بگذارید.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها