تاسیس مدرسه بدلکاری آرزوی ارشا بود/ برخی از اهالی سینما سیمرغهایشان را مدیون ارشا هستند
مراسم اولین سالگرد درگذشت زنده یاد ارشا اقدسی بدلکار سینما روز گذشته پنجشنبه ۱۳ مرداد در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
اولین سالگرد درگذشت زندهیاد ارشا اقدسی با اجرای سیدجواد هاشمی دیروز در تاریخ پنجشنبه ۱۳ مردادماه ۱۴۰۱ در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم سیدجواد هاشمی با بیان اینکه امیدوار است همه ما رهروان راه امام حسین (ع) باشیم، گفت: عجیب است که یک سال گذشت و برای برخی از شما هیچ روزی بدون ارشا نگذشت و چقدر گفتیم یادش بخیر و خدا رحمتش کند.
وی ادامه داد: کسی میان شما نیست که از او به خوبی یاد نکند و قطعا جایگاه او بهشت است و ما برای دوری که به وجود آمده است ناراحتیم و اشک میریزیم و جای خالی او را به سختی یادآوری میکنیم اما برای او که جایش خوب است قطعا سخت نخواهد بود. کسانی که مانند ارشا به مرگ نگاه عجیب داشتند برای یادبودشان باید جشن گرفت و غمگساری نکرد.
ارشا اقدسی دوست داشت در هیجان بمیرد
در ادامه امیر میرآخوری مدیر گروه بدلکاری ۱۳ و از دوستان نزدیک ارشا اقدسی نیز توضیح داد: اینجا ایستادن و درباره ارشا صحبت کردن برای من بسیار سخت است چون همه شما دوست او بودید و اگر غیر از این بود اینجا نبودید و بسیاری از افراد میتوانستند بیایند و نیامدند. دست تک تک کسانی که در این یک سال برادرانه به ما کمک کردند میبوسم.
میرآخوری ادامه داد: یک سال است که در موقعیتها و لوکیشنهای مختلف خاطرات و عکسهایمان را از ارشا مرور میکنیم و حالمان خوب نیست. نمیخواهم حال شما را هم خراب کنم زیرا اگر خود ارشا هم اینجا بود قطعا کاری میکرد که حال شما هم عوض شود. سینمای ایران گوهری را از دست داد که حالا حالاها جایش پر نمیشود. او هم حرفهای بود و هم با اخلاق و بیشتر از اینکه کارش جلوهگر شود، انرژی خوبی داشت که در سینما باعث شده بود همه او را دوست داشته باشند. حرفهای بودن او نیز باعث شد حتی در جوامع بینالملی هم کار کند و پرچم ایران را بالا ببرد.
او با اشاره به موفقیت های زنده یاد ارشا اقدسی در بدلکاری سینما بیان کرد: پیمان ابدی عزیز با اینکه در کشور دیگری رشد کرده بود قدم بزرگی در راه بدلکاری ایران برداشت اما ارشا در همین خاک رشد کرد و با حداقل امکانات به جاهایی رسید که برای همه ما باورنکردنی بود. ما امروز برای خودمان ناراحتیم که چنین رفیق و استادی را از دست دادهایم. ارشا همیشه میگفت «دوست دارم در هیجان بمیرم» و بزرگترین هیجان در چپ کردن ماشین است. خدا باید کسی را خیلی دوست داشته باشد که زندگی و مردنش را طوری که خودش دوست دارد رقم بزند.
در ادامه مراسم کلیپ یادبودی از فعالیت های زنده یاد ارشا اقدسی پخش شد.
آرزوی برادرم را برآورده کنید
پس از پخش ویدیو، رعنا اقدسی خواهر ارشا اقدسی نیز طی سخنانی اظهار کرد: متاسفانه سال گذشته نتوانستم برای وداع با ارشای عزیزتر از جانم خود را برسانم و از راه دور شاهد بدرقه او توسط یاران و مردم ایران عزیز بودم. امیدوارم تیم بدلکاری ۱۳ قویتر از گذشته به کار خود ادامه دهد و باعث افتخار همه ما و ارشا عزیز شوند. از صمیم قلب آرزو میکنم آخرین و مهمترین آرزوی ارشا، به حقیقت پیوندند و رشته بدلکاری هم به جشنواره فیلم فجر اضافه شود. یادم میآید به او میگفتم چرا حرص و جوش این موضوع را میخوری و لابد بعد از آن هم میخواهی سر کاندید شدن و جایزه گرفتن حرص بخوری و او میگفت «این رشته اضافه شود بقیه مسائل مهم نیست.» از تمام عزیزانی که اینجا حضور دارند و صدای مرا میشنوند تقاضا دارم که آرزوی کسی را که میان ما نیست برآورده کنند.
دلهای ما صحنه آتشبازی ارشا شد
در ادامه فرشته نصیری دوبلور و صداپیشه صدا و سیما تشریح کرد: ارشا مانند دنیایی سرشار از توکل، عشق، وطن دوستی، هدف، احترام و تمام صفات خوب بود. نبودن ارشا و نبودن بهشت آرمانی او است که ما را آتش میزند. ارشا عزیز میدانیم که روحت کنار ماست و با لبخند به ما نگاه میکنی اما از ما نخواه که دلمان نگیرد. من چطور میتوانم از درد و دوری فراغ مادرت بگویم و این غم بزرگ را که در این یک سال داشتیم به تصویر بکشم. واژگان در این غم بزرگ حقیرند. چگونه از غم یگانه خواهرت بگویم که در لبخند شما زندگی میکرد. چگونه از غم هنرمندان، دوستان و همه مردم ایران که دوستت داشتند بگویم که دلشان پر از آتش است. شما آتشبازی را خوب بلد بودید ولی این بار دلهای ما صحنه آتشبازی شد. شاید کنار پدر و مربیتان پیمان ابدی دلتان خوش است اما حتما اگر ما را ببینید دلتان میگیرد. ساختار زندگی شما ما را یاد حدیث پیامبر (ص) میاندازد که گفتند «برای دنیایت چنان کار کن که گویی تا ابد زنده خواهی بود و برای عاقبتت چنان باش که گویی فردا خواهی مرد». با عزاداریهای محرم که در این روزها داریم از امام حسین (ع) میخواهم که شما را هم شفاعت کند.
پس از سخنرانی فرشته نصیری کلیپ دیگری از صحنههای بدلکاری ارشا اقدسی نمایش داده شد.
باید از خدا بخواهیم عزیزانمان را دیرتر از دست بدهیم
در بخش دیگری از این مراسم رضا بنفشهخواه بازیگر پیشکسوت سینمای ایران با تعریف خاطراتی از پدر ارشا اقدسی گفت: پیش از انقلاب کارمند وزارت کار بودم و دانشجویان برای کارآموزی پیش من میآمدند و یکی از دانشجویان پدر ارشا بود و با اینکه از من کوچکتر بود با هم دوست بودیم. مدتی از یکدیگر بیخبر بودیم تا وقتی که با خانه ایشان تماس گرفتم و به من گفتند ایشان به رحمت خدا رفتهاند. پس از آن با ارشا اقدسی آشنا شدم و تا مدتی از احوالات او و خانواده شان باخبر بودم. ما نباید از خدا بخواهیم که عزیزانمان را از دست ندهیم بلکه باید از خدا بخواهیم آنها را دیرتر از دست بدهیم. به نظرم رفتن ارشا بسیار زود بود و او میتوانست ۴۰ سال دیگر تواناییاش را به رخ بکشد.
پس از آن مهنوش مرادی همکار ارشا اقدسی در تیم گروه بدلکاری ۱۳ نیز توضیح داد: خوشحالم که اینجا هستم و این را وظیفه خود میدانم که در کنار همه کسانی که کنار ما بودند و همچنین از کسی که زحمات زیادی کشید و هیچ وقت نخواست تا دیده شود٬ حسام وهابی تشکر کنم. همچنین از مادر ارشا عزیز تشکر میکنیم که اگر از ما حمایت نمیکردند شاید تیم ۱۳ کار خود را ادامه نمیداد و تشکر دیگرم از امیر میرآخور سرپرست گروه ۱۳ است که اینکار با نبودن ارشا در حال حاضر سختترین کار دنیاست.
حسین سلیمانی بازیگر و از دوستان نزدیک ارشا اقدسی نیز بیان کرد: اگر امروز ارشا در این مراسم بود از سالن بیرون میرفت زیرا دوست نداشت از او تعریف شود، او آدم قدرشناسی بود و دوست داشت دیده شود ولی با کارش خود را ثابت میکرد. از موزه سینما برای برگزاری چنین مراسمی بدون بوروکراسی و ایجاد ویترینی برای ارشا عزیز تشکر میکنم.
در ادامه محمد فلاح یکی از طرفداران ارشا اقدسی تابلویی را به مادر وی هدیه داد و مادر ارشا آنرا به موزه سینما اهدا کرد.
ارشا همانند یک قهرمان زندگی کرد و مانند یک قهرمان مرد
فرزانه موجودی مادر ارشا اقدسی نیز طی سخنانی اظهار کرد: تولد ارشا به خانواده ما نشاط خاصی بخشید. پدرش از بازیگوشیهای او لذت میبرد و او که خود ورزشکار بود پایه برخی از شیطنتهای او نیز بود. خواهرش که ۶ سال از او بزرگ تر بود از او طرفداری میکرد و مجالی برای مواخذه من باقی نمیگذاشت. ارشا خواهرش را بسیار دوست داشت و عاقبت تدبیر این شد که از زبان خواهر که دارای نفوذ کلام در ارشا بود او را از کاری منع و به کاری تشویق کنم.
وی ادامه داد: او در کودکی با کاراکترهایی که در انیمیشنها میدید همذاتپنداری میکرد و ساعتها سرگرم میشد. کودکی او با اسبی خیالی و تفنگی که بر دوش داشت و خمیری که از آن اشکال مختلفی میساخت سپری شد. علاقه او به ورزشهای رزمی باعث شد به ورزش آیکیدو روی آورد و بعدها گفت من کودکی بسیار خوبی داشتم. سالها بعد همزمان با بورسیه شدن به ایتالیا عازم شد و شاگرد پیمان ابدی شد. او تیم بدلکاری خود را با نام تیم ۱۳ راه انداخت و معتقد بود ۱۳ عددی است مانند تمام اعداد دیگر و نحس نخواهد بود. او با بدلکاری فیلم جیمز باند در ۲۰۱۳ جهانی شد و یکی از ۵ نفر رکوردداران چپ کردن ماشین شد.
او افزود: او بدلکاران را لایق جایز سینمایی میدانست و نادیده گرفته شدن این صنف پر خطر را غیر قابل توجیه میخواند و دوست داشت مدرسه بدلکاری برای نیروهای مستعد احداث شود. در جشن حافظ با کمک امید معلم اولین جایزه در این رشته به او تعلق گرفت اما خود ارشا در این مراسم حضور نداشت. همچنین برخی جایزهها و یادگاریهای او به موزه سینما اهدا شد و هماکنون پسرم در موزه سینما دارای گنجینه است. او پسر جسوری بود و معتقد بود که مرگ اتفاق زیبایی است که فقط یک بار رخ میدهد. وقتی دچار سانحه و مرگ مغزی شد متاسفانه طراح انگلیسی آن فیلم اتفاق را برعهده نگرفت. مرگ ارشا همان طور که میخواست به موازات زندگیاش رقم خورد و همانطور که قهرمان زندگی کرد مانند قهرمان هم مرد و بعد از مرگ اعضای او به بیمارستان اهدای عضو در لبنان سپرده شد و او در یک روز گرم تابستانی ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ از دنیا رفت.
متاسفانه ما هنرمندان بی معرفت هستیم
همچنین مازیار میری کارگردان سینما که در این مراسم حضور داشت، خاطرنشان کرد: خانم اقدسی شما یک زندگینامه از ارشا برای ما تعریف کردید، این را هم باید اضافه کنم ارشا کاری کرد که بچههای سینما خیالشان را به تصویر درآوردند. ما از شما ممنونم که او را به دنیا آوردید. متاسفانه ما هنرمندان بیمعرفت هستیم و یادمان میرود برخی دوستان برای ما چه کردند. امروز باید بسیاری از بازیگرها و سوپراستارهای سینمای ایران اینجا حضور پیدا میکردند زیرا برخی از اهالی سینما، جایزهها و سیمرغهایشان را مدیون ارشا هستند.
فرزانه موجودی مادر ارشا اقدسی، رعنا اقدسی خواهر ارشا اقدسی ،مازیار میری، هانا کامکار، حسن مصطفوی، حسام وهابی، رضا بنفشهخواه، شاهرخ استخری، پوریا شکیبایی، پندار اکبری، حسین سلیمانی، بانی پال شومون، امیرحسین بزرگ زادگان، فرشته نصیری، حامد تهرانی، اعضاء گروه بدلکاری ۱۳، علی خیری، محمود محکمی از جمله افرادی بودند که در این مراسم حضور داشتند.
دیدگاه تان را بنویسید