لیلی گلستان، مترجم و گالریدار، در گفتوگوی ویدئویی با اعتماد روایتهای جالبی از زندگی خانوادگیاش، شخصیت پدرش ابراهیم گلستان و دورهمیهای او با چهرههای فرهنگی و هنری آن دوره از اخوان ثالث گرفته تا سهراب سپهری، محصص، جلال آلاحمد، سیمین دانشور و... مطرح کرده است. او در بخش دیگری از این گفتوگوی بلند در مورد مهاجرت پدرش و بازگشت او هم صحبت کرده و در پایان از کاوه گلستان و سرنوشت عکسهایش میگوید.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*در سربازخانه گلستان شبها باید زود میخوابیدیم و همه باید ۶ صبح بیدار میشدیم
*در دورهمیهای خانه ما اول از همه جلال آلاحمد و سیمین میآمدند و چون بچه نداشتند، من در واقع بچهشان شده بودم
*مدرسه که تعطیل میشد میدویدم تا زودتر به خانه برسم و آقای اخوان را ببینم
*وقتی دوستان پدرم به خانه ما میآمدند، بابا خیلی متکلم وحده نبود، همه با هم حرف میزدند، جیغ و داد میکردند و بعد با هم دعواشان میشد
*محصص خیلی روشنفکر، باسواد و از خود راضی بود
*پدرم همیشه اهل قهر و آشتی بود، هنوز هم همینطور است
*امیر نادری که «تنگنا» و «تنگسیر» را ساخت وقتی از ایران رفت چه کار کرد؟ سهراب شهید ثالث و شهرنوش پارسیپور هم همینطور
*علی حاتمی اولین فیلمش را با من ساخت، رفتیم شمال که فیلمبردار آن هم نعمت حقیقی بود
*بعضی چیزهای جشن هنر برای آن موقع ایران زود بود، آن هم در شهر شیراز که مذهبی بود
*پدرم آدم مستبدی بود و با کاوه همان طور رفتار کرد که با من کرده بود، او را به زور فرستاد به یک مدرسه شبانهروزی در لندن
*اگر بخواهید عکسهای کاوه را در این برهه زمانی در ایران منتشر کنید، نصف عکسها سانسور میشود، بنابراین چه کاری است!
**مشروح این گفتوگو را روز شنبه، ۱۹ شهریور ۱۴۰۱، در روزنامه اعتماد بخوانید. نسخه ویدئویی گفتوگو همزمان در اعتمادآنلاین منتشر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید