کتابخانههای کانون پرورشی را به نهاد کتابخانهها بدهید، اورژانس هوایی را هم به نیروی هوایی!
شاعر و مدیر سابق دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی نوشت: واگذاری کتابخانههای کانون پرورشی، تقلیل وجه تخصصی و مهمترین وجه کارکردی این مجموعههای دیرپا و تاثیرگذار در گردهماییها و بزمهای فرهنگی کودکان و نوجوانان گرد سفره کتاب است.
مصطفی راضی جلالی، شاعر و مدیر سابق دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب که ادغام نهادهای فرهنگی خانه کتاب را در دولت گذشته تجربه کرده است، یادداشتی در واکنش به واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانهها نوشت و آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد.
به گزارش فارس، متن کامل یادداشت مولف کتاب «به جای گالیله مینویسم» به شرح زیر است:
ادغام و واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تقلیل وجه تخصصی و مهمترین وجه کارکردی این مجموعههای دیرپا و تاثیرگذار در گردهمآییها و بزمهای فرهنگی کودکان و نوجوانان گرد سفره کتاب است.
از سوی دیگر پیشنهاد چنین ایدهای که به نظر میرسد پیش و بیش از ایده بودن، تصمیمی القایی است، در واقع تضعیف وجه سختافزاری و توسعهای نهاد کتابخانههای عمومی کشور است.
نهاد کتابخانههای عمومی کشور با افزودن یک بخش ریشهدار، باسابقه، آزموده و کاملا تخصصی و نرم افزاری به آن، چنین معرفی میشود که: این نهاد خود فاقد توان لازم برای بروندهی یک کار تاثیرگذار در حوزه کودک و نوجوان بوده است؛ در حالی که من، هرگز چنین باوری ندارم.
مصطفی راضی جلالی، شاعر
روشن است که این گونه تغییرات خلقالساعه، چارچوبهای جاافتاده و قوامیافتهای را که سالیان سال جزوی از خاطرات کودکان دیروز و امروز بوده را تخریب کرده و سبب ازهمپاشیدگی بخش تخصصی از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خواهد شد.
اگر چنین رویدادی با هدف همافزایی دو مجموعه همسو دنبال میشود، میتوان با اتصال نقاط قوت نهاد کتابخانههای عمومی کشور و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در زمینه اداره کتابخانهها به تقویت امکانات سخت افزاری و نرم افزاری دو مجموعه فکر کرد.
به بیان دیگر با اتخاذ تصمیمات اصلاحی نظیر ایجاد کارگروه تخصصی در زمینه کتابداری بین این دو نهاد به انتقال تجربیات موثر برای نیل به اهداف والای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در زمینه ترغیب جامعه هدف به انس بیشتر با کتاب دست پیدا کرد.
بدون تردید نهاد کتابخانههای عمومی کشور و کارشناسان این حوزه دارای تجربیات ارزندهای در زمینه کتابداری است که میتواند به مدیریت جوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کمک کند تا در این وانفسای بودجه برنامههای خود در گسترش علاقه کودکان و نوجوانان کشور به کتابخوانی موفقتر عمل کند. اگر نه به نظر میرسد، روبهرو کردن مدیر تازه آمده به کانون با چالشهایی مسبوق به سابقه در زمینه اثبات حمیت سازمانی مربوط به نیروی انسانی کارآزموده و نیز زیرساختهای این مجموعه ساز و کاری به دور از انصاف مدیریتی باشد.
بدون تردید انتقال مسئولیت اداره کتابخانههای کانون به نهاد کتابخانهها، نه تنها سبب ترمیم ساختار و هزینههای کانون نمیشود، بلکه سبب قطع زنجیره نخست ارتباطی کانون یا حلقه اول مخاطبان خود خواهد شد.
برادران عزیز و مدیران دلسوز!
پیشنهاد میکنم به عنوان کسانی که روزگار نه چندان دور، در بدو ورود به دستگاه فرهنگی، ادغام سه مجموعه از زیرمجموعههای یک معاونت را لغو عنوان کرده و اظهار کردید: بنیاد شعر و ادبیات داستانی باید مجدد احیا شود ـ که خیلی زود هم فراموش شد ـ در به کرسی نشاندن این ایده هم تامل کنید.
باز هم پیشنهاد میکنم اجازه دهید مدیر جوان و تازه آمده به کانون، تلاش خود را برای برگرداندن حیثیت حرفهای این مجموعه به ثمر برساند و ریسک آزمون و خطاهای مدیریتی او در این زمینه را با پیشنهاد تشکیل شورای مشورتی از فعالان حوزههای مختلف فرهنگی کودک و نوجوان به حداقل برسانید.
باور بفرمایید تجربه سپردن سیاستگذاری به اهالی حوزه، هیچگاه کار را از دست هیچ دستگاه اجرایی خارج نکرده و نمی کند.
بهنظر با چنین دیدگاهی میتوان همه بخشهای مالی دستگاههای اجرایی را به یک مجموعه متمرکز از وزارت اقتصاد و دارایی سپرد، همه بخشهای حوزه سینمایی را به صداوسیما، بخش اورژانس هوایی را به نیروی هوایی سپرد و قص علیهذا!
کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته و پرورش یافته مجموعهای از ایدههای خلاقانه اصحاب این حوزه است. این تخصص در ساختار نهاد کتابخانههای عمومی کشور پیشبینی نشده است. بنابراین نخواهیم و نپذیریم برای گسترش امپراتوری یک بخش، بخش ثابت شدهای را به دستانداز بیندازیم.
یادآور میشود: به تازگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار صدور مجوز برای واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانههای عمومی کشور شده است؛ هرچند این پیشنهاد در حال حاضر در کمیسیون مدیریت امور عمومی و سرمایه انسانی دولت بررسی میشود.
این امر موجب بهبود و پیشرفت ساختارهای موجود و توزیع موزون امکانات خواهد شد .
همچنین اهمیت امر در این است تا سطح خدمات به لایه بالایی یعنی جامعه هدف بطور تخصصی ارایه شود .
موفق باشید