تمهیدات ویژه به صحنههای تئاتر رونق داد؟
نگاهی به آمار تماشاگران تئاتر در هفتههای اخیر
براساس گزارشهای انتشار یافته در سامانه اطلاعرسانی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد، روندی که پیش از این به صورت هفتگی در دستور کار مسئولان دولتی قرار داشت، ظاهرا دیگر از نظم و ترتیب سابق پیروی نمیکند. این اتفاق درحالی رخ میدهد که مسئولان کنونی اداره کل - و نهاد بالادستیاش- از ابتدای مسئولیت گفتهاند وضعیت سالنها، نمایشهای روی صحنه و استقبال تماشاگران عادی و حتی رو به صعود است.
بابک احمدی- انتشار میزان فروش و آمار تعداد تماشاگران نمایشهای روی صحنه رویهای بوده معمول اما این روند طی سه ماه اخیر با سکته و لکنت مواجه شده. براساس گزارشهای انتشار یافته در سامانه اطلاعرسانی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد، روندی که پیش از این به صورت هفتگی در دستور کار مسوولان دولتی قرار داشت، ظاهرا دیگر از نظم و ترتیب سابق پیروی نمیکند. این اتفاق درحالی رخ میدهد که مسوولان کنونی اداره کل - و نهاد بالادستیاش- از ابتدای مسوولیت گفتهاند وضعیت سالنها، نمایشهای روی صحنه و استقبال تماشاگران عادی و حتی رو به صعود است. آنها در این مسیر، کمال حمایت و بهرهوری از بازوهای رسانهای وزارت ارشاد و دولت سیزدهم را دراختیار گرفتهاند.
چنانکه گفته شد آمار تماشاگران و فروش نمایشها به صورت هفتگی منتشر میشده. برای نمونه روابط عمومیهای دولتی، در روزهای چهارم، چهاردهم و بیستم تیر ماه با عناوینی چون «آمار فروش و تماشاگران نمایشهای سه تالار نمایشی»، «آمار هفتگی فروش و تماشاگران تئاتر شهر و تالار هنر» و... اطلاعاتی دراختیار رسانهها گذاشتند ولی ماجرا از ماه شهریور سمت و سویی متفاوت پیدا کرده است. اداره کل هنرهای نمایشی در مردادماه، چهار بار (دوشنبه ۳ مرداد، یکشنبه ۹ مرداد، شنبه ۲۲ مرداد، شنبه ۲۹ مرداد) آمار منتشر کرد.
کمک رسانههای دولتی چقدر کارآمد است؟
پیش از بررسی مقایسهای عددها، نمونههایی ویژه وجود دارد که بد نیست زیر ذرهبین قرار دهیم، مثلا سایت «هنرآنلاین» ارگان خبری زیرنظر معاونت امور هنری و بنیاد رودکی، روز دوشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۱ در گزارشی با روتیتر و تیتر خوشبینانه «چراغ تئاتر روشن است/ اجرای ۲۴ نمایش در تماشاخانههای پایتخت» یا «بیست نمایش روی صحنه است/ روزهای پاییزی تئاتر پایتخت» (شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱) رویکردی هماهنگ با دیگر سایتهای دولتی در پیش گرفت. بنابراین هر دو گزارش، عینا در سایت اداره کل هنرهای نمایشی بازتاب یافت تا احتمالا به عنوان بخشی از بیلان کار مدیران محاسبه شود (این پدیده اولینبار در آمارِ پوشش اخبار سالنهای دولتی در هفته دولت مشاهده شد و بعدا در آمار متقاضیان حضور در جشنواره تئاتر فجر). از این منظر، مرور مواد و اطلاعات مندرج در محتوای گزارشها خالی از لطف نیست؛ با قید این نکته که اینجا موضوع، نفسِ توجه به اجرای نمایشها و ارایه آماره نبوده و نیست، بلکه محل نقد، به نام خود ثبت کردنِ بیلان کاری نهادهای دیگر است که باید در آن بازنگری شود. به یک دلیل روشن: اطلاعات غلط مساوی است با نتیجهگیری خطا و برنامهریزی اشتباه. اصلا اگر برنامهای درکار باشد!
به هر روی، دو گزارش یاد شده، آمار «فرهنگسراهای زیرنظر شهرداری تهران»، «حوزه هنری»، «سالنهای دولتی» و «سالنهای خصوصی» و... را مخلوط کردند تا محصولی بزکشده، خوشرنگ و قابلفروش به مدیران بالادستی خلق کنند. کارگردان نمایش «نذر عباس» که در سالن «سایه» -نه تالار!- مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته، توضیح میدهد: خدا را شکر میکنم که به واسطه همراهی مدیریت مجموعه تئاتر شهر و «مساعدت«های مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و «حوزه هنری» فرصت اجرای چنین نمایشی را در این مجموعه پیدا کردیم.
خبرگزاری دولت (ایرنا) به تاریخ پنجشنبه 15 دی ماه در قالب یک گزارش مینویسد «با تمهیدات در پیش گرفتهشده در پاییز ۱۴۰۱، ۲۷ سالن تئاتر و مرکز فرهنگی و هنری در شهر تهران، پذیرای اجرای ۶۵ نمایش بوده که در آنها، ۵۰ نمایش بزرگسال و ۱۵ اثرِ ویژه کودکان و نوجوانان روی صحنه رفته است.» باید توجه داشت که فرآیند اجرایی یادشده بهواسطه وجود نیروی جوان و امکانات محدود در مملکت، حتی بهصورت دیم هم اتفاق میافتد ولی ببینیم تمهیدات در پیش گرفته شده توسط اداره کل چه بوده. یک: حذف 20درصد دریافتی سالنهای دولتی! از فروش گیشه گروههای تئاتر و دو: دو برابر کردن حمایت مالی دولتی از گروهها (قطعا نه همه آنها).
در همین رابطه پرسشهایی به وجود میآید: یک: چطور شد دولت در همین هفتههای اخیر به فکر حذف 20درصد دریافتی تحمیلی به گروهها افتاد و چرا سال قبل دست به چنین اقدامی نزد؟ چون سالهای متمادی است هنرمندان اعتراض دارند که نباید از محل آورده اندک خود، آنهم در مکانی متعلق به عموم سهمی (علاوه بر مالیات) به دولت بپردازند و دو: چطور شد که اداره کل هنرهای نمایشی به یکباره توان مالی پرداخت دوبرابری حمایت و «مساعدت» به دست آورد؟ سه: وجود این رویکرد «نوپدید» به معنای تضییع حق افراد و گروههایی نیست که آثارشان اوایل امسال روی صحنه رفت؟ وجود استانداردهای دوگانه مشابه که تعدادشان کم نیست، عامل دوقطبیسازی و شکاف بیشتر میان هنرمندان به عنوان بخشی از مردم و اجتماع نمیشود؟ یعنی آن گروه از افراد که به تعبیر رسانه دولت «با وجود شرایط نامناسبِ اجتماعی» روی صحنه رفتند، مستحق جایزهاند؟
رسانه دولت نیز به رویه عادیشده این روزها در گزارش خود دست به مخلوطسازی آماری زده و درباره سالنهای میزبان تئاتر در سه ماهه پاییز مینویسد: «مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج، تالار هنر، تالار حافظ، تئاتر مولوی، تماشاخانه ایرانشهر، پردیس تئاتر شهرزاد، تالار محراب، سالن میلاد، سالنهای حوزه هنری، عمارت نوفل لوشاتو، عمارت سیمرغ، تماشاخانه آژمان، پردیس تئاتر تهران، تماشاخانه اهورا، تماشاخانه ارغوان، تماشاخانه ملک، خانه نمایش دا، پردیس ملت، پردیس سپند، فرهنگسرای ابنسینا، فرهنگسرای فردوس، فرهنگسرای نیاوران، خانه فرهنگ نور، مرکز تئاتر کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان، بوستان ولایت و فضای باز برج میلاد از جمله مراکزی بودهاند که در سه ماهه گذشته، میزبان هنرمندان و علاقهمندان به هنرهای نمایشی شدهاند.»
آشِ درهمجوشی که حتی اجرای نمایش میدانی رایگان در یک بوستان با حمایت مالی و تهیهکنندگی سازمان «اوج» را پای رزومه و کارکرد خود مینویسد. سوال: در مورد اخیر، شورای نظارت اداره کل هنرهای نمایشی وجاهت و توانایی داشت به تولیدات ارگان مورد اشاره مجوز ندهد؟
بله! تمام اینها «نمایش»ند و مجبورند از شورای نظارت اداره کل مجوز دریافت کنند ولی کارهایی نیستند که با حمایت مادی اداره کل یا هرگونه حمایت معنوی این نهاد - جز بازبینی و صدور مجوز!- به منصه ظهور رسیده باشند. همین رویکرد در گزارش 5 آذر اداره کل هم صادق است. نکته آنکه درست از این مقطع به بعد شاهد ارایه آمار تماشاگران و فروش تئاترها نیستیم. حتی گزارش رسانه دولت نیز در این زمینه سکوت در پیش گرفته و به همین جمله بسنده کرده که «از میان آثار اجراشده در سه ماهه گذشته، با وجود شرایط نامناسبِ اجتماعی، چندین نمایش با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده و فروش خوبی را پشت سرگذاشتهاند.» اینجا دیگر از آن اعداد و ارقام هفته دولت خبری نیست اما تیترهای قابل مطالعه متعدد دیگری وجود دارد. برای مثال: «حضور گرم تئاتریها در سرمای آذرماه/ اجرای ۲۰ نمایش با حضور گلاب آدینه، نادر فلاح و نورا هاشمی». توضیح اینکه تیتر اجرای 20 نمایش با حضور «گلاب آدینه»، «نادر فلاح» و «نورا هاشمی» یک اشتباه سهوی دارد، چون هر سه نفر یادشده بازیگر و کارگردان یک نمایشند. نمایشی که نام بهرام بیضایی بیش از هر شخص دیگری بر پیشانیاش میدرخشد.
یک مقایسه ساده
برای درک بهتر اینکه در ماههای اخیر چه اتفاقی رخ داده، کافی است آمار تماشاگرانِ یک هفته پیش از شروع اعتراضهای اجتماعی (شهریور 1401) را با تعداد تماشاگران یک هفته تئاتر در ماه مشابه سال 1397 (دولت دوازدهم) مقایسه کنیم. طبق گزارش روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی در سال 97 سه سالن «اصلی»، «قشقایی» و «چهارسو» تئاتر شهر ظرف این بازه زمانی، یعنی یک هفته در ماه شهریور میزبان 3030 تماشاگر بودند.
این عدد در شهریور سال 1401 به طور نسبی رقم 3536 را نشان میدهد؛ با احتساب این نکته که در نمایش «پدر» به کارگردانی آروند دشتآرای بازیگر صاحبنامی چون رضا کیانیان روی صحنه رفت و در نمایش «رویای شب تابستان» به کارگردانی مریم کاظمی در سال 97 بازیگر چهره حضور نداشت. ضمن اینکه نمایش پس از چند نوبت اجرا توقیف شد و بعضی عوامل از جمله کارگردان و مدیر تئاتر شهر، ساعاتی را در بازداشت سپری کردند.
با تغییر مدیریت «تئاتر شهر» در دولت جدید، طی یکسال اخیر رویکرد قابل نقدی اتخاذ شد مبنی بر اینکه سالنهای این مجموعه دولتی مشابه سالنهای خصوصی هر روز دراختیار دو گروه تئاتری قرار گیرند. دو اجرا در یک روز که به معنی استهلاک بالای نیروی انسانی و ابزار فنی، همچنین افزایش فشار بر گروههای نمایشی است. بنابراین در بررسی گزارش پیشِ رو فقط یک نوبت اجرایی ملاک قرار گرفت. با این حال مشاهده میکنیم که بین تعداد تماشاگران در تاریخهای مورد نظر فاصله چندانی وجود ندارد؛ در ماههای اخیر پس از آغاز اعتراضها هم آماری نیست که بدانیم تعداد تماشاگران سالنهای مجموعههای دولتی به چه صورت بوده ولی برای ارایه حداقلی از وضعیت موجود چه میتوان کرد؟ بیایید تعداد تماشاگرانِ فردای همین سه سالن را بررسی کنیم. (تاریخ تنظیم اولیه گزارش 15 دی ماه).
نمایش موضوعی و مناسبتی «نذر عباس» به کارگردانی محمد یزدی قرار است روز جمعه 16دی ماه در سالن «سایه» مجموعه تئاتر شهر دو نوبت اجرا داشته باشد. تنظیم این گزارش در ساعت8:40 دقیقه پنجشنبه 15 دی ماه صورت میگیرد و سامانه فروش بلیت نشان میدهد که تا این لحظه فقط 14 بلیت فروخته شده. ما درباره کموکیف فروش همین میزان بلیت، یعنی تعداد بلیتهای رایگان (مهمان)، نیمبها و... قضاوت یا گمانهزنی نمیکنیم. تجربه نشان میدهد که روزهای پنجشنبه و جمعه (تعطیلی پایان هفته خانوادهها) بهترین زمان برای فروش حداکثری بلیت آثار نمایشی است و نمایشهای با کیفیتِ دارای مخاطب قطعا در این روزها تمام ظرفیت سالن را پر میکنند. این نمایش روز چهارشنبه 14 دی ماه حتی از دوپینگِ خبری حضور مدیرکل هنرهای نمایشی هم بهره گرفته که ظاهرا کارساز نبوده!
سالن «قشقایی» مجموعه تئاتر شهر، جمعه 16 دی ماه میزبان آخرین اجرای نمایش موضوعی و مناسبتی دیگری است به نام «پرواز با بالهای سوخته» به کارگردانی مهدی اکبری. این نمایش با فروش 23 بلیت (بدون احتساب بلیتهای مهمان و ...) ظاهرا وضعیت بهتری دارد! اما نکته اینجا است که تجربه نشان داده اجراهای پایانی نمایشهای باکیفیت فروش حداکثری تجربه میکنند، به نحوی که دستاندرکاران گروهها از قبل برای دو اجرایی شدن در روزهای پایانی با مدیران سالنها وارد مذاکره میشوند. سالن «اصلی» تئاتر شهر نیز تا هشتم دی ماه (با تمدید) میزبان نمایشی بوده به نام «هتل ریتاج»، در خلاصه نمایش آمده: «ریتاج نام هتل کوچکی است که پذیرای مسافران مسلمان از کشورهای مختلف است. مسافرانی که برای زیارت رسول خدا به مدینه آمدهاند. یک خانواده ایرانی، دو دانشجو از فرانسه، یک نفر از انگلستان و چند نفر از اهالی عربستان در این هتل اقامت دارند. ناگهان محسن سراسیمه به لابی هتل میآید و با صدای بلند اعتراض میکند که یک شیء گران قیمت از اتاق آنها سرقت شده.» سالن «اصلی» تئاترشهر تا این لحظه که یک هفته از پایان این نمایش گذشته، برنامه اجرای جدید اعلام نکرده.
اما طبق همان دستورالعملی که قبلا گفته شد، سالن «چهارسو» مجموعه تئاتر شهر میزبان نمایشی است به نام «بهرام به روایت هفت پیکر» به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری حامد شیخی. این نمایش در سالنی با حدود 132 نفر ظرفیت برای روز جمعه تا این لحظه 44 بلیت فروخته (بدون محاسبه بلیت رایگان مهمانان گروه و سالن، بلیتهای نیمبها و غیره) که نشان میدهد نمایش با یکسوم ظرفیت و در بهترین حالت با نصف ظرفیت روی صحنه خواهد رفت. معجزهای در کار نیست و ظرف ساعات باقیمانده تمام صندلیها فروخته نخواهد شد.
رسانهها همچنان منتظر انتشار گزارشهای هفتگی تعداد تماشاگران سالنهای دولتی، در بازه زمانی مهر، آبان، آذر و هفته ابتدایی دی ماه 1401 هستند. ماههایی که دو برابر شدن حمایت مالی منجر به حضور نمایشهای باکیفیت روی صحنه نشد.
بازگشت به گزارش، چند روز بعد!
حالا 19 دی ماه است، ساعت دو بعدازظهر. بیایید دوباره تعداد بلیتهای فروخته شده بعضی سالنها را بررسی کنیم. با اتمام اجرای نمایش «نذر عباس» در سالن «سایه» که هفته گذشته بررسی شد، حالا نمایشی روی صحنه آمده به نام «که؟» به (نویسندگی، کارگردانی و بازیگری) بهمن علاقهبندان. نامی که براساس اطلاعات ثبت شده در سامانه فروش بلیت، جز این نمایش رزومه تئاتر دیگری ندارد و برای اولینبار است که امکان حضور در یکی از مهمترین سالنهای رسمی پایتخت و کشور برایش فراهم میشود. او در صفحه معرفی اعضای سایت، خود را اینطور معرفی کرده است: «طلبه سطح ۲ حوزه علمیه، دانشجوی ارشد فلسفه اسلامی و دانشآموخته موسسه هنر ارجمند در رشته بازیگری». در خلاصه داستان نمایشی که روی صحنه آورده نیز چنین میخوانیم: «نادر یک دانشجوی فلسفه است که برای کشف حقیقت من مشغول یک سخنرانی است که ناگهان به ذهن خود و گذشته و آیندهاش سفر میکند تا حقیقت را کشف کند. نادر مکاشفهای داشته که در آن خدا و حقیقت وجود را میبیند اما پس از مکاشفه دچار شک و تردیدهای فلسفی شده...» ظاهر امر نشان میدهد که این کارگردان و بازیگر حداقل در زمینه انتخاب موضوع، در زمینه تحصیلات و تخصصیاش پیش رفته و شاید در ماههای پیشِ رو شاهد حضور طلاب جوان دیگری در قامت بازیگر و کارگردان تئاتر در «تئاترشهر» باشیم. روندی که پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم با دعوت از چندین طلبه برای حضور در شورای نظارت و ارزشیابی آثار نمایشی اداره کل هنرهای نمایشی آغاز شد.
اما فروش بلیت: سالن «سایه» حدود 72 صندلی دارد که مطابق با اعلام سایت، تا این لحظه بلیت 16 صندلی فروخته شده است. با ذکر این نکته که به هر حال امروز روز نخست نمایش است ولی جز اجرای سهشنبه، فروش بلیت روزهای دیگر باز نشده. (گزارش ما درباره رعایت شدن یا نشدنِ ایده مدیرکل هنرهای نمایشی مبنیبر پایین کشیدن تئاترها در صورت محقق نکردن کف فروش طی هفته ابتدایی سکوت میکند!)
نمایش «عقاب» یک مثال دقیقتر
اما با درنظر گرفتن این نکته که نمایش «که؟» تازگی از راه رسیده، عادلانه است که به مرور تعداد تماشاگران نمایشی بپردازیم که حداقل چند روزی حضور صحنهای را تجربه کرده باشد. نمایش «عقاب» به کارگردانی ناصر آویژه که در سالن «قشقایی» به صحنه میرود. این سالن 96 صندلی دارد و تا لحظه تنظیم این گزارش موفق به فروش چیزی حدود 35 صندلی شده که با احتساب بلیتهای مهمان سالن و گروه میتوان اینطور درنظر گرفت که این عدد در بهترین حالت یکسوم ظرفیت را شامل میشود. این موارد با میزانی فراز و فرود درباره سالنهای دیگر دولتی هم صدق میکند. تنها خواسته رسانهها و خبرنگاران مستقل و غیردولتی، ارایه آمار دقیق است، ارقامی که با واقعیت موجود تطابق داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید