درباره وضعیت این روزهای سینما در گفتوگو با ابوالحسن داوودی:
نگاه پدرسالارانه به سینما، خودزنی است/ بعضیها به عمد میخواهند امید را از جامعه سینمایی بگیرند
ابوالحسن داوودی، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما معتقد است این روزها انگار بعضیها به عمد، معنای امید را دارند از قاموس جامعه سینمایی حذف میکنند. با او درباره وضعیت امروز سینمای ایران گفتوگو کردیم.
ابوالحس داوودی، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما در گفت وگو با روزنامه اعتماد این پرسش را مطرح می کند که «چرا مدیران، بزرگترین جشنواره سینمایی کشور را به مرحلهای رساندند که برای خیلی از سینماگران برسر حضور نداشتن در آن و نفیاش دعواست؟ این در حالی است که این جشنواره در گذشته برای کسانی که در ساخت و ساز فرهنگ این کشور مشارکت داشتند، جایگاه تعیینکنندهای بود و البته که ظرفیت و قالبش را هم داشت.»
او می گوید:«موقعیتی که جریان مدیریت فرهنگی در مواجهه با کلیت نظام فرهنگی کشور پیش گرفته بیشتر شبیه موقعیت بازی رولت روسی به نظر میرسد. با این تفاوت که در رولت روسی یک نفر زنده میماند و جان سالم به در میبرد؛ اما در جنس مدیریت لجبازانه و سیاست گرفتن دست بالاتر به جای درک مشکلات اجتماعی و حرفهای و هر بار پناه بردن به روش النصر بالرعب، به نظر میرسد در پایان برندهای زنده و سالم از میدان مسابقه خارج نخواهد شد.»
داوودی به صحبت هایش ادامه می دهد:«در 67 سالگی و بعد از چهل و اندی سال فعالیت حرفهای، خودم را و مهمتر از آن سینمای ایران که عاشقانه دوستش دارم در موقعیت باخت- باخت میبینم و احساس میکنم در شراط پیشرو انگار بعضیها به عمد، معنای امید را دارند از قاموس جامعه سینمایی حذف میکنند. این خطرناک نیست؟ نباید عصبانی بود؟ هیچ فکر کردهاید اگر امید به آینده در میان سینماگران و اهل فرهنگ رنگ ببازد، دیگر هیچگونه چشماندازی، نه فقط برای سینما بلکه کلیت عرصه فرهنگ نمیتوان متصور شد. اینکه بسیاری از اهالی سینما در بدترین موقعیت روحی و اقتصادی قرار گرفتهاند، باید بزرگترین مساله مدیریت فرهنگی باشد و به این فکر کند که تاثیرات جبرانناپذیر و عوارض غیرقابل پیشبینی آن را در آینده نزدیک چگونه باید درمان کند.»
به اعتقاد این سینماگر برخی کوتهبینیها و تفکرات غیرآیندهنگری که به جای سعی در ترمیم تعارضات اجتماعی بر سرپوش گذاشتن آنها پافشاری میکند و با از بین بردن یا ممیزی نشانههای انحطاط فرهنگی، تلاش دارد اوضاع را بسامان نشان دهد. این تفکر میخواهد دیدگاههای فرهنگی و هنری را در شگلگیری واقعیتهای جریانات جامعه کمرنگ کند که این بیشتر برای آینده همین مدیریت فرهنگی، به خودزنی میماند.
به گفته اومشکلات امروز سینما از مدیران فراتر رفته. شخصا با آقای خزاعی در خیلی از موارد همنظر نیستم و طبعا تضاد فکری هم دارم اما او را آمر و عامل وضعیت موجود نمیدانم. سیاستگذاری عرصه سینما طبعا فراتر از خزاعی است.
دیدگاه تان را بنویسید