الکساندر رهبری در گفتوگو با سالنامه «اعتماد»:
تاوان خودتحریمیهای هنرمندان را مردم میدهند، نه افرادِ هدف
به طور شفاف از مسئولان و کسانی که با بیمسئولیتی وضعیت موسیقی را روز به روز بدتر کردند، انتقاد کردم؛ منتقد افرادی بودم که مافیا درست کردند؛ افرادی که فقط برای منافع گروه خاصی کار میکنند. بارها برای مسئولان نامه سرگشاده نوشتم و به وضعیت موجود انتقاد کردم.
علی (الکساندر) رهبری، موسیقیدان و رهبر ارکستر بر این باور است که با خودتحریمیهای اعتراضی هنرمندان، نه تنها تحول و نتیجه مطلوبی حاصل نمیشود، بلکه تاوان آن را به جای عاملان مشکل، مردم میدهند.
سالنامه «اعتماد» با الکساندر رهبری درباره سالی که بر موسیقی ایران گذشت، گفتوگو کرد. گزیدهای از گفتههای این هنرمند را در ادامه میخوانید:
*در جریان اتفاقات سالی که گذشت، من واقعا معنای خود تحریمی را نفهمیدم! چرا باید هنرمند دست از کار بکشد؟ 90 درصد تحریمهایی که در عمرم دیدهام، اعم از سیاسی، هنری و... به هدفی که داشتند، نرسیدند و در جریان آن، اغلب مردم بودند که تاوان دادند، نه افرادی که عامل اصلی مشکلات بودهاند. به من اثبات شده که با این تحریمها افراد هدف و کسانی که باید تغییر کنند، اصلاح نمیشوند.
*به طور شفاف از مسئولان و کسانی که با بیمسئولیتی وضعیت موسیقی را روز به روز بدتر کردند، انتقاد کردم؛ منتقد افرادی بودم که مافیا درست کردند؛ افرادی که فقط برای منافع گروه خاصی کار میکنند. بارها برای مسئولان نامه سرگشاده نوشتم و به وضعیت موجود انتقاد کردم.
*اعتصاب نانواییها، باعث میشود دولت در تنگنا قرار بگیرد چون مردم عادی روزانه به آن نیاز دارند ولی زمانی که نوازندهای ساز خود را ننوازد، یا هنرمندی کار خود را انجام ندهد، چه اتفاقی میافتد؟ به خصوص زمانی که آن هنرمند در کشوری زندگی میکند که همیشه با هنر او درست رفتار نشده؛ جایی که همواره موسیقی با مشکلات فراوان روبهرو بوده و با آن همراهی نشده است.
*در کشوری که با وجود مشکلات فراوان استادی مثل حسین دهلوی سازش را زیر عبا پنهان میکرده که بتواند رفتوآمد کند و مبارزه کرده که بتواند موسیقی را به مردم بشناساند، تحریم موسیقی و یا دست از موسیقی کشیدن چه معنایی دارد؟ حرف من این است که اگر شما اعتراضی به مسئولان دارید، تحریم خودتان درست نیست. خطر، موسیقی و هنر را تهدید میکند نه مسئولان را، چه بسا که در این میان همان عده که با موسیقی سر مخالفت و جنگ دارند خوشحال هم میشوند.
*در زمان آقای احمدینژاد مدتی ارکسترها تعطیل بودند، چه اتفاقی افتاد؟ اصلا کسی اعتراض کرد؟ حتی 100 نفر هم مقابل مجلس جمع نشدند! چرا؟ چون موسیقی برایشان یک نیاز اساسی نیست. این نوع اعتراض و طرح آن به این شکل غلط است. موسیقی باید جریان داشته باشد.
*هنر موسیقی در ایران مهجور است و همین هم هست که میگویم «ساز نزدن» و «نخواندن» و «روی صحنه نرفتن» هنرمند به نشانه اعتراض، عمل درستی نیست چون کسی متوجه این اعتراض نمیشود و به گونهای خودزنی است!
*متاسفانه در ایران وقتی افراد پشت میز وزارت و یا معاونت هنری مینشینند فکر میکنند واقعا هنرمند شدهاند و حتی به خودشان اجازه میدهند که در مورد سطح ارکسترها و نوازندهها هم اظهارنظر کنند! این مداخلهها آسیبهای بزرگی به موسیقی ایران وارد کرده است. مداخلههای بیجایی که باعث عقبماندگی موسیقی در ایران شده است.
دیدگاه تان را بنویسید