کد خبر: 616498
|
۱۴۰۲/۰۳/۱۷ ۱۸:۲۰:۰۰
| |

قطب‌الدین صادقی:

وضعیت تئاتر فاجعه است/ زهری به جان ما ریخته‌اند که نمی‌توانیم از جانمان خارج کنیم

بسیاری از هنرمندان نمی‌توانند تظاهر کنند همه چیز عادی است/سریال‌های نمایش خانگی بهترین راه برای پولشویی است/ سریال‌های نمایش خانگی مزخرف به خورد مردم می‌دهند

قطب‌الدین صادقی گفت: مگر می‌شود در این دوره تاریخی زیست و نسبت به مسائل بی‌اعتنا بود. ما یک تجربه تاریخی سخت را پشت سر گذاشتیم. یک زهری به جان ما ریخته که نمی‌توانیم به هیچ راهکاری آن را از جان‌مان خارج کنیم.

وضعیت تئاتر فاجعه است/ زهری به جان ما ریخته‌اند که نمی‌توانیم از جانمان خارج کنیم
کد خبر: 616498
|
۱۴۰۲/۰۳/۱۷ ۱۸:۲۰:۰۰

روزنامه اعتماد با قطب‌الدین صادقی درباره امروز و فردای هنر نمایش در ایران گفت‌‌وگو کرده است.

به گزارش اعتماد، بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:‌

 

  • در دهه‌های اخیر سال‌های تئاتری خوبی را پشت سر نگذاشته‌ایم؛ وضعیت تئاتر هم فاجعه است.
  • در چنین شرایطی تنها راه ادامه حیات تماشاخانه‌های خصوصی پرداختن به نمایش‌های تجاری است. در نمایش‌ها به موضوعاتی بپردازند که بتواند مخاطب را به تئاتر بکشاند. در این کار از حضور چهره‌های نمایشی بازاری نیز بهره می‌گیرند. مخاطب این نمایش‌ها بیشتر افرادی هستند که برای دیدن حاشیه‌های تئاتر آمده‌اند تا خود تئاتر. برای این جنس از مخاطب‌ها اصلا مهم نیست چه نمایشی را می‌بینند. مهم این است که مثلا چه کسی در این نمایش بازی می‌کند. محتوا برای این گروه از مخاطبان مهم نیست. تنها برای سرگرمی به تماشاخانه آمده‌اند. 
  • مگر می‌شود در این دوره تاریخی زیست و نسبت به مسائل بی‌اعتنا بود. ما یک تجربه تاریخی سخت را پشت سر گذاشتیم. یک زهری به جان ما ریخته که نمی‌توانیم به هیچ راهکاری آن را از جان‌مان خارج کنیم. هدف من از نوشتن این نمایشنامه‌ها برای فرار از مهلکه نبوده، بلکه بیشتر برای بازتاب این وقایع و شهادت دادن این دوره آنها را نوشته‌ام. بالاخره مستقیم یا غیر مستقیم این موضوعات در آثار من نمایشنامه‌نویس، کارگردان در صحنه‌پردازی، چیدمان صحنه و پرداخت شخصیت‌ها رسوخ می‌کند. حتی در پیرنگ اثری که برای کارتان می‌ریزید، آنجا نیز واکنش نسبت به مسائل روز جدی است. ما نمی‌توانیم از دوران خودمان جدا باشیم. حتی نمی‌توانیم نسبت به دوره‌های دیگر و سایر فرهنگ‌ها بی‌اعتنا باشیم.
  • من مخالف رویکرد این گروه نیستم. شما نمی‌توانید برای کسی نسخه بپیچید. عواطف تئاتری‌ها جدا از مردم نیست. آنها نیز در دوران کرونا و حوادث جگرخراش دوره اخیر روح‌شان آزرده شده است. بسیاری از هنرمندانی که می‌شناسم در این دوره روح‌شان مرد. دیگر دل و دماغ و انگیزه برای کار کردن ندارند. نمی‌توانند تظاهر کنند همه‌چیز عادی است؛ بالاخره کار هنری کردن، انگیزه و شور می‌خواهد. باید شرایط تغییر کند تا این گروه از هنرمندان بتوانند کار کنند.
  • همه ما ضربه خوردیم. انتظار خشم و خشونت نداشتیم. ما داشتیم تلاش می‌کردیم جامعه مدنی را تجربه کنیم. جامعه‌ای که همه‌چیز بر مبنای تعامل و تساهل پیش برود. ما داشتیم به خلاقیت و اندیشه‌ورزی فکر می‌کردیم؛ بعد ناگهان چیز دیگری را تجربه کردیم اما به هر حال هر چیزی گذراست و عمری دارد و به پایان می‌رسد و دوباره همه‌چیز برمی‌گردد به مدار اصلی خودش. مهم این است که خود شما آرمان‌ها و علایق‌تان را از دست ندهید. فرهنگ نباید تعطیل شود. آخرین دستاویز ما برای رسیدن به خوشبختی فرهنگ و هنر است. فرهنگ و هنر باید تکیه‌گاه روحی مردم باشد.
  • تئاتر در ایران بی‌صاحب است. در تمام دنیا تئاتر کم اجرا می‌شود. یک گروه نمایشی حداقل سه ماه تمرین می‌کنند و دو ماه هم نمایش‌شان روی صحنه است. دولت‌ها از گروه‌های نمایشی حمایت می‌کنند و این موضوع اساسی است. این وظیفه دولت است که از گروه‌های تئاتری حمایت کند اما در ایران اینگونه نیست.
  • این بی‌توجهی، بی‌مسوولیتی، این رها کردن تئاتری‌ها فاجعه است. الان همه دل خوش کرده‌اند به این سریال‌هایی که از پلتفرم‌های اینترنتی پخش می‌شوند و این سریال‌ها بهترین راه پولشویی برای سرمایه‌گذاران‌شان است. یک عده از بازیگران نیز خودشان را وقف این سریال‌ها کرده‌اند و کارشان واقعا مزخرف است. این سریال‌های مزخرف را به خورد مردم می‌دهند. من این سریال‌ها را تولیدات دستمال کاغذی می‌دانم. یعنی ماندگار نیستند.
  • تئاتر ما با این شرایط به قهقرا می‌رود. کسانی که دارند برای تئاتر ما تصمیم‌گیری می‌کنند تنها دغدغه‌شان وفاداری به ارزش‌های سیاسی است و هیچ ربطی به هنر ندارند. اغلب این افراد را من ندیده‌ام. بیشترشان آدم‌های بدون تخصصی هستند که از حوزه‌های کاری دیگری آمده‌اند و دارند برای فرهنگ و هنر ما تصمیم می‌گیرند. یک ذره شناخت از فرهنگ و هنر ندارند و به فرهنگ ما و رشد جوان و پویایی جامعه ضربه می‌زنند.
  •  اگر تئاتر ضربه خورد تمام هنرهای نمایشی ضربه می‌خورد. به یک ملت بی‌رگ و ریشه بی‌خاصیت تبدیل می‌شویم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها