ببینید کیهان چگونه بهرام بیضایی را ستایش میکند
این رسانه اصولگرا مینویسد: روز واقعه زمانی به تثبیت در ذهن و دل مخاطب رسید، که در یک سیستم یکپارچه، برای لحظاتی توانست از حجاب تکنیک عبور کند و به متن و بطن حادثهای نایل آید که «عاشورا» بود.
کیهان نوشت: برای بار یافتن به آوردگاه عاشورا، چارهای جز خرق حجاب تکنیک نیست و این مفهوم در مضمون بیانات سید مرتضی آوینی جایی همیشه جدی داشت.
به گزارش سینما اعتماد این رسانه در ادامه می نویسد: با سلاح فرم، به تنهایی نمیتوان به مصاف ساخت و پرداخت وجوه دراماتیک عاشورا رفت هم آنچنان که تنها با سلاح فهم و معنا، نمیتوان به این مهم دست یافت.
خبط تکاندهندهای است اگر کسی بپندارند، هم آنچنان که برای کشتهشدگان جنگ کره و ویتنام فیلم و ادبیات ساخته و پرداختهاند، میتوان بر شهدا عاشورا هم همان کرد و نمود و نمادها را تنها جابهجا کرده و به مقصود رسید.
در جایی که خداوند، خود را مصیبتخوان حسینبنعلی(ع) می داند، چه جای این صناعتها و مجازگوییها که به هرزه درایی و بیهودهگویی شبیهتر است تا هنرورزی.
اینکه انبان سینما و رسانه ما در تولید محصولاتی که با خرق حجاب تکنیک به مثابه آینهای گویا و جویای حقیقت هنری باشند که عاشورا جلوه تام و تمام آن است، تهی و قریحهاش ناکام است علاوه بر دلایل متعدد دیگر، حاصل همین فقدان مصیبت بار است که مولفان و کارگردانان ما یا در بازی فرم، گرفتار و مشغولند یا در ساحت مکتب ظاهر و ظاهر مکتب، در بند و غافل.
با این همه اما با تأثر و تأمل باید گفت تردیدی نیست که تصویر ماندگار سینمای ایران در بازتاب واقعه سترگ و شگرف عاشورا چیزی نیست جز فیلم عظیم و ارزشمند روز واقعه و کارهای دیگر گرچه در خور ستایش، اما ناکام و ناتمام.
باری؛ گرچه به جز این فیلم هم تلاشهای دیگری کمابیش صورت گرفته و یا در حال انجام است اما حقیقت ان است که هیچکدام از آنها بهاندازه روز واقعه نه ماندگار شدند و نه به چشم آمدند. اینکه چرا و چگونه چنین شده است؟ دلایل مختلفی دارد و علل گوناگونی. از بافت تصویری و ویژگیهای ساختاری گرفته تا متن و روح منتشر در آن. و از نرمافزار گرفته تا سختافزار فیلم و…و خیلی چیزهای دیگر.
بررسی یک نمونه
فیلم «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی و البته با آن موسیقی معجزهآسا و بینظیر مجید انتظامی و سایر عواملش که انصافا، برای فیلم سنگ تمام گذاشتهاند، از برترین و جاودانهترینهای سینمای ایران است.
روز واقعه زمانی به تثبیت در ذهن و دل مخاطب رسید، که در یک سیستم یکپارچه، برای لحظاتی توانست از حجاب تکنیک عبور کند و به متن و بطن حادثهای نایل آید که «عاشورا» بود.
در تجزیه این سیستم یکپارچه می توانیم به مولفههایی برسیم که شاخصههایی شد برای خلق اثری چنان و تاثیری چنین.
«روز واقعه» متن موقر و ستهینده و صریحی دارد. جانمایه متن یک بازنمایی فرا متنی و بیرونی از حادثه است در قامت عبدالله نصرانی و علاوه بر این، سرشار بودن جانمایه، به لایهها و چگونگیهای فیلمنامه هم نفوذ کرده و متن فیلمنامه در میزانسی درست و متناسب، تصویری جذاب و تا آنجا که ممکن بوده وفادار به اصل پدید آورده است.
شاید اگر روز واقعه، این نگاه فرا متنی را برای روایت خود از واقعه عاشورا، انتخاب نمیکرد و مثلا درامش را در دام متن، مبتلا می ساخت، نمیتوانست به بیانی چنین جذاب و امروزی دست یابد.
روز واقعه تصویر بکر حقیقت است در ساحت قلم و بیان و بنان آدمی. آدمی امروز که جز تلنگری بر ذهن و زبان خویش و تجسمی از حقایق مینوی ندارد و هرچه هست، درنگهاییست و لحظاتی. «آن»هایی برای تامل و تدبر و… و شاید تحول.
دیدگاه تان را بنویسید