کد خبر: 628456
|
۱۴۰۲/۰۵/۳۰ ۱۳:۳۰:۳۸
| |

روایت یک سانسور عجیب؛ ممیز «زنم سوی تو پَر» را تعارف زن شاعر به دیگران خوانده بود!

عباس عبدی نوشت: ممیزها به نسبت فاقد تخصص هستند. یک بار شاعری در کتاب شعرش و در بیان اشتیاق خودش به معشوق گفته بود: «زنم سوی تو پر.» یعنی به سوی تو پر می‌زنم، ممیز خوانده بود که شاعر زن خود را به دیگران تعارف کرده است!

روایت یک سانسور عجیب؛ ممیز «زنم سوی تو پَر» را تعارف زن شاعر به دیگران خوانده بود!
کد خبر: 628456
|
۱۴۰۲/۰۵/۳۰ ۱۳:۳۰:۳۸

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «قانون جاده یک‌طرفه نیست» در روزنامه اعتماد نوشت: معاونت محترم فرهنگی و کتاب وزارت ارشاد طی یک توییت کوتاهی نوشته‌اند که «انتشار کتاب بدون مجوز در هر شکل و بستری رفتاری غیرقانونی و غیرمتعهدانه است. با قانون‌شکنی برخورد خواهد شد.» 

تجربه شخصی خودم با این وزارتخانه در دو سال اخیر اصلا مثبت نبوده است طبعا بسیاری دیگر هم تجربیات ناخوشایندی دارند. یکی از کتاب‌هایم را علی‌رغم پیگیری خود آقای معاون رد کردند و بعدا هم که موافقت کردند، مشروط به اصلاحاتی از جمله حذف ۹۰ صفحه از کتاب بود! که نپذیرفتم زیرا این را برای حکومت هم بد می‌دانستم. یک کتاب دیگرم را که ۶ مقاله پژوهشی است، با نامش موافقت نکردند، در واقع به دلیل وجه مشترک ۶ مقاله که سازش‌ناپذیری در حوزه‌های گوناگون بود، نپذیرفتند که نام «جامعه سازش‌ناپذیر» روی آن گذاشته شود، حتی جامعه و سازش‌ناپذیری هم پذیرفته نشد و عنوان خنثی شش مقاله سیاسی اجتماعی را پذیرفتند. الان هم کتابی درباره کرونا در دست دارم اطمینان ندارم که سرنوشت قبلی‌ها تکرار نشود. کتاب پژوهشی یکی از دوستان درباره «اعتماد» را به کلی رد کردند و با وساطت مرحوم دکتر عماد افروغ مجوز چاپ گرفت.

متاسفانه وضعیت نشر کتاب و سانسور اسفبار است. هیچ‌گونه پاسخگویی مناسب وجود ندارد. ناشران هم نگران وضعیت حرفه‌ای خود هستند. نویسنده نیز دستش به جایی بند نیست. به ویژه نویسندگانی که به صورت حرفه‌ای کار و از این راه زندگی می‌کنند. تمام کوشش چند سال آنان بی‌هیچ دلیلی از سوی یک ممیز کتاب رد می‌شود. هیچ کجای قانون و شرع و اخلاق و سیاست چنین اجازه‌ای را به هیچ نهادی نمی‌دهد. از همه مهم‌تر اینکه پاسخگویی و ضابطه‌مندی هم نیست. ممیزها به نسبت فاقد تخصص هستند. یک بار شاعری در کتاب شعرش و در بیان اشتیاق خودش به معشوق گفته بود: «زنم سوی تو پر.» یعنی به سوی تو پر می‌زنم، ممیز خوانده بود که شاعر زن خود را به دیگران تعارف کرده است! نمونه دیگر را اخیرا آقای امرایی، نوشته‌اند که «باور می‌کنید در کتاب انگیزشی روانشناسی، ارشاد اصلاحیه داده جمله ولادیمیر پوتین اوکراین را بمباران می‌کند حذف شود.»

 این وضعی است که از گذشته نیز بوده ولی در برخی دوره‌ها از جمله وزارت آقای میرسلیم خیلی شدید و حتی مبتذل شد، برخی موارد آن در کتاب خواندنی «ممیزی کتاب» احمد رجب‌زاده منتشر شده است.

ممیزی و سانسور هیچ نتیجه مثبتی ندارد، اثر منفی هم دارد، همچنان‌که تاکنون بی‌اثر بوده است، ولی جامعه در کل زیان می‌بیند. حالا به هر دلیلی این وضعیت هست، راهش این نیست که مانع شوید. معاونت فرهنگی یکی از پرمراجعه‌ترین بخش‌های ارشاد است. هزاران نویسنده و مترجم، صدها ناشر و هزاران کتابفروش و... درگیر این معاونت هستند. این معاونت باید برای آنان و افزایش تولیدشان کار کند، نه اینکه هیچ توییتی که مربوط به این وظایف باشد نزند، حالا هم که می‌نویسد، توییت تهدیدآمیز باشد! خب چه ایرادی داشت که ده‌ها و صدها توییت مثبت و مرتبط با کارتان می‌زدید تا افراد مرتبط با این معاونت؛ شما را فالو کنند و پیگیر اخبار و مواضع شما و باشند و دلگرم شوند؟ نه آنکه تنها توییتی که از شما دیده شد همین باشد، آن هم با کمتر از یک لایک از هزار بار دیدن!! آیا همین نشانه آن نیست که راه را اشتباه می‌روید؟ چرا انتظار دارید که در یک جاده یک‌طرفه حرکت کنید و دیگران دست روی دست بگذارند و تماشا کنند؟

طبیعی است که کتاب‌شان را منتشر خواهند کرد. چون این ممیزی غیرقانونی است و قادر به پاسخگویی حقوقی هم نیستید. چرا ایرانیان خارج از کشور بتوانند کتاب خود را در اینترنت منتشر کنند ولی نویسنده داخلی را محروم کنید؟ چرا خودتان از شبکه توییتر استفاده می‌کنید در حالی که فیلتر کرده‌اید؟ این شبکه‌ها به این علت مفید هستند که انحصار و عدم پاسخگویی دولت را به چالش کشیده‌اند؛ چرا باید آنان را تهدید کنید؟ به علاوه در برابر کدام کارتان پاسخگو هستید که انتظار دارید نویسندگان مقررات یا خواسته‌های شما را رعایت کنند؟ هر نویسنده‌ای ترجیح می‌دهد که کتاب را در قالب کاغذی منتشر کند، ولی همان‌طور که در این دو دهه بساط روزنامه‌نگاری را جمع کردند و الان درگیر فضای مجازی هستند، کاری می‌کنند که بساط کتاب کاغذی هم جمع شود و درگیر عوارض کتاب‌های دیجیتال شوید.

به جای این تهدیدات که هیچ پایه قانونی و اخلاقی ندارد و نشانه ضعف دولت است و نه قدرت آن، بهتر است راه را باز کنید، خیلی سریع مجوز دهید، تشویق کنید و دست از سانسور‌ بردارید، اگر هم نظری هست ممیزهای معتبر و فهمیده، با نویسنده یا ناشر تعامل کنند. هنگامی که همه‌چیز را می‌خواهید، مطمئن باشید، همه‌چیز را از دست خواهید داد. قانون و اخلاق خیابان یک‌طرفه‌ای نیست که دیگران رژه بروند و صاحبان قدرت از آنها سان ببینند. در برابر هر حقی، تکلیفی وجود دارد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها