کد خبر: 655177
|
۱۴۰۳/۰۱/۰۲ ۲۲:۰۵:۰۰
| |

پیشکسوت روزنامه‌نگاری: حلقه مفقوده جامعه ما اعتماد است

حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟ اعتماد. اینکه بدانیم همه وطنمان را دوست داریم.

پیشکسوت روزنامه‌نگاری: حلقه مفقوده جامعه ما اعتماد است
کد خبر: 655177
|
۱۴۰۳/۰۱/۰۲ ۲۲:۰۵:۰۰

دکتر بهروز بهزادی سردبیر و مدیر مسئول روزنامه‌ی اعتماد به بیست سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران پاسخ داده و در پاسخ به یکی از سئوالات که از ضرورت اعمال سانسور و ضرورت در خبرها و گزارش‌ها پرسیدیم اساسا اعمال سانسور را خیانت خواند. 

پاسخ‌های دکتر بهروز بهزادی مدیر مسئول و‌ سردبیر روزنامه‌ی اعتماد: 

 

۱.خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟

همیشه عاشق خواندن و نوشتن بوده ام و اگر این کار را از من بگیرند فکر می کنم باید را بهشت زهرا را در پیش بگیرم.

 

۲.از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید؟

من ژور نالیست روزنامه و رادیو تلویزیون بودم. در روزنامه از آغاز کار خودم بودم و از هیچ کس تقلید نمی کردم. البته همیشه دوست داشتم در یادداشت نویسی نثری شبیه «احمد احرار» داشته باشم. او در عین سادگی بسیار زیبا می نوشت. من ساده نویسی را از او یاد گرفتم. اینکه زیبا می نویسم یا نه قضاوتی ندارم. گرچه دوست دارم بهتر از اینکه حالا می نویسم، بنویسم. البته به دلیل اینکه من زبان انگلیسی را از دوره دبیرستان در انجمن ایران وانگلیس خوانده بودم از معدود روزنامه نگاران زباندان بودم. به همین دلیل با کار های اوریانا فالاچی آشنا شدم. شاید مختصر آرزویی داشتم که یک روزنامه نگار بین المللی مثل او شوم. گرچه فالاچی ایتالیایی بود ولی کارهایش در مطبوعات غرب غوغایی بهرا انداخته بود. در رادیو تلویزیون هم از داخلی ها تاثیر نگرفتم ولی سلطه یی که والتر کرانکایت امریکایی به عنوان یک انکر من داشت همیشه مرا مجذوب می کرد. من او را در حاضر جواببو تکیه کلام و بسیاری دیگر از صنایع گویندگی تلویزیون می ستودم.

 

۳.آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟

هنوز به آنجایی که می خواستم نرسیده ام و شاید دیگر وقتی هم برای این کار نداشته باشم.

البته گفتی است، از سال ۴۷ که وارد دنیای ژورنالیزم شدم، تا  امروز بیش از ۵۵ سال است که خود را یک خبرنگار خوب  می دانم ولی نزدیک ۵۰ سال کار سردبیری کرده ام و افتخار می کنم که روزنامه نگاران خوبی تقدیم جامعه کرده ام.

 

۴.آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟

من خودم عاشق این کارم و معتقدم کسی که عشق به روزنامه نگاری نداشته باشد باید این حرفه را رها کند.

 

۵.آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟

در کل ما ایرانیان به جامعه مان بسیار جفا کرده ایم. ایران باید امروز پیشرفته و توسعه یافته ترین کشور غرب آسیا می بود و روزنامه نگاری هم متاثر از شرایط امروز کشور است. من نیز در چنین ضایعه ای به اندازه خودم نقش دارم.

 

۶.الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟

در واقع من این روزها به خاطر کارهای مدیر مسوولی و در کنارش سردبیری وقت زیادی برای کتاب خواندن ندارم. پارسال خاطرات علم را خواندم و البته بک بار دیگر به گذشته باز گشتم و خاطرات هویدا را خواندم و برای کتابی که در آینده باید بخوانم تصمیمی نگرفته ام. البته که خاطرات شفاهی بسیاری گوش کرده ام و اگر فرصت شود گوش می دهم.

 

۷.بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟

هیچ فیلمی بر من تاثیر نمی گذارد ولی در سال ۱۴۰۲ تقریبا هیچ فیلم و سریالی را کامل ندیدم.

 

۸.بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟

کنسرتی نرفتم ولی از گذشته عادت دارم در اتومبیل که هستم موسیقی کلاسیک گوش کنم. باید اقرار کنم که در زنگی شاید هزاران بار «چهار فصل ویوالدی» را گوش کرده باشم و هنوز هم در راننگی بلند مدت آن را گوش می کنم و لذت می برم.

 

۹.اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟

کتاب می نوشتم. شعر می گفتم. شغلی در حوالی ادبیات پیدا می کردم.

 

۱۰.اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟

فکر می کنم خواهم مرد.

 

۱۱.چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟

این که به آرزوی بزرگ ۶۰ سال گذشته ام برسم و آن زندگی در ایرانی آباد و آزاد است.

 

۱۲.سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟

خیلی چیزها می نویسم تا شاید روزی منتشر شود. مثل بقیه مردم فضای مجازی و معاشرت در آن کلی وقتم را می گیرد.

 

۱۳.هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟

گفتنش آسان نیست.

 

۱۴.آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟

نه تنها ضروری نیست.بلکه خیانت است.

 

۱۵.بزرگترین دارایی شما چیست؟

بزرگترین دارایی من مطالبی است که طی ۶۰ سال گذشته در مطبوعات نوشته ام. یا فیلم هایی است که پیش از انقلاب ساخته ام که در مورد اخیر نمی دانم هنوز هستند یا نه؟

 

۱۶.بزرگترین ترس شما چیست؟

از هیچ چیز و هیچ کس جز خدا نمی ترسم

 

۱۷.رویای شما چیست؟

تکراری است ام باز می‌نویسم  ایرانی آزاد و آباد.

 

۱۸.چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟

دلگیری ها و اختلافات.

 

۱۹.حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟

اعتماد. اینکه بدانیم همه وطنمان را دوست داریم.

 

۲۰.مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟

تنها یک مزیت تمامی معایب آن دور می ریزد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها