پرچمداری زنان در بازیهای بین المللی به معنی حمایت از ورزش زنان نیست
تنها با انتخاب یک ورزشکار زن به عنوان پرچمدار نمیتوان به ورزش بانوان بها داد.حمایت وقتی معنا پیدا میکند که یک نفر پیگیر مسئله عدم ورود لیلا رجبی به مجموعه آفتاب شود،یا مسئله عدم دعوت از فرشته کریمی به مراسم بهترینهای لیگ را دنبال کند.
اعتمادآنلاین| حال و روز این روزهای ورزش زنان ایران خوش نیست. این را تنها با نگاهی به تیتر خبرهای این روزها می توان دریافت. نیازی نیست حتما پیگیر ورزش زنان باشی، این روزها خبرهای این حوزه آنقدر باورنکردنی هستند که خیلی زود به پربازدیدهای شبکه های مجازی تبدیل می شوند. از راه ندادن قهرمانان ملی به بهانه ایراد در پوشششان به استودیوی رادیویی تا کم شدن سهمیه زنان جودوکار برای اضافه شدن به سهمیه مردان؛ از راه ندادن لیلا رجبی به مجموعه ورزشی آفتاب انقلاب تا حذف سریعترین دختر ایران از لیست اعزام به بازی های آسیایی.
اینها بخشی از خبرهایی است که این روزها درباره زنان می شنویم. زنانی که نه امکاناتی مشابه مردان دارند، نه به اندازه مردان به آنها بها داده می شود. وقتی پای عمل به میان می آید زنان قایقران باید ساعت های کمتری تمرین کنند چون اجازه ندارند در زمان تمرین مردان وارد دریاچه محل تمرین شوند و البته که تمرین مردان حتما مهمتر است که این اتفاق رخ می دهد اما وای از وقتی که پای شعار به میان می آید. پرچمدار کاروان های ورزشی کشور حتما باید یک زن باشد تا آقایان ژست حمایت از ورزش زنان بگیرند!
پایش که بیفتد برایمان مهم نیست که لیلا رجبی اولین مدال آور آسیایی زنان در دوومیدانی است، یا شهربانو منصوریان پرافتخارترین زن ورزشکار در عرصه های جهانی است؛ ما حتی به راحتی می توانیم چشممان را روی سال ها تلاش فرزانه فصیحی یا زهرا موسوی ببندیم. نه رکوردشکنی های پیاپی فصیحی را ببینیم و نه دور شدن یک مادر از فرزند شیرخواره اش برای حضور در اردوها؛ دختران شمشیربازی هم که هیچگاه جایی در تصمیم گیریهایمان نداشتند و سهمیه ای نداشتند که بخواهیم ازشان بگیریم. همه اینها به راحتی حذف می شوند تا به سهمیه آقایان اضافه شود.
برای اینکه شهر شلوغ نشود و همان چند نفر فعالی که در حوزه ورزش زنان می نویسند هم اعتراضی نکنند، یکی از آن زنانی که حذف نشدند و در کاروان ورزشی ایران حضور دارند را به عنوان پرچمدار کاروان انتخاب می کنیم تا بگوییم ما به ورزش زنان بها می دهیم.
این ژست قشنگ و کاربردی است و بعدها می شود به عنوان سند یک افتخار بین المللی در کارنامهمان قرار دهیم و پزش را بدهیم! لابد هیچ کس هم نیست که بگوید آقایان! زمان شعار دادن گذشته است! این مردم خیلی وقت است که از شعار دلزده شده اند. خیلی وقت است ژست را از واقعیت تشخیص می دهند و اگر سکوت می کنند شاید برای این است که این روزها دغدغه های بسیاری دارند وگرنه آینده حتما کسانی خواهند آمد که با فراغ بال بیشتری درباره کارنامه مدیریتی مدیران ورزش ایران کنکاش می کنند و سره را از ناسره، عمل را از شعار تفکیک می کنند. آن وقت دیگر زمانی برای جبران وجود ندارد؛ کاش از همین روزها به فکر باشیم.
همین روزهایی که زنان قهرمان ایران با ناعادلانه ترین امکانات جای خودشان را در ورزش های قهرمانی باز کرده اند و با پوششی که در تصور حریفانشان هم نمی گنجد که با آن در میدان مسابقه حاضر شوند، رکوردشکنی می کنند و مدال می آورند. حالا وقت کنار گذاشتن شعار و عمل گرایی است. امروز به فکر باشیم!
منبع: خبرانلاین
دیدگاه تان را بنویسید